متن بیانات حجت السلام سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی با مدیرکل کمیته امداد حضرت امام خمینی(ره) و اعضای هیأت مدیره صندوق ولایت استان مورخ ۱۳۹۶/۰۹/۲۰
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان و همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.
خیلی خوش آمدید مچکرم. گزارش قشنگی بود، البته خوب باید هم چنین باشد. اصولاً تاسیس کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره) که با انگیزه گره گشایی، با انگیزه ایجاد اشتغال و حفظ ارزش های مکتبی، خوب صندوق قرض الحسنه هم یکی از همین خواسته ها است. موفقیت کمیته امداد به گونه ای بوده که در طول این چند دهه، گاهی مشاهده کردید که از کشورهای خارجی مخصوصا آمدند تا ماهیت کمیته امداد را بشناسند و طرح مشابهی در بعضی کشورهای دیگر صورت دهند. اما پیداست که رمز اصلی، آن است که به همان میزانی که در هر بخشی از زندگی ما امروز در جامعه مشاهده می کنید، آن که مشکل ساز است پول پرستی است.
دیگر فرق نمی کند این مشکلات حقوقی که دادگاه ها را پُر پرونده می کند، برای چیه؟ ریشهاش پول پرستی است. بنابراین به اشکال گوناگون، از نظر حقوقی با هم درگیر می شوند و پرونده های دادگاه پُر می شود. بسیاری از مسائلی که در جامعه به صورت اختلاس، به صورت کلاه گذاری، اینها ریشه آن پول پرستی است. بسیاری از مسائل فروریزی خانوادهها، دعواها سر پول و سکه است. یعنی ارزش های انسانی، الهی و وجدانی تقریباً فراموش می شود. می رود روی اینکه همه چیز را بر معیار پول.
همین رباهای بانکی که اکنون اشاره کردید. گاهی می آیند اینجا؛ بانک یک پولی در تاریخی به اینها می دهد به هر حال معادل همان را هم بانک می گیرد بعد می بنید که چند برابرش هم مانده، می گویند هنوز مانده باید بعد بدهید حالا با چند ماه معوقه. مشکلات بازار ما سر همین است. مشکلات انتخابات ما سر همین است، پول.
در روایت دارد که وقتی اولین سکه در جامعه بشری ضرب شد، ابلیس آن را برداشت و خیلی نوازشش کرد. گفت من قربان تو بشوم که به وسیله تو خیلی کارهای انجام می دهم. این کارهای که در دنیا می شود جنایات ها، این همه ظلم و ستم و ویرانی شهرها و غیرو همه بخاطر پول و سرمایه است. آنچه که هیچی ارزش ندارد، انسان و وجدان و خداست. بخاطر پول است که این همه ظلم می کنند حالا از میانمار بگیر تا افریقا.
در میانمار از آن منطقه که این مردم را تحت یک توطئه ای که دست صهیونیست ها در کار است، آنها اسلحه هم به دولت میانمار می فروشد و بر سر مسلمانان ظلم در می آوردند. آنجا آثار ذخایر نفتی پیدا شده و بر آن اساس بوی پول میآید، بوی نفت می آید. همانطور که در یمن هم همینطوری است. ذخایر بزرگ نفتی کشف می شود و به هر بهانه ای این کار را میکنند و از این قبیل.
این ورشکستگیهای که انجام می شود، اگر درست ریشه یابی شود، مشکل اصلی جای است که؛ و مسائل بانک ها که چه بانک هایی که ورشکست شدند، همه اش طمع وحرص است. اگر چنانچه نیتها تغییر کند، ما هیچ مشکلی نداریم. شما بفرماید، این کسانی که این همه اختلاس می کنند و بعد فرار می کنند از ایران، بفرماید که این ها خرج خانه و زن و بچهشان را ندارند؟ اینها خودشان جزو پولدارها هستند، حالا چه در موقعیت مسئولیتی که دارند، چه ذخایری که دارند، خودشان و نوه هایشان همه را کافی است. خوب چرا این کارها را میکنند.
بنابراین اگر بشر موفق شود آن پول پرستی،(پول پرستی غیر از پولداری است)آن انگیزه پول پرستی این بیماری را در خود علاج کند و اعتماد پیدا کند، ما بیش از آنچه که نیاز داشته باشیم امکانات داریم، ذخایر داریم . اما همیشه فقر معنوی ما را به حال خودمان نمی گذارد. دنبال حرص، طمع، ربا، اختلاس و توجیه پول های نجومی. در اداره و بازار هم اگر بروید همین است.
حالا اگر در یک زاویه ای کمیته امداد موفقیت داشته، چون انگیزه معنوی داشته است. روی این جهت باید اطلاع رسانی و تبیین شود. هیچ مانعی ندارد که موارد لازم را به صورت مکتوب در اختیار امور مساجد قرار دهید به همه ائمه جماعات ابلاغ شود که روی این جهت مردم را مطلع کنند. یا به دفتر سیاست گذاری ائمه جمعه، تا به همه ائمه جمعه خلاصه اش را به همه مردم تبیین کنند، این کار ساده ای است، کاری دور ازعمل نیست. گزارشات شفاف خود را دربعضی سخنرانیهای عمومی و یا فضای مجازی بدهید تا بدانند.
در عین حال ما به این ها قانع نیستیم، چرا؟ چون فاصله ما تا مسئله اصلی ایمان خیلی زیاد است. ما مشکلات اقتصادی داریم. مشکلات اقتصادی باید حل شود. اما ریشه مشکلات اقتصادی، مسائل فرهنگی و ایمانی است. این ها در هم تاثیر متقابل دارد، اما اصل این نیست. فعلا یک مسئله ای است که به صورت مسئله اصلی باید به آن برسیم، اما به صورت علمی ریشه آن چیز دیگری است.
تشکر می کنم. از دست ما کاری ساخته باشد، سعی می کنیم به این شجره طیبه که امام راحل آن را غرس کرده، و تقریبا غریب است و گاهی به صورت ناکارآمد تبیین می شود. به طوری که بنا بر این بود که هم همه کمکها به این صندوق واریز شود و هم این همه مسائل و مشکلات اجتماعی (پول دستی که می دهند یک بحث است) بیشتر از جهت کار و اشتغال، مردم روی پای خود بایستند که از آمادگی تا کارشناسی ارشد همراه مردم هستید و از یتیم و امور قرض الحسنه، بخش گسترده ای است. اما اکنون می بینید که این را ناکافی احساس میکنند یا اظهار می کنند و در مقابل یک حرکتهای موردی، شخصی پیش می آید. که حالا برای خود این هم باید فکری کرد.
در بخشی از قسمتها هم تنها از کمیته امداد برنمی آیند باید نیروهای دیگر هم هماهنگ شوند. مانند گداهای حرفه ای. گدا نیست، خیلی از من و شما بیشتر دارد ولی گدای حرفه ای است. در شهرهای بزرگ زیاد است از این ها. آنها موجب میشوند که مردم احساس کنند که کمیته کاری نکرده، به نیازمند نرسیده، وگرنه اینها که هستند. حال آنکه او اصلاً ممکن است گدا نباشد، فقیر نباشد، گدای حرفه ای است. اگر اینها جمع شوند، چهره کمیته هم بهتر می شود و از این قبیل. کسانی که همه جا میتازند، اگر اینها کنترل شود که در بخشی از قضایا گذشته گفتیم به صورت هماهنگ در نهضتی انجام شود، که وقتی افراد مراجعه میکنند با یک شناسنامه ی همه بدانند که این فرد به حقش رسیده است یا نرسیده.
اینطور نباشد که یک عده آدمهای که با حجب و حیا هستند، هیچ کسی به اینها نرسد. همسایهاش همه نداند، که این دستش تنگ است. اما یک عده آدمهای که روحیه آنان آسیب دیده و از این پرهیز ندارند، ده جا بتازند. یا مثلاً اعتیادها؛ این که فقیر نبوده، استحقاق هم نداشته، اما به دلیلی که رو به اعتیاد آورده در یک قیافه فقیر همه جا اظهار نیاز می کند. اگر اینها درست در یک جایی جمع آوری شوند، آن وقت این چهره (کمیته امداد) ناکارآمد جلوه نمیکند. از این قضایا در جامعه زیاد است. در کنارش هم افرادی خودجوش نیت خوب دارند و یک صندوق برای کمک به افراد باز می کند اما در مجموع حاکی از ناکارآمدی کمیته امداد در می آید. که البته اینها بحثهای مشاوره جمعی لازم دارد با همه مسئولین ذیر ربط. که اصولاً چهره اجتماعی بیرونی خوبی هم ندارند که در این جهت همه مسئولینی که ذیربط هستند، مسئولند که باید هماهنگی و همکاری کنند.
بعضی اینجا می آیند که مشکلات دارند. شیوههای هم که از ناحیه مدیریتها انجام شده، بعضی را آنقدر پول دار کرده که به پول مشغولند دیگر نه به اسلام، انقلاب و فقیر فکری نمیکنند. مشغول جمع آوری ثروت و سرمایه پروری خودشان هستند ( تفکر سرمایه داری منهای انسان). ثروتمند مسلمان موجود مفیدی است، اما تفکر سرمایه داری چیز خطرناکی است. از آن طرف عده ای را هم فقیر کردند، نان ندارد که ندارد، آب هم ندارد. برایش شغل هم ایجاد نکردند، از آن طرف روستای خودش را تخلیه می کند و در حاشیه شهرهم بار گردن شما و دیگران می شود. یعنی سیاست درستی اعمال نشده، پیداست که نشده است. یک عده فقیر فقیر یک عده غنی غنی، آن هم غنی مال پرستی که به فقیر کار ندارد.
در یک سطح بیشتری بنده پیشنهاد دارم که حداقل اگر به جاهای دیگر نمیرسیم، در استان خودمان بنشینیم از همه آنهایی که چه در مسئولیتهای دولتی و چه در مسئولیتهای خیرین، همین طرح را بازسازی کنیم به طوری که چهره جامعه ما مطلوب تر از این که هست، شود. حالا در این جهت اگر شما برای این خصوص انگیزه داشته باشید، همه مسئولان ذیربط جمع شوند یک بازسازی لازم است، چکار می شود، کرد. آیا بی تفاوت باشیم خوب است؟ اگر راه دارد، راهش چیست. ما هم در خدمتیم ان شالله که موفق باشد. صلوات بفرستید.