مشروح کامل سخنان نماینده ولی فقیه در دیدار با مدیرکل و تعدادی از مسئولین اداره کل ورزش و جوانان استان در مورخه ۹۵/۰۹/۲۱ شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان و همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.
خیلی خوش آمدید، ایام بر شما مبارک باد، در آستانه ی هفته وحدت هستیم، میلاد نبی اکرم (صل الله علیه و آله).
توجه به خویشتن خیلی مسئله مهمی است، همانطوری که غفلت و فراموشی از خود خیلی خطرناک است، در قرآن کریم این دو آیه را عنایت کنید (نَسُوا اللَّهَ فَأَنساهُم/۱۹ حشر)مردم آنان که نا سپاس هستند، آن ها خدا را از زندگی خود حذف کردند، شد زندگی، هوا، خدا هم آن ها را حذف کرده است، یعنی لازمه کارشان این می شود که به خود رها شوند، آیه دیگر این است (نَسُوا اللَّهَ فَأَنساهُم أَنفُسَهُم/۱۹ حشر) این ها خدا را از دایره زندگیشان ندیده گرفتند، خدا آنها را به فراموشی خودشان دچار کرده است، انسان یک موجود معمولی نیست، شما به بقیه موجودات نگاه کنید، حالا ابتدا از نظر جسم بعد از جهات دیگر و در مرحله سوم رابطه ی با جهان هستی انسان را هم نگاه کنید، حیوانات هر یک برای هرچه که خلق شده اند، ابزارلازم آن هدفی که برای آن خلق شده اند، خدا به آن ها داده است، و به آن ها بلد هم داده که چه کاری انجام دهند، کار دیگری هم از آنها ساخته نیست، بالاخره خداوند این گوسفند را خلق کرده است راهی دارد این اندامش خلق شده برای همان کاری که برایش خلق شده است، کیفیت بهره برداری از آن را هم به صورت غریزه داده است، از جهت مدیریت آن اندام هم همان غریزه مثل تابلویی او را راهنمایی می کند، و عمل می کند همان هم درست است، ارتباطش با جهان خارج هم همین است، علفی ببیند از رنگ و بو و طعمش جذب شود تغذیه کند، چاق شود بعد از یک سال و دو سال به هدف رسیده است، کارش دیگر از این کار دیگری ساخته نیست.
او حیوان دیگر، آن حشره دیگر، آن درخت دیگر، این ها هر کدام اندام خاصی دارند، و برای آنچه هم که آفریده شده اند بر اساس طبیعت یا غریزه به آن راهنمایی شده اند، دیگر کم و زیادش هم نمی شود کرد، همان است دیگر، اما انسان اول شما به اندام انسان با حیوان ببینید، بسیاری افراد این را ساده می گیرند، و گمان می کنند که خیلی فرقی ندارد، با این که خیلی فرق می کند، به جهت این که خداوند به کیفیتی اندام انسان را آفریده است که انعطاف پذیر است، در این انعطاف پذیری شما مشاهده می کنید همه کار از دست او ساخته است، اگرهمین انگشت نبود در اندام ما کاری از ما ساخته نبود به هر حال بعد می بینید که این اندام انعطاف پذیر انسان در انواع و اقسام می خواهد برود زیر آب یا در آسمان ها یا روی زمین هرجا باشد فرق نمی کند، روی آب راه برود، فرق نمی کند، این انسان با انواع ابزار تمرین می کند، تمرین همان ورزش است، تمرین می کند کارهای عجیب و غریبی از او ساخته است این کار از حیوانات دیگر ساخته نیست، پیداست این با صدها بعدی که دارد با این کیفیت خب از نظر اندام از نظر استعدادهای فکری و ابتکار و آرزو و به هر حال می بینید کودک انسان بر خلاف کودک حیوان که درست پشت سر مادرش راه می رود، بچه انسان که محدود نیست، آتش را می بیند می خواهد بگیرد ماه را می بینید می خواهد بپرد روی سر ماه، یک انگیزه های عجیب و غریبی دارد.
معنی آن چیست؟ این ها معنی دارد، این کتاب آفرینش همه آن معنی در کلمات الله است، می خواهد فاصله زمانی را بردارد، یک روزی مثلا اگر با عصا راه میرفته ساعتی یک فرسخ می رفته بعد به آن قانع نشده و بالاخره یک اسب سواری تهیه کرده به آن قانع نشده است، یک دوچرخه تولید کرده و به آن قانع نشده است، یک سیکلت تولید کرده است، و یک خودرو تولید کرده است، یک هلیکوپتر و هواپیما تولید کرده است، اشباع شده است؟ خیر،فاصله زمانی را می خواهد حذف کند این معنی اش چیست؟ معنی آن این است که این کارها شدنی است خب ،ارتباطش با جهان خارج عیناً همینطور است، این ها همه نا محدود است ارتباطش با جهان خارج یک چنین ارتباطی است، اینطور نیست که مثلا فرض کنید که فقط منتظر باشد از این درخت سیبی بیافتد و بردارد و بخورد، این نیست، می خواهد خلق کند، می خواهد ابتکار کند، می خواهد علت ها را بفهمد، می خواهد معلول ها را بفهمد، تا زیر دریا ها باشد یا بالای آسمان ها باشد تا فاصله کهکشان همه را می خواهد بداند
معنی آن چیست؟معنی آن این است که همه این کارها شدنی است که باید بکند این بر خلاف جمادات و نباتات که در طبیعت اداره می شوند، و حیوانات بر غریزه اداره می شوند، که انسان درآن شریک است، با آنها حالا یا ضعیف تر یا قوی تر این حاکی از آن است یک موجود نامتناهی است، ولذاست که مشاهده می کنید این موجود اینطور نیست یک دیکته برای او نوشته باشند، دنبال دیکته برود، این امور را علت یابی می کند، معلول یابی می کند دنبال سببش می رود، چه از نظر اندام، چه از نظر افکار، چه از نظر به هر حال کاملا می تواند در همه امور مادی و معنوی فرق نمی کند، آن وقت انسان ها با هم چقدر تفاوت پیدا می کنند؟ مشاهده می کنید.
همه این کار هم خودش می کند و خودش باید بکند، نیست که خلیفه الله است، خودش باید خلق کند، منتظر باشد از درخت سیبی بیافتد نیست، باید درخت سیب را بکارد پرورش دهد باید این کار را کند، که این هم یک زاویه ندارد، ده زاویه ندارد که تا کنون مثلا مرتاضی که روی تمرین در یک شرایط خاصی قرار می گیرد طبیعت خودش را تغییر می دهد، با یک بادام با یک مغز بادام، آنوقت در یک گور چهل روز می ماند، یا چهار ماه می ماند بعد حرکت می کند تنها این نیست که انواع هنرها را ابداع می کند، انواع صنایع و تکنیک را ابداع می کند، اما همه این ها در عین حال الفبا این قضیه نیست، موجود نامتناهی است، یعنی به گونه ای است اصلا چیزهای باور نشدنی از وجودش ساخته است.
در قرآن کریم دارد که وقتی حضرت سلیمان به آنهایی که در محضر ایشان بودند گفت چه کسی می تواند تخت بلقیس را از یمن به اورشلیم بیاورد (قَالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ/۳۹ نمل)یک نفر از جن که در خدمت حضرت سلیمان بود گفت که پیش از آن که شما از جای خود حرکت کنید من او را می آورم (قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ/۴۰ نمل) آصف بن برخیا (قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتيکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْکَ طَرْفُکَ/۴۰ نمل)پیش از آن که چشمت به هم بخورد من خواهم آورد و آورد آصف بن برخیا یک انسان است حال ببینید، این ها همه هم خودش می کند، خلیفه الله یعنی این یعنی خدا به او استعداد داده، و آنها هم این هایی که ما اسمش را میبریم یک شرح اسم ناقصی است که فقط برای تقریب ذهن است، این چه موجودی است فقط خدا می داند، که وقتی خلقش کرد گفت تبارک الله احسن الخالقین.
آنوقت همین انسان چه می کند، خودش را فراموش می کند، پست می شود، ظالم و ستمگر می شود، منحرف می شود، معتاد می شود، چاپلوس و دزد و خسیس و پلید می شود، (أُوْلَـئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ/۱۷۹ اعراف) و شما عزیزانی که بدن سازی می کنید و در این دنیایی که انواع و اقسام بالاخره اندیشه های باطل و انحراف و اعتیاد و فحشا و منکرات و فلان و… به انواع رسانه جوان ها را منحرف می کنند، از رده خارج و نابود می کنند، بالاخره در جامعه، هر قشری کاری را انجام می دهد، ولو کشاورز کار خود را انجام می دهد، بنا کار خود را، صنعتگر کار خود را، آن بافنده و کفاش کار خود را انجام می دهد، که همه هم در جای خودش ارزشمند است.
کار شما خیلی ارزشمند است که به هر حال سدی باشید در مقابل این که فرزندان شما برادران شما، همشهری های شما، هم دین و آیین شما، بالاخره یک انسان از آسیب دشمن محفوظ اند، در این زاویه دست آن ها را بگیرید، همراه و نشاط آن را حفظ کنید، سلامتش را حفظ کنید، منتهی آنچه که خیلی مهم است در گذشته هم در ایران اینطور بوده است، که شما بهتر از بنده می دانید اصولا کتاب های قدیمی هم می خوانید، اصولاً هرجا آدم ورزشکار و پهلوانی بوده است فرهنگ و اخلاق همراهش بوده است، این حالا صدسال اخیر متاسفانه آلوده کرده است، یعنی خودشان را به یک چیزهایی می فروشند که چه عرض کنم، شما بهتر می دانید، که گاهی در رسانه ها می گویند، که جای تاسف است، اما شما مخصوصاً در این استان که یک استان فرهنگی است، خیلی سعی کنید ضمن این که دست برادرانتان را می گیرد و دست فرزندانتان را می گیرید، به صحنه خود سازی و تن سازی و ورزش و سلامت و نشاط و این ها که این خودش موجب خیلی کارهای خیر دیگری می شود در کنارش بیش از همه سعی کنید از جهت روحی و فکری و از جهت ایمانی هم همین تقویت را داشته باشید.
آن هم ورزش است برای چه می گویند ریاضت ،ریاضت که می گویند ریاضت همان کلمه عربی ورزش فارسی ما است دیگر فرق نمی کند می خواهد برای بدن باشد می گویند ریاضت می خواهد مربوط به تقوا باشد می گوید، ریاضت می خواهد به نمی دانم کارای ژوکه هندی انجام می دهد آن هم می گویند ریاضت، چرا؟! چون همین تمرین است وبا تمرین انسان به همه چیز می تواند برسد و هم بدنش و هم روحش و هم فکرش و هم جهان خارج در اختیار او است، درست هماهنگ همه چیز می تواند، بشود همه چیز هم باید خودش بشود، مهم اینجاست، خودش باید بشود سرنوشت هر انسانی دست خود اوست، سعادت و شقاوت خوبی اش، چرا چون انسان عاقل است، مسئول است، آنوقت وقتی هر قشری هر صنفی دارد، کار خودش را انجام می دهد، خدمات می دهد، که ما مدیون خدمات مردم هستیم، منو شما که نه لباس بافیم و نه کفاش هستیم، نه کلاه می سازیم و نه خانه می سازیم، برای ما ساخته اند، همین ساختمان را که منو شما نساخته ایم، و در آن نشسته ایم، این ها خدماتی است که مردم به ما داده اند، حالا ما چه خدمتی به مردم بدهیم همانی که انجام می دهید، خدمت به مردم است، ولی عرض کردم بیش از هر چیز در ریاضت های و تمرین های روحی و فکری و ایمانی بچه هارا کمک کنید، آن بالاترین خدمت است که خودشان را فراموش نکنند، به گناه و به ظلم و بی عدالتی وچاپلوسی و دزدی و خیانت و اعتیاد و… به این ها نروند.
بنده هم دعاگوی شما هستم خداوند بر تو فیقاتتان بیافزاید برای شادی ارواح طیبه شهدا که کار مهم را آنها کردند، که ما امروزبالاخره از خود همه چیز داریم، خود ما هم باید تصمیم بگیریم حالا تصمیم خوب یا بد دست خود ما است، اما بالاخره آن ها این کشور و اختیارت و استقلال و این ورزشگاه و دانشگاه و پادگان را شهدا به ما هدیه کردند، والا برای ما هیچ چیز نمی گذاشتند، خب خداوند ارواح آنها را روح پاک امام امت قدس سره فرمود من ورزشکار نیستم مهم ترین ورزش را خود آقا داشت، حالا تواضع می کردند حتی ورزش بدنی ایشان در جوانی از کشتی گیر های که توانمند بود امام، خب در عین حال آن ورزش های و تمرین های قدرت ایمانی و سیاسی و شجاعت این ها مهم است، که ایشان داشت اما در عین حال فرمود من ورزشکار نیستم اما ورزشکارها را دوست دارم، این دوستی که از ناحیه امام نسبت به شما هدیه شده این را حفظ کنید، بالاخره سلام علیکم و السلام هر سلامی یک جوابی دارد جوابش این است که در زندگی تان تقوا و شجاعت را آزاد فکری رو از امام همواره حفظ کنید با هیچ چیز معامله نکنید این پاسخ آن صحبت امام است
اجماعاً صلوات بفرستید
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم