متن بیانات حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در نشست مدیران کل امور مبلغین و رسانه سازمان تبلیغات اسلامی کشور مورخ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام و خیرمقدم به محضر شما عزیزان.
خیلی خوش آمدید. هم از دیدار شما فیض گرفتم و هم از فرمایشات شما. مسئله تبلیغ که پیغمبران (صلوات الله علیه) به همین منظور مبعوث شدند. مقام نبوت، مقام آگاهی و دانایی است. و مقام رسالت، مقام تبلیغ است. البته تبلیغ دو نوع است. یکی نوع ابزاری- رسانه ای که حالا آن ابزارزبان باشد، بیان باشد، قلم باشد، رسانههای جمعی باشد، فضای مجازی باشد و مکتوبات باشد. اینها خیلی نقش دارد، اما بالاتر از اینها نقش عملی است. که در روایات هم تصریح شده که « کونوا دُعاةَ الناسِ بِغَیرِ اَلسِنَتِکُم»۱ در اینجا نمیخواهند تبلیغ ابزاری را ممنوع کنند. بلکه میفرمایند که آنکه اصل شمرده می شود، عمل است، و رسانه ی بعد از عمل است. اگر درست عمل شود و رسانهی شود، مؤثر است. اما اگر عمل درست نشود، رسانهی باطل می شود، نقشی ندارد.
همه عقلای باانصاف دنیا نسبت به مکتب غنی اسلام و فرهنگ غنی اسلام و سیره مقام نبوت و ائمه هدات مهدیین معترف هستند. انقلاب ما اسلام ماست، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد. هرچه کم و زیاد باشد، به خودش برمی گردد، مال اسلام نیست. اما ما ۱۴۰۰ سال اسلام را یدک آوردیم، اما مسلمانی ما با اسلام ما همواره دوتا بوده. اکنون هم سر انقلاب همان معامله ای انجام می دهیم که سر اسلام درآوردیم و همان است. حالا دولت به معنی عامش که هر سه قوه را شامل می شود. پیداست که قانون اساسی ما که نظام ما است و یا مقام رهبری چه در مقام امام و یا بعد از امام بنیانگذار جمهوری اسلامی به عنوان الگوی نظام، دوست و دشمن علی عین حال می پذیرد. دولت به معنی عام خودش که هر سه قوه را شامل می شود در ظرف این ۳۰ یا ۴۰ سال نتواسته قانون اساسی ما را پیاده کند. و یا حداقل اعتماد مردم را جلب کند، به طوری که اگر کاری نشده سریع بگوید، نتوانستم و مردم باور کنند. چون سوء سابقه؛ چوپان درغگو اگر حرفی بگوید مرد م باور نمی کنند.
بسیاری از آسیبهای اجتماعی که حاصل می شود. پیداست اکثریت جامعه صحب نظر نیستند در شناخت اسلام، در شناخت تشییع، در شناخت انقلاب، چنین توقعی هم از آنان نیست. آنچه را که ما عمل کنیم، می بینند. آسیبهای اجتماعی محصول بیهدف بودن در زندگی به عنوان یک موجود عاقل، و لازمه موجود سرگردان همین است که از هر جایی یک سری می زند. اینها سرگرانی مردم است. سرگردانی مردم از عمل ما حاصل شده. تبلیغات ابزاری وقتی می تواند روی آنان موثر باشد، که عملی در کار باشد. وقتی متصدیان امور برخلاف آنچه که اسلام است و روح تشییع که اسلاب ناب است و انقلاب ما که اسلام ما است که هدف همه انبیاء پیاده کردن عدالت است، وقتی از بیعدالتیها، اختلاسها، دزدیها، حقوقهای نجومی، رانتها، پارتیبازی ها اقوام و خویشان و پسر و دختر، وقتی این ها صورت بگیرد و با کمال بیعدالتی یک عده آنقدر پولدارشوند که مشغول شدن به پولهای حرام، آنان را از انقلاب، اسلام، اخلاق و فرهنگ فاصله بگیرد. یک عده هم آنقدر بی پول شوند که وقتی به خانه برمی گردد چهارتا بچه بیکارش را میبیند و زن و بچه گرسنهاش را میببیند و سرگذر هم رفته کار پیدا نشده، پیداست از او می توانیم چه توقع داشته باشیم. محصول چنین شیوهی همان موجود سرگردان است. موجود سرگردان هدف ندارد، حالا هرجا شد، شد. دیگر نصحیت ملا، آخوند و ریش سفید نقشی ندارد، چی نقشی.
یکی این مسئله است که بخاطر دارم دراول پیروزی انقلاب یک دانشمند از کشورهای اروپایی آمد به ایران، و به منزل خود امام آمد. خوشحال بود، عرض کرد شما خیلی کار بزرگی انجام دادید اما موفق وقتی خواهید شد که بتوانید ایران را به عنوان الگو در خط رسم انقلابتان نگه دارید. اگر این کار را کردید، بردید. اگر از درون آسیب دیدید، شکست می خورید. البته الحمدالله رویشهای خوبی داریم. این یک طرف قضیه است. رویشهای خوبی داریم، بینشهای خوبی داریم، پیشرفتهای خیلی خوبی داریم اما براساس توقعی که است، خیلی فاصله داریم. پشت سر راه را که نگاه می کنیم، خیلی راه هم سخت و هم طولانی آمدیم. سرمایههای عظیمی از این انقلاب به دست آمده و هست و همانها است که موثر است. اما جلو راه را که نگاه میکنیم، وظیفه خیلی سنگین است، راه خیلی است تا هدف.
آری، کارهای مهمی شده است. آلان که آلان است، مردم چه کسی که قیافه حزب اللهی دارد و چه کسی که قیافهاش خیلی قیافه دینی نیست، اما هنوز موضع عمومی مردم نسبت به اسلام، نسبت به انقلاب، نسبت به تشییع، نسبت به اصل نظام؛ حالا شاید من مدعی شوم که بیش از ۹۸ درصدی که رأی به اصل انقلاب دادند اکنون هم در دلشان همان است. فقط حرفشان اینجاست که چرا عمل نمیکنید. خوب میگوید، این اسلامی که میگوید، کجاست. راست هم می گوید. از اسلام پیش ما نیستند. از انقلاب پیش ما نیستند. به رهبر مینازند، حتی همان که قیافهاش، قیافه دینی نیست. اما یک حرف حسابی هم دارد. میگوید خوب همه چیز درست، آن که پیاده میکنید، آن نیست. حرف حسابی است. و ما اگر چنانچه در این نیمه راه هرکسی در هرجایی است به عنوان یک انسانی یا یک مسلمان در خودمان، در عملمان، در اخلاقمان و در برخوردمان یک بازنگری کنیم و آنچه را که حق مردم است انصاف بدهیم، سرجایمان قرص هستیم. اما بشرط آنکه این کار بشود.
اکنون دنیا در مقابل انقلاب ما دارد، دچار عقب نشینی میشود، اما آسیب از داخل است. همه آنهایی که تحت حزب و گروه، افراطی و تفریطی، پول پارتی و رانت است این ها در مجموع اکثریت جامعه نیستند. اینها اقلیتهای سوءاستفاده چین هستند. به اصطلاح لاشخور هستند. این اقلیتها کار کل کشور را مشکل کرده است. مردم هم به عنوان مردم هیچ کدام از اینها را قبول ندارند. نه حزب را قبول دارند، نه رانت را قبول دارند، نه پارتی را قبول دارند، نه آقای فلان را قبول دارند، مردم حق و عدل میخواهند. اما اینها اقلیتهای هستند که راه را دارند، خراب می کنند.
مسئله تبلیغات در قالبهای مختلفش، که از جمله آن سازمان و نهادی که متصدی و متکبر این قضیه است، طبعاً باید نوآوری داشته باشد. همین مسئله را برای مردم تبیین کند، که کاملاً بتواند فرق بگذارد بین نظام و دولت و بین اجرا. باید فرق بگذارد. این فرق نگذاشتن ایجاد سرگردانی میکند، سرگردانی ایجاد دلسردی میکند. دلسردی دیگررها. میبینید انسان وقتی دلسرد می شود، به خودش هم آسیب می رساند. دیگر از او نمی شود توقع داشت که او را نصیحت کرد.
بارهاعرض کردم که البته شیوه کاری که امروز فرمودید، خوشحال کننده است. جالب است. ولی باید به همان تعبیری که گفته می شود که بارها هم گفتم و تا تحقق آن باز هم خواهم گفت. اینکه برای هر مسئله ای طرح می خواهد، فرمول می خواهد، فرق نمی کند شما مثلاً یک فرمول فیزیک، یک فرمول ریاضی، یک فرمول شیمی، تا دقیقاً از مقدمات ذل مقدمات، نتیجه ردیف شروع نکنید، می توانید به چه برسید. به هیچ چیزی نمیرسید. قطعات یک هواپیما را ما تولید کنیم، یک سخنرانی خیلی خوبی،علمی، فلسفی و مستدل. یک سخنرانی است، خیلی خوب طیب الله انفسکم. مقدمه اش چه بود. نتیجه اش چیست. یک قطعه یدکی است، زیبا، فابریک. به چه درد می خورد؟ می توانید پرواز کنید با آن یک قطعه هواپیما است؟ نه؛ چرا؟ چون باید در یک طرحی تعریف شود. جایگاهش هم مشخص شود، مثلاً موثر هم است. دقیقاً با فکر طراحی می شود.
حالا صد مشکل داریم، بسیار خوب. از این صد مشکل چند تا دراولویت است. از این ده تایی که در اولویت است، کدامیک اول است. بعد میتواند موثرهم باشد. از جمله خود همین روشنگری. خود همین که مردم ما در این چاله ای که افتادیم، علتش این است. که مردم متوجه شوند، چرا در چاله افتادهاند.
در اولویتهای مسائل تبلیغی چه چیزهایی است. اصل سرگردانی که به مردم تحمیل شد، تبیین کنیم. آنچه را که اکنون به آن اشاره شد، نفوذ بیگانگان در داخل جامعه. جامعه این کشور پیداست، اکثریت دارد، اقلیت دارد، حالا مذهبی یا دینی.
ما که با سابقه تاریخی با هم زندگی کردیم. مشکلی نداشتیم. اکنون هم مشکلی نداریم. مشکل آسیب پذیری آنها است که فلان عناصر بیرونی ممکن است به این شهروند داخلی ما آسیب برساند. تحت عنوان مذهب یا تحت عنوان دین. خوب این مشکل ما است. آیا این قابل حل نیست، مسلم قابل حل است. چه موضوعی قابل حل نیست. باید کار کنیم که چگونه می شود به مردم خودمان، هر مذهبی که دارد، فرق نمی کند شهروند ما است. ما که دوستش داریم ممکن است اغفال شود. بچه ما در خانه هم ممکن است اغفال شود، مگر نمی شود. چه طرحی داریم که به صورت مستدل برای مردم و شهروندان تبیین کند که آنچه را که به عنوان جنگ مذهبی وجود دارد( جنگ مذهبی نیست، جنگ لامذهبی است) این را برایشان تبیین کنیم که مسئله این است.
وقتی تهاجم می کنند، مسلم آن که دفاع می کند، جنگ مذهبی ندارد دفاع می کند. اما تحریکات به عنوان مذهبی میآید، لامذهبی است نه مذهبی. کدام مذهب. عقیده که چیزی نیست که با جنگ علاجش کرد. جایش برهان، استدلال، علم و نقد است. در همه علوم اختلاف نظر است. در کدام علم در حوزه و دانشگاه وقتی اختلافنظر است دست به گریبان میشوند و همدیگر را میزنند. هیچ عاقلی همچین کاری نمیکند. دین و مذهب دین که باید اخلاق بیشتری برخوردار باشد، باید تحملش هم بیشتر باشد. چطور می شود که در هیچ جا در اختلافنظرها، در انواع رشتههای علمی جنگ و دعوا نیست. در دین و مذهب؛ پر تحملترش باید این باشد، چون کارش خدایی است. مطلبش را میگوید، یا طرف بپذیرد یا نپذیرد، این جنگش کجا بود؟
این در حالی است که رد قدم سکولارهایی که چه در طول تاریخ میخواهد معاویه باشد، چه امروز سعودی باشد، چه دیروز مبارک باشد، اصلاً کسانی که کارگردانان مسائل مذهبی هستند خودشان نه دین دارند و نه مذهب. و در دورن استعمار هم اینها از خارج تغذیه میشدند، اصلاً ربطی به دین ندارد. با چه طرح و فرمولی و در چه قالبی در فضای مجازی، صحبتهای حضوری ومکتوبات یک مرتبه به صورت فراگیر جامعه خودمان را نسبت به این جهت روشن کنیم، که حواسشان جمع باشد.
و یک برنامه مستدل را به اتفاق صاحبنظران مذاهب و ادیان در داخل کشور پای مطلب بیاوریم که همه صاحب نظرها در این جهت اتفاق کنند. مردم طبعاً تحت تاثیر قرار میگیرند، مردم می پذیرند. اما یک سخنرانی هیچ وقت تاثیر ندارد. اما طرح موثر است، این واقعیت هم دارد. رخنههای دشمن کدام است، آن رخنهها را بگیریم. دشمن از خارج میآید برای ما نفوذ می کند، همان که آقا فرمودند. برای ما تصمیمسازی میکند، ما از دور نگاه میکنیم. او برای ما تصمیمگیری میکند حالا چه مسائل اقتصادی، اجتماعی، دینی و فرهنگی باشد. او گاهی این کار را می کند، این که کار خودی نیست. اما همه اینها علاج دارد، کار بیعلاج نیست. چطور شد آنها از آن طرف دنیا و پشت دریاها مینشینند فکر می کنند برای یک مسئله کوچک، بعد همان مسئله کوچک را در خانوادههای ما نفوذ میدهند.
ما نمی توانیم در جامعه خودمان، در خانه خودمان این کار را بکنیم. و حا آنکه اینها شدنی است. یا به عنوان نمونه عرض میکنم، آنچه را که امروز دشمن از واژه های مختلف، که در این باره شاید هفت هشت ده سال قبل بود، این به عنوان یک طرح است که اکنون مورد نیاز جامعه است. و آن طرح این است که کارآمدترین سلاح دشمن در همه جنگها، که روز به روز از جنگ با سنگ وکلوخ بگیرید تا بمبارانهای هیروشیما و نازاکی. این سلاحها رشد کرده، اما سوال. سلاحی که امروز می تواند شکست و یا پیروزی را رقم بزند، چیست؟ هیچ کدام اینها نیست. از همه استفاده می کنند، از سنگ و کلوخ هم استفاده می کنند. اما آن که امروز موثر است، واژه ها است، نه از سلاح اتمی به عنوان پیروزی کار ساخته است، می شود مردم را کشت، اما پیروز نمی شود شد.
اما واژهها پیروزی و شکست را رقم می زند. همین که اکنون در دستور کار استکبار است. اینجاست که اگر یک کتاب فرهنگ و لغت، به صورت تخصصی ساخته شود و تمام واژههای که امروز در دنیای سیاست، در دنیای استکبار، در دنیای استعمار استفاده میشود، معنی شود. مثلاً میگوید آزادی، خوب آزادی لغتاً یعنی چه؟ از دیدگاه شرعی یعنی چه؟ خوب می دانیم یک واژه در هر اصطلاحی یک معنی می دهد. در محاوره و عرفی آزادی یعنی چه؟ در سیاست آزادی یعنی چه؟ در فرهنگ آزادی یعنی چیه؟ در دین آزادی چیست؟ در استعمار آزادی چیست؟ بعد هم هر جا باز میماند در یک جدولی توضیح داده شود از این کلمه آزادی که از الف بگیرد تا آخر حروف هجا.
تمام واژههای که مورد استفاده قرار میگیرد در یک فرهنگ لغت معنی کنید و در اختیار مردم قرار دهید. که وقتی کسی در درون و برون یکی میگوید آزادی، مستمع و مخاطب بداند آزادی یعنی چه. و زبان داشته باشد که متکلم و گوینده بپرسد مراد شما از پنج معنی آزادی کدام است. جهاد همینطور است. ترور همینطور است، ترور. همین حالا ما در یک شرایطی هستیم که مثلاً یک طرح فرض کنید به عنوان حمایت از منع تروریست میخواهد به مجلس بیاید. بسیار از آن احساس وحشت میشود که این مصوبه چه خواهد بود. به جهتی که اگر به صورت بین المللی آن هم به وسیله استعمار از ما امضا بگیرند که این کمکهای به تروریست باید قطع شود، به کدام معنی؟ کسی که از مملکت خودش، از ناموس خودش، از دین خودش، از جان خودش دفاع می کند در استعمار این را میگویند تروریست.
کسانی که اکنون صد پادویی می کند در امریکا و اروپا برای اینکه دنبال همین قضیه که بعداً حزب الله لبنان و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را تروریست اعلام کنند اینها خود منافقان هستند. یعنی تروریستهای درجه یک اکنون پادویی میکنند که چنین قضیهی را تحمیل کنند و بعد مصادیقش را هم مشخص کنند. مصادیقش کیست؟ حزب الله لبنان.
حال آنکه ما باید این را معنی کنیم و بعد در دسترس مردم قرار دهیم. بعد بگویند، وقتی میگوید منع کمک به تروریست، یعنی کدام؟ معنی کنید اول. آنچه امروز شکست و پیروزی را رقم میزند، واژهها است، که برای مردم معنی نمی کنیم. حتی نماینده مجلس هم نمی داند، که به چه رأی می دهد. به یک چیزهایی رأی می دهد که فردا همان را زوم می کنند، میگویند، بله خودتان امضاء کردید. حالا ده ها و صدها واژه ای که مورد نیاز جامعه ما است و مورد نیاز همه دنیا است. و قتی میگوید جامعه جهانی، خوب جامعه جهانی یعنی چه؟ وقتی میگوید اجتهاد (اکنون تمام مسائل، مسائل اجتهاد است) یعنی چه؟ وقتی میگوید مسئله اجماع، یعنی چه؟ و از این قبیل. میگوید فتوا داده، خوب فتوا چیست؟
امروز تبلیغات مثل همیشه اولین نقش را دارد اما شرط آن این است که زمینه را مساعد کند برای تاثیرش و دیگر اینکه نوآوری باشد با طرح، با شیوههای کارشناسی شده، با شیوه عملی موثر، در حالی که از دهها موارد اولویتها در نظر گرفته شود. و گرنه درد او شکم است من برای او داروی درد سر می نویسم. اولویت ندارد. این در حالی است که دنیا مخاطب ما است. ما مخاطب داریم. در ایران محرم، صفر، رمضان، دهه فاطمیه داریم چقدر این مردم حضور دارند، چه جمعیتهایی هستند، اینها مخاطب هستند. در دنیا جای دیگری نمیشود چنین جمعیتیهای را جمع کردو کما اینکه در دنیا هم مخاطب داریم. این کسانی که تا پای جان میایستند و تحمل درد و مرض و خانه خرابی و شهر و کشور خود را میکنند عاشق چه هستند؟ عاشق حرفهای اسلام هستند. اما شرط آن گفتم کارشناسیهای درست، اتاقهای فکر درست، اولویتهای درست، طرحهای موثر است. که خوشحال شدم از آنچه ارائه فرمودید. اگر از بنده و قبیل بنده کاری ساخته نیست، هم می توانیم دعا کنیم و هم در طرحهایی که شما دارید، می توانیم کمک کنیم. در خدمت شما هستیم. خدا به شما خیر دهد. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
۱- مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، على بن حسن طبرسى، ص ۴۶؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۶۷، ص ۳۰۹٫