متن بیانات حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار با مدیرکل پیشگیریهای مردمی و مشارکتهای مدنی معاونت اجتماعی قوه قضائیه مورخ ۱۳۹۶/۱۰/۰۲
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.
خیلی خوش آمدید. بنده تشکر دارم از اینکه تشریف آوردید. فرمایشات بسیار جالبی بود، موجب خوشبختی است. گرچه دیر هنگام است اما موجب خوشبختی است. اما خوشبختی حقیقی وقتی خواهد بود که همانطور که اشاره فرمودید، جنبه عملی پیدا کند. اینها آرمان است، بسیار هم خوب است. اصولاً یکی از فلسفههای مهم مسائل قضایی، همان تربیت جامعه است. چون بسیاری از مواردی که از جهت قضایی حکم می شود دیگر حق از دست رفته محق، اصلاً قابل بازگشت نیست. حالا فرض کنید یک کسی پیدا شده مثل صدام. صدها هزار آدم را کشته، بعد محاکمهاش می کنید. بعد چکارش میکنید. این حرفا که قابل برگشت نیست. نه، در موارد سبکتر از این. موارد قابل بازگشت نیست. طبعاً در عالم دیگر باید جبران شود. اما خاصیتی که دارد این است که وقتی کسی به هر جرمی مجرم شناخته شد و بر اجرای حد به موقع شد، آثارش پیشگیری است. یعنی وقتی جامعه ببیند که حسابی است و کتابی است و کسی که جرم کند مجانی در نمی رود، طبعاً مراقبت می کند. جامعه مراقبت میکند که حق دیگری ضایع نکند و بعد پای چوبه دار نرود.
یکی از آثار حکم قضاء اصولاً حالت بازداری از جرم است. در روایات آمده که اگر حدی را به موقع، چون بعضی از احکام و حدود انجام میشود اما آنقدر بی موقع است که هیچ کسی نمیفهمد این برای چه بود، اما وقتی جرمی انجام شد و به موقع بر مجرم اجرا شد در روایت دارد که این برکتش از چهل شبانه روز که شب ببارد و روز آفتاب بتابد، برکتش بیشتر است. این هم که می گویم که این بسیار قضیه خوبی است، اما دیر هنگام است. شما ملاحظه می کنید که نیروی قضایی بیش از آنکه در عمل و اجرا مواردی را انجام دهد، آنچه که باز دارنده است صولتش است، هیبتش است. اگر شل کاریها به صورتی شد که هیبتش و صولتش از میان رفت، بعد دیگر کارهایش هم بیخاصیت می شود.
ما همین حالا شاهد این برنامهها هستیم. بنده از همین رسانههای خود کشور عرض میکنم. اخبار ۲۰:۳۰ (اخبار بیست و سی) را حتماً ملاحظه میفرماید. مجله خبری را بعد از ساعت هفت شب ملاحظه میفرماید. در بعضی از صداهای جمهوری اسلامی، پیک صبحگاهی و پیک نیمروز را ملاحظه میکنید که اینها حالت نقدی دارد، نقد می کنند. رسانههای مکتوب هم بعضی که جرأتش را دارند مشاهده میکنید. این نقدهای که اینها میکند یا راست است یا دروغ. اگر دروغ است باید تکذیب شود. اگر راست است که اینها این کارها را انجام میدهند هیچ کسی نیست بگوید آقا شما چه کارهاید، دزدی، اختلاس، رانت، آقازاده و حقوقهای نجومی اینها راست یا دروغ؟ جرم است یا جرم نیست؟ هر چندی جریانی راه میاندازند که آی دزدیدند، آی بردند، آی خوردند، آی آقازاده ها چه کار کردند، آی خیانت شد، آی فرار کرد. بعد شش ماه میبینی هیچ کاری نشده. باز رسانهها تعقیب میکنند، مردم تصور میکنند که همین فردا همه مجرمان را میگیرند. شش ماه بعد میبینید که هیچ کاری نشده. الان چندساله این مسائل مطرح است. شما در کشورهای دیگر مشاهده میکنید آنان اگر دین ندارند اما حساب منافع ملی خودشان را خوب دارند.
در همین کره جنوبی یکی از دوستان رئیس جمهورش یک سوء استفاده کرده بود، چکارش کردند. قوه قضاییه ورود پیدا کرد، دستبند زد به دست خود رئیس جمهورش. چون که فامیلش نبود، دوستش بود. یک رانت دوستی گرفته بود. بعد هم یک انتخابات زودرس انجام دادند، چرا؟ چون منافع ملی خود را میخواهند. یا مثلاً در چین آمار و ارقامی که تا فسادی پیش میآید بلافاصله اعدام میکنند. چندی قبل یکی از مقامات ارشد نظامیشان بود تا فهمید لو میرود همان خانه خود را گلاویزه کرد و خفه کرد. خودش، چرا؟ چون میداند جدی است. دین ندارند اما منافع ملی دارند. اینجا ما نه دین داریم و نه حساب منافع ملیمان را. هیچ کدام را نداریم به اسم جمهوری اسلامی. دلیلش را عرض میکنم. همین رسانههای خودی این حرفها را میگویند، بنده که غیب نمیدانم. خوب اگر دروغ است تکذیب کنند تا مردم بدانند چیزی نبوده. اما اگر بوده چطور بیتفاوت بودند. یک سال، دوسال، چندسال. اینکه نمیشود.
از این مسائل اقتصادی که شما بهتر از بنده میدانید. مسائل اخلاقی، بله مشاوره با طرفین برای جلوگیری از طلاق چیز خوبی است، اما با مشاوره کار درست نمیشود. او دارد زیربنا را خراب می کند. وقتی فساد، تباهی و اختلاط زن و مرد، رقص زن و مرد، فحشا و منکرات و غیرذالک گزارشها می شود و هیچ عکسالعملی نشان داده نمیشود، اصلاً فکر را جابه جا میکند. حالا شما با کسی که فکرش جا به جا شده مشورت کنید، او این حرفها را متوجه نمیشود دیگر. همه چیز را از دست داده است.
همان طبسی که حضرتعالی آنجا بودید. فاجعههایی که از همان آنجا میرسد. هرچندی از استانهای دیگر اتوبوسها میآیند، زن و مرد مخلوط در آب شنا میکنند، هر جنایتی را انجام میدهند. گزارشها بسیار تکاندهنده است. مسئولین آنقدر بیتفاوت هستند که کار به جایی میرسد که مردم منطقه میروند در جاده دراز میکشند. این مدیریت نشده، این چه مدیریتی است. کشور هیچ قانی ندارد. و حال آنکه اگر بنابر؛ پیداست کاملاً در اختیارشان است. اینها را که انجام می دهد. بچههای چهار پنج ساله ما را میگیرند از همان اول به رقص. مشکل کشور رقص است واقعاً. اکنون مشکل کشور کمبود رقص است یا کمبود مدیریت یا کمبود شغل و کار. چقدر اعتبارات دولتی خرج این چیزها می شود. هر دم به یک بهانهی رقصی، کنسرتی، اختلاطی.
واقعاً اگر بخواهد این کارها همانطور که میفرماید انجام شود، کار مشکلی نیست. در باقی کشورها چه کار میکند. کسانی که انگیزه دارند برای اصلاح جامعهشان از بسیاری ردیف این کارها مقامات امنیتی و اطلاعاتی مطلع هستند، کاملاً مطلع هستند که چه میگذرد. ظرف ۲۴ ساعت می توانند تمام این جریاناتی که در این استان است شما مثل کف دستتان بگیرید، خوب هر کار میخواهید بکنید. مقامات مسئولی که چه مقامات سیاسی باشند چه اجرایی در قسمتهای دیگر باشند که بسیاری جاها پرونده های خود اینها مشکل دارد، با اینها چکار می کنید. خود مقامات قضایی ما خیلی خوب میدانند، خیلی خوب می دانند. حالا شما به عنوان پیشگیری مردمی بسیار کار خوبی است. ولیکن شما و ما و باقی مسئولین جرأت مردم را گرفته ایم به جهتی که یک چنین وعده های به مردم می دهیم که ما میخواهیم این کار کنیم، بعد مردم هم ورود پیدا میکنند بعد پشت مردم را خالی میکنیم و مردم در مقابل همدیگر قرار میگیرند. این میگوید تو بروی گزارش دهی پدرت را در میآورم، اون هم چه کنم، کسی هم نیست که به دادش برسد، این هست دیگر.
چون ما عیناً در زمان حضرت آیت الله شاهرودی دامت برکاته بود که ایشان فرمودند که متصدی اصل هشتم قانون اساسی ما هستیم. یک طرح بسیار خوبی ریختند. این مردم چه حضور جالبی پیدا کردند و کارت مخصوص چاپ کردند. سه برنامه کنارهم که بعضی به وسیله مردم آگاهیهای محلهها که مردم عوامل فساد که هستند، شناسایی شوند. یک گروه هم آموزش دیدند برای تذکر لسانی. یک گروه سوم هم برای آنان که گوششان بدهکار نیست برای پروند قضایی. این هنوز فاصلهی نشد که به عنوان یک اصلاح اجتماعی بود، از خود قوه قضایی گفتند این اصلاح اشتباهی است، نه اجتماعی. هواش کردند. آنچه میفرماید حرفهای قشنگی است، ما هم دعا میکنیم که ان شاالله موفق باشید. تجربههای چهار دهه هم باید حتماً منظور نظر شما باشد. که این جریانی که اکنون چه فساد مالی، چه اخلاقی، تجاری، اقتصادی و همین که میبینید. کشوری که همه چیز دارد بعد میبینید که برایمان سنگ حمام و فرش از خارج میآورند. دقت فرمودید.
همین چندروز قبل در روزنامه نوشته بود که یک کارت بازرگانی به اسم یک پیرزن روستایی که نان برای خوردن ندارد، چقدرها ماشین مدرن و آخرین سیستم به اسم او وارد کردند. این پیرزن به نان شب محتاج است یک کارت بازرگانی به اسمش دادند بعد اینها وارد کردند. آن زن بیچاره نان شب هم ندارد بخورد. خوب دنبال که میروید، بفرماید یا راست است یا دروغ. اگر دروغ است، تکذیب کنند و از این قبیل. اگر راست است به عمل کار برآید. این را بدانید و میدانید که اگر عملاً وارد شوید اصلاً هیچ چیز لازم نیست، جلسهی هم لازم نیست. من کار به بعضی از موارد و مواضع ندارم. اما از جهت همین قضیه که در انجام احکام به موقع چه برکتی دارد. خدا رحمت کند مرحوم خلخالی را او از دیگران بیشتر اعدام نکرد. آمارش را نگاه کنید. اما چنان به موقع و مؤثر کارش را انجام می داد که موجش امنیت را از همه خائنین گرفته بود. یک کسی در همین شهر شاهد بود که فلانی گفت که خلخالی را در خواب دیدم از فردا تصمیم گرفتم ترک تریاک کردم، تریاکی بود. او کارگر است. میداند که در او نمیشود، نفوذ کرد. تا سروقت شد به موقع یک ساعت هم تاخیر نمیکرد. این کارآمد است هم به مردم جرأت میدهد، هم به مردم امنیت می دهد، هم امنیت را از خائنین میگیرد. همه خیر و برکات در آن است. اما اگر آن را از دست دادید با اعلام که نمیشود کشور را اداره کرد. مهم این است که این حکم به موقع انجام شود، تأثیر بگذارد. طبعاً مردم هم از چنین جریانی پشتیبانی میکنند. بعد اوضاع را بر آدم خائن ناامن میکند. اکنون که پیداست خائنین که در امنیت هستند. آن که ناامن است همین کسانی هستند که به بزهکاریها میگویند، نه. هم برایشان سختگیری میکنند هم به آنان اتهام میزنند و هم اهانت میکنند. بالاخره ملت بیامنیت میشود و مجرم با امنیت میشود. دیگر فرق نمیکنده بنده باشم، شما باشید، مقام سیاسی باشد، مقام اقتصادی باشد، همه ما مسئول هستیم در نزد خدا. دیگر آنجا جایی نیست که بنده کار خودم را توجیه کنم، ما مسئولیم « وَقِفُوهُمْ ۖ إِنَّهُم مَّسْـُٔولُونَ»۱.
اما به هر حال از این قدم دیرهنگامی که دارید برمیدارید، بنده هم خوشبختم و هم پشتیبانی میکنم و هم در خدمت شما هستم به شرطی که آثارش را ببینیم. دیگر گزارش نداشته باشیم که با آشنایی که شما به منطقه طبس و فردوس دارید که باز آن جریانات تکرار شود. نیروی انتظامی چه کار میکند، وقتی که میبیند این اتوبوسها مشکوک است جلویشان را بگیرد، تمام. متوقفشان کند. دیگر نیاز نباشد مردم بروند در جاده دراز بکشند. این در حالی است که یک عده هم از همان مردم که ایمانشان کمتر است از آمدن یک چنین افرادی مسلم سوءاستفاده میکنند. یعنی آنها که میآیند آنجا، برای همین خانه گِلی ممکن است چقدر اجاره به او بدهند. خوب او دلش میخواهد که همچنین کاری بشود. آن آدم باایمان میخواهد، نشود. فردا بین این دو اصطحکاک میشود. بنده و شمای مسئول آنجا نگاه میکنیم، مردم به جان هم میافتند.
نشانه به این نشانه که از امروز به بعد که این تشکیلات شروع شده امیدواریم که دیگر چنین گزارشی نداشته باشیم. آنجا هم تشریف ببرید با ائمه محترم فردوس، طبس و بقیه صحبت کنید و راهکارها را با اطلاعاتی که دارند. نیروی انتظامی چکار میکند اگر این کار را نکند. خوب اگر یک اتوبوسی تروریست وارد شدند، مقامات سیاسی و مقامات امنیتی چه کار می کنند. خوب اینکه از تروریست بدتر است. تروریست که یک تیر میزند و این هم برای همیشه راحت میشود از شر آنان. اما وقتی این کارها می شود، نه امنیت ناموسی دارد و نه امنیت شغلی دارد و نه امنیت آبرویی. هیچ چیز ندارد دیگر. دنیا برایش یک شکنجهگاه است. بنده و شما خوابیدم و این همه بلا سر مردم درآوردند از مسائل اقتصادی بگیر، از مسائل اجتماعی بگیرد، از مسائل اخلاقی بگیر و غیرو و مسائل سیاسی. پدر مردم را درآوردند. با همه چیزهم بازی می کنند. ما خواهان قوه قضاییهی قوی هستیم. دستشان را میبوسیم، همانطور که در اسلام آمده باید جایگاه او یک جایگاه ویژه باشد. با کمال دقت و دلسوزی عمل کند که هیبت او جلوی مفاسد را بگیرد. والا اگر هیبتش را از دست داد، فهمیدند یک چیز بیخاصیتی است، ده برابر اعدام کند هیچ تأثیری نخواهد داشت. خداوند شما را توفیق دهد که انگیزه و آرمان خوبی دارید. امیدواریم که شاهد باشیم که جامعه ما احساس امنیت کند. خداوند به شما خیر دهد. اجماعاً صلوات.
۱- سوره صافات، آیه ۲۴٫