خانه / درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی / متن کامل بیانات / متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی خراسان جنوبی ۹۹/۱۱/۳۰

متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی خراسان جنوبی ۹۹/۱۱/۳۰

به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی خراسان جنوبی ۹۹/۱۱/۳۰ جهت بهره برداری عموم منتشر گردید.

 

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، مدیران محترم مهم ترین سرمایه مردم و کشور هستند و اصولا در هر کشوری حرف اصلی را مدیریت می زند و ارزش کاری بر دوش مدیران محترم است، شاید از صد نفر یک نفر راه اشتباهی برود یا متهم شود یا کشور را ترک کند یا سر از محاکمه و دادگاه در بیاورد.

اینجا است که حالا چه انسان به عنوان انسان و چه انسان به عنوان مسئول باید حواسش را جمع بگیرد ، از عقل و وحی بهره بگیرد که به حول قوه الهی نلغزد.

 

(لَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۖ وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ)[۱]، غرور گول خوردن است، مسئله را عوضی گرفتن است، عوضی این است که به بنده می گویند حجت الاسلام خیال می کنم واقعا چیزی هستم به او می گویند مدیر، مسئول، رئیس، وزیر، وکیل خیال می کند کسی هست.

(إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ آیه)[۲] انسان (عبدا مملوکا لا یقدر علی شی)[۳] این تعریف انسان است، غیر از این همه اش فقط الفاظ است، مگر آنکه در راه عبودیت و تقوا بحث دیگریست، تا خدا راه باز است که انسان از خدا کمک بگیرد و اشتباه نرود.

پیش از من و شما دیگرانی بودند، کجا رفتند؟ چه شد؟ از آنها چه ماند؟ باید حواسمان جمع باشد.

در قرآن کریم که از فرعون و قارون و سامری بحث است، قرآن که کتاب تاریخ نیست، کتاب تذکر است.

(فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً)[۴]، فرعون زمان موسی (رامسس دوم) بعد از آنکه غرق شد خدا در قرآن می فرماید ما بدنت را بیرون انداختیم و حفظ شد، الان هم هست که گاهی هم تلوزیون نشان می دهد، او که دم از خدایی می زد، چه شد؟ چه کار شد؟ قارون آن همه پول جمع کرد بعد چه شد، سامری آن همه کلک و سیاسی بازی کرد چه کار شد؟ این ها بس نیست؟

در دوران معاصر ما و قبل از ما در دوران های نزدیک، صدام کجا رفت؟ شوروی با آن عظمت چه شد؟ دیگران که برای مال و مقام جان می کنند به کجا خواهند رفت؟ بدترین مفسدین جهان چه طرفی جز گول خوردن بستند؟

(الدُّنيــا تَغُــــرُّ وَ تَضُــرُّ وَ تَمُــرُّ، دنيا مي‌فريبد، زيان مي‌زند و مي‌گذرد)[۵]، آدم های ابله گول خوردند

رضا شاه کثیف کجا شد؟ چقدر این مردک کثیف بوده، او قبل از اینکه به پادشاهی برسد انواع رذالت ها از او سر می زد، یک آدم شرابی تریاکی آدمکش، ترورها را که انجام می داد؟ شاهزاده عشقی را که ترور کرد؟ دیگران را که ترور کرد؟ او بود و یک باند که مردم را می کشتند، بعد از آنی هم که به پادشاهی رسید به وسیله اشخاص، گاهی به وسیله پزشک، گاهی به وسیله عناصر خودش افرادی که کمالاتی داشتند یا مال زیادی داشتند را از بین می برد، اقبال السلطنه با آن ثروت را گرفتند، جسدش را تحویل دادند، چه کسی او را کشت؟ پروین اعتصامی را چه کسی به وسیله پزشک کشت؟ اینها غیر از قتل عام هایی است که در مسجد گوهرشاد با آن عظمت مسلسل را به روی مردم گرفتند و همه را قتل عام کردند، بعد هم با کامیون بردند داخل گور کردند و روی زنده و مرده خاک ریختند، این ها کار کیست؟ در این ها خلاصه نمی شود، زمینه را برای همه نوع غارت برای انگلیس کثیف آماده کرد و خودش هم الحق دزد عجیبی بود، حالا چطور است که این ها درست اطلاع رسانی نمی شود، چرا؟ بطوریکه باز ابله تر از او کسانی هستند که باز طرفدار او هستند خیلی عجیب است، خیلی عجیب است.

 

این مردک که از قتل وکشتار باکی نداشت اگر فلان ده،قریه، قصبه، مال و هر چیز دیگر فقط کافی بود بگوید چه ملک خوبی است، بلافاصله صاحب مال وظیفه داشت دست به سینه خم شود و بگوید قبله عالم تقدیم است و الا جانش در خطر بود.

یک آدمی که هیچ چیز نداشت بعد آمد ۴۰ هزار روستا و قصبه را از مردم بیچاره گرفت که نامش را گذاشتند املاک خالصه، خالص بود برای شاهنشاه، از ارث پدر هم حلال تر، همین هفته قبل بود به نظرم آقای مهندس فتاح بنیاد مستضعفان در صحبتی می گفت که این ها ۴۰ هزار روستاست که رضا شاه از مردم به زور گرفته و بعد از سقوط این تشکیلات کثیف پادشاهی و شاهنشاهی و شکست غرب و ژاندارم بیگانه بنیاد این ها را نگه داری می کند، البته بنده تا ۸۴ هزار عنوان را از قبلا مطلع بودم اما آقای مهندس فتاح گفت: ما تا ۱۰۰ هزار سند ملکی که مستند توانستند مدعی ها از نظر قانونی ملکیتش را ثابت کنند را به صاحبانش برگرداندیم و این زمان بر است و ما تا آخرینش همه را به مردم باز خواهیم گرداند اما به صورت مستند و قانونی که این زمان بر است، تا وقتی که او در دادگاه اثبات کند و مشخص شود که واقعا راست می گوید و بعد تحویل و تحول شود این زمان بر است.

البته بعضی عدد بیشتری هم می گویند ولی ۴۰ هزار عددی هست که به صورت مستند مسئولش می فرماید، ۴۰ هزار روستا از مردم گرفتند.

حالا این ها تازه یک بخش قضیه است، آنچه که در بانک ها گذاشتند، آنچه که به خارج بردند و از ۸۰ سال گذشته تا به حال این همه مخارج و نوکر پروری و رشوه دادن برای تبلیغات ضد نظام جمهوری اسلامی، تازه همه این ها یک قطره از غارتی که انگلیس در این کشور کرد توسط این مرد احمق نمی شود، حالا مسائل اقتصادی و مالی و نفت و این ها یک بحث است، مسائل فرهنگی بحث دیگری است، آلودگی های سیاسی بحث دیگریست و مسائل مختلف دیگری که انگلیس به وسیله این احمق انجام داد.

این اموال به درد او خورد؟ حرص یک بیماری است، چطور شد برای کرونا این همه تبلیغات می شود اما برای حرص که تبلیغات نمی شود، این بیماری است.

 

هر که هستی و هرچه هستی بیش از آنکه بخوری، بیش از آنکه بپوشی حالا یک سقف خیلی زیبایی که بروی زیرش بنشینی، بقیه اش مال تو هست؟ هان؟ خیلی عجیب است، بقیه اش مال تو نیست، دین و دنیا و اخلاق همه چیز را فدا می کند تا پول زیاد جمع کند

قرآن برای چه قارون و فرعون و سامری ها را مثال می زند؟ برای اینکه درس بگیری و قارون نشوی، فرعون متکبر را برای چه نام می برد؟ برای اینکه به اسم آقای حجت الاسلام و رئیس و مدیر گول نخوری و حواست جمع باشد.

(وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ)[۶]، چقدر زیبا قرآن مجید خدا برای تذکر وبصیرت داده ( هَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ)[۷] گوش بازی هست که این حرف ها را بشنود؟

آن موقع که افغان ها بعد از صفویه ریخته بودند یک کسی به نام اشرف افغان، این دیگر فرصت گیرش کرده بود مانند برخی افراد که حالا در اداره، بازار، شرکت، دولت و غیره  فرصت گیرشان می کند، می بینید، بنا کرده بود به پول جمع کردن، پول رایج آن موقع هم که همان سکه ها بود، هر جا می دانست کسی سکه ای دارد می گرفت و یک سمبه ای داغ می کردند و روی بدنش می گذاشتند و پول و سکه زیادی داخل انباری ریخته بود، یک نفر دیگر پیدا شد که حساب اشرف افغان را رسید و او را از بین برد، پول ها را دیگران تقسیم کردند و بردند و خوردند، شاعری در همان زمان گفت که؛ (دیدی که چه کرد مردک خر؟ ، او مظلمه برد و دیگری زر)، او آمد پول ها را جمع کرد، دیگری هر کسی می خواهد باشد ولو فرزند انسان می خواهد باشد، عزیزتر از هر چیز دین انسان است تا چه رسد که دیگران باشند.

 

ایام متعلق به حضرت امام هادی (ع) است یک مقدار هم تیمن و تبرک به نام مقدس ایشان بجوییم.

 

 

بارها شنیدید، گفته شده، خواندید، یکی از آن متولی های فاسد برای حکومت متوکل عباسی بود، شخصی مانند رضا شاه و صدام بود،خیلی خبیث بود، این پیشوای مسلمین جلسه های شرابش دیگر زبان زد است، آخر کار هم پسر خود متوکل او را کشت و به حیات ننگینش خاتمه داد.

از این چاپلوس هایی که معمولا جمع می شوند و بالاخره برای بعضی تصمیم سازی  و تصمیم گیری می کنند، آنجا هم بودند دیگر، دور و برش جمع شده بودند، سئایت می کردند که امام هادی (ع) برای شما برنامه ای دارد.

او دستور داد نیمه شب به خانه امام هادی (ع) ریختند و او را دستگیر کردند و آوردند، جلسه شراب بود، بلند شد و امام را کنار خود نشاند همان لیوان شراب را تعارف امام کرد، ببینید آدم به کجا می رسد، امام فرمود خون و گوشت من هرگز به شراب آلوده نشده، خود متوکل هم به عنوان تمسخر این کار را انجام می داد، خیلی متکبرانه گفت خوب برایم شعر بخوانید، امام گفت من در شعر قلیل الروایه هستم، او گفته خیر این را باید حتما انجام دهید، امام هادی (ع) با آن نفوذ معنوی که داشت یک شعر مختصر حدود ۶ بیت خواندند((زمام داران جهانخوار و مقتدر بر قله کوهسارها شب را به روز آوردند در حالی که مردان نیرومند از آنان پاسداری می کردند، ولی قله ها نتوانستند آنان را از خطر مرگ برهانند.آنان پس از مدت ها عزت از جایگاههای امن به زیر کشیده شدند و در گودال ها گورها جایشان دادند؛ چه منزل و آرامگاه ناپسندی!پس از آن که به خاک سپرده شدند، فریادگری فریاد بر آورد: کجاست آن تخت ها و تاج ها و لباس های فاخر؟ کجاست آن چهره های در ناز و نعمت پرورش یافته که به احترامشان پرده ها می آویختند، گورها به جای آنان پاسخ دادند: اکنون کرم ها بر سر خوردن آن چهره ها با هم می ستیزند!آنان مدت درازی در دنیا خوردند و آشامیدند؛ ولی امروز آنان که خورنده همه چیز بودند، خود خوراک حشرات و کرم های گور شده اند!چه خانه هایی ساختند تا آنان را از گزند روزگار حفظ کند، ولی سرانجام پس از مدتی ، این خانه ها و خانواده ها را ترک گفته به خانه گور شتافتند!چه اموال و ذخائری انبار کردند، ولی همه آنها را ترک گفته رفتند و آنها را برای دشمنان خود واگذاشتند!خانه ها و کاخ های آباد آنان به ویرانه ها تبدیل شد و ساکنان آنها به سوی گورهای تاریک شتافتند))

متوکل عباسی بعد از شنیدن این شعر جام را گرفت و به زمین زد و متوکل و بقیه آنقدر گریه کردند و بزم شراب را جمع کردند و گفت امام را با عزت به خانه شان برسانید.

این حقیقت حال است، هر چه غیر از این باشد گول خوردن است، انسان گول خودش را می خورد، عقل آن است که انسان دو چیز را رعایت کند که لازمه عقل است، تعریف عقل اصلا این است، از نظر خواص (العقل ما عبد به الرحمان وکتسب به الجنان) یعنی دو چیز، یکی واقع بینی که در واقع بینی (لیس فی الدار غیره دیار)، (لمن ملک الیوم لله الواحد القهار)[۸] جز او کسی نیست، نشانه عقل یکی واقع بینی و دیگری عاقبت اندیشی است، حالا این کار را می کنی بعد چه؟ عقل آدم را راهنمایی می کند که این کار و آن کار را کردی بعد چه می شود؟

 

رضا شاه پلید آن همه دزدی، آدم کشی، خیانت و جور به مردم کرد آخر این ابر ستمگر را بردند در جزیره موریس، خوب دیگر عاقبت را نسنجیده بود، به مغزش زده بود، از آن دوران ها که یکسری آدم های چاپلوس می گفتند، قدر قدرتا، قوی شوکتا

پیشوایان معصوم و جانشینان به حق آنها همواره ما را هشدار می دهند

خداوند به شما خیر دهد، شما امانت دار مردم هستید، امین باشید و سرفراز

 

 

 

[۱] . آیه ۵ فاطر

[۲] . آیه ۲۳ نجم

[۳] . آیه ۷۵ سوره نحل

[۴] . آیه ۹۲ یونس

[۵] . حکمت ۴۱۵ نهج البلاغه

[۶] . آیه ۱۷ قمر

[۷] . آیه ۱۷ قمر

[۸] . آیه ۱۶ غافر

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *