بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدسِ رهبر فقید انقلاب، و سلام و درود به رهبرِمعظم جمهوری اسلامی ایران،رهبرِ مسلمین جهان، و سلام مجدد وعرضِ خیرمقدم و تشکر از محضر شما عزیزان و همهی سنگرنشینان علم و ایمان؛ با آرزوی پیروزی مظلومینِعالم،مخصوصاً فلسطینِمظلوم،غزهی مظلوم،لبنانِ مظلوم،اسلامِ مظلوم بر گرگهای بین المللی.
خوب،استفاده کردیم؛مسئلهی مسجد مثل همهی امور دیگر سه مرحله دارد،مرحله اول مقدّمات است،هر مسئلهای را نگاه کنیم یک مقدماتی لازم دارد،بخشی از وقتِ را مذاکرهی در همین مقدمات گرفت که خوب کار لازمی هم هست، اما جایش اینجا نیست،به جهت اینکه مسئلهای است که باید آنچه در شیوهنامه مسجد آمده است،خوب مسئولینی مشخص شدند، یا در آن ابهامی نیست که بههمان عمل کنید،اگر ابهام هست تصمیمگیری جزیرهای نمیشود گرفت،که مثلاً در این استان، دراین جلسه، چنین تصمیمی بگیریم، استان همجوار طور دیگر تصمیم بگیرند،جاهایی که واقعاً ابهام ریشهای است باید کاملاً تقریر بشود و از آنها کسب تکلیف بشود در سطح کشور این موارد را چهکار میکنند،آنچه در شیوهنامه قرارگاه امور مساجد است چه کار میکنند، که وقتی راه حل پیدا شد برای همه کشور راه حل پیدا بشود، واِلا اگر هم در اینجا ما حلش کنیم فردا باز با مشکل جدیدی برخورد میکنیم؛ به هرحال مسجد و کُل مقدماتِمسجد از اصل ساختش بگیرید تا انواع منابعش، انواع خدماتش که بعد به مرحلهی بهرهبرداری بخواهد برسد، آنوقت نقش ذیالمقدمه میآید که برای گرفتن نتیجه که مرحلهی سوم است مؤثّر باشد.
خوب پیداست که صرف مسجد،ساختمان، تأمین،خدمات،منابع، اینها مقدمه است،این قابل بهرهبرداری هم در راه کفر دارد و هم در راه دین،«مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ»[۱]میتواند باشد،مسجدی که«لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَىٰ»[۲]؛فردا میبینید که در آن مسجد مروانحکم نماز میخواند،ولیدبنیزیدبنعبدالملکمروان شراب خورده و رفته بود، مسجد همه جایش تأمین بود،عوض دو رکعت مثلاً سه رکعت خواند، به او گفتند بابا نماز صبح دو رکعت است، گفت حالم خیلی مقتضی است بگذارید سه رکعت بخوانم،تازه این خوبش بود،آن شب دیگرش که تا صبح با یک زنی بود به او لباس پوشید،گفت شما برو آنجا نماز بخوان و او هم رفت، همه هم به او اقتدا کردند.
«لا صَلاةَ لِمَنْ لَمْ يَقْرَأْ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ»،خوب این رمزی دارد،چرا؟ بهشرط جام، چرا میگویم، همهی قرآن خلاصه شده در سوره الحمد،این مقدمات اگر مشکل دارد بهمنابع اصلیاش، به قرارگاهش، به نویسندگانش بگویند اینجا] مشکل دارد[،ما به چه کسی مراجعه کنیم، چگونه تأمینش کنیم، چکار کنیم، ده تا پیشنهاد دیگر هم بدهید، نقد هم بکنید تا اصلاح بشود، اما خوب میخواهیم به چه برسیم،میخواهیم به یک ذیالمقدمهای برسیم که بشود از آن نتیجه گرفت، و آن این است که «الصَّلاةُ عَمودُ الدِّينِ»[۳]، این خودِ دین نیست،عمودِ دین است، نقشه و راه است، بنابراین همه آنچه که لازم است در ساخت یک انسان بهعنوان یک انسانی که سیرالیالله میکند در سوره حمد است، بنابراین باید مفاهیم این سوره مبارکه که ائمهی محترم جماعات واقفند،حالا چه در قول و کارگاه و تعلیم و تربیت،چه درعمل،آن حقیقتِ توحید را کارساز است، تمام دین به آن آویخته است، این عمود دین است دیگر، تمام دین به آن آویخته است،اگر به آن رسیدیم در هر نهادی هم هستیم اسلامی عمل میکنیم،میخواهد از نوع اقتصادیاش باشد،سیاسیاش باشد،نظامیاش باشد،اجتماعیاش باشد، فرق نمیکند،«إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»[۴]، تمام این مقدمات برای اینکه به آن برسیم،واِلا خودِ ساختمان کارساز نیست،بالاخره ملات،آجر و آهن است، مهم آنجاست که بتوانیم از آن به نتیجه برسیم.
خوب،غَرَض هم همین است که امام جماعت،امام جماعت است،امام نمازجماعت تنها نیست،امام جماعت است،یعنی شیخانصاری میآید و در محراب میایستد،بالاخره آن اندیشهاش،اخلاصش،علمش،تفکّرش،عشقش بهخدا،عشقش به مردم، این نماز ذیالمقدمهی آن همه مقدماتی است که اشاره شد،چه نتیجه دارد،خوب نتیجهاش معلوم است،آنچه را که شخص شخیص و نفسِنفیس رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم اقامه فرمودند،خوب با آن همه گرفتاریها،در یک ده سال هشتاد جنگ و سریه را اداره کردند،اما از جهت تأثیرگذاری، از فلزِ زنگزدهی عربِ جاهلی، لقمان امّت ابوذرغفاری ساختند؛ مهمترین مسئله در فتحالفتوح ساختن انسانهای با ایمان و موّحد است و راه اینکه جامعه به تمدن اسلامی برسد،از همینجا شروع میشود و لذاست که میبینید در هجرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم قبل از همه چیز به ساخت مسجد اغنا فرمودند، اینطوری است دیگر، منتها در هزار و چهارصد سال که مسجد دست طواغیت بوده، حالا مطلق یا بهنسبه، ما فراموش کردیم که مسجد کارش چیست،حالا شما که خدا به همهی شماها خیر دهد میخواهید احیا کنید آن مسجد توحیدی را که از شرکِ جلی و شرکِ خفی ایمن باشد.
خوب،طبعاً این دیگر در مسجد خلاصه نمیشود، این تبعیت میرود در جامعه،در بازار هم که هست حواسش هست که مسجد او را ساخته است، یعنی امانت، دراداره هم که هست همینطوراست، در خانوادهاش هم همینطور، اصلاً جماعت است دیگر،امام جماعت است، امام نماز جماعت نیست، امام جماعت است، که خوب در هر مقطعی هم در تاریخ بهصورت نسبی این صحنه پیش آمده که شما بهترین صحنهاش را حالا آنهایی که عمرشان اقتضا میکند، بنده در دوران قبل از انقلاب سلطه انگلیس، سلطه بیدینی و گرسنگی مردم، بدبختی مردم و غیره را دیدهام؛هیچ چیز نبود، تازه دشمن به این قانع نبود و اینکه بر همه چیز مسلط بود،قانون کاپیتالسیون را با امضای خود مردم و نمایندگی مردم به اینکه ما مصونیّت داریم در کشور هر کار بکنیم،نظیر همانچیزکه درغزه میبینید تفکّرلیبرال دموکراسی چه میکنند، باز با همهی حرفها امضای مردم را گرفتند که ما صاحب اختیارِشما هستیم،ببینید این بود، اما یک شخصی مثل امام رحمتاللهعلیه و آنهایی که با امام همراه بودند، تمام تعدادشان چقدر بود، ببینید که چه کردند و امروز موجش، موج عدالتخواهی و توحید به سواحل کشورهای غربی رسیده و جلو میرود،بنابراین کارِشما کارِ مشکلی است اما از نوع بعثت انبیاست،باید مسجد را کشف کنیم که در مسجد چه کارهایی میشود انجام داد، و آن را بهتجربه بگذاریم وعمل کنیم و رمز نجات هشت میلیارد جمعیت جهان در مسجد است که خدای متعال تشریح فرموده است،خدا چیز دیگری تشریح نکرده، ازاینرو تشریح کرده به این معنی نیست که کفایت میکند، اگر کفایت نمیکرد خدا یک چیز دیگر تشریح میکرد،«ما أَصابَكَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»[۵]،آنچهکه از طرف خدا آمده کافیست،اما آنچهکه از سیئات آمده از من و امثال من است که مانع شدیم که آن مسجد توحیدی اقامه شود.
خوب، پیشنهاداتی هم از اینکه مسجدها و ائمه موفق را چه در این استان و چه در استانهای دیگر،اینها را بیاوریم توسعه بدهیم،تجدید مثل کنیم، تولید مثل کنیم، تا این سریعاً بهجایگاه اصلیاش برگردد،دراین ذیالمقدمه نمانیم، چون دنیا شتاب دارد، از زیر ظلم خمیده، باید نجات پیدا کند،نجاتش در این است.
خداوند به شماها خیر دهد، بنده هم که از دستم کاری ساخته نیست،دعاگوی همهی شما هستم؛ ثبتکم الله بِالقَولِ الثّابِتِ فِي الحَياةِ الدُّنيا وَفِي الآخِرَةِ؛صلوت بفرستید.
[۱] -سوره توبه،آِیه ۱۰۷ .
[۲] -سوره توبه،آیه۱۰۸ .
[۳] -المحاسن : ۱۱۷/۱۱۶/۱ .
[۴] -سوره انعام،آیه ۱۶۲ .
[۵] – سوره نساء،آیه ۷۹ .