خانه / متن بیانات / متن بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار اعضای جمعیت هلال احمر خراسان جنوبی

متن بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار اعضای جمعیت هلال احمر خراسان جنوبی

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه‌ی خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، عرض تبریک و تهنیت دهه‌ی مبارکه کرامت که گذشت، میلاد مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و ولادت با سعادت حضرت ابوالحسن علی بن موسی علیه آله وتحیات والثنا، با آرزوی پیروزی مظلومین عالم و بالأخص فلسطین مظلوم،غزه مظلوم، لبنان مظلوم، یمن مظلوم، اسلام مظلوم بر گرگ‌های بین‌المللی.

 بزرگداشت مقام همه شهدای راه حق، مخصوصاً شهدای خدمت از شهدای هلال احمر تا سیدالشهدای خدمت آیت الله رئیسی قدس سره الشریف،خیلی خوش آمدید، هم از دیدارتان بهره‌مند شدم و هم از فرمایشاتتان.

این که از دست ما کاری ساخته باشد در خدمت شما باشیم افتخار می‌کنیم، مسائلی هم که لازم است از طریق ما مثلاً ائمه جماعات به امور مساجد برسد، یا به حوزه علمیه برسد، یا ائمه محترم جمعه برسد، این‌ها را مکتوب به دفتر بدهید تا ما بتوانیم به این بهانه شریک بشویم در این امر مقدسی که انسانی و الهی است.

تعبیر آیه کریم که اشاره فرمودند«وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا»[۱]، اسلام، قرآن،کلام خدا، برای یک انسان، یک عالم، هم چنان که در حدیث هم هست، این آیه قرآن است، در حدیث هم هست که اگر یک فرد به وسیله تو هدایت شود ارزشش بالاتر است از همه آنچه که آفتاب بر او می‌تابد،خوب دلیلش هم روشن است، این سخت افزارهستی، ابر و باد و مه و خورشید و فلک و منظومه شمسی و کیهان و کهکشان که می‌گردد تولید آن معجزه خلقت یعنی انسان است، جایگاه انسان این است، اما چه کنیم که ما در شرایط آخر زمانی قرار گرفتیم و ملاحظه می‌کنید که در مقابل مکتب دین متأسفانه اندیشه‌های گمراه کننده خودپرستی و تفرعن، لیبرال دموکراسی غربی با بشر چه می‌کنند،خیلی مایه‌ی شرمندگی است،حیوانات قانون دارند اما این تفکر هیچ قانونی ندارد.

اساس خلقت انسان در تکوین و دیانت انسان در تشریح بر محبت است، اصل دین حُب است، اصلاً از جهت لغوی خوب بعضی از تعبیرها این است که انسان را که انسان می‌گویند اصل این واژه از ماده اُنس،از ماده ارتباط و محبت است،حالا شما خیلی بر پدرومادرتان و برای آن شیری که خورده‌اید، و بر اجدادتان خیلی دعا کنید، خیلی سجده شکر به جا بیاورید که بالاخره شرایطی پیش آمده،درونی و بیرونی که شما توفیق پیدا کردید این جایگاه را با حُسن انتخاب گرفتید.

آیت الله العظمی فاضل لنکرانی مرجع تقلید قدس سره الشریف یک بیانی دارند که مکتوبش هم هست، بالاخره مرجع تقلید و دین‌شناس است، حالا کم حافظه هستم نقل به معنی می‌کنم که می‌فرماید که من پنجاه سال به عنوان کارشناس دین می‌گویم که بعد از فرائض واجبات که واجبات است دیگر فرائض واجبات است، این‌ها مسائل عمومی است،هر کس حالا بالاخره درهر شرایطی با مسائل مربوطه فرائض را انجام می‌دهد،خوب بعد از آن چیست، نقد مستحبات، این‌ها دیگر محدود نیست، بالاخره نماز صبح دو رکعت است، دیگر نمی‌شود سه رکعتش خواند،چیزهای دیگر هم واجب است، محدود است، اما باب مستحبات خیلی وسیع است،حالا یک قلمش شما مفاتیح الجنان مرحوم حاج شیخ عباس قمی قدس سره را ملاحظه کنید،این تمامش درست است، خدا توفیق عنایت کند، اما آیت الله فاضل لنکرانی می‌فرمایند بعد از فرائض اگر این همه مندوبات و مستحبات و این‌ها را فرض بر این که انجام ندادید فرض، اما یک مسئله است، چه مسئله است؟ مسئله خدمت به انسان‌ها، حل مشکل مردم، این که گرهی را باز کنید، این که بر چهره یک غمدیده نقش تبسم بنشینید خوشحالش کنید، ایشان می‌فرماید که اگر هیچ مستحبی انجام ندادید ولی کارتان این باشد که در خدمت این بندگان خدا باشید،این مرجع تقلید می‌فرماید فردای قیامت عرضه کنید خدایا در دنیا فاضل لنکرانی اسلام را به ما اینطور معرفی کرد که این بالاتر از همه مندوبات و مستحبات  است، این وقف خدمت کردن به مردم است که حتی محبت تنها در انسان‌ها خلاصه نمی‌شود،اساس انسان که باید در خیر باشد،«وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ»[۲]،این نیکی تنها به انسان نیست، به حیوان هم باید نیکی کرد، به نباتات هم باید نیکی کرد، بالاخره آن حیات دارد.

 خوب، یکی از برنامه‌های پژوهشی که الحمدالله جهان‌گیر شده و در ماه‌های رمضان در ایران هم در ارتباط با همان مسئله پژوهشی که به نام زندگی پس از زندگی که حتماً ملاحظه می‌فرمایید در ماه رمضان، خوب این‌هایی که در تجربه‌ی قبل از مرگ به کما رفتند و بعد برگشتند درهمان مدت کوتاه، با صحنه آن عالم آشنا می‌شوند و بعد راستی آزمایی می‌شوند، مستند می‌شود،بعد هم گزارش را شنیدید، حالا من بحث نباتات‌ها را دارم، فلان آقای محترم می‌گوید که ما مثلاً سفری داشتیم مشهد، در اطراف سبزوار به مناسبتی این ماشین را نگه داشتیم، پیاده شدیم، یک بیست لیتری آبی بود که دیگر به درد نمی‌خورد، می‌خواستیم بریزیم بیرون دیدم انجا یک درخت تو کویر تشنه است، بیست لیتری را بردم آن جا، باد که آمده بود، خاک جمع شده بود و با دستم خاک‌ها را باز کردم و این آب را ریختم پای این درخت، اما توجه به این لوازم، این قضیه اصلاً نداشتم، بالاخره ما می‌خواستیم آن جا روی زمین بریزیم پای درخت ریختیم، گفت حالا که وارد این عالم کما شدم و به اصطلاح آن جنبه‌های زندگی درآن عالم، آن آبی که من پای ان درخت ریخته بودم، آن ریشه‌های درخت، با رنگ‌های زیبا، با آوازها یا بوی بسیار معطر، آن جا برای من نمایش داده شد، شما چیکار کردید، پای درخت تشنه آب ریختید، این نظام خلقت است، انسان یعنی همین.

در یک برنامه که شما بهتر از بنده می‌دانید، دیدید در همین برنامه، مال سال‌های قبل بود، یک جوانی بود، اهل شمال بود، خوب رفته بود عالم کما و برگشته بود، بعد می‌گفت که من نوجوان که بودم تیرکمان داشتم و گنجشک شکار می‌کردم، خود شکار در دین احکام دارد، خوب یک وقت یک فردی در یک شرایطی، یا خانواده‌اش نیاز دارند، گرسنه هستند،امکاناتی ندارند، بعد حالا یا حیوان اهلی ذبح می‌کند،استفاده می‌کند، برای همین کار خلق شده یا حیوان وحشی دلیلش نیازش است، اما با شکار، تفریح کردن مسئله‌ی شما حرام است، برای تفریح می‌روید به شکار حرام است و لذاست که در باب روزه که یکی از چیزهایی که روزه را افطار می‌کند مسافرت است، اما مسافرت مشروع، حالا اگر کسی به قصد شکار برود مسافرت می‌تواند روزه‌اش را بخورد، مسافر می‌شود، نه، چرا، چون سفر حرام است، حالا این را عرض می‌کنم، آن جوان شمالی گفت من رفتم آن عالم، خوب از قبل من گنجشک شکار می‌کردم و در حینی که شکار می‌‍‌کردم یک روز یک کبوتری که حالا آسیب دیده بود، یا پر و بالش مشکل داشت، کبوتر وحشی، آن را گرفتم آوردم خانه و آب و دانه  دادم، تا او مشکلش رفع شد، پرش درآمد و پرواز کرد و رفت، از آن طرف گنجشک شکار می‌کنم از یک طرف هم یک احسان به یک حیوان کردم، به آن عالم که رفتم مرا در یک جایی که بی‌نهایت کوچک شده بودم قرار دادند، آن گنجشک‌هایی را که من شکار کرده بودم آن جا ردیف بودند، منقارهای بزرگی داشتند، من که کوچک شده بودم که هر لحظه این‌ها می‌توانستند با آن منقار بزنند و من را داغون کنند، خوب ما را آوردن پای حساب، دیگر حسابش همین است که هر وقت یکی از آن‌ها می‌خواست یک منقار به من بزند آن کبوتر می‌آمد جلوش شفاعت می‌کرد،چطور شد، نیکی و بدی با یک پرنده فردا حساب می‌شود تا چه رسد انسان که اشرف مخلوقات است.

 اینجاست که می‌گویم شما خیلی توفیق پیدا کردید، از طرف دیگر این وحشی‌هایی که دیگر اصلاً قانون ندارند، خیلی وحشتناک است، وحشی‌گری این‌ها چه می‌کنند، فرعون هم این کارها را نمی‌کرد، چون این‌ها دیگر هیچ قانونی ندارند، فرعون که باز قانونی داشت، و شما با این توفیق در خدمت مردمید، آن هم در شرایطی این محبت را انجام می‌دهید که محبت‌ها آن جا بیرنگ می‌شود،هلال احمر دوست‌های ناشناخته هستند، یک عده با هم دوستند، یک عده با هم فامیل‌اند، قوم و خویش هم هستند، اما یک آتش‌سوزی می‌شود یا یک کپسول مثلاً منفجر می‌شود می‌بینید که مثل روز قیامت«يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ»[۳]، می‌بینید پدر یک جا فرار می‌کند، مادر یک جا فرار می‌کند، برادر یک جا فرار می‌کند، اما آن کسی که در آن شرایط می‌آید این دوست ناشناخته هلال احمر است، یعنی از آن محبت می‌بینید پدر و مادر، از محبت برادر و خواهر در هنگام خطر که دنبال حفظ جانشان می‌گردند اما هلال احمر به کمکشان می‌آید، انسانیت، این چه عبادتی است.

خیلی خوش آمدید، امروز بنده تشکر می‌کنم و دعا می‌کنم بر شما؛ ثبتکم الله بالقول الثابت في الحیاة الدنیا و في الآخرة، بیش از پیش موفق باشید، صلوات بفرستید.

[۱] -سوره مائده،آیه۳۲

[۲] -سوره مائده،آیه۲

[۳] -سوره عبس،آیه ۳۶-۳۴

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *