متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند در دیدار با دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی مورخ ۱۳۹۶/۱۰/۲۲
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان. عرض سلام و خیرمقدم به محضر حضرتعالی و همراهان گرامیتان.
خداوند را شکر میکنم چه صبح خوبی به ما لطف کرد که هم دیدار حضرتعالی بعد از مدتها نصیب ما شد، و هم فرمایشات شما که خیلی زیبا بود. هم اینکه حضرتعالی یادگار آن خلف صالحی هستید که از روزهای تنهایی اسلام در مجموعه دلسوختگان برای دین خدا بودید. در دوران پهلوی اول لعنت الله علیه همه امور، همه شئون، همه هستی ما دست بیگانه بود. به طوری که خیلیها امیدشان قطع شده بود. و واقعاً اسلام غربت محض داشت. بعد از ۱۳۲۰ شرایط تغییر کرد البته رعب و خوفی که ایجاد شده بود در مردم، بسیاری هم که اعتقاداتشان آسیب نبرده بود ولی جرأت بروز و ظهور نداشتند. کم کم حرکتهایی شروع شد. نشریاتی شروع شد، حرکتهای فرهنگی شروع شد و حرکتهای سیاسی شروع شد. انسانهای که محض ایمان بودند همین جا یاد مرحوم نواب صفوی و یارانش رحمت الله علیه که ایام هم متعلق به آنها است گرامی میدارم، انسانهای با ایمانی که دل در گرو اسلام داشتند و برای اسلام دردمند بودند. بعدها شرایط متفاوتی پیش آمد. اما دردمندانی که قبل از قیام بنیانگذار جمهوری اسلامی به هر نحوی، به هر کیفتی تلاش داشتند، امیدی برای یک تشکیلات پیروز نداشتند. در مقام قرب الهی صرفاً به انجام وظیفه که بیتفاوت نباشند نسبت به دین، نسبت به ناموس، نسبت به مقدماست در مقابل کفر جهانی. همان مطلبی که امام هم قدس سره فرمود که ما مکلف به وظیفه ایم، تا نتیجه. که خود آن انجام وظیفه این است نتیجه اش. حرکات امام به آن جریانات مختلف ایمانی به آنها قوت داد، به آنها امید داد. مجموعه همان که میگوید مؤتلفه، پیداست قبلاً متفرق بودند با هم ائتلاف کردند. همانطور که فرمودید امروز هم وظیفه همان است در سطح گستردهتر.
دشمن ید واحده است به هر اسمی، طبعاً اهل ایمان هم باید ید واحده شوند. در آن تاریخ پیشکسوتان سعادت چه مرحوم نواب صفوی قدس سره و چه شهدای مؤتلفه اینها اسارت زدند مسئله مقاومت و شهادت را. خداوند به خون آنها برکت داد و بالاخره قیام امام قدس سره توانست روح ایمانی را مثل خون در رگهای نیمه جان جامعه ما جاری کند و همانطور که در روایات و احادیث آمده بود یک مسئلهای تحقق پیدا کرد که فوق توقع حتی مومنین بود. البته انسانهای ویژه مثل خود امام(ره)، آیت الله عظمی شاه آبادی و حاج شیخ عباس طهرانی، این ها از قبل هم حالا الهام بود، اسناد بود، روایات بود، هر چه بود تفاسیر بود، برای آنها ایمان حاصل بود. وقتی هم که انقلاب پیروز رسید تازه دشمن که غافلگیر شده بود از خواب غفلت بیدار شد و جبهه گرفت. همانطور که اشاره فرمودید، هرکاری میتوانست کرد. آلان هم آنچه که خودشان میگویند که همه گزینهها روی میزشان است، کاملاً حرف درستی است. هر چه از دستشان ساخته باشد انجام میدهند. تنها آن چیزی را که نتوانند، نمیکنند. ما هم باید از دشمن لااقل این درس را بگیریم و پاسخ متناسب با آن بدهیم. اما مشکلات ما بیشتر مشکلات خود ما است تا دشمن.
اگر ما یک یده واحده باشیم و سلیقههایمان را کنار بگذاریم و اشخاص را کنار بگذاریم، فقط آنجایی که حجت الهی بر ما تمام است. فلانی دانشمند است، صاحبنظر است، اینها همه به جای خودش بسیار خوب، خدا قوت دهد، اما بر ما حجت است ما باید متحد شویم در آن نقطه خاصی که طبق شرع بر ما حجت است. سلیقههایمان را، تحلیلهایمان را، تحقیقهایمان را بگذاریم کنار و در یک نقطه متمرکز شویم و اگر به این عمل می کردیم اصلاً دشمن هیچ حضوری نمی توانست داشته باشد. اشاره فرمودید آقایان برای خودشان سلیقه خاصی دارند، می خواهند به دشمن تکیه کنند. چقدر تجربه میخواهیم. ضمن اینکه اسناد صریح قرآن کریم، سیره پیامبر اکرم(ص)، فقه آل محمد صلوات الله علیهم و سلم تکلیف ما را تعیین کرده است. گذشته از اینکه محققینی که روح و جان اسلام را استنباط کردند در اختیار ما قرار دادند مثل مطهریها. این مسائل در بحثهای فقهی، علمی، فلسفی و این را بگذارید کنار تجربیاتی که داریم. جالب اینجاست که دشمن تصریح می کند به دشمنی، ما میگویم نه. این خیلی عجیب است. اصلاً بحث اینکه ما به دیگری تعدی کنیم یا دیگری را به او؛ اصلاً کار ما نیست. تز ما نیست. در خود قرآن هم دارد که آنهایی که با شما نمی جنگند و توطئه ندارند و شما را نمیخواهند از جایگاهتان اخراج کنند، حتی عدالت را نسبت به آنها رعایت کنید و به آنها احسان کنید.
ما سَر جنگ با هیچ کسی نداریم. اما فکر اینکه ما مشکلاتمان را به وسیله دشمنانی حل کنیم که نه از نظر اسناد دینی چنین چیزی قابل تایید است – اگر دین را میفهمیم- و نه هیچ حجتی داریم در این جهت و نه تجربه عملی چنین چیزی را نشان میدهد. آنوقت این حالت که خوشبینانهاش این باشد که اینها اینطور فکر میکنند، این برای ما مشکل آفرین شده. یعنی جامعه ما را به دو نیم میکند. دشمن هم به این امیدوار است. توطئهها هم در چنین آشیانهی رشد میکند. والا اگر ما همه حرف واحد داشته باشیم و آن هم جایی که بر ما حجت است، تجربه عقلی، علمی، دینی ما هم همین را میفرماید. دشمن اگر در میان ما طرفدارانی نداشته باشد، ولو از روی جهل و نادانی، هیچ گونه حرکتی نمیتواند انجام دهد. او کارش را به وسیله عناصر داخلی انجام میدهد. امیدواریم آنهایی که نمیفهمند، خداوند به آنها فهم عنایت کند. به آنهایی که میفهمند و خیانت میکنند، به آنان توفیق توبه دهد. خدا ما را هم از شر خود ما نجات دهد. اسلام را هم از شر ما نجات دهد. و خداوند وحدت کلمه را که « الاسلام کَلِمةُ التّوحید و تُوحیدُ الکَلِمة»۱ است و راه نجات ما است و آفتش اطاعت از بیگانه است. و خدا در قرآن جهاد کبیر را در قدم اطاعت از دشمن قرار داده. یک بینی هم خونین نمیشود ولی پیروزی به عنوان جهادکبیر.
خوشبخت شدم از دیدار حضرتعالی، از گفتار حضرتعالی، از این جلسهای که امروز صبح خدا نصیب ما کرد. بسیار جالب بود. مخصوصاً آن دو فقرهای که به هر حال ما نمُردیم و این را بدون واسطه شنیدیم. فقط با یک واسطه، حضرتعالی که قابل اعتمادید و آن برای ما خیلی اهمیت دارد. امیدواریم دوستان یادداشت کنند هر طوری شده و به هر حال به اهل ایمان منتقل کنند چون با یک واسطه قابل اعتماد عیناً فرمایش امام(ره) را، فرمایش رهبر را؛ بسیار امیدوارکننده است که در فرمایشات عمومی آقا هم بارها در تنگناها این مطلب را تکرار کردند. ولی در عین حال ماهیت آنچه که شما فرمودید، خیلی جالب است. حتی در فرمایشات اخیرشان هم به این تاکید کردند. اما به هر حال فرمایش مستند شما از آن عیادت آقا از امام(ره) به آن کیفیت و فرمایش قبلی حضرت امام(ره)، خیلی جالب بود. اسناد دیگری هم از فرمایشات امام(ره) است، در نجف در فرمایشات آیت الله شاهآبادی، فرمایشات حاج شیخ عباس طهرانی قدس سره. خیلی مچکریم. لطف فرمودید. انشاالله که خدا شما را سالم بدارد و روح مرحوم حاج آقا عسکراولادی را که آن انسان مخلص، در آن غربت امام (ره) بخاطر دارم این جمله را در آن غربت و تنهایی امام(ره) که اینطور نقل میکنند امام(ره) فرمود: اگرمن را از همه جا بیرون کنند،هیچ کسی هم من را راه ندهد، آقای عسکر اولادی من را راه میدهد در خانهاش. این خیلی معنی دارد. خدا همه گذشتگان را با رسول اکرم(ص) محشور کند و همه این باقیمانده را نگه دارد که پیروزی فرج کلی در ظهور حضرت مهدی علیه السلام را ببینند. به شما هم طول عمر عنایت کند و به همکارانتان و تشکیلاتتان که این امانت بزرگ را از خون پاک آنهایی که استارت شهادت را زدند. ان شالله که خدا به شما توفیق بیش از پیش عنایت کند. اجماعاً صلوات بفرستید.
۱- سخنی از مرحوم علامه ی فقیه کاشف الغطاء.