خانه / متن بیانات / متن بیانات جهادگران تبیین / متن بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دومین جلسه جهادگران تبیین

متن بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دومین جلسه جهادگران تبیین

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله وصلاة والسلام علی رسول الله و علی آله آل الله و لعن دائم علی اعدائهم اعداءالله.

 باسلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبرمسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان عرض تبریک و تهنیت ایام میلاد مقدس حضرت جواد الائمه علیه السلام و در آستانه‌ی میلاد مولود کعبه امیرالمؤمنین و یعسوب الدین علی بن ابیطالب سلام الله علیه.

 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ »[۱]، خوب هم مناسبات ایام و اعیاد را چند دقیقه‌ای در محضر شما هستم و وقت شما را می‌گیرم؛  وهم ربط آن با آیه‌ی کریمه که قرائت شد.

 وجود مبارک امام جواد علیه السلام را به عنوان یک خیر و برکت ویژه ، که در واقع تثبیت حیات معنوی است، یعنی چه؟ چه نقشی امام جواد علیه السلام به صورت ویژه دارد که این همه از آن حضرت به عنوان یک خیر و برکت ویژه تعبیر شده است؟تا جایی که در سطح درک ما است عرض می‌کنم، ببینید، نسبت به مقام ائمه هدات مهدیین از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تا عالم اهل بیت حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیه آلافُ التَّحِیَّهِ وَالثَّناءِ ، در ویژگی‌ها، شایستگی‌ها، درعلم آن‌ها،درعمل آن‌ها، چه دوست و چه دشمن منصف اختلاف ندارد، آن انکارها به نفس برمی‌گردد؛ اما ما به دلیلی که بیشتر با امور طبیعی آشنا هستیم و مسائل فوق العاده را کمتر به آن توجه داریم، خوب این علم ائمه از کجاست؟ علم پیامبران از کجاست؟ پیداست علم آنها علم ویژه‌ای است به دلیلی که خداوند به آن‌ها مسئولیت ویژه برای رهبری جوامع بشری داده است، خوب طبعاً خدا هدایت الهی، علم الهی، آن‌ها را مدد می‌کند و آن‌ها راهبران جامعه هستند، ولی در آن فرصتِ از حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام تا علی بن موسی الرضا علیه السلام این موضوع درانواع واقسام جریانات، تبلیغات،مذاکرات، صحبت‌ها و این‌ها مغفول بود؛ وجود مقدس امام جواد علیه السلام یک فصل جدیدی در امامت ایشان خدا ایجاد فرمود، چیست؟ آنکه در سن هفت سالگی یا نُه سالگی به مقام امامت رسید، در واقع قضیه هیچ فرقی نمی‌کند، چون سن و سال در آن‌ها ربط ندارد، آن را که خدا به عنوان پیشوایی برگزیده، آن که پیش کسی درس نمی‌خواند، همان که بارها در قرآن مجید نسبت به خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم تبیین شده و رفع شبهه شده که ایشان از کسی درس نگرفته، سخن کسی دیگر نیست، این‌ها وحی است، به علم خدا وصل است؛ خوب بقیه ائمه هم همین‌طورهستند،جانشینان، اوصیاء پیغمبران هم همین‌طور هستند؛ اما این مغفول است، وجود مقدس امام جواد علیه السلام این مسئله را به صورت بارز مشخص کرد، یعنی یک حجتی را برهمه تمام کرد،حتی این معجزه بیّن که در جلسات علمی هم در مقابل آن‌هایی که ادعا داشتند این کودک هفت سال یا نُه سال آن‌ها را میخ کوب کرد،این‌ها برای باقی ائمه قبل هم این سند را احیاء کرد که علم امام صادق علیه السلام کسبی نیست ، جزو معجزات آن است، جزو آیات و بیانات الهی است، بنابراین نقش امام جوادعلیه السلام یک مسئله‌ای را احیاء کرد که در پیش خیلی‌ها مغفول مانده بود.

 اتفاقاً گاهی در بحث‌ها، در مصاحبه‌ها، در زمان معاصر ما ، حالا شاید شما دیده باشید یا شنیده باشید، یا مکتوب داشته باشید،من مکتوبش را دارم، آقای دکتر شجاعی که تصور می‌کنم ایشان هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف و استاد مکانیک است، اما از نظر دانش دینی این قدر کار کرده، این قدر تلاش کرده که وقتی با نوشته‌هایش رو به رو می‌شویم خیال می‌کند آن‌ نوشته‌ها، نوشته‌های شیخ طوسی است و علمایی از مصر، با علمایی از عربستان ، بحث‌هایی کرده است که همه را میخ کوب کرده، حالا ایشان در یک مطلبی می‌فرماید که من در فلان شب، ساعت دوازده شب، شبکه نیل مصر را تعقیب می‌کردم، واتفاقاً خبرنگار با عالم بزرگ آقای دکتراحمد طیب که بسیار انسان جالبی است مصاحبه می‌کرد ، عالم شایسته‌ای‌است،حالا در آن موقع چند سال قبل هم الان به همان سمت است که رئیس دانشگاه الازهر مصر بود، حالا هست یا نیست الان اطلاع ندارم ، رئیس دانشگاه الازهر مصر بود، ایشان می گوید من اخبار شبکه نیل را از مصر تعقیب می‌کردم خبرنگار از آقای دکتر احمد طیب مصاحبه می‌گرفت، حالا در خلال مصاحبه گفت که شما تکلیف ما را به عنوان یک مرجع دینی، رئیس جامعه الازهر مصر، شما تکلیف ما را با این شیعه‌ها روشن کنید، ایشان فرمود که تکلیف شما را شیخ محمود شلتوت مثلاً پنجاه سال قبل مشخص کرده، شصت سال قبل مشخص کرده، فرقی بین شیعه و سنی نیست، گفت آن وقت ما چه کنیم، بچه‌های ما شیعه می‌شوند با آن‎ها چیکار کنیم، ایشان فرمود اگر بچه‌های شما حنفی باشند، مالکی باشند، شافعی بشوند چیکار می‌کنید؟ هیچ کار، فرق نمی‌کند، هر مذهبی می‌خواهد داشته باشد چه فرق می‌کند، گفت نه مرادم این جمله است، گفت نه، آخه این‌ها یک حرف‌هایی می‌زنند که نمی‌شود تحمل کرد گفت آن‌ها چه می‌گویند؟ گفت مثلاً می‌گویند که کودک هفت ساله یا نُه ساله امام و پیشوا است،خوب ما این حرف را چه کارش کنیم، آقای دکتراحمد طیب گفت شما هرعقیده‌ای می‌توانید داشته باشید اما وقتی قرآن نسبت به کودک داخل گهواره به عنوان پیغمبر یاد می‌کند شما به چه دلیل رد می‌کنید؟ هرعقیده‌ای می‌خواهید داشته باشید، اما این حرف از نظر دین و قرآن یک حرف جا افتاده است، حالا حضرت عیسی علیه السلام باشد، حضرت یحیی علیه السلام باشد در آنجا چه می‌گوئید، هرچه در آنجا می‌گوئید شعیه هم همین‌جا این حرف را می‌گوید، حالا این ادامه دارد، ایشان می‌گوید من با یک زحمتی توانستم آن شب با آقای دکتر احمد طیب ارتباط بگیرم و به ایشان گفتم که آنچه شما در مصاحبه گفتید یک عالم شیعی هم بیشتر از این نمی‌توانست بگوید، حالا به نظرم گفت که شما بخشی را دیده‌اید،این هشت مرحله بوده که من این‌طوری پاسخ دادم، که اگر کارها به عالم واگذاشته شود وعالم حقیقی و مریض نباشد، این امت واحده است؛ اما وقتی آن کسی که عالم  است ، لب می‌بندد و به جای آن داعش ادعای دین می‌کند، اینجا دیگر همه چیز به هم می‌ریزد،«إِذَا ظَهَرَتِ اَلْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ اَلْعَالِمُ »[۲]، بدعت‌هایی که حاصل می‌شود ظاهر می‌شود، عالم باید جلویش را بگیرد، ملاحظه می‌فرمایید که کار را دست می‌دهند، این درحالی است که کاملاً توجه دارند.

باز هم یک مورد دیگر مستند عرض می‌کنم، حالا کم حافظه هستم ولی مستند عرض می‌کنم که آقای شیخ علی جمعه ، که ایشان هم به نظرم مفتی جامع الازهر مصر بود، حالا الان هست یا نیست نمی‌دانم، آن رئیس بود این مفتی، اگر اشتباه نکنم از شخصیت‌های برازنده، سخنرانی داشت، خطبه نماز جمعه بود یا سخنرانی بود من دقیقاً نمی‌دانم اما صحبت ایشان بود، این عالم بزرگوار آن سال‌هایی که آمریکا وعربستان و غیره و ذالک که داعش را به جان مسلمان‌ها انداخته بودند مال آن سال‌هاست؛ آقای شیخ علی جمعه فرمود گفت که امام علی علیه السلام را می‌شناسید؟ امام علی علیه السلام چه کسی بود؟علی علیه السلام  برادر رسول الله، علی علیه السلام همسر خیر النساء، علی علیه السلام پدر حسن علیه السلام و حسین علیه السلام، گفت علی علیه السلام فرمایشی فرموده در آن زمان که در آخر زمان یک گروهی که از دین هیچی نمی‌فهمند و این‌ها اهل بدعت هستند، حلال و حرام می‌کنند، حرام را حلال می‌کنند و شکل ظاهری‌شان هم با قیافه‌های این چنینی و ریش‌های بلند و فلان و از این حرف‌ها هستند و نام آن‌ها هم بیشتر بر اساس کُنیه ادا می‌شود، مثل ابوبکر بغدادی مثلاً، و از این قبیل، امام علی علیه السلام خبر داده است که در آخرالزمان گروه‌های این چنینی دوراز دین به وجود می‌آیند و بدعت ایجاد می‌کنند و قتل و غارت می‌کنند و در پایان کارهم این‌ها خودشان را از بین می‌برند، ببینید کاملاً این عالم بزرگوار توجه داشت، حالا متأسفانه حکومت‌های وابسته به استعمار نمی‌گذارند که این علمای دینی بیایند وآنچه که دین گفته است را بیان کنند، مگر به صورت موردی یا شخصی، اما به صورت رهبری جامعه متأسفانه از حوزه‌های دینی بعضی از کشورهای اسلامی خبری نیست انگار در اینجا عالمی نیست، و حال آنکه در میان آن جوامع این‌ها علمای صاحب فتوا هستند.

خوب این بخش با تیمم و تبرک به نام امام جواد علیه السلام که آنچه ایشان در سن کودکی احیاء همان حجتی است که خدا در قرآن برای حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام فرموده و مسئله‌ای که مغفول مانده از علم لدنی وعلم الهی، معجزه و برهانی که دقیقاً مثل برهانی که خوب قرآن اتمام حجت می‌کند، دیگر که این فرد درس نخوانده این‌طوری را آورده، شما اگر می‌توانید بیاورید، دقیقاً همان را وجود مقدس امام جواد علیه السلام احیاء فرمود و ما باید به این بهره‌مند بشویم.

 اما وجود مبارک امام علی علیه السلام که خوب برابر آیات متعددی از قرآن کریم و مخصوصاً مصادیق بارزش که در اسناد شیعه و سنی آمده، مثل آیه تطهیر« إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً »[۳]، مثل آیه مبارکه حب ذی القربی وآیات مختلف دیگر در این باره که هم در مفاهیم قرآنی، هم در روایات حدیثی ، که آن هم عیناً این‌طوری است، یعنی بزرگان از برادران اهل سنت به صورت صریح همچون زمخشری، فخر رازی و غیره؛« مَن ماتَ على حُبِّ آلِ محمّدٍ ماتَ شَهيدا »[۴]،«أَلاَ وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ كَافِراً»[۵]،که خوب اینکه یک بحری است، یک دریایی است، شما کتبی که دراین باره نوشته شده از جمله الغدیرعلامه امینی قدس سره، عبقات الانوار و غیره، شب‌های پیشاور، اسناد در این باره که تمام این‌ها مال کتب اهل سنت است به طوری که یک وقت به مناسبت نقل قول آیت الله ذوالفنون آقای حسن زاده عاملی داشتم که می‌فرمایند یک جریان را نقل می‌کنند و بعد خودشان هم دراین که اگر تمام اسناد کتب شیعه را، همه را محو کنند، ایشان می‌فرماید ما به هیچ کدام این‌ها نیازی نداریم، چرا؟ چون همه این‌ها در اسناد برادران اهل سنت هست، حالا بگوییم یک آیه بخوانیم یا یک حدیث بخوانیم این که نیست، این علامه ذوالفنون و بزرگوار آیت الله حسن زاده آملی به عنوان یک کارشناس منحصر به فرد، می‌فرماید اگر همه اسناد شیعه را بشویند و آب بدهند اما مذهب شیعه یک چیزی است که از اسناد برادران اهل سنت ثابت شده است وهیچ نیازی به اسناد اهل شیعه نیست؛ بنابراین بحث یک آیه، دو آیه ، ده آیه، بحث یک حدیث و روایت و این‌ها که نیست و ملاحظه می‌کنید بزرگان از اهل سنت، انسان‌های شایسته، رهبر جامعه ، طوری فرمودند که بالاتر از آن هم نمی‌شود حرف زد، این شعر مال امام شافعی است که عرض می‌کنم؛ امام شافعی یعنی چهار تا پیشوای منحصر به فردی که برادران اهل سنت دارند، بالاخره مالک، ابوحنیفه، شافعی و امام حنبل، خوب یعنی یک عالم معمولی نیست امام شافعی یک عالم معمولی که نیست، رهبر و مفتی بزرگ همه اهل سنت دنیاست؛ خوب وقتی به علی علیه السلام می‌رسد چه می‌گوید؟ می‌گوید«لَو ابدی المُرتَضَی لناس وجهه  لخر النَّاسُ طُرّاً سُجّداً لَهُ » یعنی چه؟ یعنی اگر آن وجه باطنی امام علی علیه السلام  را مردم بدانند ازعلی علیه السلام یک ظاهری را می‌بینند، این ظاهر قضیه است، مسئله این نیست اگر ظاهر شود او باطن شخصیت علی علیه السلام چه اتفاقی می‌افتد،« لخر النَّاسُ طُرّاً سُجّداً لَهُ »همه انسان‌ها ، همه انسان‌ها در مقابل علی علیه السلام سجده می‌کنند که می‌گوید؟ می‌شود بالاتر از این حرف زد؟ اما افسوس، افسوس؛ خوب این عالم که پیشواست، چطور شده که از یک پیشوا پیروی نمی‌شود،« لَو ابدی المُرتَضَی لناس وجهه  لخر النَّاسُ طُرّاً سُجّداً لَهُ وَ مَاتَ الشَّافِعِی وَ لَیسَ یَدْرِی عَلِیٌّ رَبُّهُ اَمْ رَبُّهُ الله»[۶] می‌گوید من شافعی یک عمر در دنیا زندگی کردم و دارم می‌میرم، نمی‌دانم که ، رب النوع من ، امام علی علیه السلام است یا خداست؛ این را چه کسی می‌گوید، مفتی اعظم، و در این خلاصه نمی‌شود، درباره اهل بیت علیهم السلام که امیرالمؤمنین علی علیه السلام در رأس این هرم قرار دارد، ایشان می‌فرماید«يا أهلَ بَيتِ رَسولِ اللّه ِ، حُبُّكُمُ فَرضٌ مِنَ اللّه ِ فِي القُرآنِ أنزَلَهُ »[۷]، می‌گوید اهل بیت « هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها »[۸]، اهل بیت محبت شما یک واجبی است که خدا در قرآن نازل کرده است،«يا أهلَ بَيتِ رَسولِ اللّه ِ، حُبُّكُمُ فَرضٌ مِنَ اللّه »[۹] یک واجب الهی است که خدا در قرآن نازل کرده است؛ بعد همه مطلب را با یک تعبیر سراپای قضیه را بیان می‌کند چه می‌فرماید؟ می‌فرماید«كَفاكُمُ مِن عَظيمِ القَدرِ »[۱۰] می‌گوید اهل بیت پیغمبر شما را تنها همین سند کافی است؛ همه به جای خودش، صدها، هزارها سند به جای خودش، اما می‌گوید همین تنها کافی است، نیازی به چیز دیگری نیست، که چیست«كَفاكُمُ مِن عَظيمِ القَدرِأنَّكُمُ »[۱۱] در مقام و منزلت شما این بس است که «مَن لَم يُصَلِّ عَلَيكُم لا صَلاةَ لَهُ »[۱۲]، این مفتی است، مسئله شرعی را بیان می‌کند، این مرد بزرگ می‌فرمایید که اگر کسی در نمازش صلوات بفرستد تا آل را ذکر نکند، اهل بیت علیهم السلام را ذکر نکند، خوب، مفتی بزرگ حکمش چیست؟ می‌فرماید نمازش باطل است، چه کسی می‌گوید؟ امام شافعی می‌گوید «يا أهلَ بَيتِ رَسولِ اللّه ِ، حُبُّكُمُ فَرضٌ مِنَ اللّه فِي القُرآنِ أنزَلَهُ كَفاكُمُ مِن عَظيمِ القَدرِ أنَّكُمُ مَن لَم يُصَلِّ عَلَيكُم لا صَلاةَ لَهُ »[۱۳] این نمازش باطل است؛ ببینید حالا این قضایا که منحصر به ایشان نیست، هر جا آدم باشخصیتی که واقعاً هم از نظرعلم و هم از نظر نفسانی سالم باشد مطلب همین است، دقیقاً مطابق با همان « لَو ابدی المُرتَضَی لناس وجهه  »که آقای شافعی می‌فرماید شما می‌بینید که مولوی صاحب مثنوی این شاعر بزرگ و عارف اهل سنت آن هم همین مطلب را در قالب دیگر می‌گوید، خطاب به علی علیه السلام می‌کند، خطاب به مردم می‌کند، خطاب به هر شخصی می‌کند، نسبت به علی علیه السلام تعبیرش این است، می‌گوید تو، این تویی که می‌گوید به فرد فرد، به فرد فرد نسبت به علی علیه السلام به فرد فرد ایشان می‌گوید تو هر که هستی، تو به تاریکی علی را دیده‌ای، یعنی چه؟ یعنی همان« لَو ابدی المُرتَضَی لناس وجهه  » همان معنی را می‌دهد، یعنی تاریکی‌های جهل نتوانسته حقیقت علی علیه السلام را بفهمد، این عالم بزرگ چه می‌گوید؟ شاعر وعارف دیگر برادران اهل سنت می‌گوید تو در تاریکی علی را دیده‌ای/ زان سبب غیری بر او بگزیده‌ای، بیش از این می‌شود حرف زد، که در این باب گفتم یک بحری است نمی‌شود به پایانش رسید؛ خوب همین آقای محترم مجدد در جای دیگر از امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض می‌کند که، «از علی آموز اخلاص عمل / شیر حق را دان منزه از دغل»، بعد جریان اخلاص علی علیه السلام و در جهات ، ضربت علی علیه السلام بر عمر بن عبد و اینکه علی علیه السلام در روزی که تمام کفر با تمام دین با هم درگیر شده بودند، علی علیه السلام بر سینه‌ی عمر بن ابر نشست بعد او به صورت علی علیه السلام آب دهن انداخت، چه می‌گوید؟ می‌گوید «او خدو افکند بر روی علی»، خوب علی علیه السلام چه کسی است؟ می‌گوید«افتخار هر نبی و هر ولی»، شما بیشتر از این می‌توانید حرف بزنید، صد و بیست و چهار هزار پیغمبر را در نظر بگیرید، می‌گوید این علی افتخار این‌هاست، آدم ابوالبشر به علی افتخار می‌کند که این هم باز در جای دیگر عرض کردم شما بهتر ازمن می‌دانید که باز این‌ها هم جداگانه اهل بیت علیه السلام در کتاب ادریس در دوران ادریس و بعد در دوران حضرت آدم علیه السلام و دورانی که روح در آن دمیده شد و این پنج تن آل عباء را در آن جا دید و از خدا پرسید و خدا گفت که آن‌ها از اولاد توهستند و تو را به خاطر آن‌ها خلق کردم که همان مفاد دعای شریف کساء است، بیشتر از این قبیل؛ هر جا انسان شایسته،مطلع،آگاه، باتقوایی بوده است دنبال هر مذهبی حتی غیر مسلمان؛ آقای جورج جرداق یک مسیحی است، یک نویسنده تواناست، معاصر ما هم بوده و به رحمت خدا رفته است، اما بهترین نوشته خودش را به عنوان کتاب سال که واقعاً امتیاز دارد این عالم و دانشمند و نویسنده مسیحی که اگر کتابش به نام حضرت عیسی علیه السلام می‌کرد خود ما هم به او تبریک می‌گفتیم، اما آن این کار را نکرد، چکار کرد؟ به نام علی علیه السلام صوت العدالة الانسانیة علی بن ابی طالب، بهترین کتابش را به نام حضرت علی علیه السلام نوشت، ایشان به بنیانگذار جمهوری اسلامی ارادت ویژه داشت چرا که از این طریق آن به محضر مبارک رهبر فرزانه انقلاب ارادت تمام داشت و چند بار به محضر ایشان آمد؛ ببینید اینجا همان جایی است که این دو مطلبی که مناسبت امشب است یعنی هم تیمم و تبرک به نام دو امام معصوم و هم روی مسئله تبیین و این که ما در شرایط آخرالزمان هستیم، می‌بینید فتنه‌های آخرالزمانی چگونه است، اما آن رشته عروة الوثقی محکم، اینجا مجمع البحرین است، این دو را به هم گره می‌زنم، خیلی هم روشن است، جهتش این است که انسان هر راهی را که می‌رود، با راهرو[راه شناس ]باید برود، کجا می‌روید؟ شما اگر به فلان ترمینال بروید یا فلان فرودگاه بروید، هم مستقیم می‌روید روی صندلی ماشین یا هواپیما می‌نشینید یا اول سوال می‌کنید کجا می‌رود، آخرکجا می‌رود، شما کجا می‌روید، تمام سرنوشت انسان در مسئله امامت و رهبری است که خداوند حجت قرارداده است، تمام مسائل در اینجا خلاصه می‌شود،«وَلَقَد كَتَبنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِن بَعدِ ٱلذِّكرِ أَنَّ ٱلأَرضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّـالِحُونَ»[۱۴]،در این آیه چقدر دقت کردیم؟ جالب اینجاست دلیل این آیه در خود این آیه است، ما ازاین نمونه داریم دیگر، مثلاً سوره مبارکه حمد می‌خوانید«ٱلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلعَلَمِينَ »[۱۵] کل الحمد یا به نحوه استقرا جنس الحمد مخصوص ذات خداست، به چه دلیل؟  دلیل در خود جمله است دیگر، ٱلحَمدُ کله لله چرا؟ چون رَبِّ ٱلعَلَمِينَ است، ببینید «اتیان الکلام بالبینه و البرهان » خود کلام درخودش دلیل گنجانده شده است، ٱلحَمدُ لِلَّهِ به چه دلیل؟ به دلیل رَبِّ ٱلعَلَمِينَ است، اینجا هم همان‌طوراست،« وَلَقَد كَتَبنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِن بَعدِ ٱلذِّكرِ أَنَّ ٱلأَرضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّـالِحُونَ »[۱۶]، خوب زمین را، سرزمین را به وراثت می‌گیرند از جهت احیاء، از جهت تمدن ، از جهت نجات بشر، از جهت« يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً»[۱۷]، درست است؟ خوب این‌ها به چه دلیل این را احراز می‌کنند؟ به چه دلیل؟ به همان دلیلی که شما هر روز در زندگی‌تان، در زندگی مادی می‌فهمید اما من در زندگی معنوی نمی‌فهمم؛ یعنی چه؟ یعنی همه خوب می‌فهمند که اگر مثلاً بخواهند به یک چیزی برسند؛ مثلاً چه؟ سلامت، حالا در نوع بهداشتش یا در نوع درمانش باید چیکار کنند؟ نیازی به گفتن نیست، بالاخره کسانی هستند که این راه را می‌دانند، باید آن راه را به رهبری آن‌ها بروند، از جهت بهداشت و درمان که به چه برسند؟ به سلامت، به سلامت یک چیز مطلوبی است، یعنی چه؟ یعنی صالح شدن، صالح شدن یعنی چه؟ یعنی همه مقدمات ذی ربط برای تحقق آن هدف فراهم کنند، درست است یا نه؟ شما سلامت می‌خواهید؟ خوب شرط اولش این است که صلاحیت پیدا کنید، برای حفظ بهداشت یا درمانتان، صلاحیت این است که طبق نسخه عمل کنید، اگر می‌خواهید ساختمان بسازید چطور؟ یک منزل می‌خواهید بسازید، خوب وقتی صاحب خانه می‌شوید که همه مقدماتش، بنابراین صلاحیت شرط است؛ این بیّنه است، این دلیل است،«وَلَقَد كَتَبنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِن بَعدِ ٱلذِّكرِ أَنَّ ٱلأَرضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّـالِحُونَ »[۱۸]، آن‌هایی دست پیدا می‌کنند که صالح بشوند، این طور نیست که شانس باشد، اقبال باشد، طالع باشد، کودتا باشد، رأی‌گیری این نیست؛ صلاحیت شرط است و خدا در عین حال که بشارت‌های مختلف داده درجاهای مختلف در قرآن این‌ها ، اما وعده را صلاحیت کرده، جاهای دیگر وَعده نیست اینجا وعده است، بعد در آیه کریمه دیگر هم «وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُم وَعَمِلُواْ ٱلصَّـلِحاتِ»[۱۹]،خدا وعده کرده به آن‌هایی که مطابق با حکومت داری و تمدنی که خداپسند باشد، بر اساس دین پیغمبر باشد، به پیروی از ائمه معصومین علیهم السلام، یا پیشوایان عادل باشد، این شرط صلاحیت است،«وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُم وَعَمِلُواْ ٱلصَّـلِحاتِ »[۲۰] یعنی چه؟ یعنی این پیروزی نهایی این به وسیله معجزه انجام نمی‌شود،اگرمی‌خواست به وسیله معجزه انجام بشود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم انجام می‌داد، قبلاً حضرت موسی علیه السلام انجام می‌داد، اصلاً معجزه یک وسیله‌ای است برای هدایت عالم و عادی و عامی، معجزه وسیله‌ای است برای عالم و عامی در جهت تشخیص حق از باطل، نه برای مسلمان شدن افراد، مثل اسلحه‌هایی که مثلاً نیروی مسلح فرض کنید که دولتی سلاح دارد، این سلاح را می‌تواند در کارهای شخصی‌اش به کار ببرد؟ ابدا، این فقط مورد استعمال ویژه دارد، معجزه این چنین چیزی است؛ معجزه برای این نیست که به وسیله معجزه پیغمبر جلو برود، معجزه برای این است که بین حق و باطل جداسازی شود، برای عالم و عامی، بنابراین این کار را چه کسی باید بکند؟ این کار را باید خود انسان‌ها انجام بدهند، این پیروزی نهایی و این وراثت جهان به دست انسان‌ها این با ادعا و صرفاً تسبیح و دعا این حرف‌ها نمی‌شود، باید همه وسایلی که برای انجام یک حکومت فراگیر عدل، ابزارش لازم را باید فراهم کنند؛ مسئله این است، که البته شرط مقدمات آن بیداری از غفلت است و الحمدلله از این انقلاب و از این شرایطی که در این چهل و پنج سال پیش آمده که در بعضی از اخبار از قبل هم به آن اشاره شده است، امروز بیداری جهانی حاصل شده و حاصل می‌شود، اما در عین حال همه جهان هم آماده بشود تا ما آن کار صلاحیت دار که بیّنه و برهان مطلب پیش نیاوریم ، موفق نخواهیم شد.

ثبتکم الله بالقول ثابت فی الحیات الدنیا و فی الآخره . صلوات.

[۱] – سوره انبیاء ، آیه ۱۰۵

[۲] – پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۵۴

[۳] – سوره احزاب ، آیه ۳۳

[۴] – پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله ،  شناسه حدیث :  ۳۱۳۰۸۲   |   نشانی :  جامع الأخبار  ,  جلد۱  ,  صفحه۱۶۵

[۵] – همان

[۶] – همان .

[۷] – الصواعق المحرقة : ۱۴۸ ، نور الأبصار : ۱۲۷ وفيه «الفخر» بدل «القدر»

[۸] – فرازی از حديث كساء

[۹] – [ الصواعق المحرقة : ۱۴۸ ، نور الأبصار : ۱۲۷ وفيه «الفخر» بدل «القدر» . ] .

[۱۰] – همان .

[۱۱] – همان .

[۱۲] – همان .

[۱۳] – همان .

[۱۴] – سوره انبیاء ، آیه ۱۰۵

[۱۵] – سوره حمد ، آیه ۲

[۱۶] – سوره انبیاء،آیه‌ی ۱۰۵ .

[۱۷] – پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، مدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار  ,  جلد۱  ,  صفحه۴۳۳

[۱۸] – همان .

[۱۹] – سوره نور ، آیه ۵۵

[۲۰] – همان .

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *