خانه / درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی / متن کامل بیانات / متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی خراسان جنوبی ۱۴۰۴/۰۳/۲۱

متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی خراسان جنوبی ۱۴۰۴/۰۳/۲۱

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روانِ مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران،رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه‌ی خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران؛ تبریک ایام دهه‌ی مبارک امامت‌‎و ولایت ومخصوصاً تبریک میلادِ مقدس حضرت‌ابالحسن امام هادی سلام‌الله‌علیه و با آرزوی پیروزی مظلومین عالم،مخصوصاً فلسطینِ‌مظلوم،غزه‌ی مظلوم، لبنانِ‌مظلوم، اسلامِ مظلوم بر گرگ‌های بین‌المللی.

چند لحظه‌ای مصدع وقت شما می‌شوم، امیدوارم آن‌چه خیرباشد خداوند به زبانم جاری فرماید.

این روزها تناسبش بیشتر با مسئله‌ی عدل و امامت است،این دو اصولِ‌دینِ خدا هستند، دو تا اصولِ دینِ عدل و امامت است،معاد و نبوّت با این دو معنی پیدا می‌کنند،یعنی اگر نبوّت باشد و امامت نباشد معنی‌اش چیست؟ معنی‌اش این است که حالا در ده سال دورانِ مدینه که تشکیلِ حکومت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم بوده با پشتِ سرگذاشتن هشتاد جنگ و سریه و تهاجم دفعِ دشمن، آن همه تلاش که،«مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ»[۱]،هیچ پیغمبری اندازه من اذیّت نشد،خوب اگراین نبوّت با این همه مقدمات انجام شد بعد امور را به یزیدبن‌معاویه،به ولیدبن‌عبدالملک‌مروان بسپارید،نبوّت چه معنی می‌دهد،هیچی،یک تنوعی،به هر حال چه معنی می‌دهد،معنی نمی‌دهد،بناءعلیه نبوّت با امامت معنی می‌دهد؛همان‌طور که معاد«يا مَنْ فِي المعاد عدلهُ»، در دعای جوشن کبیر،«يا مَنْ فِي المعاد عدلهُ»،اگر حساب و کتاب وعدلی نباشد و قیامت هم مثل این‌جا باشد که هر کس زورش بیشتر است،آن‌وقت این قیامتش چه معنی می‌دهد،هیچی،عدل و امامت با هم گره خوردند،”أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ، وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ”[۲]، قرآن دین را این‌طوری تعریف می‌کند و عدل یک قانونِ فراگیر است،آنچه را که شما در امور مختلفِ‌تکوین، یعنی نظام خلقت،”بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الاَرْضُ[۳]،این جهان تکوین، این جهان خلقت که،” أبَى اللّه ُ أن يُجرِيَ الأشياءَ إلاّ بِأسبابٍ”،آن سببش، آن علتش، این نظامِ زیبای هستی بر عدل استوار است، تمامش قانون است، این حرکت الکترون‌ها در داخل اتم قانون دارد،قانون عدل است، حرکت منظومه‌ی شمسی و تولید چهار‌فصلِ شبانه‌روز و این همه سفره‌ی نعمتی که خدا آفریده است بر اساس عدل است،ملاحظه می‌کنید که”ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ”،[۴] به‌خاطر این‌که بشر ظلم می‌کند و بالاخره ملاحظه می‌کنید،یعنی قانون عدل را در جهات مختلف می‌بینید، یکی از آن‌ها شما در این سال‌ها می‌بینید که داد دانشمندان بلند شده که کره‌ی زمین از حرارت لازم خودش دارد خارج می‌شود،حرارتش بیشتر می‌شود و مصیبت است،یعنی این درجه حرارت الان یخچال‌های طبیعی دارد ذوب می‌شود،این فردا مصائب دارد، چرا، چون قانون دارد،چه کسی خرابش کرده، بشر خرابش کرده،”ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ[۵]، آب‌های اقیانوس‌ها را این بشر آلوده کرده، فضا را آلوده کرده، تا برسد به معنویات که این حیوانِ ظالمِ دوپا و گستاخ از ریشه کنده است،اما خدا یک هشداری داده است،”يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ[۶]،این‌که سرکشی می‌کنید،قانون‌شکنی می‌کنید،دین‌شکنی می‌کنید،ظلم می‌کنید،خیال می‌کنید به چه کسی ستم کردی، به خودت برمی‌گردد،”يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ[۷]،به ضرر خودتان کار می‌کنید،کجا می‌روید،این جایگاهِ دین است،خوب هم درعالم‌ِ تکوین عدل قانون است، شما الحمدالله همیشه سالم باشید، اما سلامت شما بستگی به حفظ آن قوانین مربوط به‌خودش را دارد،حرارت بدن شما بالا برود،پایین بیائید مریض می‌شوید،چرا؟ چون قانون عدلش این است، نمکِ بدنتان، قندِ بدنتان، فشارِ بدنتان و غیره روی هرچه باشد قانون است،در تشریع هم همین‌طور است،همه پیغمبران آمده‌اند که قانون عدل را اجرا کنند،”لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ “،[۸] تمام فلسفه‌ی بعثتِ انبیاء برای این است که عدالت انجام بشود، آن تکوین، این تشریع، آن هم قیامت برای حسابرسی عدالت،”یا من فی المعاد عدله”، و اسلام بر اساس کارشناسیِ اهل‌بیت علیهم السلامهدف صد و بیست و چهار هزار پیغمبری است که مبعوث شدند و همه هم اوصیاء دارند،همه امامت در همه جا بوده و هست و امیرالمؤمنین‌علیعلیه السلام در نزد دوست و دشمن به‌عنوان محورعدالت همه قبول دارند،حتی دشمن‌ترین دشمنان،عدالت علی علیه السلام را قبول دارند، حالا حواسمان باید جمع باشد،این ارادتی که به مولا امیرالمؤمنین علیه السلام و ائمه طاهرین علیهم السلام که راه صحیح همه‌ی انبیاست ادامه می‌دهند و شمایی که الحمدالله این افتخار را دارید،می‌ببینید مردم چه عشقی دارند،این عشق فطرتِ آن‌هاست، این سلامتِ روح آن‌هاست، امّا، امّا دارد دیگر،هر چیزی استثناء دارد دیگر،”ما مِنْ عامٍّ الّا وَ قَدْ خُصَّ”، هر چیزی تخصیص می‌خورد اِلا این‌که حواسمان باشد،این‌ها همه به‌جای خودش مقدّس، اما آنچه‌که حضرت علی علیه السلام از ما می‌خواهد و خدای علی علیه السلام از ما می‌خواهد عدل است،شرط اول سنخیّت است، آنی‌که می‌خواهد با حضرت علی علیه السلام برود باید با حضرت علی علیه السلام سنخیّت پیدا کند، در مکتب اهل بیت علیهم السلام،حالا ظلم نباید بکند،که نباید بکند،اگر کمک ظلم کند،این منطق اهل بیت علیهم السلام است،در چه حدّ کمک ظلم کند؛خوب می‌دانید آن سابق‌ها برای نوشتن فقط از نی استفاده می‌کردند،حالا در دوران ما قلم می‌داند،آن سابق‌ها برای نوشتن یک نی را می‌تراشیدند، خود ما از آن خیلی استفاده کردیم؛ کمک ستمگر در حدّ این‌که فقط برایش یک قلمی یا نی را برایش بتراشی،ممنوع،کمک به ستمگر ممنوع،حالا خودِ ظالم که نباید باشید، اگر باشید چطور شیعه هستید،این چطور شیعه‌ای است که راه معاویه را می‌رود، اما اگرعادل هستید تنها در این کفایت نمی‌کند، باید با ظالم فاصله بگیرید، این حداقلش است، یک قلم برایش نتراش؛ شما ملاحظه می‌کنید در فقه در همین رساله‌ی عملیه در مسئله روزه و مواردی که افطارِ روزه جایز است،کجاست؟ یکی از آن‌ها سفر است، سفر کسی که به‌مسافرت می‌رود در ماه رمضان، روزه نباید بگیرد،”فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ[۹]، بعداً باید قضایش را به‌جا بیاورد، درهمه سفرها؟! نخیر،سفر مشروع،اگر به‌عنوان کمک در پای یک ظالمی حرکت می‌کند، یک مسافرت در ماه رمضان می‌رود روزه‌اش را افطار کند یا نکند؟ حق ندارد روزه را افطار کند،چرا؟ چون سفر، سفر حرام است، کوله‌بردارِ ستمگر شده است،این سفر حرام است،حق ندارد روزه بخورد،چون روزه‌اش بر اساس فقه باید حفظ بشود،چون سفر حرام است؛همه‌ی عشق‌ها و شوق‌ها و این تبلیغ،این‌‌هاهمه به‌جای خودش،اما دین قانون است،تمامش قانون است،همان‌طوری که در نظام خلّقت تمامش قانون است، طرف هر کسی می‌خواهد باشد،”ويل لمن شفعاؤه خصماؤه”‌[۱۰]،یعنی چه،وای به‌حال آن‌که همواره نوید می‌دهد که خوب ما که به‌شفاعت حضرت علی‌بن‌ابی‌طالب علیه السلام، به‌شفاعت حسین‌بن‌علی علیه السلام رسیدیم،ان‌شاءالله دستِ ما را خواهند گرفت،با همین اُمید هم می‌میرد،درست است،بسیار خوب،نه این‌که این بد است،اما آن‌چه که آن‌جا روبرو می‌شود چیز دیگریست،در این عبارت که،”ويل لمن شفعاؤه خصماؤه”‌[۱۱]،یعنی وای به‌کسی که باید از او شفیع بشود نجاتش بدهد،مدعی می‌شود،گریبانش را می‌گیرد،این‌طوری است،من ستم کنم که حضرت‌علی علیه السلام بیاید از من شفاعت کند،این شدنی است!،”السَّلاَمُ عَلَیک یا مِيزَانِ الْأَعْمَالِ”‌[۱۲]،این‌طوری است،آن‌جا که اعمال را می‌سنجند،این را که می‌گوئیم عوض این‌که شفاعت بشود،ادعا می‌آید پیش،مدعی می‌آید پیش، پاسخ بدهد، به اسم حضرت علی علیه السلام چه کارهایی کرده‌اید،چرا که “السَّلاَمُ عَلَیک یا مِيزَانِ الْأَعْمَالِ”‌[۱۳]،حضرت علی علیه السلام شما ترازوی عمل هستید،ترازوی عمل که آن‌جا دلال بازی نمی‌کند، ترازوی عمل است، چقدر عمل من سنّخیت دارد، همان اندازه عدل است،”یا من فی المعاد عدله”،موقعیت ما هم عنایت کنید یک موقعیت ویژه است،این موقعیت عادی که نیست، ما در شرایط فتنه‌های آخرالزمانی در یک جنگِ‌ترکیبی قرار داریم،یعنی چه؟یعنی هر کاری که می‌کنیم بخواهیم یا نخواهیم،ما به نسبت به ظلم، نسبت به کفر، نسبت به نفاق، چه موضعی داریم، فرمایش آقا که فرمودند ببینید در کجای تاریخ ایستاده‌اید،حرف بزنید،ساکت بشوید،فریاد بزنید،هر کار کنید،کار سیاسی کنید،کار اقتصادی کنید، امروز چون جنگ،جنگِ ترکیبی است در همه‌‌ی این‌ها بحث جنگ است،ما نمی‌توانیم خودمان را بیرون بکشیم،حرف‌بزنید،خوب این چه حرفی است که می‌زنید، بالاخره دنیا امروز دو جبهه شده است، دو قطب شده است،اسلام دینِ‌خدا با ظلم و کفر می‌جنگد،مردم دنیا چه بخواهند چه نخواهند آن جبهه‌های حق یا باطل، کفریا ایمان،ظلم یا عدل،ازسکوتش،ازفریادش،از کار اقتصادی‌اش،از کار اداری‌اش، بهره‌برداری می‌کنند،فرق نمی‌کند،هر کار می‌کنیم در جنگ هستیم، خوب پس من و شما جنگ را دراین شرایط رقم می‌زنیم، ولو ندانیم، این خون‌هایی که به‌ناحق ریخته می‌شوند حالا شما می‌گوئید غزه، منحصر به غزه نیست،غزه هم منحصر به این روزها نیست، هفتاد وهفت سال است آن‌ها این کارها را می‌کنند و در سراسر دنیا هم برویم برسرِمظلومیت به‌نحو و با کیفیت دیگری این‌ها ظلم می‌کنند،خوب جایگاه من و شما که گفتم هر کار کنیم جنگ است،این‌که نمی‌شود از آن خارج شد،چون یا این جبهه استفاده می‌کند یا آن جبهه سوء استفاده می‌کند، بدانیم یا ندانیم،بخواهیم یا نخواهیم؛ بنابراین،حواس‌ها باید خیلی جمع باشد،ما امروز در این جنگِ فراگیرهستیم،بناءعلیه اگر گناهی،اگر ظلمی،اگر کمک به ظلمی از ما،ازآن دیگری  بشود،فرق نمی‌کند،هرکسی هست،در هر لباسی که هست،در هر شغلی که هست،انجام بشود این تنها یک گناه معمولی نیست که بگوئیم قدم کجی بردار،این نیست، این یک موضع در یک جنگ است، درست است؟

یک مورد را من برای شما نقل می‌کنم، مال آن دوران خیلی قبل از انقلاب، در آن دوران و شرایط و زمان شاید خیلی‌ها در سنینی باشند که شرایط آن زمان را نتوانند تصوّر کنند،بالاخره طاغوت حاکم بود و شرایط بر اساس آن‌ها تنظیم می‌شد، درآن تاریخ ماشین کم بود،راننده کم بود،راننده‌ها هم غالباً در آن تاریخ یا کم‌سواد یا بی‌سواد بودند، کافه‌های بین راه که به آن‌ها قهوه‌خانه می‌گفتند،این‌ها بر اساس شرایط آن زمان که در تهران شراب‌فروشی بیشتر از کتاب‌فروشی بود تا برسد به یک عده عوام‌الناسی که یک قهوه‌خانه دارد، یا راننده‌ ماشینی هست؛ خوب، یک امتیازاتی هم صهیونیست‌ها و بهایی‌ها از جهت منافع بعضی کالاها داشتند که آن‌ها را علیه اسلام به‌کار می‌بردند، مثل فولکس واگن و پپسی کولا و از این قبیل، چیزهای دیگری هم بود، راننده‌ی ماشین وقتی وارد قهوه‌خانه می‌شد آن قهوه‌چی می‌گفت که غذا چه  بیاورم، می‌گفت یک چلو بیار مشروب هم برایم بیار، می‌رفت می‌نشست پشت میز و بالاخره آن چلویش را آورد و مشروبش را هم آورد و بعد یک نوشابه پپسی آورد، راننده گفت من نوشابه پپسی نمی‌خورم، نوشابه پپسی حرام است، قهوه‌چی صورتش را کج کرد و گفت این‌را ببینید مشروب می‌خورد نوشابه‌ی پپسی را نمی‌خورد!، چه پاسخ داد، اگراندازه همان کم‌سواد یا بی‌سواد من هوشیار باشم کافی است، چه جواب داد، گفت همنشینی‌های بد ما را به این روز انداخت که به مشروب معتاد شدیم، بحث آن زمان است، گفت امّا این گناهی که ما در دامش افتاده‌ایم هر وقت هم فرصتی پیدا کنم توبه می‌کنم مطمئنم که خدا مرا خواهد آمرزید، اما نوشابه پپسی جنگ با خداست،این مشروب گناهی است که من در آن گیر افتادم به‌خاطر همنشین‌های بد ، اما نوشابه پپسی وابسته به بیگانه است،آن جنگ با خداست، من گناه کردم امیدوارم خدا مرا بیامرزد، اما جنگ با خدا را نمی‌شود پاسخ داد، این جنگ با خداست؛ امروز هر کاری می‌کنیم نقش دارد، یا در لشکر خدا جهاد می‌کنیم و یا علیه خدا می‌جنگیم،تعارف هم ندارد،هر کس هم می‌خواهد باشد،بنده باشم،چرا، این من و شما هستیم، نوعِ عمل من و شماست، در این سکوت من و شما، از تو ای فریاد،ازعمل من و شماست که آینده را رقم خواهد زد، سرنوشتِ هشت میلیارد جمعیت را رقم خواهد زد،امروز ببینید حتی آن‌هایی هم که مسلمان نیستند ولی انسان آزاده هستند، در مقابل این ظلم جانشان به خطر می‌افتد، چقدرها دارند پشت سر هم این‌ها جانشان را از دست می‌دهند، در کشورهای مختلف و بیش از همه چند کشور استعمارگر اروپایی و بیش از همه آمریکا شیطان بزرگ، این‌ها این‌کار را می‌کنند؛ آن‌وقت هم ما وقتی تلاش آن‌ها را در جهت حمایت از عدل می‌بینیم من خجالت می‌کشم تلویزیون نگاه می‌کنم،او دارد این کارها را می‌کند من چکار می‌کنم،دنیا هم چند روزی بیشتر نیست،همان‌طور که گذشته را چطور فراموش کردیم، در آینده هم فراموش می‌کنیم، امّا عدل قانون است، نمی‌شود پا روی قانون گذاشت و بعد مدعی مسلمانی بود،اساس دین عدل است، پیغمبران هم برای این کار مبعوث شدند، کمک به ظلم جزو جبهه‌ی ظلم است، امروز می‌بینید کار را به کجاها رساندند،دیگر از انسانیت که چه عرض کنم،حیوانات ننگ دارند از این ظلمی که امروز بر دنیا حاکم است،و فردایی هم که برای نجات جهان بیاید،”یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً”، باز هم عدل و امامت خواهد آمد دنیا را اصلاح خواهد کرد،”وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّار[۱۴]“، نزدیک به ستمگران نشینید،به این‌ها تکیه نکنید،آن‌ها برای شما آتش می‌شوند،ما مشابه این را در تاریخ زیاد داشتیم، آن‌که بی‌تفاوت در مقابل ظلم هست ظالم است، حتی همان‌که بی‌تفاوت است، و یک روزی پاسخش را خواهد گرفت،آن‌روز که امیرالمؤمنین علی علیه السلام ] در غدیر به عنوان امام و جانشین بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم انتخاب شد[، بعد از غدیر چند روز شد؟!، تقریباً ۶۰ روز، خیلی عجیب است!، انسانِ گستاخ را ببینید،غدیر جزو متواترات است همه‌ی اهل فن، چه شیعه و چه سنی می‌دانند که این جزو متواترات است، قابل انکار نیست، حتی در کتاب یکی از علمای بزرگ اهل سنت دیدم که به دیگری خطاب کرده بود که شما اگر در جهت انکارغدیر بر بیائید غدیر را نمی‌توانید انکار کنید،آنچه که ثابت خواهید کرد این است که همه‌ی اهل‌فن خواهند فهمید که شما اصلاً اهل حدیث نیستید، یک چیزی می‌پرانید،این جزو متواترات است، پس از ۶۰روز،”قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ”، همه‌ی آنی‌که را که داشتند دور ریختند و دنبال جاهلیت رفتند،خوب همه که این را نمی‌پسندیدند،ولی سکوت کردند،بی‌تفاوت گذشتند،البته از این کارهای بشرهم تعجب نکنید، در دهه‌ی اول ذیحجه دو رکعت نماز است که خیلی هم ثواب دارد که بعد از حمد و سوره آیه کریمه”وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ[۱۵]،خیلی مناسب است، مناسبتش چیست؟، مناسبتش این است که خیلی تعجب نکنید که در ظرف ۶۰ روز مردم غدیر را دیدند بعد یا راه انحرافی رفتند یا سکوت کردند،هیچی نگوئید،چون سیاست این را اقتضا می‌کند،سکوت کنیم، خیلی خوب، بعد آن آیه‌ی کریمه تعجب ما را برمی‌دارد،چطور؟!، به‌جهتی که این‌جا ۶۰ روز شد اما آن‌جا ۱۰ روز شد،”وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ[۱۶]، بنا شد که حضرت موسی علیه السلام بعد از ۳۰ روز برگردد، خداوند برای یک آزمایش حضرت موسی علیه السلام را ۱۰ روز دیگر ] مهلت داد[،”وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْر[۱۷]، ۱۰ روز دیگر فرمود در طور باشید، ظرف ۱۰ روز با همه‌ی وضوح، مردم امامِ وقت را بعد از پیغمبرشان که حضرت هارون علیه السلام بود را رها کردند و به‌دنبال سامری و گوساله‌پرستی رفتند، ۱۰ روز شد نه۶۰ روز، تعجب نکنید، اما این‌ها به آدم برمی‌گردد،”يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ[۱۸]،مردم مدینه برای اسلام چه زحمت‌ها و چقدرکوشش کردند، اما بی‌تفاوت گذشتند،حضرت‌علی  علیه السلام تنها ماند، امام مجتبی علیه السلام تنها ماند،امام حسین علیه السلام تنها ماند و با آن کیفیت شهید شد،همه‌ی آن‌ها شهید شدند، خوب بعد چه شد، وقتی امام حسین علیه السلام شهید شد مانع از پیشِ‌راه تفکّر یزیدی برداشته شد، یزید یک خدا‌قوتی هم به مردم مدینه داد، این‌که در ظرف این چهل پنجاه سال سکوت کردند یک اُجرتی به این‌ها داد،اُجرتش چه بود؟چون یزید امام حسین علیه السلام را شهید کرد کعبه‌ی معظمه را با منجنیق ویران کرد و یک لشکر جرّارهم به مدینه فرستاد،خدا قوتش این بود، مدینه را محاصره کرد و بعد راه شکسته شد و این لشکر وارد مدینه شد، بنده شرمنده‌ام که بگویم چه شد، چه شد؟!، یزید که قانون ندارد، مثل این‌هایی که امروز قانون ندارند، به فرمانده دستور داد جانِ مردم، مالِ مردم، ناموسِ مردم همه‌ی آن‌ها بر شما حلال است،چه شد؟!،این موجب شرمندگی نیست،در حرم پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم؛چرا؟ چون آن‌وقتی که می‌بایست حرف بزنند، فریاد بزنند،اعتراض کنند، کمکی به عدل کنند نکردند،”وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا [۱۹]، آتش به سراغشان آمد،فردا و فرداهایی بالاخره دنیا رقم خواهد خورد؛ اینجاست که سیاستِ نظام مقدس جمهوری اسلامی را بر اساس قانون”لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ[۲۰]رعایت کنیم،که چوب بی‌عدالتی را خودِ ما نخوریم،چه در این‌جا چه در معاد.

 دعاگوی همه‌ی شما هستم،سلمکم‌الله وثبتکم‌ بالقول ثابت فی الحیات الدنیا و فی الآخرة، صلوات بفرستید.

[۱] -شناسه حدیث :  ۳۵۶۰۴۸   |   نشانی :  کشف الغمة في معرفة الأئمة،  جلد۲ ،صفحه۵۳۷ .

[۲] -سوره بقره،آیه ۱۲۴ .

[۳] – عوالى اللآلى ، ج ۴، ص ۱۰۳٫

[۴] -سوره روم،آیه ۴۱ .

[۵] – همان.

[۶] – سوره یونس،آیه ۲۳ .

[۷] – همان.

[۸] – سوره حدید،آیه ۲۵ .

[۹] -سوره بقره،آیه ۱۸۵ .

[۱۰] – أدب الطّف أو شعراء الحسين(ع)، مؤلف: شبّر، جواد،جزء : ۳ ، صفحه : ۲۵۹٫

[۱۱] – همان.

[۱۲] – فرازی از زیارتنامه حضرت علیA .

[۱۳] – همان. .

[۱۴] – سوره هود،آیه ۱۱۳ .

[۱۵] – سوره اعراف،آیه۱۴۲ .

[۱۶] – همان.

[۱۷] – همان.

[۱۸] – سوره یونس،آیه ۲۳ .

[۱۹] -سورهود،آیه ۱۱۳٫

[۲۰] – سوره بقره،آیه ۲۷۹ .

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *