متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند درهمایش مسجد تجلی گاه مدیریت اسلامی استان مورخ ۱۲/۱۰/۱۳۹۶
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
الحَمْدُ لله رَبِّ العَالَمِينَ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ عَلَى أَشْرَفِ الأَنْبِياءِ وَالمُرْسَلِينَ سَيِّدِنا مُحَمَّد(صلی الله علیه وآله و سلم)
با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه اهل ایمان.
توفیقی حاصل شد زیارت شما بزرگواران. چند دقیقهی مصدع وقت شما میشوم امیدواریم آنچه خیر باشد خداوند به زبانم جاری فرماید. مسجد که می گویم خانه خداست. مسجد خانه دین است، و اگر آن مسجد آرمانی که رسول اکرم (ص)عقل کل و هادی سبل و خاتم الرسل که« فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا»۱ اگر این آرمان حاصل شود و بشر از درون تطهیر شود همه امور درست است. شما فزامتر میگذارید همه مشکلات برگشت میکند به نفس. و اگر با توحید تطهیر میشد بشر هیچ مشکلی نداشت. همان که بنیانگذار جمهوری اسلامی قدس سره فرمود اگر همه انبیاء با هم زندگی کنند کوچکترین مشکلی بین آنان پیش نمیآمد. حرکت به سوی چنین آرمانی است و همواره مشکلاتی که در طول تاریخ پیش آمده و امروز در جهان وجود دارد. مخصوصاً در جهان مسلمین این است که مساجد با آن آرمان خیلی فاصله دارند و حتی در خیلی جاها از جامعه اسلامی مسجدها تحریف شده هستند. به هر حال وظیفهی است باید حرکت کرد. خدا کمک خواهد کرد. ارزشمندترین کارها این کاری است که شما انجام میدهید. ارزشمندترین کارها است.
اصولاً هر مسئلهی که در تمثیل قرآن کریم « مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِت»۲، هر مسئله ای اگر همراه با ریشه اعتقادی باشد آنگاه « فَرعُها فِى السَّماء. تُؤتى اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها»۳ می شود. اما اگر بیریشه باشد در حوادث نابود میشود. بنابراین اولین مسئلهی که در این خانه خدا، در این خانه دین مطرح است خود دینشناسی است. کما اینکه مشکلاتی هم که در طول تاریخ بود و الان هم است و خودش را در جای جای نشان می دهد، همان دیننشناسی است. فکر میکنم از این بیان فقها کثرالله امثالهم که می فرمایند شما هر موضوعی را که می خواهید مطرح کنید دین روی آن موضوع حکم دارد. این سخن متخصصین فن است، فقهای بزرگ میفرمایند. شما هر موضوعی را که تعیین کنید، دین روی آن حکم دارد. از این چه میفهمید؟ خوب دینشناسی از اینجا شروع می شود. خوب این خیلی فرق می کند با آن دینی که میگوید نمازت را بخوان و به غیر از این هم کار نگیر. باهم چقدر تفاوت دارد؟ و ریشه این تعریف هم عقله و نقل « أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ»۴، خداوند که این عالم و آدم را خلق فرموده، رها گذاشته؟ نه، همه موجودات را هدایت فرموده یا با ابزار طبیعت یا با ابزار غریزت یا با ابزار شریعت، موجودات با هم فرق میکنند. بنابراین موجودی در این عالم رها نیست و « آخذ بناصیته». با این تعریف پیداست همانطور که فقها در بیان احکام هم از مسائل اولیه تا به آنچه در رساله می نویسند به یک در میلیون هم نیست، می خواهد مسائل فردی باشد، خانوادگی باشد، اجتماعی باشد، سیاسی باشد، فرهنگی باشد، اقتصادی باشد، نظامی باشد، کسب و کار فرق نمیکند مکاسب، اینها همه حکم دارد.
این هم که در قرآن کریم ملاحظه می فرماید وقتی بعثت انبیاء صلوات الله علیهم مطرح میشود، قرآن کتاب تاریخ نیست، کتاب هدایت است. به عنوان سمبلیک گاهی یک قضیه را ۷۰ بار تکرار میکند، این که تاریخ نیست اگر تاریخ بود یک بار میگفت، بس بود. قضیه حضرت موسی(ع) را چندبار قرآن تکرار کرده، چرا؟ پیغمبران دیگر همینطور، چرا؟ بخاطر اینکه دین به این معنی که در همه موضوعات حکم دارد، این دشمنساز است. این که میبینید در قرآن دارد که همواره با پیغمبران میجنگیدند، چون کار پیغمبر این است. والا اگر چنانچه دین صرفاً یک نماز و روزه و چهارتا امر مستحب و احکام عبادات محضی میبود، این که جنگ ندارد. نه تنها جنگ ندارد هنوز برایشان آش نذری هم میآوردند، چرا نیاورند. این که میبینید در قرآن مجید وقتی پیامبری را بعثتی را نقل می فرماید از آن طرف دشمن را هم معرفی میکند. جهتش همین است که اصحکاک است. او می خواهد بر اساس هوا هر کار که دلش میخواهد بیاورد در هر موضوعی، از این طرف حکم خدا، پیغمبر براساس تشکیل حکومت و قبضه کردن همه امور و زندگی بشر است، همین میشود اصحکاک. همانطور که قرآن فرموده، تاریخ هم پُر است. یعنی اینکه میبینید در تاریخ هم در صحنه میدانی کربلاها به وجود میآید، صفینها به وجود میآید، جنگهای بدر و حنین و خیبر و اُحد به وجود میآید، رمزش همین است.
در بحث آنچه که حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام براساس انجام این مسئله که باید با حضور مردم صورت میگرفت و مردم حاضر نبودند – که در دوران قبل از ایشان هم مشاهده می کنید که امام علی علیه السلام هم درد دلش را با چاه میگفت- بعد آخرین مراحلی که در تاریخ دارد که امام حسن علیه السلام با مردم صحبت کرد، که در کتابها هم این مضمون است، اینکه خوب اگر دین تنها نماز و روزه باشد من به شما نیاز ندارم. اما مسئله این نیست و الا امام حسن مجتبی(ع) تنها نمیتواند نماز بکند، تنها نمیتواند روزه بگیرد، تنها نمیتواند اعتکاف کند، خوب بله انجام میدهد به مردم چه نیازی است. اینکه به مردم نیاز است که دین در جامعه پیاده شود. تمام صحنههای هم که بعد در طول تاریخ به وجود آمده مسئله را همینطور رقم میزند.
الان هم آنچه که در صحنه میدانی – که البته همانطور که در اخبار آخر الزمان وجود دارد و شرایط ایجاب کرده و اکنون مسائل منطقهای شده مسائل بین المللی- بالاخره دو جبهه اصلی در دنیا امروز وجود دارد. و آن جبهه اسلام ناب است که از اهل بیت علیه السلام میآید همان که آرمان مسجد شما است، و جبهه استکبار. دیگر به هر اسمی، به هر رسمی، به هر منطقهای، به اسم هر کشوری، به اسم هر مذهبی، تمام اینها حالت سمپاد دارند. یا در تفکرشان، در اندیشهشان، در عملشان، در سیاستشان، در انواع و اقسام مسائل دیگر یا به این گروه ملحق میشوند یا به آن گروه. اسمها ممکن است فرق کند اما خواه و ناخواه، بدانند یا ندانند، حالا بر معیارها یا جزو این دسته هستند یا جرو آن دسته. امروز در دنیا به هر حال با همه اسمهای متفاوت و دین، مذهب، قبیله، رنگ، کشور و … اما بالاخره یا جزو این دسته هستند یا جزو آن دسته. اکنون یک چنین مسئلهای پیش آمده که اربعین حسینی علیه السلام هم سمبلیک برای همین قضیه است. بالاخره مردم یا حسینی هستند یا یزیدی، پا به پا که برسد یا این را انتخاب میکنند یا آن را انتخاب میکنند. و دنیا هم میرود که یکسره شود. یقین بدانید.
بنابراین مسجد براساس یک دینشناسی به اسناد عقل و نقل و نظر صاحبنظران متخصص اینطور تعریف میشود. و در این راستا باید حرکتش باشد، و در انواع و اقسام مسائل که سرنوشت مردم در آن رقم میخورد تک تک ما مسئول هستیم. اکنون هم این جریاناتی که پیش آمده بالاخره مسجد ما باید معیار باشد. مسجد ما باید عادلانه حرف زند. مسجد ما باید آگاهانه حرف زند. مسجد ما باید بر اساس حُب و بغض در آنچه که در دین تعبیر شده خودش را تنظیم کند. و باید حساس باشد، با بیتفاوتی به هیج نحو سازگار نیست. و از روز اولی هم که این انقلاب به وجود آمد آن دورانی که ما به خاطر داشتیم، دنیا به دو نیم کره تقسیم بود. یکی الحاد کمونیست- خیلی پُز میداد- متکی به سلاح. یکی هم بدتر از او نفاق غرب، متکی به سلاح های اتمی. آن روزها این برای بچه مسلمانان جایی نبود یعنی آنها هر کدامی بر اساس مکتب انحرافی که داشتند، آنقدر پُز میدادند که بچه مسلمانها همواره حالت انفعالی داشتند، سر در پیش در دانشگاه و جاهای دیگر. یک چنین حالتی بود. و بر خلاف تصور همه آنها یک چیزی که کارشناسان در آن تاریخ- کارشناسان امریکایی وقتی در ایران اظهارنظر نهایشان را داده بودند این بود که دین اسلام در ایران به نقطهای رسیده که مثل پیرمردی که آخرین نفسهایش را میکشد- تصور اینکه یک چنین انقلابی حاصل شود برایشان نبود. دنیا غافلگیر شد و اما بی تفاوت نماند. از توطئه، جنگ، مکر و حیله، دروغ و انواع و اقسام و همانطور که خودشان میگویند تمام گزینهها روی میز ما است، درست میگویند. با همه گزینهها ۴۰ سال است که با ما درگیر هستند. آنها فقط کاری که نتواند را نمیکنند.
بنابراین این مسجد است که به مردم آگاهی میدهد. این مسجد است که در صحنهها حضور پیدا میکند. این مسجد است که در مقابل کفر و نفاق باید حساسیت نشان دهد. این مسجد است که با حافظ ناموس مردم باشد، حافظ عزت مردم باشد، حافظ ایمان مردم باشد در حالی که امروز شیاطین به هر نحوی در این قضایا گفتند همه گزینهها روی میزشان است. شیطنتها هم به گونهی است که خوب اهل اطلاع میدانند آنان در کوچکترین مسائلی که میخواهند ورود پیدا کنند اتاق فکر دارند در آمریکا، در اروپا و از هر جهت کارشناسی میکنند. و اینطور نیست که بدون مقدمه باشد شیطنتهای آنان هم منحصر به یک روز و دو روز و یک سال نمی شود. آنها برای هر مسئله جزیی کار میکنند. اجرت میگیرند و کار میکنند، و واقعاً هم کار میکنند. ولی خوب بعضی از توطئه ها خیلی فراگیر است. منحصر به اینها نیست آنها هر روز برای مسئله ای حالا اجتماعی باشد، فرهنگی باشد، سیاسی باشد، نظامی باشد، برنامه دارند. اما بعضی از آنها فراگیر است که اگر کوچکترین غفلتی یا سستی شود ممکن است سرنوشت اوضاع دنیا رقم جدید بخورد، اینطوری است دیگر. حالا مثلاً کودتای نوژه، حمله نظامی طبس، فتنه ۷۸، که رقم زده بودند با کوی دانشگاه که از این جهت سوءاستفاده کنند و انواع و اقسام شایعاتی که پراکندند برای تحریک نسل جوان، که بعد همه هم رسوا شد. کما اینکه در کل این برنامهها شکست خوردند اما تاثیر آنها را نمیشود انکار کرد. یا فتنه ۸۸ که آنها تزریق کردند به مسئله انتخابات. این کار کارشناسی شده است یعنی آنها با یک مسائلی خَلط میکنند خواستههایشان را که جداسازی کار مشکل است. آنوقت از نیروهایی که آگاهی کم دارند اما آدمهای خوبی هستند، حداکثر بهرهبرداری را میکنند به اصطلاح موج ایجاد میکنند و موجسواری میکنند در اصطلاحات سیاسی.
به اسم انتخابات بود اما هشت ماه با چقدر ضایعات طول کشید که جداسازی شد از این دو طیف. از طیفی که پیاده نظام استکبار هستند و شیطانهای انسی هستند یا طیف مردمی که دنبال اهداف معقولی هستند، دنبال کاندیدای خودش است، خوب این کار معقولی است. غافل از اینکه شیاطین انسی طرحی کردند که از وجود او استفاده میکنند و بر موجش سوار میشوند. خوب همه مردم که مسائل ریز سیاسی را نمیتوانند سریع تحلیل کنند، مسائل ریز اعتقادی را نمیتوانند تحلیل کنند، بنابراین دشمن حداکثر سوء استفاده میکند. کما اینکه الان هم در فتنه جدید همین کار را کردند. یعنی فتنه جدید را پیاده نظام استکبار غرب و آنهایی که همسو هستند هم در داخل و هم در خارج، به گونهای رقم زنند با مشکلاتی که یک عده زیادی هم که واقعاً مشکل دارند یعنی آنچه که می بایست دولت به معنی عامش- هر سه قوه، حالا نیروی اجرایی بیش از همه مسئولیت دارد- که باید کار مردم را راه بیندازد و بار مردم را از روی زمین بردارد که روی زمین نماند، خوب این کارها انجام نشده. خوب دلیلش هم پیداست. فشارهای که روی مردم میآورند، اینکه یک عده را پول دار کردند از پولهای بادآورده نامشروع، اینها را که کرده؟ یک عده هم به نان شب محتاج، اینها را که کرده؟ خوب طبعاً مشکل دارد. خیلی از اینها ممکن است به وسیله عناصر نفوذی که خودشان را در یک قالبی جا زدند، تعمداً انجام شده. خیلی هم ممکن است به علت عدم کارایی انجام شده باشد. اما به هر حال مسلم عدهای از مردم مشکلات دارند. اما این یک بحث است، پیاده نظام بیگانه میخواهد سوءاستفاده کند یک بحث دیگر است.
اینجاست که جداسازی این دو از هم خیلی مهم است. در روایت داریم که آمدند پیش امام علی علیه السلام یک مسئلهای را مطرح کردند. گفتند یک نوزاد دوقلو است به هم چسبیده هستند که یک چند روزی باهم زندگی کردند، حالا یکی مرده. ما اینها را چطور از هم جدا کنیم؟ بعد دارد که حضرت فرمود که آنکه مرده به همان شرایطش دفن کنید، این هم وصل به او باشد. مادر این را شیرش دهد، یک گذر زمانی که بشود به هر حال این سلولهای مرده از زنده خودشان جدا میشوند و همینطور هم شد. حالا یک چنین چیزی است در مسائل اجتماعی، در مسائل سیاسی، در مسائل مختلف به هم خَلط میشود. گفتم در فتنه ۸۸ هشت ماه طول کشید که اینها از هم جدا شد. الان اینها میتواند از هم جدا شود. آن که می تواند منطقی حرف بزند، عادلانه حرف بزند اینکه هم مشکل مشکلدار را مطرح کند و از مسئولان بخواهد که کارشان را انجام دهند. تعبیری که آقا مدتها قبل نسبت به جریان انقلاب که ما پشت سر را نگاه میکنیم خیلی راه زیادی آمدیم، اما پیش رو را که نگاه می کنیم خیلی راه طولانی داریم.
در این کشورهای که به اصلاح بهار عربی یا خیزش اسلامی بود اینها حتی فرصت انجام یک کلمه ندارند. اکنون مثلاً فرض کنید بحرین، تمام این همه مسجد را خراب کردند، قرآنها را از بین بردند، مسلمانان را کشتند، زندان کردند، شکنجه میکنند، همه برای چیست؟ همه برای یک کلمه است. آن کلمه که ما هم یک رأی بدهیم در سرنوشت خودمان در دولتمان تاثیر دارد. ببینید یک کلمه را تغییر نمیدهند. برای یک کلمه این کار را میکنند. اما شما چقدر کارهای مهم انجام دادید که امروز در دنیا یک قدرت شاخص شدهاید، آن هم با پیروزی. اینکه میبینید در منطقه امریکا شکست میخورد، با همه توطئههایش در ایران شکست میخورد، در لبنان شکست میخورد، در فلسطین شکست میخورد، در سوریه؛ اینها که افسانه نیست. به عنوان یک قدرت شناخته شده هستید. اما در عین حال آقا از نهضتی که شروع شد و دنیا را غافل کرد در ۴۰ سال قبل، این نهضت تبدیل شد به پیروزی انقلاب. شما انقلاب کردید. پیروزی انقلاب منجر شد به ایجاد نظام اسلامی. نظام اسلامی غیر از دولت است.
شما انقلاب کردید، بعد سیستم حکومتی که قانون اساسی متن نظام شما است و رهبر فقیه عادل واجد همه شرایط هم سمبل آن است. بعد براساس آن قانون دولت اسلامی است. آنها انجام شده اما دولت به معنی اسلامی که قانون اساسی که آرمان انقلاب را پیاده کند هنوز نداشتید. بله به صورت نسبی کارهای زیادی شده، مدیریتهایی بوده، دولتها به اسمهای مختلف. ما اکنون در مقطعی هستیم که به آرمانی برسیم که دولت اسلامی به معنی اینکه عدالت را پیاده کند، این کار نشده است. پشت سر نگاه میکنید خیلی کار انجام دادید اما جلو روی که نگاه میکنید تا آرمان خود خیلی فاصله دارید. که اکنون در همان مقطعی هستید که یک دولت اسلامی به معنی صحیحش آن هم در قوای سه گانه- یعنی هم مجلساش، هم قوه قضاییهاش، هم نیروی اجرایش- واقعاً به معنی صحیحش قانون اساسی که نظام است، پیاده کند. خوب این نشده، معلوم است اگر میشد شماها این مشکلات را نداشتید. مشکلات خودش دلیل این است که نشده است. و آقا فرمودند که ما اکنون در این مرحله هستیم، یعنی در نصف راه.
دولت اسلامی اگر چنانچه به وجود آمد، جامعه ما می شود اسلامی. اکنون جامعه ما اسلامی نیست. یک عده اشرافی زندگی میکنند، یک عده برای نان شب محتاج است، یکی انواع و اقسام مشکلات اجتماعی دارد، اخلاقی دارد، سیاسی دارد، این جامعه اسلامی نیست. اینها در پیش رو داریم. نهضت عظیمی بود. انقلاب عظیمی بود دنیا را تکان داد، زلزله عظیمی بود که دنیا را تکان داد. نظامی متین با اندیشههای دقیق تخصصی، نظام اسلامی برپا شده اما پیاده کردن این، می شود دولت اسلامی. ما اکنون در این مرحله هستیم. این را باید پشت سر بگذاریم بعد برسیم به جامعه اسلامی که به هر جای جامعه نگاه کنید آثار از اسلام، عدالت و آرمانهای ائمه معصومین(ع) پیدا کنید. ما اکنون در این مشکل داریم. بعد برسیم به تمدن اسلامی، همان چیزی که دنیا منتظرش است به عنوان یک تمدنی که نوع بشر را نجات دهد، این انقلاب که مال ما نیست، مال بشر است چون انقلاب ما اسلام ما است نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.
بنابراین مسجد این حرف را میزند که بالاخره این مشکلتان مسئول باید حل کند. مردم از دولت طلبکار هستند اما در عین حال این حرف عادلانهی که میزند باید کاملاً این هوشیاری و هشدار را هم به مردم عزیز خودش بدهد که پیاده نظام بیگانه از آن سوءاستفاده نکند. این حرفش به موقع، منطقی از مسئولین باید خواسته شود اما از آن طرف باید جداسازی شود که کسانی که به اسم مردم، مردم را میکشد، به اسم مردم آتش میزندف به اسم مردم تخریب میکند، او تنها بماند. او تنها که بماند تعدادش بسیار اندک است. کسی نیست، چیزی نیست. یعنی به عنوان آرمان اسلامی همان ۹۸ درصدی که در بدو انقلاب مردم اسلام را میخواستند پیاده کنند، آرمانشان این بوده، همان ۹۸ درصد اکنون هم میخواهند. منتهی سوالشان این است که این اسلام را به ما نشان دهید. راست میگویند. اما از جهت آرمان مردم فرقی نکردند.
آنان که بوی بیگانه می دهند، خیلی کم هستند. و اگر چنانچه این تبیین در مساجد به مردم برسد و احساس مسئولیت انجام شود و آنها تنها بمانند همانطور که در مراحل گذشته اینطوری بوده، یعنی وقتی جداسازی شدند، دیدند کسی نیستند. ۹ دی که آن حرکت عظیم در سطح کشور از جمله در خود تهران انجام شد که واقعاً خیره کننده بود آن حضور مردم، بعد بقیه کجا شدند، مثل جن در رفتند. شیاطین هستند دیگر از بسم الله در رفتند، چون کسی نبود. اکنون هم همانطور است. منتهی کار ظریف است، دقیق است، باید براساس عالمانه باشد، باید با تفکر باشد، خودزنی در آن نباشد، مظلوم زنی درآن نباشد، در عین حالی که بیگانه شناسایی شود و تنها بماند. مسجد مسئولیت بزرگی است. اما مهمترین مسئله است اگر مسجد به آن معنی آرمانی که پیامبر(ص) آورده باشد، همه مسائل حل است. خداوند به شما قوت دهد. انشالله که عاقبت به خیر باشید. بالاخره در مرحله آخر الزمان هستید، اخبار و احادیث هم همین حرف را گفته است. آخر الزمان نان حلوا ندارد، خون دل دارد. ولی این هم است که مومنین قبل از ظهور در آخرالزمان ارزششان بیشتر است از کسانی که بعد ظهور هستند. انشاالله که موفق باشید. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد(ص).
۱- سوره توبه، آیه ۱۰۸٫
۲- سوره ابراهیم، آیه ۲۴٫
۳- سوره ابراهیم، آیه ۲۴ و ۲۵٫
۴- سوره اعراف، آیه ۵۴٫