بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدّس رهبر فقید انقلاب،و سلام و درود به رهبر معظّم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر مبارک شما و همه خدمتگزاران به نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران؛ و با آرزوی پیروزی مظلومین عالم،مخصوصاً فلسطین مظلوم،غزه مظلوم،لبنان مظلوم،اسلام مظلوم بر گرگهای بینالمللی؛ عرض تسلیت ایام و در آستانه اربعین حسینی سلامالله علیه، خیلی خوشآمدید.
خوب، امر به معروف و نهی از منکر در ذّات خودش به همان میزانی که در طب و بهداشت از نظر تن، بالاخره راه و روش خاصی دارد که انسانها سالم بمانند،این از جهت روح و فکر و عقیده و اخلاق،«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ»[۱] بهترین خواهید بود؛ بهترین خواهید بود اگر این تحقق پیدا کند. همیشه حواستان جمع باشد که از درون فاسد نشوید. جامعه از درون فاسد نشود. «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ»[۲]، برخلاف آنچه که در دنیا مشهود است، در جامعه ایمانی، اصل محبت، خدمت و ایثار است. « يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»[۳]،امر به معروف و نهی از منکر هم از مصادیق بارز دوستی و محبت با فرد فرد جامعه هست. به همان میزانی که یک پدر، یک مادر سالم، یک معلم سالم، تمام تلاشش این است که فرزندش یا شاگردش به کمالی برسد و فاسد نشود و تباه نشود،خوب همین در گستره جامعه ایمانی نسبت به تکتک افراد است. بنا بر این، زیرساخت مسئله امر به معروف و نهی از منکر، عشق و محبّت و ایثار است.
خوب،اما آنچه که ما امروز در دنیا داریم، که در آن خلاصه نمیشود، یعنی امروز دنیا که بالاخره یک جبهه است، تمام دین با تمام کفر با هم درگیرند، آنچه را که از عناوینی مثل موارد منکرات در جامعه ورود پیدا میکنند، بله، منکر است ولی در آن خلاصه نمیشود. در جنگ ترکیبی، یک رخنه است و دشمن از آنجا وارد میشود. این طور نیست که حالا بگوییم یک لغزش، یک اشتباهی، حالا آسیبهای مثلاً فکری و عقیدتی، روحی، این نیست؛ این نیست. آن کف قضیه است. این رخنهای است که دشمن وارد میشود و لذاست که به آن قانع نیست. از آنجا وارد میشود اما هدف چیز دیگری است.
شما امروز صریح میبینید که کار دشمن – یعنی کار استعمارگرها از پانصد سال قبل هم همین بوده، الان هم همین است – کار آنها فاسد کردن انسانهاست. اول ما را فاسد میکنند، بعد از آن بهرهکشی میکنند. در همین دوران جنگ تحمیلی دوازده روزه چقدر بودند ایرانیانی که بالاخره در یک طرح، در یک ساختار که دشمن حمله میکند، از آنها به عنوان پیادهنظام داخلیش با ایجاد اغتشاش، با چاقوکشی، با انواع و اقسام به هر حال در خدمت دشمن این خونهایی که میریزد، منشأ اصلیش کجاست، منشأ اصلی، کمتفاوتی یا بیتفاوتی نسبت به همین امر به معروف و نهی از منکر است، بناعلیه یک مسئله جدی است،جنگ ترکیبی است، دشمن از آنجا وارد میشود ولی به آن قانع نیست.
به همان میزانی که جنگ دشمن ترکیبی است،طبعاً دفاع هم باید اینطوری باشد. یعنی برای هر برنامهای که دشمن دارد، بعد از شناسایی و کارشناسی، بالاخره باید متناسب با آن اقدام بشود. حالا غرض از زحمت در این جلسه – حالا در مقدمهای که بنده عرض میکنم – از فرمایشات شما، نظرات شما استفاده خواهیم کرد. اما با توجه به اینکه این یک مسئلهای است که اصل هدفش نابودی جبهه اسلام است در همین مسائل ریز و درشتی که دشمن از آنجا وارد میشود، اما طرح آن است، ما هم طبعاً باید مطابق با جنگ ترکیبی، دفاع ترکیبی داشته باشیم.
و در این جهت، هم در حد اینکه بگوییم امر کند یا نهی کند، این تنها کافی نیست. بله، باید قانون در میان همه افراد و قشرها باید محترم باشد. همه باید به قانون عمل کنند. اصلاً ما وقتی میگوییم وفاق، اصلاً وفاق غیر از هماهنگی در انجام قانون اصلاً معنی نمیدهد. وفاق آن وقتی است والا شما به سلیقه من وفاق کنید، من به سلیقه شما وفاق کنم، این اصلاً معنی ندارد. وفاق یعنی سرِ قانون. قانون فصلالخطاب است.
در عین حال میخواهم عرض کنم که امروز با اینکه این یک مسئله اهم است و در هیچ کشوری هم به هیچ فردی یا جریانی اجازه نمیدهند که قانون کشور را بگوید “من قبول ندارم” – به هیچکس اجازه نمیدهند – اما آنقدر کمکاری شده که در کشور ما متأسفانه این گفته میشود. در عین حال که این جایگاه خودش را دارد، میخواهم عرض کنم آنچه که نیاز است امروز در مقابل این جنگ ترکیبی خطرناک، تنها امر و نهی نیست، بلکه کمک کردن به فرد فرد جامعه از این که سطح فکرش بیاید بالا و بالاخره در جامعهبینیش، در جهانبینیش، در آیندهنگریش به یک سطحی برسد که دشمن را در هر چهرهای بشناسد و نسبت به هر امری حساس باشد که دشمن بر او مسلط نشود. یعنی باید همراه با یک فلسفه علمی باشد، فلسفه دینی باشد، فلسفه عقلی باشد. بالاخره سطح جامعه بیاید بالاتر از این که حالا یک امر و نهی شود یا آن که مثلاً فرض کنید یک لجاجتی به خرج دهند. مسئله این نیست. مسئله سرنوشت فردای نسلهای آینده است که حتی منحصر به ایران نیست. بحث انسان است. انسان باید نجات پیدا کند.
آقا هم در آن فرمایشات هفتگانهشان به عنوان عمل راهبردی، بالاخره حالت ترکیبی دارد که ما در مقابل دشمن که از هر رخنهای وارد میشود، ما هم باید همّت کنیم روی اینها. حالا غرض از زحمت که انشاءالله از نظرات شما – یعنی طرحهایی که در انجام این تکالیف دیدید یا به اجرا گذاشتید یا میخواهید به اجرا بفرمایید – که ما استفاده کنیم و از محضر مبارک شما بهرهمند میشویم. وظیفه شما چیست؟ وظیفه ما چیست؟ هر کسی بالاخره چه کاری کند میتوانیم در مقابل خطر جنگهای ترکیبی دشمن، جامعهمان را به هر حال، امنیتمان را، ناموسمان را، استقلالمان را حفظ کنیم. امروز، یک روزی است که اگر کوچکترین غفلت کنیم ممکن است همه چیز را به باد بدهیم. بالاخره سرنوشت است. سرنوشت دست خود ماست. سرنوشت دست خود ماست. مقدمات را به موقع عمل کنیم، ذیمقدمه به نتیجه میرسیم. به موقع عمل نکنیم، آسیب میبینیم. تعارف هم ندارند.
و لذاست که از محضر مبارکتان استفاده میکنیم که ما هم مطلع باشیم که بالاخره در خراسان جنوبی چه طرحهایی هست برای اجرا و انجام برای خنثیسازی توطئههای دشمن. و هیچ مانعی هم ندارد که چه از همدلی مسئولین که در این استان هست و چه از سطح بالای فرهنگ عمومی مردم که حالا یک قدم یا چند قدم از باقی استانها انشاءالله جلوتر باشید.
بنده هم دعاگوی همهتان هستم. صلوات بفرستید.
[۱] -سوره آل عمران،آیه ۱۱۰٫
[۲] -سوره توبه،آیه۷۱ .
[۳] -همان.