متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند در دیدار با رئیس سازمان بسیج مستضعفین کشور مورخ ۱۳۹۶/۱۱/۱۲
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
أللّهُمَّ وَفِّقنَا لِمَا تُحِبُّ وَ تَرضَی نَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنْ مُضِلاتِ الْفِتَنِ.
با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان و همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.
عرض تسلیت ایام شهادت بی بی دو عالم صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها و بزرگداشت سالروز ورود بنیانگذار جمهوری اسلامی به میهن، و بنیانگذاری تفکر بسیج مستضعفین، که روز به روز این مطلب خود را بهتر نشان میدهد؛ دنیا به صورت دو قطب قرار گرفته حالا با هر اسمی؛ اسمش میخواهید یهودی صهیونیست بگذارید، میخواهید مسیحی صهیونیست بگذارید، میخواهید مسلمان صهیونیست بگذارید، جبهه مستکبرین؛ آنهایی که به هیچ چیز قانع نیستند و چشم طمع به همه کره زمین و به جان و مال و ناموس و فرهنگ و هستی همه انسانها [دارند]؛ البته از یک کنار شروع میکنند ولی آنها هیچ چیزی باقی نمیگذارند، خُب این یک جبهه است. و همه آنهایی که به هر نسبتی به اینها متصل هستند حالا بدانند یا ندانند، آشکار یا پنهان، بالاخره امروز کاملاً خودش را نشان میدهد که ما در کل جهان الان دو قطب داریم، دو جبهه داریم؛ بقیه تا ریز میشود – این قضیه ریز میشود- تا حتی صحبتی که در خانمان میگوییم؛ نه، تا حتی خاطرات قلبی که فقط خودم میدانم و شما خود میدانید بالاخره یا در این جبهه هستیم یا در آن جبهه، اسم آن هر چه میخواهد باشد؛ خُب آن جبهه استکباری است با این گستردگی، و مسلح به همه سلاحها و در کمین[است]؛ که همه گزینهها روی میزش است و درست هم میگوید. و جبهه تفکر بسیجی؛ همانی که امام (ره) بنیانش را گذاشت و بالاخره اینجا هم فرق نمیکند میخواهد اسمش شیعه ناب باشد، و بسیجی که به صورت صد درصد در مقابل استکبار جهانی حضور فعلی دارد یا آن که ریز می شود یک درصد تفکر بسیجی دارد، اصلاً مسلمان هم نیست؛ وقتی اربعین حسینی علیه السلام انجام میشود که حالت سمبُلیک پیدا کرده برای جبهه پا برهنهها؛ آنها تنها شیعه ناب و بسیجی بالفعل نیستند ولی در آنها شیعه هست، سنی هست، مسیحی هست حتی یهودی هست، ارمنی هست، از باقی مذاهب یا ادیان هست اما انگیزهشان حق طلبی است؛ شرایط آنان ایجاب نکرده که به صورت بالفعل یک مسلمان ناب بالاخره با بصیرت باشند؛ شرایط نداشتند نه خانوادهاش، نه محیطش؛ اما انگیزه، انگیزه در میدان تفکر بسیجی، حقطلبی، عدالت خواهی؛ در این میدان دارد کار می کند. به آنها به چشم حقارت نگاه نکنید شاید همانها چه فردا و فرداهای در دنیا و چه فردا و فرداهای در آخرت از من و شما خیلی جلوتر باشند.
آنچه که ذکر میشود که حضرت سیدالشهدا علیه السلام وقتی کربلا تشریف میبردند و برای یک قبیلهی در بین راه که آنها مسلمان نبودند، مسیحی بودند؛ وارد شدند. وقتی بار بستند و حرکت کردند، دیدند یک چند نفر آمدند وارد جمعیت اینها شدند. اینها کی هستند؟ چکارهاند؟ کجا میروند؟ گفتند ما با شمایم؛ حقی که بر ما روشن شده وجدان ما اجازه نمی دهد که شما را رها کنیم. خُب همانها بودند که در کربلا یک نوعی رقم زدند، در مقابل که؟ در مقابل همانهایی که یا به اصطلاح از بقایای اصحاب پیامبر (ص) بودند یا جزو تابعین بودند، نمازشان را هم اول وقت میخواندند؛ اما با حسین (ع) میجنگیدند. ولی اینها او شد وهب بن عبدالله، او شد مادر وهب، او شد تازه عروس وهب. ببین، انگیزه در او هست؛ انگیزه حق طلبی است. بله، شرایط برای تشخیص نداشته اما تا در میدان تشخیص میدهد رها میکند میآید دنبال حسین علیه السلام. آنقدر هم در این سِمج است که جوانش وقتی میرود جهاد میکند برمیگردد پیش مادرش، خیلی هم خوب دفاع کرده از مادرش میپرسد خوب وظیفهام را انجام دادم ؟ مادر میگوید: نه، شما که وظیفهتان را انجام ندادید؛ شما یا باید به غلبه بر این ستمگران برسی یا باید شهید شوی تکلیف از تو برداشته بشود؛ برو دنبال کارت، آمدی پیش من که چه! ببین، این تفکر بسیجی این است دیگر؛ مسلمان چند روزه اما چه مسلمانی – در بعضی از رسانهها هر روز از کسانی که در این شرایط به اسلام میگروند با یک شرح حالی مینویسد، حالا شما هم مطلع هستید؛ اینها انگیزه دارند؛ اما یک به اسم مسلمانی حالا پیرو هر مذهبی که فقط همتش این است که به پولی برسد، به نانی برسد، به هوا و هوسی برسد، نمازش را هم اول وقت می خواند- او دشمن هم وقتی دید این مادر این همه دارد جوانش را تشجیع و تحریص میکند وقتی وهب به شهادت رسید سَر پسر را بُرید، آورد پیش مادر پرت کرد که به اصطلاح این را بسوزاند، قلبش را ذوب کند؛ این مادر با کمال شهامت سر بچهاش را برداشت بوسید، به طرف او پرت کرد گفت ما چیزی که در راه خدا دادیم پس نمیگیریم.
این تفکر بسیجی است؛ ممکن است یک کسی تا دیروز مسلمان نباشد، این تفکر او را به اوج خواهند رساند، او را هدایت خواهد کرد؛ « وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ»۱.
اما اینجا دیگر اسم، شناسنامه، رسم،شهرت، لباس و اینها فایده ندارد؛ نمره را میدهند روی باطن اشخاص؛ بله امروز دنیا این شده[است]. آنچه که امام (ره) آورده این تفکر حقپرستی است و دفاع از عدالت، و ستیز با ستم؛ که سمبُلش امیرالمومنین علی علیه السلام است و انتظارش در ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان علیه السلام است. و این سیستم فقیه، عادل واجدالشرایط است که این دو را با هم گره میزند؛ یعنی هم امام علی (ع) را با امام مهدی(عج) این گره میزند. بنده و شما هم اگر یک وقتی توفیق پیدا کردیم زیارت خواندیم، حالا فرق نمیکند چه زیارت امام حسین(ع) خواندیم « یا لیتنا کنا معک فنفوز فوزاً عظیماً»، چه آرزوی حضرت مهدی علیه السلام کردیم که به هر حال ما در رکاب تو شمشیر بزنیم؛ بسیار خوب آرزو و آرمان خوب است، اما این گرهاش اینجاست که بهم میخورد؛ خُب بفرماید همین الان ما چه کار می کنیم؟ خودمان را نمره بدهیم. این نمره است که مشخص میکند که در زمان علی(ع) بودیم چه می کردیم، و یا بمانیم در زمان مهدی (ع) چه خواهیم کرد. الان این جایش است «وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»۲، در مقابل ستمگران بیاستید و این مظلومین عالم که میبینید چه بر سرشان درمیآورند؛ لحظهی آرامش و بدون توجه به مظلومینی که در عالم اینطور لِه میشوند تحت عنوان دموکراسی، و همه سلاحها بر سرشان می کوبند؛ بعد میتوانیم خودمان را نمره بدهیم.
به هر حال آنچه که بنیانگذار جمهوری اسلامی آورد یک نوع تفکر است که این تا ظهور حضرت مهدی(عج) آرام نمیشود؛ یک حرکتی است که به هیچ نحو در مقابل ظالم و ستمگر کم نخواهد آورد. خوشبحال شما که این توفیق دارید و الحمدالله هم بسیجی هستید و هم مربیان بسیجی هستید، هم طرح دارید برای توسعه بسیج. و به هر حال از دست ما هم هیچ کاری ساخته نیست،همین که شما را دوست داریم و در دل محبت شما خدا به ما داده و دعاگوی شما هستیم این سهمی است برای ما آدمهای ناکارآمد؛ کافی است. موفق باشید، صلوات بفرستید.
۱- سوره مبارکه العنكبوت، آیه ۶۹، « و آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققا آنها را به راههای (معرفت و لطف) خویش هدایت میکنیم، و همیشه خدا یار نیکوکاران است».
۲- نامه ۴۷ از وصیت نامه های آن حضرت است به حسن و حسین علیه السلام وقتی که ابن ملجم لعنه الله علیه به او ضربت زد: «دشمن ستمگر و يار ستمديده باشيد».