خانه / متن بیانات / بیانات آیت الله عبادی در دیدار با مدیران و فعالان حوزه تعاون روستایی استان

بیانات آیت الله عبادی در دیدار با مدیران و فعالان حوزه تعاون روستایی استان

مشروح کامل سخنان نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار با مدیران و فعالان حوزه تعاون روستایی استان در مورخه ۹۵/۰۸/۰۵ به شرح زیر است.

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما و همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران؛ عرض تسلیت ایام محرم الحرام، ماه پیروزی خون بر شمشیر، خیلی لطف فرمودید؛ متشکرم، استفاده کردم، انشاالله که همانطور که وعده کرده بودید آگاهی های بیشتری از تلاش و زحمات شما عزیزان بعدا پیدا خواهم کرد؛

اما چند دقیقه ای که وقت شمارو میگیرم بصورت عمومی نه بحث جلسه خصوصیمون، نعمت هایی که خدای متعال داده البته بی شمار است؛  اما هر نعمتی در جای خودش مشروط به شرایطی است؛ اولش این که انسان بداند که نعمتی دارد، حالا هرچی که هست انسان بداندکه نعمتی دارد، دوم اینکه در بهربرداری از آن نعمت التزام داشته باشد که از آن نعمت بهربرداری صحیح داشته باشد، اگر انسان نعمتی دارد وتوجهی به اصل نعمت بودنش ندارد آن نعمت برایش فایده ای هم نخواهد داشت؛ اگر توجه دارد هم، ولی پای‌بند به آن نباشد والتزام نداشته باشد بازهم خاصیتی ندارد؛ در مسائل اقتصادی، مسئله تولید، مسئله توضیح، مسئله مصرف، خب نظام های مختلف که در دنیا بودن و هستن و خواهند بود، اینها باهم متفاوتند؛ گاه می بینید که یه نظام سوسیالیستی یا کمونیستی بوجود می آید و بعد، مالکیت خصوصی را اصلا حذف می کنند، براساس اندیشه های واهی، و در حقیقت یک برده داری عمومی برای دولت بوجود می آورد، نتیجه همان می شود که تمام ذوق وابتکارها می میرد، دیگر شوق و ابتکارها و اینها معنی ندارد؛ چون مالکیت روح ملک هست، نتیجه هم آن می شود بعد آن همه قتل و کشتار و بالاخره اون انقلاب سرخ وانقلاب خونین بعد هم به تعبیر امام(قدس السره)صدای استخوان های شکسته اش به گوش رسید و ازمیان رفت.

چه ضایعاتی پیش آورد؟ برده داری عمومی برای دولت؛ این یک سیستم است، اگر ما در داخل اون باشیم بالاخره ناچاریم بپذیریم، درسته یا نادرسته این حرفا نیست، یک محیط بسته این چنینی؛ در مقابلش سیستم سرمایداری لیبرالیسم، برده داری دولتی نیست، ولی بدتر از دولتی است، منافع یه عده ی خاصی به عنوان سرمایدارمطرح میشه و نان خوردن بقیه باید از دست آن ها گرفته بشود.

در کشورهای غربی می بینید ،رسانه ها هم می گویند، گاهی مردم در داخل خیابانها هم درحالی که باتون وچماق می خورنند فریاد میزنند که چطور میشود که ۱% سرمایه کشور بین ۹۰% جمعیت توزیع بشه، یعنی هیچی، ۹۹ %سرمایه کشور دست ۱%جمعیت می شود.

تبعاً براساس این سیستم تمام برنامه هایی که ریخته می شود که به اسم یک دولت است، در واقع دولتی نیست، نمایندگان سرمایداران هستند، که اسمش باید دولت بیاید، اتفاقا در تظاهرات اروپا بود بنظرم یک شهروندی مطرح کرد که ما در اروپا سه نوع طیفیم، یک طیف سرمایداران که همه چیز دست آنها هست وهمه ی اختیارات، یک طیف دست خالی هم هستند که خواه وناخواه باید نوکری کنند، طیف سوم هم که بعنوان دولت، کسانی هستند که بالاخره با چوب وچماق طرفداری از سرمایداران می کنند.

همین چندین قبل مشاهده کردید قانون کاری که تغییردانند، بهرحال دستمزد ها رو کم کردند ساعت های طول مدت سالیان خدمات رو زیاد کردند، مردم تظاهرات کردند چوب خوردن، چماق خوردن، گاز فلفل خوردن، اما درعین حال آب از آب تکان نخورد؛ چرا که نان خوردنشان دست اینها هست، یعنی این هم یک برده داری اینگونه هست، هیچ کارش هم نمیشه کرد؛ کسانی که تو این کشورهای سرمایه داری گاهی عنوان دو حذب یا چند حذب پیش می آید، اینها ظاهر قضیه هست باطنش یکی هستند پشتیبانش یک جریان هستند و مردم هم خواه وناخواه باید بپذیرند، هیچ چاره ای هم ندارند ۱۲ساعت باید کار کنند.

خب حالا نعمتی که خدا به ما داده که البته اشاره فرمودند به خون شهدا(رحمته الله) و قانونی که کارشناس های ما (که خدا به درجاتشون بیفزاید) مثل مطهری ها، بهشتی ها و…. کارشناسی شده تحویل ما داده اند که یک بار در عمرمان هم نگاه به آن ها ننداختیم، که چی داخل این هست، پیشرفته ترین قانون هست، چه محیط شایسته و امنی رو قرار داده، خب دولت در حد آن نیازهایی که به هرحال باید در اختیار داشته باشد و مالکیت آن را داشته باشد و نتیجتاً استقلال داشته باشد مالکیت دارد.

اما حرف اصلی به بخش خصوصی برمی گردد؛ به ملت به مردم که صاحب اصلی هستند، در قانون ما اینطورمی باشد، خب آنهایی که امکاناتی دارند، سرمایه ای دارند، در بخش خصوصی می توانند بالاخره هم تولید کنند هم جذب کنند، از نیروهای جدید استفاده کنند هم توسعه دهند، یعنی هم مالکیت دولتی در حد ضرورت هم عمده مالکیت ملت وبخش خصوصی.

خب کسانی هستند که نمی خواهند زیربار این بروند نه زیربار آن بروند بالاخره یه محیط آزاد و امنی داشته باشند، بعد بخش تعاونی بوجود می آید، چقدر این حساب شده است، اما چه؟ اما ما دو عیب داریم، یک عیب داریم که نمی دانیم این حرف هارو که این حرفا در حاشیه هست؛ دیگر این که به آن ها عمل نمی کنیم، آن وقت مشکل ما این هست که به آنچه که داریم نمی دانیم یا عمل نمی کنیم، وهمینطور که می بینیم صدها درد بی درمان داریم، بخاطر بی دردیمان درباقی کشورهای دنیا که مشاهده می کنید این هست که خواه وناخواه زیر بار نمیتواند دربیاند، ما زیربار خودمان هستیم.

مشاهده می کنید که وقتی در بخش دولتی می شود، می بینیم که کارخانه دولتی ورشکست میکنه، چرا؟ با این که آنها امکاناتی دارند که باید سودشان خیلی بیشتر باشد، خیلی جاها که باید بخش خصوصی هزینه بدهند، کرایه بدهند؛ امکانات دارن چرا ورشکست می کنند؟ چرا کم میارند؟ چون عمل نمی کنند؛ بخش خصوصی میگید، عوض این که به کشورش خدمت کند قاچاق وارد می کند، عوض این از زحمات وتلاش وازخدمات آن افراد بکاربگیرند نیروی کار باشند مشاهده می کنید که در سیستم کاریشان که فقط روی سوء استفاده می چرخد، افراد بیکارمی شوند. تا میتوانند قاچاق وارد میکند، قاچاقی که زیر بغلشان این کانتینرهای نمیدان، صدتایی،دویست تایی، سیصد تایی، و پانصد تایی اینهایی که می بینید.

تعاونی میشود عرض کردم که من به این جلسه کاری ندارم عمومی حرف می زنم شما در این مدت نگاه کنید که سرتعاونی ها چه بازی هایی درآمده است وچنین قوانین کارگشا و زمین ساز برای فعالیت همگان درعین حال آزادی همگان، نه کسی مجبورهست زیر بار دولت برود نه کسی مجبور هست زیر بار سرمایدار برود هر سه نوعش دولتی ،خصوصی وتعاونی درقانون ما دیده شده اما خود ما پدر آنها را درآورده ایم، بعد می بینیم که کارخانه ها تعطیل شده  مردم بیکارهستند سر گذر کار نیست و…

این کار را چه کسی می کند؟ اینها نا سپاسی نسبت به نعمتی است که از خون شهدا به دست ما آمده است، ما در جهان می توانیم حرف اول را بزنیم اما حرف آخر را هم نمی زنیم، خود کرده را تدبیر نیست، خود ما این کاراها را می کنیم ، چه کسی پس این کار را می کند؟ از پشت مرز می آید؟ یک آگاهی و همت همگانی می خواهد که از نیمه راه ضرر برگردیم، چه دولت چه بخش خصوصی و چه بخش طبقاتی دقیقا هدف قانون گزار را در نظر بگیریم، تا برسد به مصرف آن این همه اسراف و تبعیض و ولخرجی تقلید های کور کورانه و مصرف کالاهای بیگانه نتیجه آن هم عده ای برای نان شب خود می مانند.

مقصر کیست؟ قانون مقصر است؟ نظام مقصر است؟ این کاری که این قانون و نظام انجام دادند در واقع بزرگترین خدمت را انجام داده است؛ یعنی نقشه راهی را طراحی کرده است که بهتر از آن ممکن نیست با فطرت و دین و عقل انسان بالاخره با مسائل جامعه و فرد همه ی آن درست است اما بنده خودم را عرض می کنم شایستگی این را ندارم، اگر میداشتم سرآن این بازی هارا در نمی آوردم.

اما الحمدالله من خوشبخت شدم از گزارشاتتون این هم یک درد دل عمومی است، درد بنده نیست درد دل شما است، درد مردم است، درد خانواده ها است؛ متاسفانه یکی دوتا هم نیست منو شما بهتر از مسئولین میدانیم مثلا فلان کالا به راحتی می شود در ایران تولید کرد سود آن هم زیاد است اگر تولید شود بعد می بینیم سی و پنج، سی و هفت سال از انقلاب می گذرد ولی این تولید نمی شود؛ ریشه ی چیست؟ می بینید که بخش های خصوصی تمایل ندارند اگر هم کسی بخواهد غیر مستقیم جلو گیری می کنند، چرا؟ چون وقتی کالا را از خارج  وارد کنند سود بیشتری دارد، در میان ما مشهور است ارزان ترین کالا ها و بنجل ترین کالا ها کالای چینی است، چرا چون کشور ما مملو از کالاهای بنجل چینی است خیال می کنند چین کالای خوب ندارد، واقعا اینطوری است؟ خیر؛ چین حدود هفده نوع تولید دارد بهترین کالا ها رو تولید میکند اما سطح سفارش هایی که تجار محترم به او می دهند که سود بیشتر داشته باشند او کالای بنجل تحویل می دهد، چرا؟ چون سود بیشتری برای اون دارد، جز این است که ما چاه می کنیم خودمان را درون آن می اندازیم، این سر اون کلاه می گزارد او سر این، فکر می کنیم اینها برد است ولی عین باخت است.

این ناسپاسی نعمت های بزرگی است که به دست ما رسیده است و این قبیل چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی چه در بخش تعاونی.

امید وارم که بالاخره هیچ  مانعی ندارد که التیام این درد ها از یک استان مرزی کم جمعیت استان خراسان جنوبی  به وجود بیاد  با همت شما الگو بشود برای دیگران.

برای شادی ارواح طیبه شهدا صلوات

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *