خانه / متن بیانات / سیاسی / مشروح بیانات/ نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در ديدار با وزیر بهداشت و درمان

مشروح بیانات/ نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در ديدار با وزیر بهداشت و درمان

متن بیانات حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند در ديدار با وزیر بهداشت و درمان مورخ ۱۳۹۵/۶/۴

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم

«قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع): إِنَّ لِلْجِسْمِ سِتَّةَ أَحْوَالٍ الصِّحَّةَ وَ الْمَرَضَ وَ الْمَوْتَ وَ الْحَيَاةَ وَ النَّوْمَ وَ الْيَقَظَةَ وَ كَذَلِكَ الرُّوحُ فَحَيَاتُهَا عِلْمُهَا وَ مَوْتُهَا جَهْلُهَا وَ مَرَضُهَا شَكُّهَا وَ صِحَّتُهَا يَقِينُهَا وَ نَوْمُهَا غَفْلَتُهَا وَ يَقَظَتُهَا حِفْظُهَا»[۱]، مضمون روایت این است که انسان از نظر جسم در سه حالت از شش حالت یا خواب است، یا بیدار. یا سالم است یا مریض. یا زنده است یا مرده. شش حالت است که ناچار در یکی از سه حالت هست. «فَحَيَاتُهَا عِلْمُهَا وَ مَوْتُهَا جَهْلُهَا»[۲]، زندگی روح به علم است و مرگ روح جهل است. کسی که هیچ نمی‌داند هیچی. «وَ صِحَّتُهَا يَقِينُهَا وَ مَرَضُهَا شَكُّهَا »[۳]، روح سالم روحی است که یقین دارد و روحی که شک دارد مریض است. «وَ نَوْمُهَا غَفْلَتُهَا»[۴] بی تفاوتی و غفلت خوابه برای روح. « وَ يَقَظَتُهَا حِفْظُهَا»[۵] تذکر و توجه علامت بیداری است. این مرض‌هایی که مطرح می‌شود ، همواره چه به صورت طب سنتی و یا طب جدید بوده وهست؛ لازمم هم هست، یک ضرورتیست، خدمات زیادی هم می‌دهد اما مشاهده می‌کنید که عملاً برای مشکلات بشر این‌ها کارساز نیست. چرا؟ به جهتی که آن مرض اصلی انسان را گرفته «صِحَّتُهَا يَقِينُهَا وَ مَرَضُهَا شَكُّهَا»[۶]، مرض اصلی که در تشخیص حق و باطل باید یقین باشد و پای آن بایستد با بیداری و هوشیاری آن نیست. این انواع بیماری‌های که مطرح است این‌ها زایده دست خود ماست؛ خود ما آنها را مریض می‌کنیم. چرا ؟ چون روح مریض است. یعنی آن سازمان مللش هم که بر اساس تفکر اومانیستی در هیچی یقین مطلقی را قبول ندارد. خُب پس بنابراین حقی در کار نیست، حقی که در کار نیست مشکلات بشر تنها سِل و سرطان و وبا و این‌ها نیست. عنایت می فرماید که بیمارهای که موجب می‌شود و با یک حساب سرانگشتی اصلاً با تلفات این بیمارها قابل قیاس نیست؛ بیمارهای روحی بشر است. به این معنی که در عین حالی که همه‌اش گناه را به گردن میکروب و ویروس می‌اندازند، مردم هیروشیما و نازاکی چه میکروبی آنان را از بین برد؟ در جنگ‌های بین‌المللی چه ویروسی برمردم عارض شد؟ در جنگ‌های منطقه‌ای و جنگ صدام و جنگ نفت و از این قبیل و آنچه که الان انجام می‌شود به صورت‌های مختلف خُب این میکروب را علاج بفرماید شما که مسئولیت دارید. آن میکروب این است که براساس حق و باطل بشر دچار تردید است «مَرَضُهَا شَكُّهَا»[۷]، و به این دلیل هرگز درست نخواهد شد. ضمن اینکه خود همین بیمارها بر اساس تفکر اصل رفاه و اینکه به هر حال لذت اصل است؛ انواع و اقسام چیزها را می خورند و معده «بیت کلِّ داءٍ»[۸]است، حالا شما هر چه علاج کن از آن طرف خراب می شود. بشری که مریض است تقلب می‌کند ،مواد ناسالم به خورد مردم می‌دهد، حالا شما  دارو بدهید چون تقلب هست، چون صداقت نیست بر اساس یقین که نیست؛ بنابراین مشکلات اصلی بشر جای دیگری است. علم پزشکی جزو علوم حیاتی است. یعنی ما علوم را که همه را با هم حساب کنیم بالاخره تقسیم به دو می‌شود بخشی از این‌ها ارزش حیاتی دارند و بقیه ارزش رفاهی دارند اکثراً. حالا مسلم از جمله آنها که ارزش حیاتی دارند علم پزشکی است، خیلی هم ارزشمند است. منتها وقتی که نرخش را می‌گویم که ارزش حیاتی دارد، بفرماید خود نرخ حیات چند اندازه است تا ما بفهمیم که ارزش این علم چه اندازه است؟ حیات چه ارزشی دارد؟ نرخش چیست؟ با چه سنجیده می‌شود؟ خودش یک مسئله ای است. ما می‌بینیم که آنچه که الان در جامعه جهانی می‌گذرد چه برای جان خودشان، چه برای جان دیگران هیچ ارزشی قائل نیستند. این ارزش حیاتی، حیات کجاست؟ یعنی به جایی برسد خودکشی را بر حیاتش ترجیح می‌دهد. خُب نرخ حیات را تعیین کنید تا ما ارزش پزشکی را بفهمیم یعنی چه؟ چون این ارزش حیاتی دارد، خُب خود حیات به صفر می‌رسد ارزشش. حیات دیگران که نپرسید همین که می‌بینید در دنیا، وحشی‌گری؛ پول به دست بیاید همه بشر را هم بُکشند مشکلی ندارند. پس حیات چه ارزشی دارد؟ هیچی. آنچه که می‌تواند نرخ حیات را مشخص کند و به این علم و به همه علوم ارزش مشخص کند آن علم فلسفه شناخت دین حق است. حقی که بر دنیا باید حاکم باشد، حقی که بر جهان حاکم است که بشر جزیی از آن است؛ او را که فرستادند پَ  سِ کارش. بنابراین همین که می‌بینید بالاخره یکی از گرسنگی می‌میرد، یکی از سیری می‌میرد.  یکی با اشاعه فساد در سطح بر و بحر « ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ»[۹]، دریاها را فاسد کردند. صحراها را فاسد کردند. همه آنچه که بالاخره به ما می‌رسد از خود ما بروز می‌کند. یعنی قبل از همه چیز ما باید به خدا از شر خودمان پناه ببریم. و آمار و ارقام این‌ها با مرض‌های طبیعی که اگر بتوانیم حساب کنیم، یعنی آنقدر واردات بیماری‌های که به دست خود ما انجام می‌شود به صحنه میدانی آمده که آن بیماری‌های اصلی بسیار کم است ضایعاتش. مشکل اصلی بیماری خود انسان است، نه بیماری تن انسان. این در واقع یک بیطاری[۱۰] است. بیماری خود انسان و تا خود انسان علاج نشود همین که می‌بینید، هر چه که توسعه بدهند بیمارستان و فلان و دارو و درمان را که باید هم بدهند و لازم است و واقعاً هم ارزش دارد، اما جوابگوی فسادی که از دریچه‌های فطری ما وارد این جامعه بشر می‌شود علاجش را نمی‌کند. در عین حال به شما خداقوت می‌دهیم شما هم کار خودتان را انجام بدهید، اما مشکل جای دیگر است. مشکل همان چیزی است که انبیاء اعلام کردند همه هم گوششان را گرفتند، گوش نمی‌دهند؛ هی می‌روند جلو و هر چه بروند جلو هم بدتر می‌شود. اما شما باز هم عرض می‌کنم کار خودتان را انجام بدهید. خداقوت می گویم. «رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا»[۱۱].

انتهای پیام/ع

[۱] – التوحيد للصدوق، ص: ۳۰۰؛ «جسم آدمى شش حالت دارد: سلامت، مرض، مرگ، حيات، خواب و بيدارى، روح نيز داراى اين شش حالت می‌باشد:حیات و زندگانیِ روح، علم است. مرگ او، جهل، می باشد.مرضِ روح، شك و ترديد است. سلامتیِ روح، يقين است.خواب روح، غفلت و بي‌خبري است. بيداري آن حفظ و مراقبت می باشد.»

[۲] -همان

[۳] -همان

[۴] -همان

[۵] -همان

[۶] -همان

[۷] -همان

[۸] – بحار الانوار، ج ۱۴و ارکان‌الاسلام،ص۱۰۸؛ « قال رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم): المِعدَة بیت کلِّ داءٍ، وَ الحَمِئَة رَاس کلِّ دَواءٍ»؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: معده مرکز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیادخوری) اساس و راس هر داروى شفابخش است.

[۹] – سوره روم، بخشی از آیه ۴۱؛« فساد در خشكي و دريا به خاطر كارهائي كه مردم انجام داده‏ اند آشكار شده».

[۱۰]– مداوا کردن رنجهای ستور را. (ناظم الاطباء)؛ دانش پزشکی

[۱۱] -سوره نوح،بخشی از آیه۵؛«)نوح) گفت پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (به سوي تو) دعوت كردم.».

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *