متن بیانات حجت الاسلام سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه شهرستان بیرجند با دانش آموزان مدرسه دارالعلوم بیرجند مورخ اسفند ماه ۱۳۹۵
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان.
و سلام مجدد به محضر شما عزیزان، خیلی خوش آمدید، لطف فرمودید متشکرم، ایام شهادت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها را تسلیت دارم.
الحق بزرگی حضرتعالی در مقام مسوولیت، که این فرزندان عزیز خب کاملا از فرمایشات شما پیدا بود که شما به عنوان یک معلم، یک پدر معنوی برای نوجوانهای عزیز نگرانید، با همه الحمدالله خوبی و بالندگی که این عزیزان دارند به عنوان شاخصههای علمی، شاخصههای اخلاقی، شاخصههای عبودیتی که اشاره فرمودید بایدم اینطور باشید.
بالاخره پرورش انسان یک پروژه است، همان طور که باغبان وقتی یک زمینی را گل میکارد یا درخت مثمر میکارد، بله همه چیز را فراهم کرده، زمین را مشخص کرد،ه آب را مشخص کرده، محل نور محل حرارت آفتاب را مشخص کرده، همه چیز را مشخص کرده بیش از همه هم خودش دارد تلاش میکند که این گل شکوفا شود، آن درخت به ثمر برسد اما نگران آفت هم هست؛ این درد استادی است درد معلمی.
خیلی درد ارزشمندی است که مبادا این گلها آفت ببینند، چون شرایط ما شرایط استثنایی است؛ ما در شرایط آخرالزمان قرار گرفتهایم ائمه اطهار علیهم السلام، انبیا گذشته نسبت به این زمان خیلی هشدار دادند که زمان فتنه است، زمان لغزش است و حفاظت از خود، نگهداری از خود، کار مشکلی است اما بله خیلی مشکل است ولی این هم فرمودند که در این شرایط بد آب و هوایی آخرالزمانی کسانی که بتوانند خود را مدیریت کنند و حفظ کنند ارزش اینها از ارزش آنهایی که بعد از ظهور حضرت مهدی علیه السلام خب در یک شرایط مساعدی دینداری کنند، اینها بر آنها ترجیح دارند، یعنی اینها که در دوران سخت آخرالزمانی دینشان را مدیریت میکنند، اخلاقشان را مدیریت میکنند دانششان را مدریت میکنند انشالله در مسوولیتهایی که در آینده داشته باشند چه از نظر خانوادگی چه از نظر اجتماعی مدیریت درست کنند، اسلامی کنند، خداپسندانه کنند و آلوده نشوند، ارزش اینها از ارزش آن شخصیتهای ارزشمند دوران حضرت مهدی بیشتر است.
بهرحال احساس درد شما خیلی ارزش است، خیلی ارزش است، این یک واقعیتی است، اما خب این نوجوانهای عزیز برای آنها جای تهنیت است که یک چنین پدر معنوی، یک چنین استاد و معلم دلسوز دارند و به شما هم عرض کنم که این جوانها و نوجوانهای عزیزمان که خب الحمدالله با بصیرت بزرگ میشوند باز ما از اینها هم این توقع را داریم که انشالله همانطور که شما میخواهید باشند نه آنطور که دشمنان میخواهند.
جهتش هم این است که اینها زندگیشان را با تجربه شروع کردند، نسلهای گذشته که ما به خاطر داریم بسیار آدمهای خوبی بودند خیلیها ایثارگر بودند، خیلیها فداکار بودند، خیلیها خدمات کردند این بود، اما به دلیلی که در دورههای قبل آنها و پدرانشان و اجدادشان همه در انزوا بودند تجربههای میدانیشان کم بود. نسل آینده و نسلهای بعد اینها باز یک امتیازی دارند و آن این است که از همین حالا زندگیشان را با تجربه بزرگ میکنند.
بله حالا اینترنت است، موبایل است، مسائل دیگر است اینها ولی اینها چون چشمشان پر است با نسل قبل فرق دارند، نسل قبل اینطور بود که در مقابل این ابزار به دلیلی که براش تازگی داشت تحت تاثیر قرار میگرفت کوچک میشد، اما اینها اینطوری نیستند اینها چون از همان ابتدا چشمشان پر است و کاملا میتوانند با مطالعه دست بزنند که این بهرحال ابزار خوبی است اما شرطش استفاده خوب است در عین حالی که خیلی خطرناک است.
در این باره روایتی در ذهنم است که خبر دادند از یک زمانی که میآید که بهترین زمان باشد و بدترین زمان باشد. این چقدر جمله جالب است و جامع است، بهترین زمان باشد و بدترین زمان باشد.
خب من به خاطر دارم حدود ۷۰ سال قبل که دبستان میرفتم تهیه یک مداد مشکل بود، نبود. تهیه یک برگه کاغذ مشکل بود، به خاطر دارم آن موقع در زمان طاغوت که از سیگار و این چیزها ترویج میکردند از مواد مخدر بالاخره انگلیس بود و سیاست استعماری بود و جمهوری اسلامی نبود که نوکران آنها بودند، آن وقت یک سیگاری بود به اسم سیگار اشنو یک برگ کاغذ سفید بود، دانشآموزان از آن برگ کاغذی که دور میانداختند تکلیفشان را مینوشتند.
بزرگانی هم که چقدر آنها زحمت کشیدند، روحشان شاد، مرحوم آقاشیخ عباس قمی را به عنوان نمونه که شماها هم میدونید و میشناسید آن نویسنده توانا، یک نویسنده آنطوری اما کتابهای سند در دسترساش نبود یعنی کتاب در دسترساش نبود، علمش را داشت سوادش را داشت اما کتاب نداشت، کتاب را از علمای دیگر به امانت میگرفت، دستش خالی بود دیگر، این دانشآموزش و او استادش، دستش خالی بود اما الان مشاهده میکنید که در داخل همان موبالش یک کتابخانه است، این نعمت نیست؟ این نعمت است دیگر. وارد هر سایتی از شخصیتهای بزرگ اخلاقی، علمی و دینی میشوید الی ماشاالله منابع در اختیارتان است، خیلی خوب است اما البته آن طرفش هم هست اگر خدای نکرده کسی خودش را نتواند مدیریت کند و خب ابزاز بازی استعمارگرها و دشمنها قرار بگیرد و وارد منابع فساد و بهرحال آنچه که مضر است از همین رسانه و از همین ابزار شود خب نتیجهاش همین میشود که میبینیم بعضیها به چه روزی میافتند، معتاد میشوند؛ از خانه بیرونشان میکنند، خانوادهاش رهایش میکند، خب بچههایش رهایش میکند، همسرش رهایش میکند، عاقبت به مرضهایی مبتلا میشود، دنیایش را از دست میدهد، آخرتش را از دست میدهد اینها ابزار استکبار است دیگر، یا کارهای دیگر فرق نمیکند.
اصولا شحصیت انسان را همنشینی میسازد “همنشینی”، حالا همنشینی با شخص باشد یا با شیئ.
انشان باید خودش را حفظ کند، سعی کند همنشین و همدم هم اشخاص صالح، عالم، با ایمان، با تقوا و هم اشیاء، چراکه مهمترین تغذیه انسان از این میشود دیگر، حالا اشخاص باشد یا اشیاء.
شخصیت انسان را “همنشین” انسان میسازد، همانطوری که یک غذایی که ازش تغذیه میشویم، آبی که ازش اشباع میشویم، بدن ما مجموعه همان واردی است که اگر سالم باشد بدن سالم است اگر نه هر چیزی که رسید به عنوان خوردنی آشامیدنی ریخت توی معده ناسالم میشود دیگر، معلوم است چرا چون بدن محصول همانی است که تغذیه میکند، فکر انسان هم همین است فکر انسان محصول آن چیزی است که تغذیه میکند، اگر خیر باشد خیر است، اگر شر باشد شر است، دوست ما کی است؟ از نظر مطالعات چه مطالعه میکنیم، از نظر موبایل چه برنامه میبینیم، از نظر تلویزیون چه تماشا میکنیم؟ همنشین ماست دیگر. اگر سالم باشد ما انسانی از نظر فکر سالم خواهیم بود، اگر سخن اهل ایمان باشد ما مومن خواهیم بود، اگر خدای نکرده انحرافی باشد همه عمر ما را ضایع میکند.
اینجاست که از عقرب چطور پرهیز میکنیم؟ از مار چطور پرهیز میکنیم؟ از همنشین بد چه اشخاص باشد چه اشیاء باید فاصله بگیریم تا سالم بمانیم؛ «تا توانی گریز از یار بد/ یار بد بدتر بود از مار بد»۱
مار بد تنها تورا بر جان زند/ خدای نکرده اگر یک مار زهرآگین کویری یک کسی را بزند نهایت جانش را میگیرد اما شخصیتش را که نگرفته، تا دنیا دنیا هست تا عقبی هم همان انسان باقی است، شخصیتاش در نزد خدا محفوظ است اما یار بد بر جان و بر ایمان زند، همه چیز را از بین میبرد.
ضمن تشکر مجدد از شما که خوش به حال شما که مربی دلسوز دارید و خوش به حال معلمها و مربیها و اساتید شما که یک چنین نونهالان مودب، با ایمان، شایسته و پیشرو در علم و اخلاق و در دیانت دارند.
بنده هم دعاگوی همهتان هستم برای شادی ارواح طیبه شهدا و روح پاک امام و امت، طول عمر با عزت رهبر فرزانه انقلاب اجماعا صلوات بفرستید.
- سعدی