بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن و رحمةالله و برکاتة.
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران،فرمانده کل قوا، و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همهی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و با آرزوی پیروزی مظلومین عالم، مخصوصاً فلسطین مظلوم،غزهی مظلوم، لبنانِ مظلوم، اسلامِ مظلوم بر گرگهای بینالمللی.
برای بنده امروز صبح بسیار مبارکی است که شما را از نزدیک زیارت میکنم، بیست سال افتخار داشتم گردِ پوتین رزمندگانِ اسلام و سپاهِ دین، ارتش جمهوری اسلامی را پاک میکردم، خیلی خدا را شاکرم.
نیروهای عمومی ارتش که فرزندان مردم بودند در یک شرایط بسیار سخت و مبهم که آیندهاش مشخص نبود وقتی سرانِ وابسته به اربابشان ملحق شدند در یک چنین شرایطی ارتش جمهوری اسلامی و فرزندانِ ملت به کمک اسلام آمدند و با مردم خود یک صدا شدند و با امام امت قدسسره، ولی امر مسلمین بیعت کردند، چه بیعتی، از آن روز تا امروز چهل و هفت سال است،«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا»[۱]، پایمردی کردند و به این برکت بسیاری از آنچه را که دشمن نخواسته و حقوقِ جامعهی ما،حقوقِ مردم ما الحمدالله تثبیت شده است، امروز هم که آنها را مشاهده میکنید در حال فروپاشی هستند در حالی که بیداری اسلامی و انسانی امروز همهی سرزمینهای دنیا، حتی در میان مردم سرزمینهای غرب را هم پُر کرده است، تمام این حرف بر سر یک کلمه است و آن کلمهای است که خدا فرموده است و صد و بیست و چهار هزار پیغمبر را برای آن مبعوث کرده است،] آن کلمه[ چیست،«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ»[۲]،عدل، انسان، عقل قانون است در همه چیز، در همه چیزعدل قانون است، نظام این عالم،«بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الاَرْضُ»[۳]، از وجودِ خودتان که انشاءالله همیشه سالم باشید،حرارت بدن شما قاعده و قانون دارد، دمایش بالا برود تب دارید، پایین بیاید لرز دارید، قندِخون شما قانون دارد، چربیِ خون شما قانون دارد، نمکِ خون شما قانون دارد، در جهت تعادل راه میروید قانون دارد، از منظومهی شمسی تا کیهان و کهکشان، تا داخل اتم،الکترونها قانون دارند، قانونشان عدل است، اینها سختافزار هستی هستند، نرم افزارش عیناً همینطور است، یک انسانِ سالم از جهت روان متعادل است،مسئلهی تشریع دین خدا آن را بر عدل استوار کرده است و به آن امر فرموده است و مهم این است که خودِ انسان به عنوان انسان در جایگاه خودش قرار بگیرد، این یعنی چه؟ یعنی در یک جایگاه عدل انسان قرار بگیرد، تشریع دین بر این شده است، آن وقت مشکل از کجا پدید میآید،مشکل آنجایی است که افراط و تفریط است، یعنی از چارچوبه عدل خارج میشود، افراط پیدا میکند نسبت به شخصیتِ خودش،جنون پیدا میکند فرعون میشود،همین که الان دردنیا میبینید،«أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ»[۴]، میگوید همه چیز ما هستیم، همه باید برده ما باشند واِلا باید از دنیا بروند، هیچ قانونی ندارد، این بیماری است، آن هم چه بیماری!، از آن سو تفریط خارج از قانونِ عدل است، انسانهای بیشخصیتی که فقط خودش هست و شکم و شهوتش و در این جهت حاضر است با ذلّت بردگی کند و شکمی از عزا با ذلّت دربیاورد و اتفاقاً این دو طیف در یک نقطه به هم وصل میشوند،کجا؟ آن وقتی که فرعون دنبال برده میرود این هم دنبال پرستش فرعون میرود، بعد یک جبهه میشود،همین جبههای که شما امروز در دنیای غرب میبینید،آنها وقتی نیروی نظامی و ارتش میسازند، نمیسازند که حافظِ مردم باشند، ابزاری در دست شکم خواران و فرعونهای زمان باشند و برای کوبیدن مردم، برای له کردن مردم است،درهر جایی همین که میبینید،این منحصر به فلسطین نیست،هشتاد سال فلسطین را اشغال کردند و با مردم این کار را میکنند،الان هم که مشاهده میکنید این منحصر به آنجا نیست، هرجا بروید به یک نحوی از پانصد سال قبل که این جریان استعمار راه افتاده با مردم این کارها را میکنند، اما در نظام الهی که بر عدل استوار است، البته آنها بزرگترین مانع برای اجرای عدل هستند و نمی گذارند، لحظهای فرصت نمی گذارند تا آرمانهای اسلام پیاده بشود، چرا؟ چون به رسواییشان میانجامد، اما در نظام مقدس جمهوری اسلامی همانطور که امام علی علیهالسلام فرمودند«الجُنُوُد بِإذنِ اللّهِ حُصُونُ الرَّعيَّةِ»[۵]، نیروهای مسلح، اینها حافظِ جان مردم هستند، حافظِ ناموس مردمند،حافظِ آبروی مردمند،حافظِ دین مردمند،حافظِ اخلاق و فرهنگ هستند، کارشان این نیست، کاری نیست که برای کسی انجام بدهند، یک کار وجدانی برای خدا انجام میدهند،اینکه نظامی باشد و اینکه تشکیلاتی باشد، این یک ضرورت اجتناب ناپذیر است، باید تشکیلات باشد، باید سلسله مراتب باشد، باید امر دستور باشد، باید کارشناسی شده باشد، همه چیز هست اما هر فردی در این مجموعه، به عنوان یک انسان آزاد، یک انسانی خداپرست که نباید ظلم بکند و نباید ظلم را بپذیرد و با ظالم باید درگیر باشد،تکتک این نیروها این کار را برای خدا انجام میدهند، چون دینش است و چه افتخاری بالاتر از این، «إِنَّ اَلْجِهَادَ بَابٌ فَتَحَهُ اَللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ»[۶]، این آن دری است که خدا بهسوی بهشت برای خواص خودش گشوده است، این خواص شما هستید،مرحوم حاج قاسم قدس روح الشریف در نامهای که به خانوادهاش نوشته بود یک مطلب خیلی ظریف و زیبایی بیان فرموده بود، رحمتِ خدا بر او باد، نوشته بود که من از اینکه لباس نظامی پوشیدم مردم تصور میکنند که نظامی یعنی کسی که آدم میکُشد و این را باید ما به همه تفهیم کنیم که ما آدمکُش نیستیم، پس شما چه کاره هستید؟ ما چهکاره هستیم، ما آدمکُشها را میکُشیم، یعنی بزرگترین آفت که استعمار است و برای بشر حاصل شده است ما در مقابل آن میجنگیم،اینجاست که«فَتَحَهُ اَللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ»[۷]، و این باید ادامه پیدا کند، چون اجتنابناپذیر است، یک چیزی نیست که ما طالب جنگ باشیم، ما هیچ جنگی را شروع نکردیم، ما طالب جنگ نیستیم اما به دشمن هرگز فرصت نمیدهیم که او بر جانِ مردم، ناموسِ مردم، آزادیِ مردم، حقوقِ مردم مسلط شود، ابدا، بله میگویند جنگ هزینه دارد، ابتدعاً اینطور به نظر میرسد که هزینه دارد،اما اگر سازش و تسلیم شد چه؟دیگر اسمش را هزینه نگذارید، یعنی همه چیز را تحویل دشمن بدهید، خوب آن زندگی به چه درد میخورد که دشمن برای همه امورت، بر ناموست، بر دینت، بر عقیدهات، بر جانت، بر مالت،] تسلط داشته باشد[، اما حقیقت حال این است که جهاد هزینه نیست، جهاد سرمایهگذاری است،چه سرمایهگذاری بالاتر از اینکه انسان در زندگی راهی را انتخاب کند که به آنچه همهی اولیاء خدا رسیدند به آن برسد،اینکه هزینه نیست، این آرزوی هر انسانِ عاقل است و هر انسان عالم است به آن چیزی برسد که همهی اولیاء رسیدند، این هزینه نیست سرمایهگذاری است، بهترین سرمایهگذاری است، کربلا را به عنوان یک نقطه جغرافیایی نباید ببینیم، کربلا را به عنوان شصت و یک هجری نقطهی تاریخی نباید ببینیم، این یک جریان الهیست، عبودیت و بندگی خداست، این در امتداد زمان، کربلا هر روز کربلاست،«کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» و همهی سرزمینها کربلاست و همهی روزها عاشوراست، افرادش عوض میشوند، افراد جدید میآیند کربلایی میشوند،همهی اینها که در مقابل ستمگران و استعمارگران میجنگند، اینها اصحاب کربلا هستند در هر گوشهای از جهان که باشد، خوب چه سرمایهگذاری بهتر از این و این افتخار بزرگ است،«إنّ الجِهادَ بابٌ مِن أبْوابِ الجَنّةِ فَتَحَهُ اللّه ُ لِخاصَّةِ أوْليائهِ»[۸]، و بر اساس آنچه که خدا امر فرموده نه ظلم را بپذیرد و نه بر کسی ظلم کند، و در هر جای دنیا که مظلومی باشد به آنچه که از دستش ساخته است به مظلوم کمک کند،«كونا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا»[۹]، البته این یک روز پایان پیدا میکند، راه پایان پیدا کردن جنگ گفتم این جنگ یک چیزی مثل میکروب است، مثل ویروس است، خوب اینکه نمیشود گفت که همهی طب و بهداشت و درمان را کنار بگذارید که ما بالاخره به مرض کاری نداریم، خوب شما به مرض کار ندارید مرض که با شما کار دارد، اینکه مگر میشود، همه را طاعون میکُشد، همه را وبا میکُشد،بناءعلیه آن طرفش که اختیاری نیست، سازش هم به معنای همه چیز تسلیم کردن دشمن و به بردگیاش درآمدن است، در کربلا این اتفاق افتاد، وقتی حضرت سیدالشهدا علیهالسلام مدینه را ترک کرد مردمِ بیتفاوت از دور نگاه میکردند، در مکه هم همینطور بود،خوب حضرت امام حسین علیهالسلام آمد کربلا تا آخرین نفر و تا آخرین نفس برای دنیا خطِ نشان کشید، خطِ نشان امروز دنیا هم کربلاست، اربعین حسینی از همهی جهان و همهی مسلکها و ادیان میآیند،چرا؟ این خطی است که حسین علیهالسلام کشیده است، مسلمان هم نیست نباشد اما حسین علیهالسلام را باور دارد، راهِ حسین علیهالسلام را درست میداند، ولی عدهای از دور نگاه کردند،د چه شد؟ بعد از کربلا که حسین علیهالسلام و یارانش از میانه راه برداشته شدند،خوب فرعون که قانع نیست، حالا باید چه کار کند، یزد با منجنیق به مکه حمله و ویران کرد، بعد چه کرد، مردم مدینه بیتفاوت بودند،خوب بیتفاوت بودند یک وقت پیامی رسید، پیام چه بود، پیام این بود آماده باشید لشکر یزید بهسمت مدینه میآید،اینها که با یزید کاری نداشتند، پذیرفتند،آماده باشید لشکر یزید آمد، اینها خواستند محاصره کنند و مانع ورود بشوند اما شکسته شد، لشکر یزید وارد مدینه شد اینها که بیتفاوت بودند، به اینها چهکار داشت؟ فرعون که حد و مرز ندارد، چهکار کرد، تکتک این افراد را زیر تیغ جلاد گرفت و به آنها میگفتن که شما برده یزید هستید، میفهمید چه میگوئیم، برده یزید هستید،اگر شما را ببخشد حق با یزید است، اگر شما را بکُشد حق با یزید است، اگر شما را بفروشد حق با یزید است، بیعت میکنید،اگر بیعت نمیکرد جلاد سرش را میزد، و اگر چنانچه بیعت میکرد، ملاجظه کنید هزینه کدام هزینه است،چه هزینهای بود،این تنها جانشان نبود،این در مدینه بود! انسان شرمنده میشود که آنجا دیگر ناموسی نماند، هزینه یعنی این،آن نفرهایی که ماندند با این بیعت ماندند که برده یزید شدند، هرچه یزید انجام بدهد حق با اوست، بزند، بکُشد، بفروشد و یا ببخشد، امروز هم که ملاحظه میکنید؛ خوب پس سازش راه جلوگیری از یزید نیست، سازش جلوگیری از جنگ نیست، از یورش دشمن نیست، راهی دارد؟ بله راه دارد، چطور ندارد، راهش چیست، خوب قرآنی که میخوانیم برای همین کار میخوانیم،«وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ»[۱۰]، تنها یک راه دارد،هر کس میخواهد در دنیا جنگ نباشد تنها یک راه دارد که قرآن نشان داده و آن پایمردی، تا وقتی که ریشههای فتنه و سران کفر از پا در بیایند و قدرت فقط در دست عدل و نورالهی بیفتد، بعد صلح کُل میشود، اما با ترک جنگ نیست، تنها جنگ تا انتها، و از میان برداشتن ظالم، راه از میان رفتن جنگ است، واِلا جنگ مثل میکروب است، آن طرفش که به اختیار ما نیست که بگوئیم جنگ باشد یا نباشد،اما آنچه که در اختیار ما این است که بر دشمن درهیچ محدودهای صبر نکن تا وقتی تمام قدرت از دستش در بیاید، بعد هشت میلیارد مردم دنیا به آرامش میرسند، واِلا تا قدرت دست آنهاست همین است که میبینید،هیچ راه دیگری هم ندارد،آنها هم که حد و مرز قانونی ندارند، بر ملتی مسلط بشوند بعد بگویند این کار را میکنیم،آن قانون ندارد که ببینید حالا یک گوشهاش این برهمهی دنیاست، یک گوشهاش این است،حالا پانصد سال شده اینها با مردم این کار را میکنند، اما وعدههای آخری در آخرالزمان چنین است که با شکست آنها و تمدن اسلامی و ظهور حضرت صاحب مهدی علیه السلام متصل میشود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاتة. صلوات بفرستید.
[۱] – سوره فصلت،آیه۳۰ .
[۲] – سوره نحل،آیه۹۰ .
[۳] – عوالى اللآلى ، ج ۴، ص ۱۰۳٫
[۴] – سوره نازعات،آیه ۲۴ .
[۵] – نهج البلاغه ، نامه ۵۳ .
[۶] – تهذيب الأحکام، جلد۶، صفحه۱۲۳.
[۷] – همان .
[۸] – نهج البلاغه، خطبه ۲۷ .
[۹] -نهج البلاغه، نامه ۴۷٫
[۱۰] – سوره انفال،آیه ۳۹ .