متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند در نشست شوراي استاني ستاد امر به معروف و نهي از منكر استان مورخ۱۳۹۶/۱۱/۲۵
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان آمران به معروف و ناهیان از منکر.
«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»[۱]، با مسئله خیلی مهمی روبه رو هستیم. تعبیرات زیبای معصومین که اگر همه کارهای خیر را در یک کفه بریزید و امر و معروف و نهی از منکر در یک کفه، همه کارهای خیر به مثابه ترشح بزاقی در مقابل یک دریا [است]. صحنه میدانیش هم همینطور بوده و هست. یعنی اگر امر به معروف، نهی از منکری انجام شده و یک جامعهی زنده بود و حافظ منافع و ارزشهای خودش بوده، همه کارهای خیر هم سر جایش مانده [است]. و اگر این اوجب واجبات را کنار زدن، همه چیز آلوده شده[است]. رَد پای استعمار را هم که میبینید از ۲۰۰ سال، ۱۵۰ سال قبل در جاهای که نفوذ داشته حالا چه شرق آسیا، چه در شبه قاره و کشورهای اسلامی تمام تلاشش بر این بوده که سه چیز را از اسلام بگیرد یکی امر به معروف، یکی نهی از منکر، یکی جهاد؛ بعد دیگر با همه شئون مسلمین بازی کند. امروز ما با مسئولیتهای بزرگی که بر دوش ماست، باید درک کنیم؛ در گذشته تاریخ تلخی در جریان اندلس و اروپا – مسلمانهای اندلس و اروپا- داریم، خیلی تلخ است؛ یعنی آنها با از کار انداختن امر به معروف و نهی از منکر و نفوذ فرهنگی فساد را ایجاد کردند و بعد که جامعه اسلامی را از این جهت خلع سلاح کردند هجومی آوردند، قتل عامی کردند، که کمتر در دنیا سراغ است. و تا ۷۰۰ سال هم اذان قطع شد؛ ما با این مواجهایم. دیگر بدتر از همه دردهای ما این است که – حالا در جامعه چه میگذرد، بیتفاوتیها چطور است- این که آنهایی که دست اندکار مسئولیتاند در نظام مقدس جمهوری اسلامی دارند توجیه میکنند. خُب فساد را که میبینید؛ فساد هست یا نیست؟ تبعیض هست یا نیست؟ فقر هست یا نیست؟ تفرقه هست یا نیست؟ آسیبهای خانوادگی هست یا نیست؟ فروپاشی خانواده هست یا نیست؟ خُب اصلاً دارد این کشتی را غرق میکند. عجیب است این آقایون وقتی بحث محیط زیست به میان میآید – که البته پُز میدهند آنجا هم، ولی به هر حال در همین حد لفظی- خیلی قیافه متمدنی میگیرند و اینکه باید طبیعت آلوده نشود، باید خاک آلوده نشود و کلی بحثهای علمی در این جهت که درست هم هست؛ وقتی بحث نباتان به وجود میآید بالاخره در مقابل این همه آفات نباتی، چه زحماتی کشیده میشود، چه قرنطیههای میشود، چه سموم ضد آفاتی انجام میشود و … هزینههای میشود که به هر حال آلودگی پروژه های کشاورزی را نابود میکند؛ بسیار خُب ما همین را میگوییم قبول است. وقتی بحث حیوانات میشود عیناً همینطور است؛ چقدر باید قرنطینه کنند، چقدر باید واکسن بزنند، چقدر باید تلاش کنند که مثلاً این آنفولانزای مرغی که میآید سرایت نکند، این تب برفکی که میآید سرایت نکند، این طاعون گاوی که میآید سرایت نکند؛ بسیار خوب قابل قبول است والا همه این سرمایهها از بین میرود. نسبت به حفظ بهداشت در جهت تن؛ خُب شبهه یک وبایی در تابستان حاصل میشود بلافاصله قرنطینهها شروع میشود، راهها مسدود میشود و انواع تلاشها میشود. یا یک آنفولانزا میآید هشدار داده میشود، اقدانات به موقع میشود، توصیه میکنند که باهم حتی مسافحه نکنید. خُب بیمارستان میرویم فامیل ما، فرزند ما، پدر ما، برادر ما مریض است میخواهیم عیادت کنیم ما را اجازه نمیدهند؛ میگویند این بیماری واگیر است شما حق ندارید بروید حال بچهتان را بپرسید. این در حالی است که دیگران که با او خویشاوندی ندارند، پرستارها میروند و میآیند، میگوید پس چرا آنها میروند؟ میگوید آنها ایزوله هستند اشکالی ندارد. بسیارخُب اینها همه درست؛ تنها چیزی که سرش بیکلاه میماند انسان در زاویه انسانی و مسائل معنوی، ارشی و روح انسان است. نسبت به اینجا که میرسد میگویند آزادی بیان، میگویند آزادی قلم، میگویند منافع تلگرام را ببینید – تلگرامی که در دست دشمن است هر لحظه میتواند برای فساد جامعه، برای تفرقه جامعه، برای کُشت و کشتار جامعه [اقدام کنند]، کلی توجیه میکنند – خُب چطور شد سر خود انسان بیکلاه میماند. برای بدنش یک حرفهایی میگویند اما نوبت به خودش که میرسد رهاست؛ این دارد همه چیز را از بین میبرد. میگوید خُب تکنیکی، صنعتی است مانند باقی صنایع. فلسفه انقلاب ما این است که ما میتوانیم؛ در صحنه میدانی متخصصین ما میگویند ما به سادگی میتوانیم این را راهبیندازیم خودی باشد. کُلی توجیه میکنند که آقا ۱۰۰ هزار شغل به این تلگرام بسته است. خیلی عجیب است! خُب وقتی دستگاه فضای مجازی را خود تولید کنید خُب مشاغل را هم به آنجا منتقل میکنید؛ از طرفی دیگر شما جاهایی که باید شغل ایجاد میکردید که نکردیدو و اگر ۱۰۰ هزار شغل به طوری که میگوید وصل به تلگرام دارد، ۸۰ میلیون جمعیت را فدای ۱۰۰ هزار شغل میکنید!. بله یکی از منکرات سخت ما رکود است، فقر است، تبعیض است، همین که انسانهای آبرومند – در خیابانها که تشریف میبرید مشاهده میکنید انسانهای آبرومند – زن و مرد سر سطلهای زباله هستند که زباله جمع کنند و زندگیشان را [اداره کنند]. این منکر نیست؟ نمیبینید؟ این کشور که فقیر نیست چرا اینطور؟ ما کجای کاریم، از مسلمانی برای ما چه مانده؟
گفت یک کسی قیافه عجیب و غریبی داشت. فلانی بهش رسید گفت اسمت چیه؟ گفت آدم. گفت خدا بیامرزد پدر کسی که اسم تو را آدم گذاشته والا شبیه نبودی. خدا بیامرزد آن کسی که اسم ما را مسلمان گذاشته [است]. رطب و یابسها[۲] را به هم میبافیم که بَزک کنیم کارهای بد را، توجیه کنیم کارهای بد را؛ خُب رکود برای بحث کارگرش نیست که صبح تا ظهر کنار گذر برود و ظهر هم دست خالی به خانهاش برگردد. به ما مراجعه میشود آقا بنّاست- کارگر نیست- آمده برای کمک و از این قبیل. ببینید اینها منکر نیست؟ ما مسلمانیم؟ هم ما میخواهیم اسوه شویم برای دیگران؟ این در حالیست که آن قرآن و آن مکتب غنی و آن سیره ائمه هدات علیه السلام و سیره عقل کل و هادی سُبل و خاتم الرسل صلی الله علیه و آله وسلم [داریم]. ما که همه چیز را از دست دادیم؛ آبرو اسلام هم بردیم، آبرو امام صادق(ع) هم بردیم، آبروی امام علی(ع) را هم بردیم؛ قصاوت قلب بدتر از این ممکن است؟ تا برسد به منکرات دیگر. بعد کسانی که اصلاً در رشتههای که اصلاً ورود ندارند بنا میکنند توجیه کردن. مسئول در نظام جمهوری اسلامی وقتی مفاسد خانوادگی و مفاسد نفسانی و شهوانی و اینها به رسوایی میکشد و در جامعه همینی که میبینید در پارتیهای شبانه با آن وضع، با شراب، با زنهای آنچنانی، با جوانان آنچنانی در اطراف این شهر به اصطلاح علم و ایمان دستگیر میشوند، مسئول نظام جمهوری اسلامی اینطور حرف میزند میگوید بله وقتی جلوی کنسرتها را بگیرند چنین میشود. این با چه تخصصی چنین حرفی میزند؟ این چه قیاسی است که اگر گاه ممکن است این در بعضی مسائل سیاسی راهبرد داشته باشد و کاربرد داشته باشد و درست هم است، اما این چه ربطی دارد؟ قضیهای که درست از نظر علمی و تحقیق به عکس است. یعنی چه؟ یعنی این برنامههای کنسرت شما که بذر شهوات است که ریختید حالا محصولش درمیآید؛ کار شماست. این مگر شما نیستید که در مقابل این همه برنامههای حالا آن کویریاش، آن شنای زن و مردش، آن اهانتهای در شب شام غریبان عزای حضرت امام رضا (ع)، شب شام غریبان شهادت حضرت زهرا (س) و… این کارها را میکنید؛ و در سالن شهیدین قاسمی در جایی که اصلاً استانداردهای برگزاری کنسرت ندارد، یعنی اگر هم بخواهد برگزار شود شرایطتش را ندارد؛ شما آنجا انجام میدهید. برق خاموش میکنید، صدای زنها و دخترها بلند است بعد نتیجهاش همین است. این نتیجهاش است شما بذری میکارید برای فساد جامعه و عوض اینکه مشکل مردم را حل کنید، فقر و بیکاری را حل کنید؛ عوض این میگوید کنسرت برای خوشحالی مردم است. خوشحالی کدام قشر؟ کدام صنف؟ خُب معلوم است آن بابایی که روزیش را از سطل زباله جمع میکند دنبال کنسرت نیست که. آن کسی که وارد خانهاش میشود سه تا چهارتا بچه بیکار دارد که دنبال کنسرت نیست. آن کسی که قرض و قوله و فسادها و رباهای بانک او را به پا در آورده او که دنبال کنسرت نیست که؛ او دنبال این است که نان شبش را یا قرض و قولهاش را بدهد، آبرویش را حفظ کند. شما یک عده محدود و معدودید و به دنبال افکار و اندیشههای بیرونی سر مسلمانان این در میآورید؛ بعد یک توجیه غیر علمی و دقیقاً خلاف نظریههای قابل قبول [میآورید]. چرا؟ به جهتی که اصلاً باب مسئله شهوات یک تعریف جداگانه دارد. چرا دارید خلاف میگوید؟ چرا در چیزی که وارد نیستید اینطوری حرف میزنید؟ چرا اگر وارد هستید خودتان را به نفهمی میزنید؟ و آن این است که اصولاً شهوت یک گونهای است مثل درنده هار؛ این تا هر چه خوابه هیچ مزاحم شما و دیگری نیست. گاهی شما در تلوزیون دیدید، من خودم دیدم؛ طبیعی را که نشان میدهد گاهی یک شیر نشان میدهد خوابیده اطرافش گورخرها میچرند انگار نه انگار، نه آنها از او میترسند و نه این حمله و هجومی دارد؛ خوابیده، گورخرها کنارش میچرند. اما وقتی بیدار شد، حمله و هجوم کرد، هیچی نمیتواند جلویش را بگیرد؛ شهوات یک چنین چیزی است. یعنی اگر آن را تحریک نکنید اصلاً هیچ مزاحمت ندارد. و لذاست که شما مشاهده میکنید در محیطهای ارزشی، خُب در زمان ما این دوران مثلاً در حرم امام رضا(ع) جای خانمها و آقایون جداست؛ آن دورانها که ما مشهد بودیم این نبود، مخلوط بود. اما آیا کسی وارد این محیط میشد اصلاً احساس میکرد کنارش یک خانم است، نه؛ اصلاً احساس نمیکرد. چرا ؟ چون محیط محیطی است [ارزشی] این فرق نمیکند در مسجدش همینطور است، در راهپیماییاش همینطور است، در دستههای عزاداری همینطور است؛ فرقش این با آن برنامهها چیه؟ اینجا این درنده هار خوابیده است. محیط ارزشی است، جایش نیست؛ اصلاً در و دیوار او را حفظ میکند. اما وقتی شما تحریک میکنید، وقتی رقص به بچههای مردم یاد میدهید، وقتی مردم برای این همه غم نامنتهی نسخه کنسرت میریزید بعد هم اینها را به جان هم میاندازد و به شانس انگلیس و فرانسه و امریکا تمام میشود. ما کی میخواهیم از خواب غفلت بیدار شویم؟ این کارهای ما نه با عقل میسازد، نه با علم میسازد، نه با سیاست میسازد، نه با اقتصاد؛ با هیچی نمیسازد. وقت نوبت به مسائل ارزشی میرسد، مسائل روحی میرسد، مسائل انسانی میرسد، بعد میبینیم که بحث آزادی بیان و آزادی قلم [میزنند] آن هم یکطرفه. یعنی اگر به پیغمبرها علیهم السلام اهانت شود اینجا آزادی بیان است. اما شما در همان فرانسه مسخرهی که به اصطلاح مهد آزادی میگوید هست، همانجا در هلوکاست فقط تردید کنید، نه انکار؛ شما را زندان میبرند، شکنجه میکنند، جرم میکنند. آقای روژه گارودی دانشمند فرانسوی روی تحقیقاتش – بحث سیاسی نیست- مسئله هلوکاست را زیرسوال برد. پیرمرد محققی که باعث افتخار خود فرانسه است بردند زندان، هم شکنجه کردند، هم جرم کردند، هم زندان کردند. وقتی اهانت به مقدسات میشود، میشود آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی زهرمار. متاسفانه آنوقت هم مشکل دیگری این که، این خود یک منکر دیگری است؛ مسئولین اجرایی در نظام جمهوری اسلامی کارشان چیه طبق قانون اساسی؟ خُب کارشان را انجام بدهند. کارهای مردم روی زمین است گاهی برای ما ایده ئولوگ میشوند. باباجان کار شما طبق قانون، انتخابی که میشوید کار شما همین امور روی زمین مانده انجام بدهید. بعد ورود پیدا میکنند به یک مسائلی از قبیل مثلاً همین مسئله تلگرام. مسئله تلگرام و تاثیرگذاریش روی افکار عمومی کشور این از نوع سیاستهای کلی نظام است و در اینجا ورود طبق قانون اساسی فقط برای رهبر جامعه ثبت شده؛ برای هیچ کس دخالت در اینجا نیست. بعد میبینیم کارهای اصلی واگذار شده ورود پیدا میکنند به کارهای که اصلاً مربوط به اینها نیست قانوناً؛ این خودش یک منکر دیگر است. چرا قانون را رعایت نمیکنید؟ و اگر ما از جامعهمان، از ناموسمان، از ارزشهایمان، از دینمان، از قانون اساسیمان، از قشر ضعیف جامعهمان – اگر ما به اسم امر به معروف و نهی از منکر این هم یک جلسهی بگیریم و تمام- این را بدانیم بعد از این قصاوت و بیتفاوتی که ما نسبت به این مسائل داریم، خدا ما را رها نخواهد کرد. بالاخره این روزها سر میآید نه بنده مسئول خواهم بود نه شما، اما ما با سرنوشت جامعهمان چه میکنیم؟ اگر راست میگویم عمل کنیم. اگر راست میگویم قانون برای ما ملاک باشد. اگر راست میگویم مشکلات ملت را حل کنیم. اگر راست میگویم انواع و اقسام مسائلی که امروز باعث سرشکستگی جامعه ما و انقلاب ما میشود این در حالی است که ما در اوج موقعیت جهانی هستیم که متاسفانه مسائل معکوس جلوه داده می شود و ترجمه خواستههای بیگانه است. ما امروز در اوج موقعیت جهانی قرار داریم، چرا قدرش را نمیدانید؟ چرا مردم را ناراضی میکنید، آن هم این مردم. مشکلات مردم سر جا هست، مطالبات مردم سر جا هست، اما به خاطر اسلام، بخاطر انقلاب، بخاطر رهبر میبینید همه مشکلاتی که دارد کنار میگذارد و ۲۲ بهمنی میآفریند که حتی دشمن اظهار داشت که در ۲۲ بهمن ۹۶ ایران زیرپای راهپیمایان لرزید. حیف نیست ما این مردم را رها کنیم؟ حیف نیست خدا را رها کنیم؟ حیف نیست علی بن ابیطالب(ع) را رها کنیم؟ حیف نیست امام زمان (عج) را رها کنیم؟ حیف نیست که این رهبر فرزانه ارزشمند، هوشیار و بیدار را رها کنیم؟ و نتیجتاً همه منافع ملی ما، ارزشهای دینی، همه چیز را به مسخره بگیریم و به نفع دشمن حرف بزنیم، حیف نیست؟ اینجاست که بنده درخواست دارم خُب یا نباید این مسئولیت را میپذیرفتیم یا این مسئولیت را پذیرفتیم تصمیم بگیریم. کسانی هم که حرف غیر از این دارند خُب بیایند بگویند ببینیم متکی به چه مدرکی این حرفها را میزند. این در حالیست که در مسائل گفتم شهوانی در روایات اینطور هشدار داده و چه زیبا، چون صحنهی میدانیش عیناً همین است «إِيَّاكُمْ وَ النَّظِرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِي الْقَلْبِ الشَّهْوَةَ وَ كَفَى بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَة»[۳]، چقدر این علمی است؛ صحنه میدانیش همینطور است. گاه ممکن است یک کسی که در راستای یک کاری حالا پژوهش، علم و انواع و اقسام رشتههای که کمالاتی دارد حرکت میکند، گاه ممکن است فقط یک نگاه او را از پا دربیارد و برای همیشه او را فاسد کند. بعد ما به دست خودمان، با اعتبارات جمهوری اسلامی خودمان، به وسیله مسئولین خودمان داریم جامعه خودمان را فاسد میکنیم و اینها را در لغزشگاه قرار میدهیم جوانهایمان را. عرض کردم یا مسئولیت نباید بپذیریم یا ما منطق داریم، ما تخصص داریم، ما با علم صحبت میکنیم، ما با عقل و نقل صحبت میکنیم، ما تجربه صحنه میدانی [داریم]؛ بیایم به کمک این مردمی که اینچنین در خدمت اسلام هستند قرار بگیریم. خداوند به مشا خیر بدهد« كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»[۴]، شما بهترین انسانها خواهید بود. خدمتگزارترین انسانها خواهید بود. شایستهترین کارها را انجام خواهید داد. مقربترین افراد به خدا خواهید بود اگر این را [امر به معروف و نهی از منکر را] اجرا کنید. موفق باشید صلوات بفرستید.
[۱] – سوره آل عمران، بخشی از آیه ۱۱۰؛ « شما بهترین امّتى هستید كه براى مردم ظاهر (وگزیده) شدهاید. به خوبىها فرمان مىدهید و از بدىها و زشتىها، نهى مىكنید».
[۲] – سخنان درست و نادرست گفتن.
[۳] – حدیث امام صادق (ع) ،تحف العقول ص ۳۰۵؛ « از نگاه [ناپاک] بپرهیزید که چنین نگاهى تخم شهوت را در دل مىکارد و همین براى فتنهى صاحب آن دل بس است».
[۴] – سوره آل عمران، بخشی از آیه ۱۱۰؛ « شما (مسلمانان حقیقی) نیکوترین امتی هستید که پدیدار گشتهاید (برای اصلاح بشر، که مردم را) به نیکوکاری امر میکنید و از بدکاری باز میدارید».
پایان پیام/ع