خانه / متن بیانات / اخلاق و معرفت / مشروح بیانات/ نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار با مردم شهر درح از توابع شهرستان سربيشه

مشروح بیانات/ نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار با مردم شهر درح از توابع شهرستان سربيشه

متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند  در دیدار با مردم شهر درح از توابع شهرستان سربيشه مورخ ۱۳۹۶/۱۱/۹

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏

با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان و همه اهل ایمان.

خیلی خوش آمدید، مچکرم. هم از دیدار شما مستفیض شدم و هم از فرمایشات شما و هم از مواضع به حق شما. اصولاً عنایت دارید که آمدن ما به این جهان، برای آزمایش است؛ آزمایش روی چه؟ روی حق و باطل؛ هر کسی به نحوی که حالا بخشی از آنها مربوط به مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است. و اصولاً هر کسی می خواهد خودش را تست کند، آزمایش کند، و حالا قبل از آن که قیامتی بیاید در همین دنیا بفهمد که در چه جایگاهی است؛ با چه دستگاهی؟ چون مثلاً از نظر پزشکی خون را طوری، قندخون را طوری، نمی‌دانم فشار را [طوری]، بالاخره یک چی تست می‌کنند. این را چطور تست می‌کنید؟

این روایت را عنایت کنید، می‌فرماید که« إذا أرَدْتَ أنْ تَعْلَمَ أنَّ فیكَ خَیْراً»۱، وقتی می‌خواهی خودت را تست کنی ببینی که تو بالاخره جایگاهت، جایگاه خیر است یا شر؛ چطور تست می‌کند؟ « فَانْظُرْ إلى قَلْبِكَ»، به دلت نگاه کن؛ دل چکار است؟ به اینکه موضع‌ات در دل چیست، در دل با که هستی؛ چرا ؟ چون تمام مسئله اینجاست؛ یعنی این گرایش‌ها، یعنی این سنخیت‌ها؛ مولوی یک شعری دارد می‌گوید« ذره ذره کاندرین ارض و سماست/ جنس خود را همچو کاه و کهرباست/ نوریان مر نوریان را طالبند/ ناریان مر ناریان را جاذبند»؛ به کجا جذب می‌شویم؟ می‌فرماید«فَانْظُرْ إلى قَلْبِكَ»، به دلت نگاه کن؛ « فَإنْ كانَ یُحِبُّ أهْلَ طاعَهِ اللّهِ وَ یُبْغِضُ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفیكَ خَیْرٌ; وَاللّهُ یُحِبُّك»، یک آزمایش است؛ اگر دلت با خوبان است، با انسان‌های صالح است، با خدا و رسول است، با مومنین است و از آن طرف از آدم‌های متقلب و گناهکار و این‌ها بدت می‌آید؛ این بَس است که در اینجا احساس کنید که جایگاه خوبی دارید در نزد خدا؛ « وَاللّهُ یُحِبُّك »، خدا دوستت دارد، چرا؟ چون تو دوستان خدا را دوست داری؛ دشمنان خدا را دشمن داری؛ این بَس است، این نمره در این است؛ نماز، روزه، خمس، زکات و این‌ها که واجب است، آن‌ها از لوازم حُب و بغض است؛ یعنی اصل این است. و لذاست که وقتی در روایتی از امام صادق علیه السلام می‌پرسد که آیا این گرایش‌ها، این جاذبه‌ها و این دافعه‌ها هم جزو مسائل دینی هست یا نیست؛ امام در مقابل می‌فرمایند که « هل الدّین الّا الحبّ و البغض»۲، کل دین مگر غیر از این است؟ نماز و روزه، خمس و زکات و کارهای خیر، آنها لوازم این است؛ اما اصل دین همین گرایش‌ها است.

شما وقتی آدم‌های بد شما را نمی‌خواهند، بروید سجده شکر به جا بیاورید؛ وقتی علیه شما بدها توطئه می‌کنند، خدا را حمد کنید؛ وقتی دل شما به سمت بندگان خدا جذب می‌شود، سجده شکر به جا بیاورید که اینجا هستید؛ چرا؟ چون وقتی آن آزمایش و تست اصلی انسان می‌خواهد بگوید چکاره است، اینجا مشخص می‌شود که چکاره است. کما این که اگر چنانچه خدای نکرده در کسی به عکس شد، حالا در نماز هم است، در روزه هم است، در کعبه هم است، اما دل همراه آدم‌های فاسق است، همراه آدم‌های بی‌دین است نه کعبه می‌تواند  نجاتش دهد، نه نماز. « وَ إذا كانَ يُبْغِضُ أهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ يُحِبّ أهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فيكَ خَيْرٌ؛ وَ اللّهُ يُبْغِضُكَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ أحَبَّ. »۳، اینقدر این روایت در جهت معرفت النفس گویا است، تمام مطلب را فرموده؛« الْمَرْءُ مَعَ مَاْ أحَبَّ»، شما در کدام صف هستید؟ شما خیال می‌کنید که مثلاً صف صفین امیرالمومنین(ع) تمام شده؟ تمام نشده که، حق جریان است؛ شما وقتی دلت به محبت علی(ع)، نبضت به محبت علی(ع) می‌زند درست است ۱۴۰۰ فاصله داری اما تو جزو صحابه علی(ع) هستی. و لذاست که از این قضایا نگران نباشید؛ رنج دارد اما لذت دارد؛ محرومیت دارد اما کِیف دارد؛ که به چه جرم؟ به جرمی که ما از خدا و رسول(ص) اطاعت کردیم ما را تنبیه می‌کنند، به به چه تنبیه خوبی؛ این دیگر خیلی تنبیه خوبی است. مگر اصحاب امام حسین(ع) چه جرمی داشتند که آن همه بر آنان ستم کردند؟ جرمشان همان محبت بود. بله ما از نظر وظایف انسانیمان، اسلامیمان و قانونیمان از مظلومان باید حمایت کنیم، این یک سیستمی است عمل می‌کند، باید وظیفه[خود عمل کنیم]؛ وظیفه همه ما هم است. اما شما از این مسائل نرنجید، ما موظفیم از هر مظلومی حمایت کنیم اما از این مسائل نرنجید بلکه شکرخدا را به جا بیاورید مثل میخ که هر چه در سرش بزنید پایش محکمتر می‌شود. مردم دارالمومنین دُرح و مخصوصاً امام جمعه الحمدالله شایسته، و روحانیت متعهد چه نعمت‌هایی هستند؛ بله ما هم موظفیم، شما هم موظفید و در نهایت هم یقین بدانید هیچ کسی حریف خدا نمی‌شود، ؛ این را مطمئن باشید «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغلِبَنَّ أَنا وَرُسُلي»۴، خدا این را مکتوب کرده که در  نهایت آن که پیروز میدان است خداوند و انبیاء هستند نه ابلیس. حالا خدا همه ما را هدایت کند، خدا آنها را هم هدایت کند با این همه دشمن جهانی چرا دارند خودشان با خود دشمنی می‌کنند! وحال آن که دشمن، دشمن این‌ها هم است، نمی‌فهمند؛ اگر خدای نکرده دشمن ورود پیدا کند او دیگر حساب نمی‌کند که حزب فلان است، که حزب فلان است، از یک کنار پدر همه را در می‌آورد؛ ما باید هوشیار باشیم. ولی به هر حال بنده در خدمت شما هستم، خداوند شما را حفظ کند. تشریف آوردید، زحمت کشیدید، متشکرم. ان‌شا‌ء الله همه عمر دعا می کنم« ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیاه دنیا و فی الاخره»؛ به برکت صلوات بر محمد و آل محمد(ص).

۱- اصول كافى: ج ۲، ص ۱۰۳، ح ۱۱، وسائل الشّیعه: ج ۱۶، ص ۱۸۳، ح ۱؛ حدیث از امام باقر علیه السلام« إذا أرَدْتَ أنْ تَعْلَمَ أنَّ فیكَ خَیْراً، فَانْظُرْ إلى قَلْبِكَ فَإنْ كانَ یُحِبُّ أهْلَ طاعَهِ اللّهِ وَ یُبْغِضُ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفیكَ خَیْرٌ; وَاللّهُ یُحِبُّك، وَ إذا كانَ یُبْغِضُ أهْلَ طاعَهِ اللّهِ وَ یُحِبّ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فیكَ خَیْرٌ; وَ اللّهُ یُبْغِضُكَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ أحَبَّ»

حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: اگر خواستى بدانى كه در وجودت خیر و خوشبختى هست یا نه، به درون خود دقّت كن اگر اهل عبادت و طاعت را دوست دارى و از اهل معصیت و گناه ناخوشایندى، پس در وجودت خیر و سعادت وجود دارد; و خداوند تو را دوست مى دارد. ولى چنانچه از اهل طاعت و عبادت ناخوشایند باشى و به اهل معصیت عشق و علاقه ورزیدى، پس خیر و خوبى در تو نباشد; و خداوند تو را دشمن دارد. و هر انسانى با هر كسى كه به او عشق و علاقه دارد، با همان محشور مى گردد.

۲- الكافی، ثقة الاسلام كلینی ج ۲ ص ۱۲۵ ؛ المحاسن ،احمد بن ابى عبد اللّه برقى،‏ج ۱،ص۲۶۲ ؛ تفسيرفرات‏الكوفی، فرات بن ابراهيم كوفى‏،ص ۴۲۸ ؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی ج ۶۵ ص ۶۳٫

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِيمَانِ هُوَ فَقَالَ وَ هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
ترجمه:

فضيل بن يسار گويد: از امام صادق عليه السلام از حب و بغض (محبت و دشمن) پرسیدم كه آیا از [نشانه های] ایمان است فرمود: مگر ايمان چيزى غير از حب و بغض است؟ سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «خدا ايمان را محبوب شما كرد و آن را در دل شما بياراست و كفر و نافرمانى و عصيان را ناپسند شما كرد. كه آنان هدایت یافتگان می باشند.

۳- وسائل الشّيعة، جلد ۱۶، صفحه ۱۸۳

۴- سوره مبارکه المجادلة، بخشی از آیه ۲۱٫

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *