خانه / متن بیانات / متن بیانات / متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در بیست و سومین جلسه شرح و تبیین چگونگی تحقق تربیت جوان مؤمن انقلابی پای کار

متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در بیست و سومین جلسه شرح و تبیین چگونگی تحقق تربیت جوان مؤمن انقلابی پای کار

بسم الله الرحمن الرحیم

 با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه سنگرنشینان علم و ایمان؛و با تبریک و تهنیت هفته مبارکه دفاع مقدس،و با آرزوی پیروزی مظلومین عالم،مخصوصاً فلسطین مظلوم،غزه مظلوم، لبنان مظلوم، اسلام مظلوم، انسان مظلوم بر گرگ‌های بین‌المللی.

کاملاً توجه دارید که جهان به دو قطب در میدان درگیری تمام دین با تمام کفر شده و این‌ها وعده‌هایی است که داده‌اند. « وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ»[۱]، در عین حالی که جهان در یک شرایط سختی به سر می‌برد،اما برخلاف گذشته، گذر زمان به نفع دین است و دیر یا زود آن‌هایی که راه دیگری می‌روند، پشیمان خواهند شد.

آن جمله و فرمایش آیت‌الله حائری شیرازی در دهه هفتاد،هرچند تکراری است،بسیار ارزشمند است. خبرنگار اتریشی خواست در یک مصاحبه از ایشان یک ضعف و جمله‌ای بگیرد. از ایشان پرسید که بعضی از این انقلابیون شما که برمی‌گردند،حالا نقل به معنی،ایشان فرمود که نگران این نباشید،من یک سوال می‌کنم،شما درست پاسخ بدهید،گفت بفرمایید،فرمود قبول دارید که انسان‌ها دو نوع اند،یک نوع آدم‌های بدون قانون،وحشی،دزد،خائن،بی‌ایمان،آدم‌کش، ویرانگر،بعضی این‌طوری هستند،گفت بله،بعضی هم هستند انسان‌های مومن، متعهد، خدمتگزار، انسان‌دوست، خداپرست. این‌طوری هستند گفت بله، فرمود شما نگران امروز نباش،تا حالا ده نفر… مسئله این نیست. مسئله ایران نیست. چیزی نخواهد گذشت که جهان به دو جبهه تقسیم خواهد شد یکی همان دزدهای غارتگر،بی‌قانون،وحشی،البته و صد البته به سرکردگی غرب،یکی هم انسان‌های حق‌طلب،عدالت‌خواه،قانونمند،باایمان،به رهبری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، این کار خواهد شد. این مسئله‌ای نیست که مربوط به یک کشور باشد.

حالا از دهه هفتاد تا حالا ببینید فرمایش آن بزرگوار امروز شما به چشم می‌بینید،البته پیچیده است. همان‌طور که فرمودند خرمشهرها هست،همش نظامی نیست. در عین حالی که قدرت نظامی در زمان خودش،در جایگاه خودش تعیین‌کننده است و هر ملتی و هر کشوری و هر مردمی که قدرت نظامی لازم داشته باشند قدرت دفاع هم دارند،اما مسئله منحصر به این نیست. جنگ‌های پیچیده، جنگ‌های روانی، جنگ‌های اعتقادی،جنگ‌های فرهنگی،جنگ‌های اقتصادی… تازه در این‌ها که خلاصه نمی‌شود،جنگ ترکیبی، یعنی همه مسائل را می‌سنجد که کجا یک رخنه‌ای هست،از آن رخنه ورود پیدا کند. این چقدر باید حواس‌ها جمع باشد. ظاهرش به یک امور جبهه نمی‌خورد، یک مسئله خیلی معمولی در جامعه است که از همان جا وارد می‌شوند. همان که خودشان می‌گویند که همه گزینه‌ها روی میز ماست، درست هم می‌گویند.

جنگ‌های شناختی، شناخت جنگ شناختی هم خیلی مهم است،به چه جهت؟ به جهتی که در اینجا محاسبات را تغییر می‌دهد. اصلاً طرف متوجه نیست. کمااینکه الان بخشی در جامعه ما بر اساس همین محاسبات غلط عملاً بالاخره به دشمن کمک می‌کنند،در هر قالبی، دیگر فرق نمی‌کند،چرا؟عرض می‌کنم.

حالا این تمثیل که شما هم می‌دانید، بنده هم می‌دانم. این تمثیل را عنایت بفرمایید. می‌گویند یک اتومبیل، یک اتوبوس،حالا داخل شهری یا خارج شهری، مسافر دارد. یک آقایی با پنج یا شش تا کودک،بچه‌های هفت یا هشت ساله، این‌ها نوجوان، به عنوان مسافر وارد می‌شوند. بچه‌ها  متفرق در بین مردم می‌نشینند. هر جا صندلی‌ها خالی است یک مقدار که می‌روند، بچه‌ها هر کدام یک ادایی درمی‌آورند، یک شیطنتی می‌کنند،داد و فریادی می‌کنند، سر و صدا می‌کنند، اعصاب مسافرین را خُرد می‌کنند. حالا مسافران تا مدتی تحمل می‌کنند، بعد دیگر آن‌ها هم عکس‌العمل نشان می‌دهند و با این بچه‌ها نهیب می‌زنند،بسیار خوب،بعد به ایستگاه که می‌رسد آن آقایی که همراه این نوجوان‌ها است به مسافرین می‌گوید ببخشید اگر این بچه‌ها شما را اذیت کردند، اینها بچه‌هایی هستند که پدرشان،مادرشان دیشب بر اساس یک حادثه‌ای از دنیا رفتند،از بین رفتند، و این بچه‌ها فعلاً سرگردان و یتیم‌اند، ما اینها را آورده‌ایم، ببینید، حالا یا راست یا دروغ، عکس‌العملش چه می‌شود؟ عکس‌العملش می‌شود که آن دیگری بچه را نوازش می‌کند،آن دیگری شکلات دارد به آن بچه می‌دهد،آن دیگری با یک برخورد بهتر صد و هشتاد درجه تغییر کرد،اینجا عامل مؤثر چه بود؟ محاسبات را عوض کرد. او قبلاً حساب می‌کرد که با یک بچه شیطان روبرو شده، اعصابش را خرد می‌کند، بهش نهیب می‌زند. الان از نظر عاطفی مواجه است با یک بچه یتیمی که پدرش و مادرش را دیشب از دست داده‌ و می‌خواهد دلش را شاد کند. چقدر تغییر کرد. مسئله این است.

دشمن با همه کارشناسی روی انواع و اقسام مسائل و محاسباتی که در هر جامعه‌ای دارد کار می‌کند. از خلأهایی که وجود دارد،از کم‌اطلاعی افراد، و بعد مسئله بسیار کوچک را تزریق می‌کند. محاسبات عوض می‌شود.اینطوری است دیگر،بعد می‌بینیم که دقیقاً کارش کار دشمن است. کسی هست، کارش کار دشمن است. این‌هایی که در کشور قانون می‌شکنند،این‌هایی که وحشی‌گری انجام می‌دهند،این‌هایی که حقوق دیگران را رعایت نمی‌کنند، حالا در ده‌ها مسئله، مسئله حجاب، در کدام کشور شما دارید که یک عده بگویند ما قانون کشور را قبول نداریم؟چنین چیزی هست؟ می‌شود باشد. خب قانون اگر اشکالی داشته باشد، باید سیرش را طی کند، قانون‌گذار را وادار کند، نه اینکه در خیابان قانون را بشکنند و بگویند ما قانون را قبول نداریم. طبعاً تزریقاتش شده که محاسباتش عوض شده است، یعنی بدترین نوع کار که هم مسئله قانونی  و هم مسئله حقوقی و هم یک مسئله استعماری است.

خوب،آن وقت قانون‌شکنی که در واقع یک وحشی‌گری است، به آن رنگ چه می‌دهد؟ رنگ آزادی. محاسباتش را عوض کرد. کلاه سرش گذاشت. متوجه نشد این از نوع آزادی است یا ضد آزادی؟آزادی یعنی چه؟ آزادی یعنی هر در جهان تکوین حساب کنیم هر شیئی در حرکتی که دارد از مبدأ تا مقصد، مانعی نداشته باشد. زندگی انسان هم همین‌طور است، انسان برای انسان شدن باید راهش باز باشد،آزادی یعنی این .یعنی انسان در رشدی که می‌خواهد بکند،به مانع برخورد نکند. مهم‌ترین حقوق انسان این است. بعد او آمده چکار کرده، آزادی را بر چه تطبیق می‌کند؟ بر ایجاد هر مانعی، می‌گوید مثلاً شراب خوردن برای انسان که امتیازش به عقلش است،آزادی است یا مانع، مواد مخدرآزادی است یا مانع، خوب این هم مثل اینهاست یعنی چه؟ یعنی صدها میلیون‌ها نوجوانی که می‌خواهند در آینده مطهری بشوند، در یک جامعه فاسد، زن‌های متأسفانه حریم‌شکن،صحنه‌ای را ایجاد می‌کنند که جلوی آزادی او را برای کمال می‌گیرند،او را فاسد می‌کنند، همان‌طور که شراب فاسد می‌کند،همان‌طور که مواد مخدر فاسد می‌کند، فاسد نمی‌کند؟! محاسبات را عوض کرده است.

حالا شما در جنگ شناختی در جامعه چه طرحی دارید، و بیش از همه بوسیله صالحین، محاسبات بر اساس عقل، بر اساس علم، بر اساس قانون، بر اساس وحی، بر اساس کرامت انسانی تنظیمش کنید که فرزند شما، فرزند من، دچار اشتباه محاسباتی نشود،خودش به دست خودش دشمن را کمک نکند؟ امروز خیلی ننگ بزرگی است. خیلی ننگ بزرگی است برای نظام مقدس جمهوری اسلامی که امروز در جهان تأثیر گذاشته و فریاد انسان‌ها در کشورهای غربی به عدالت‌خواهی در مقابل حکومت‌های طاغوتیشان بلند شده، آن وقت در درون، یک عده که خیلی مایه تأسف است در یک شرایطی باشند که نتانیاهوی کثیف حیوان پست او بگوید که ما در ایران ذخایری داریم، این یعنی چه؟ اگر بخواهیم قیمت‌گذاری کنند، بگویند که پست‌تر و بدتر از نتانیاهو چه کسی است؟ مرید نتانیاهو. پست‌تر و وحشی‌تر از ترامپ چه کسی است؟ آن کسی که دنبال سیاست ترامپ است، داخل ایران است، فرقی نمی‌کند،این پست‌تر نیست؛ بناعلیه چه طرحی دارید که بتواند جنگ شناختی ر به فرزندانمان یاد بدهیم،یک عده خاصی هستند از آن‌هایی که دنبال حرف‌های بیگانه می‌روند و برای‌شان  پیاده‌نظام می‌شوند. این جنگ دوازده‌روزه‌ای که علیه جمهوری اسلامی شد، طرح کاملش چه بود؟ طرح کاملش این بود که صهیونیست‌ها سران رده‌های بالا را بزنند که این یک بخشش بود، بعد حمله کنند و این یک بخش دیگرش بود،بعد مزدوران خودشان وارد عمل بشوند، آن مزدورش چه کسی است؟ مزدورش ایرانی است، مزدوران آن‌ها بیایند در خیابان‌ها و فتنه راه بیندازند و دشمن هم وارد بشود و آنچه که سر غزه درآورده، سر مردم ایران دربیاورد. این کار توسط یک ایرانی می‌شود. منتها البته هوشیاری مردم، بیداری مردم کاملاً کار را خنثی کرد. آن هم وقتی دید که مواجهه با قدرت نظامی مقدس جمهوری اسلامی شده، درخواست آتش‌بس کرد. اما اصل برنامه براندازی بود و آن شاه‌کلیدش مزدوران ایرانی بودند که اگر این‌ها در طرحشان می‌توانستند دست‌اندرکار بشوند، نظام جمهوری اسلامی بوسیله این‌ها برانداخته می‌شد.

او بدحجاب دنبال کجاست؟ دنبال نتانیاهو است. آن شعاری که در سال چهارصد و یک درآورده بودند به عنوان “زن، زندگی، آزادی” مال کیست؟ مال صهیونیست. خود نتانیاهو به فارسی اینها را گفت. حالا زن مسلمان ایرانی با کرامت، چقدر باید محاسباتش عوض بشود که در یک چنین شرایط و رسوایی غرب، این پیاده‌نظام اندیشه استعمارگر ترامپ و نتانیاهو بشود، این  کار را چه کسی می‌کند؟ اما یک روزی می‌آید، شاید هم طول نکشد، اینها پشیمان می‌شوند. اینها را نصیحت کنید. اینها پشیمان می‌شوند. آن روزی که آن دروغ را علیه حجاب ساختند،دروغ مهسا امینی را ساختند. در نوشته‌های همین اخیر، حالا از گذشته هم بوده، بالاخره در آرشیو روزنامه کیهان باید نگاه کرد، روزنامه کیهان مثل رساله عملیه است، نه از جهت استنباط احکام، از جهت مصادیق. ایشان درست این مسئله را باز کرده است، دروغ را ساختند، چیزی هم به خورد او دادند،از او فیلم‌گیری هم کردند،بعد هم فتنه کردند. صد نفر از بهترین‌های فرزندان این ملت شهید شدند. چقدرها آسیب زدند، چقدرها به مسائل اقتصادی کشور آسیب وارد کردند در راستای پیروی از نتانیاهو. و دنباله آن هم در مسئله حجاب و عفاف دارند دنباله مهسا امینی، تهمت دروغ شاخدار را،] خطاب به دشمنان و منافقین[ والا شما برای یک کسی که خود شما دروغ ساختید و کشتید و بعد عزاداری کردید بعد صد نفر از بهترین‌های ملت را در آن جریان شهید کردند شما یک آهی کشیدید.

این منحصر به حالا نیست. بعد از انقلاب مستقیماً هفده هزار از بهترین‌ها که مطهری‌ها باشند را ترور کردند. این کار را کردند دیگر، در آن خلاصه نشد. تا بیست و سه هزار تعداد ترور بالا رفت. منحصر به آن نشد. منافقین که ایرانی بودند در زندان‌های عراق و صدام حزب بعث، ایرانی‌ها را زیر شکنجه و گاهی چه‌بسا به قتل رساندند. در آن خلاصه شد. در سه نوبت علیه ملت تهاجم نظامی کردند. هنوز بالاخره یک عده‌ای هستند، حالا به اسم سیاست یا به اسم اینکه آزادی یا به اسم‌های دیگر چکار می‌کنند،خط آقای نتانیاهو را تعقیب می‌کنند، خط آقای ترامپ را تعقیب می‌کنند. اینها خیلی پشیمانی دارد. خیلی ننگ است. انسان بمیرد بهتر از این ننگ است که زنده باشد، این چه ننگ بزرگی است.

شما آثار شکست آن‌ها را در سطح بین‌المللی در دو موقعیت ملاحظه بفرمایید. یکی بیداری جهانی است. مردم غرب، جوان‌های انگلیس،جوان‌های آمریکا،جوان‌های فرانسه و آلمان،امروز علیه بی‌عدالتی دولت‌های فاسدشان هر روز تظاهرات دارند و فریاد عدالت سر می‌دهند. این بیداری جهانی را ملاحظه می‌کنید. دنیا به شرایطی می‌رود که ترامپ نمی‌تواند،خودش را به دیوانگی هم اگر زده (که دیوانه است) نمی‌تواند دوام بیاورد. نتانیاهو نمی‌تواند دوام بیاورد. آن انگلیس و آلمان و این‌ها نمی‌توانند دوام بیاورند، بدانید.

و دیگر در مجمع عمومی سازمان ملل، با اینکه سازمان ملل یک اسمی است  فقط، سازمان ملل نیست، کلک‌هایی است که سازمان ملل و شورای امنیت می‌زنند،حقوق بشر و دادگاه‌های بین‌المللی،اینها همه بازی است. اما چقدر باید این‌ها شکست خورده باشند که در همین بازی کم بیاورند و کم آوردند، و الحق دیروز فرمایشات رئیس‌جمهور محترم بسیار جالب بود، بیدارکننده بود که خوب و صدالبته شب گذشته‌اش فرمایشات رهبر معظم انقلاب دامت برکاته بالاخره تکلیف همه چیز را روشن کرد. و چقدر ما خوشبختیم که دقیقاً در همان راستا که آقا فرمود، رئیس محترم جمهوری با آن زیبایی سخنانش را انجام داد. و ما امیدواریم که مسئولین در هر جای کشور هستند، با افتخار سرشان را بالا بیاورند، حرفشان را بگویند. دنیا که حرفی ندارد جز جنایت و قتل و ویرانگری، چه حرفی دارد؟ اما شما حرف دارید. دنیا هم باور دارد که شما حرف دارید و درست است.

یک یا دو سال قبل بود که من هم مکتوبش را دارم. آن استاد دانشگاه فلسطین اشغالی که خودش صهیونیست است، یک سخنرانی کرد و همه این‌ها را غافلگیر کرد. خودش هم یهودی است، استاد دانشگاه برجسته است. و آن این است که گفت که ما یهودی‌ها حرفی برای گفتن نداریم،ما یک قومی فقط به منافع خودمان می‌اندیشیم،آنکه برای جهان حرف دارد اسلام است، خیلی عجیب است! صهیونیست گفت آنکه برای جهان حرف دارد اسلام است، و جالب اینجاست که حدیث را به عربی خواند«اَلْإِسْلاَمُ يَعْلُو وَ لاَ يُعْلَى عَلَيْهِ»[۲]،ببینید دشمن به این اعتراف دارد،نجات هشت میلیارد مردم جهان با عدالت اسلامی،با فرهنگ اسلامی،با تمدن اسلامی، گره خورده است،همان که نمونه‌اش شما در اربعین حسینی مشاهده می‌کنید. مسلمان و غیرمسلمان از همه جای دنیا جمع می‌شوند بر اساس تمدن اسلامی که اساسش بر انسان‌دوستی است،افتخار می‌کند،فلان شخص ممکن است در شهر خودش، در کشور خودش،رئیس، مدیر، شخصیت ویژه‌ای است، اسم و آوازه‌ای دارد، خودش را می‌رساند و کنار خیابان می‌نشیند و کفش یک زائر را واکس می‌زند، این تمدن است. اما این جنایت‌هایی که اینها می‌کنند که درتاریخ هم سابقه ندارد. دیروز مشاهده فرمودید دختر هجده‌ساله که از گرسنگی مرده بود، کار بشر به کجا کشیده است،حدود چهارصد و پنجاه نفر از گرسنگی،می‌دانند چقدرها وقتی برای گرفتن کمک می‌آیند به رگبار بسته می‌شوند. گفته می‌شود که این‌ها می‌آیند برای اینکه مردم گرسنه اذیت بشوند، این صهیونیست‌ها می‌آیند از غذاهای پُر بو و معطر،حالا بالای آتش بگذارند که در محل تجمع‌ آنها بوی غذا بیاید و تحریک بشوند و هیچ غذایی نگذارند. دیگر به کجا کشیده این پستی و پلشتی انسان، که بعد یک عده هنوز در کشور ما، حالا چه در کمک نظامی به نتانیاهو می‌خواهد بکند، چه در بدحجابی و بی‌حجابی کمک به نتانیاهو می‌خواهد بکند، چه در دزدی‌های اقتصادی، این کم‌فروشی‌ها برای چه هست، گران‌فروشی‌ها برای چه هست، تقلب‌ها برای چه هست، بله، ممکن است یک درصدی بر اساس منافع شخصی باشد،اما تنها در این خلاصه می‌شود؟ این‌ها برای ایجاد نارضایتی بین مردم است، یعنی کمک به نتانیاهو است.

مسئولین محترم بالاخره بیایند و ببینند سر مردم چه درمی‌آورند، چرا این‌طور؟ و بالاخره همان‌طور که آقا اشاره فرمودند، بالاخره این سر قله رسیدن،یعنی راه بعد از قله هموار است. ما امسال، امروز در اوج مشکلات هستیم. در عین حال که در اوج موفقیتیم به آینده، دیر یا زود شرایط دنیا عوض می‌شود. این‌طور نمی‌ماند. انسان‌ها بیدار شده‌اند و بیدار می‌شوند. اسلام جایگاه اصلیش را پیدا می‌کند و برای نجات وارد صحنه جهانی می‌شود؛که خب یکی از بهترین کارها و توفیقاتی که شما به دست آورید الحمدالله، تفکر بسیجی و اجرا و انجام حلقه‌های صالحین است. اما اینها باید دقیق‌تر بشود، علمی‌تر بشود،این‌ها توسعه پیدا کند،تعمیق پیدا کند. یعنی به گونه‌ای که شما نوجوانی نداشته باشید که توجیه نشده باشد در برنامه‌های شناختی، در برنامه‌های روایتگری، آنقدر از حقایقی که ما داریم و حرف داریم، در قالب‌های مختلف برای نوجوان‌های ما بازگو کنید که دشمن را بشناسد، خود را هم بشناسد، جامعه خودش را هم بشناسد، رهبر خودش را هم بشناسد و ضد ضربه شود،هیچ‌کس نتواند فکر او را از پا دربیاورد.

امروز خطرناک‌ترین‌ها جنگ شناختی است که محاسبات را عوض می‌کند. یک مرتبه فکرش تغییر می‌کند. خب دشمن کار می‌کند. طرح شما چیست؟ طرح می‌خواهد. یک چیز احساسی ممکن است به صورت مقطع، کوتاهی تأثیر هم داشته باشد، اما ارزش ندارد. طرح می‌خواهد یک طرحی که واقعاً کارا باشد، مثل یک تولیدات کارخانه‌ای که می‌سازند و پنجاه سال عمر مفید می‌کند. یک چنین طرحی می‌خواهد و از این قبیل، که حالا امیدواریم که مسئول مربوطه‌ای که مخصوصاً در جهت تبیین مسئولیت اصلی دارند، در این مقطع آسوده ننشینند، بیایند و یک طرح تکمیلی ارائه بدهند.

شما آرزویتان خدمت به انسان است،هیچ خدمتی برای بشر امروز بهتر از روشنگری و کمک‌های فرهنگی نیست که الحمدالله شما موفقید.

 بنده هم دعاگویتان هستم. «ثَبَّتَکُمُ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا». صلوات بفرستید.

[۱] – سوره احزاب،آیه ۲۲٫

[۲]شناسه حدیث :  ۱۰۳۷۰۰   |   نشانی :  من لا يحضره الفقيه، جلد۴، صفحه۳۳۴.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *