خانه / دیدارها / متن کامل سخنان نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار با جمعی از مسئولان شهرستان خوسف بمناسبت سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی(ره)

متن کامل سخنان نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار با جمعی از مسئولان شهرستان خوسف بمناسبت سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی(ره)

آیت الله سید علیرضا عبادی، نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار جمعی از مسئولان شهرستان خوسف که بمناسبت سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی(ره) صورت گرفت، اظهارداشت: تحریف سخنان امام(ره) بدترین ضربه فکری و سیاسی به کشور است.

 

به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی، مشروح کامل سخنان آیت الله سید علیرضا عبادی در دیدار با جمعی از مسئولان شهرستان خوسف که بمناسبت سالروز ارتحال ملکوتی امام خمینی(ره) در تاریخ ۱۰خرداد ۱۳۹۶ صورت گرفت، به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان، خیلی خوش آمدید. ایام رحلت امام امت و ۱۵ خرداد را به شما تسلیت عرض می کنم.

 

از فرمایشات شما استفاده کردم به دیدار شما مفتخرم و خیلی خوش آمدید. همان طور که فرمودید امام کاری پیامبر گونه انجام داد و آن هم در شرایطی بود که جهان به دو نیم کره، شرق و غرب که نصف کره زمین تحت سلطه کمونیسم بود و نصف غربی در زیر سلطه بدتر از آن لیبرال غرب بود، عرصه را بر اسلام و مسلیمن چنان تنگ کرده بودند که حتی بچه های مسلمان در دانشگاهها سر را نمی توانستند بالا نگه دارند.

 

در سال ۵۶ بود که کارشناسان آمریکایی بررسی کرده بودند طی یک گزارش، و به این نتیجه رسیدند که اسلام به مانند پیری است که نفس آخر خود را می کشد در آمده است و قدرت ماندن را ندارد. در این چنین شرایط بسیار ناباورانه این انقلاب تحقق یافت که هم اهل تفسیر و هم اهل حدیث ریشه های انقلاب را در قرآن کریم و در احادیث و روایات بیان می کنند اتفاق افتاد.

 

به تعبیر خود امام خمینی(ره) که اهل تعارف نبود فرمود که این انقلاب یک معجزه بود. نوارهای امام هم که در دوران تبعید در عراق که اسم امام آن زمان در ایران قاچاق بود نوارهای درس ایشان در عراق موجود است، با اینکه امام به عنوان عنصر تبعید شده زیر نظر سازمان های جاسوسی آمریکا و امنیتی های شوروی و نیروهای امنیتی ساواک ایران و نیروهای امنیتی بعث عراق قرار داشت، حالا شما نوارها را نگاه کنید نمی شود فرقی بین حرف ها و سخنان امام در زمانی که در تبعید زیر نظر نیروهای امنیت جهانی بودند با دورانی که امام در جماران در اوج قدرت اسلامی صحبت می کرد، گذاشت، امام صریح بود.

 

دبیرکل سازمان ملل معاصر امام با همه شیطنت هایی که او و بعدی هاش کردند و البته که او بر بعدی هاش از نظر علمی و وجدانی خیلی شرف داشت. در یک سخرانی خود در یک کشور اروپایی با همه مواضعی که داشت گفت که انقلاب اسلامی ایران به گونه ای است که اگر اروپا خسمانه برخورد نمی کرد این استعداد را داشت تا فرهنگ فروپاشیده اروپا را هم اصلاح کند این حرف دشمن ترین دشمنان است.

 

همیشه باید حواسمان باشد که بدست آوردن چیزی مشکل است اما مشکل تر از آن نگه داری آن است. این دیگر بستگی دارد به خود مردم چون این حق مردم و انسانها است، انقلاب برای نجات مستضعفین عالم است و مقدمه ظهور حضرت مهدی(عج) است و یک انقلاب جهانی است. آنهایی که باید این را حفظ کنند خود مردم هستند، قدرت های مستکبر جهانی و جهان خواران و سرمایه داران بین المللی و صهیونیسم بین الملل اینها از همه راهها همان طور که خودشان بارها گفتند که همه گزینه ها روی میز ماست. درست گرفتند. مردم ما خوب می دانند که از همه گزینه هایی که روی میز آنها است فقط اونی را عمل نکردند که نمی توانند، آنها اگر بتوانند یک لحظه هم درنگ نمی کنند.

 

آنها همواره از پایگاه مردمی این انقلاب وحشت دارند تا به سلاح های نظامی؛ اما برای این جهت هم گزینه های خودشان را عمل می کنند، یعنی برای آسیب های فرهنگی که ما باید بگوش باشیم.

 

حدود ۱۵ تا ۲۰ سال قبل رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنه ای(دامت برکاته) موضوع تهاجم فرهنگی دشمن را هشدار دادند، این وقتی بود که رهبران کشورهای دیگر هنوز هیچ خبری از این موضوع نداشتند و تازه پنج شش سال بعد داد آنها از این خطر درآمد. رهبر معظم انقلاب بعد از آن شبیه خون فرهنگی، بعد فرمودند غارت فرهنگی و بعد هم ناتو فرهنگی.

 

دشمنان وقتی دیدند که به صورت نظامی هیچ کاری از آنها ساخته نیست، در ۸ سال دفاع مقدس دست به همه کار زدند و همه هم با هم بودند، یعنی در تهاجم نظامی هم شوروی و هم غرب و هم مرتجعین منطقه بودند و ما با دنیا جنگیدیم و آنها دیدند که از طریق نظامی با انقلاب نمی شود. از طرق مختلف از جمله فرهنگی وارد شدند که امام هشدار آن را دادند.

 

همزمان به خاطر ضعف برخی از مدیران، که در داخل، ما از همان ابتدا مشکل داشتیم و بنی صدر و بعدها دیگران بودند و در برنامه های اخیر هم ضعف های مدیریت و طمع دشمن فشارهای و تحریم های اقتصادی هم تشدید شد اما روز اولی که این تحریم ها علیه ما شد، امام فرمود ما را از تحریم نترسانید ما فرزند رمضانیم، ما این تحریم را جشن می گیریم. این روحیه را ببینیدو اگر بنا می بود که همه مدیریت ها پای همین کلمه(ما این تحریم را جشن می گیریم) وحدت سخن می داشت، بعدها برکت تحریم را ملاحظه کردید اینها برکت تحریم بود. از آن روزهایی که ما حتی سیم خاردار هم نداشتیم که دور ما حلقه بزند تا روزی که غنی سازی اتمی ما به ۲۰درصد رسید، دنیا وحشت کرد، ۱۳ برابر میانگین دنیا ما پیشرفت علمی داشتیم، اینها همه برکات تحریم بود.

 

در انواع صنایع و دانش ها در ردیف شش تا هفت کشور اول دنیا قرار گرفتیم که اینها بر محور آن سخن امام بود. اما وقتی عملا از محور سخن امام آن روز با این روز فاصله بگیریم دشمن طمع می کند چراکه این رخنه است و دشمن نفوذ می کند. آن فرصت بزرگ تحریم به خاطر ناشایستگی برخی مدیران تبدیل به چالش می شود و در کنار این تهاجم فرهنگی تحریم ها و تشدید های اقتصادی با آن روحیه متاسفانه ضعف سیاسی، اما از همه اینها بدتر و خطرناک تر این است که خود امام را تحریف کنند، این از همه خطرناک تر است.

 

آنچه که جامعه ما را به هم می ریزد و ستون فقرات این قامت استوار را خم می کند، تحریف امام است که بدترین ضربه فکری، فرهنگی و سیاسی ما است. این چیزی است که خود امام در زمان حیاتش پیش بینی کرد و برای آینده فرمود: «الان که من زنده هستم به من مسائلی را ربط می دهند که به من ربطی ندارد» بر ما روشن بود، مثلا امام یک سخرانی می کرد و دیدیم انچه در روزنامه ها نوشته می شد کاملا با هم متفاوت بود، امام هم یک هنری داشت که بالاترین مطالب را در پایین ترین سطح بیان می کرد که حتی یک روستایی هم متوجه می شد.

 

امام فرمود: « امروز که من زنده هستم به من نسبت هایی می دهند که مربوط به من نیست، برای دورانی که من نباشم سخنی را به من می توان نسبت داد که یا با فایل صوتی خودم باشد و یا پای آن امضاکرده باشم». و بعد از امام، رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند که ببینید ما مانند کاروانی می مانیم و در جایی قرار گرفتیم که نه علامتی است و نه جاده ای، چطور می شود مقصد را پیدا کنیم وقتی جاده و علامت نیست، فرمودند قطب نما.

 

امام قطب نمای انقلاب است، امام ۱۰ سال بعد از پیروزی انقلاب حضور داشتند و مواضع ایشان در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی کشور و سیاست خارجه و بحث های اعتقادی و تفکر فلسفی و دینی مشخص است.

 

مرحوم آوینی نسبت به آنهایی که عاشق امام سابق اند و بی تفاوت نسبت به امام فعلی هستند هشدار داد، یعنی این افراد ریاکارانه اسم امام را می برند درحالی که برای تحریف امام، نسبت به رهبر و امام موجود طور دیگری حرف می زنند. این درحالی است که یک مبنای فقهی، اعتقادی و کلامی و فلسفی اصلا فرد در آن مطرح نیست، شخص در آن مطرح نیست، حتی شخص پیامبر. «أفإن مات أوقتل انقلبتم على أعقابکم» آل عمران، ۱۴۴، شما دین پیامبر را که پذیرفتید براساس حقانیت پذیرفتید، حالا پیامبر زنده باشد یا نباشد، فرقی می کند؟ فرق نمی کند این مبنا است وشخص مطرح نیست. وقتی شخص پیامبر اینجا مطرح نیست و دین خدا جایگاه خود را دارد چه پیامبر زنده باشد چه برود. خوب برود مسیرش که هست. آنهایی که طور دیگری حرف می زنند روی شیطنت حرف می زنند، از روی نفاق حرف می زند. پیامبر را قبول دارد اما امام علی و امام صادق را قبول ندارد.

 

همان طور که در زمان ما هی دم از امام می زند اما مخالفت با رهبر می کند درحالی که این یک مبنای فقهی و کلامی و عقیدتی و فلسفی است و به شخص ربطی ندارد. رهبر هر زمان با هر شرایطی که در او هست، نمی شود یک چیزی روی مبنا است بگوییم ان را قبول دارم و ان دیگری را نه. یان عین بی دینی و بلکه بدتر از بی دینی و نفاق است.

 

امام قطب نما بود، امروز هم رهبر قطب نمای دین و نظام ما است، آنهایی که طور دیگر حرف می زنند آنها مشکل دارند، یا از نظر شخصی مشکل نارسایی عقلی و سیاسی دارند و یا بالاتر از این وابستگی هایی دارند که سخن عمدی می زنند و دلشان جای دیگری است.

 

ستون فقرات وحدت جامعه ما امامت امت است که در اسلام یک اصل اساس است و اساس آن ائمه معصومین هستند وبقیه جنبه نیابتی دارد اما از نظر اطلاع هیچ فرقی نمی کند و دشمن سعی می کند ضربه را به این ستون فقرات بزند.

 

آن صهیونیست کارکشته سیاسی مشهور یعنی دشمن ترین دشمن نظام، در جلسات خاص تصمیم گیری خودشان چینین تعبیری داشت که تسلط ما بر کشورهای اسلامی مشکل نیست و آسان است و انها در ید قدرت ما هستند اما نسبت به شیعه ما خیلی مشکل داریم و رمز آن را هم بیان کرد و گفت که شیعه مثل یک مرغ بلند پرواز می ماند که از تیرس ما بالاتر است، دو بال دارد و یک حفاظ و یک بال سرخ دارد و یک بال سبز و یک حفظ. بال سرخ شیعه عاشورا است و اندیشه عاشورایی بر ما اجازه نمی دهد که بر آنها تسلط پیدا کنیم.

 

بال سبز شیعه انتظار مهدی موعود است و همواره در صحنه ها با امید زنده جان در مقابل باطن می ایستد چون پشتواره آن جهانی و الهی است و این یک حفاظ دارد که ولایت فقیه است و ما اگر بخواهیم شیعه را به زانو در آوریم باید ابتدا ولایت فقیه را تضعیف کنیم.

 

پایان/

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *