خانه / متن بیانات / بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار اعضای انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه بیرجند

بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار اعضای انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه بیرجند

بسم الله الرحمن الرحیم

 با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه‌ی سنگرنشینان علم و ایمان؛ با آرزوی پیروزی مظلومین عالم و مخصوصاً فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، لبنان مظلوم، یمن مظلوم، و اسلام مظلوم بر گرگ‌های بین المللی؛ خیلی خوش آمدید.

در حالی که فرد فرد انسانِ امروز روی زمین باید احساس مسئولیت کند و نسبت به شرایط امروز جهان برای نسل آینده فکری کند، اما بیش از همه، نسل جوان و دانشجو و دانشمند باید احساس مسئولیت کند، که می‌کنید، شما ملاحظه می‌فرمائید شرایطی که بر دنیا حاکم کردند که دقیقاً یعنی بی قانونی، این برای نسل‌های آینده چه آسیب‌هایی خواهد داشت، اما هنوز هم دیر نیست و تا حد زیادی هم این انگیزه جهانی شده است.

تشکل‌های دانشجویی خیلی می‌تواند مؤثر باشد، منتها همان‌طوری که عنایت دارید یکی از ابزار خیلی خطرناک ، به کار گرفتن، واژه‌هایی است که گوینده ،متکلم ، از آن یک اراده دارد و مخاطب چیز دیگر می‌فهمد، عیناً مثل این می‌ماند که دو نفر با دو زبان ]با همدیگر صحبت کنند[، خوب این مترجم می‌خواهد، دو نفر با دو زبان صحبت می‌کنند و این بسیار خطرناک است او که می‌گوید مرادش چیست، و آنکه می‌شنود چه می‌فهمد.

 البته لازم بوده و لازم هست در این باره همان‌طوری که کتاب لغت می‌نویسند، واژه‌های مختلفی که از آنها برداشت‌های متفاوت است، اینها معنی بشود که چه معنی می‌دهند، حالا از کلمه، از حرف آ شروع کنید آزادی، روی همه‌ی واژه‌ها که این نوع استعمالات دارد که کم هم نیست ، اینها ترجمه بشوند؛ هر کدامی بر عناوین خودش چهاریا پنج معنی دارد، آزادی از نظر لغت یعنی چه؟ از نظر محاورات عرفیه یعنی چه؟ از نظر عقل یعنی چه؟ از نظر دین یعنی چه؟ از نظر استعمارگرها آزادی چه معنی می‌دهد ؟ و یا در اصطلاحاتی که به کار گرفته می‌شود از آزادی می‌شود چه گرفت؟  یعنی هر واژه‌ای چهار پنج معنی دارد که باید از آن مطلع بود.

 آزادی به معنی حقیقی‌اش، به معنی علمی‌اش کجا گفته می‌شود؟ جایی که انسان تعریف می‌شود، انسان چطور تعریف می‌شود؟ انسان با باقی موجودات چه تفاوتی دارد؟ تا به حال در این جهت چه می‌دانیم، انسان با جمادات چه تفاوتی دارد؟ با نباتات چه تفاوتی دارد؟ انسان با حیوانات چه تفاوتی دارد؟ در حالی که هم با جمادات مشترک است و هم با نباتات مشترک است، هم با حیوانات مشترک است، اما حدود چهل پنجاه تفاوت بین انسان و آنهاست، با آنها مشترکیم، بله، این بدن ما تشکیل شده ازهمان عناصری که یُد وآهن و کلسیم است، اما ما آن نیستیم، بدن ما از آنهاست، بدن می‌روید، گیاه است،«وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا»[۱]، عضله می‌روید، مو می‌روید، ناخن می‌روید، گوشت می‌روید، حالت نباتی دارد دیگر، اما خود ما نبات نیستیم، ما در بسیاری از مشترکات با حیوانات با آنها مشترکیم، اما خود ما حیوان نیستیم ، برای اینکه بفهمیم ما غیر از آنها هستیم ، آنجایی که مرز انسان مشخص می‌شود، گفتم انسان حدود چهل پنجاه تفاوت با آنها دارد که یکی از آنها آزادی است، اینطوری است دیگر،

 آزادی چطور به دست می‌آید؟ عاملش چیست؟ اینکه جمادات در حرکاتی که می‌کنند خیلی هم ارزشمند است اما خودش نمی‌داند چکار می‌کند یا خواصی که ارائه می‌دهد و انجام می‌دهد، خورشید چقدر خواص دارد؟ یا چه حرکتی دارد؟ اینها هست اما از خودش بپرسید نمی‌داند چکار می‌کند، مجبور است، در قرآن هم دارد که «فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا»[۲]، مجبوراست بیاید، این زمین، این منظومه شمسی، جبراست، نباتات همین طور هستند،جبرند، حیوانات شعور دارند اما آنکه بر آن حاکم است غرایز است، البته قانونمند، همانطوری که جمادات قانونمندند، همانطوری که نباتات قانونمندند، حیوانات قانون دارند ، اما عمده‌ی آنچه که بر آنها حاکم است جبر است.

 حالا وقتی آزادی مطرح می‌شود انسان دارای یک قدرتی است که شما به آن اراده می‌گوئید ، که این موجود را آزاد می‌سازد، چهل پنجاه تفاوت است، یکی از آنها اراده است که این موجود را آزاد می‌کند، دارای انتخاب است، می‌تواند انجام دهد می‌تواند انجام ندهد، آزاد است،

اینکه گویی این کنم یا آن کنم          خود دلیل اختیار است،

به انسان اختیار می‌دهد، به انسان آزادی می‌دهد و لذاست که هم می‌شود ملامتش کرد و هم می‌شود مدح و سنایش گفت، اما شیئی که مجبور است، اینکه نمی‌شود آقای خورشید خوش آمدید، خیلی کار خوبی کردید، چه خواصی، چه آثاری، چه حرکاتی، چرا؟ چون به اختیار خودش نیست، اینجا نمره دارد و لذاست که درعین حالی که انسان تحت شرایط انگیزه‌های حیوانی هست کاملاً می‌تواند تصمیم مخالف بگیرد، می‌تواند قدرت دارد و جا به جا هم مشهود است، سر کلاس ریاضی یا فلسفه بنشیند راحت تر است  یا یک برنامه تفریحی، مسلم در برنامه تفریحی راحت تر است، چطور شد می آید اینجا، چون یکی از تفاوت‌های دیگر انسان کمال‌طلبی است و در اینجا کمال هست، اراده می‌کند که او برنامه تفریحی را کنار بگذارد و بیاد سر کلاس فلسفه فکر بکند، بیاد سر کلاس ریاضی فکر کند، مریض است، پزشک نسخه داده ، از کلیه شربت‌های شیرین ممنوع این دارو تلخ باید نوش جان کنید، این کار را می‌کند، در عین حال که بر خلاف طبیعتش است اما بر طبیعت حاکم است، در ماه رمضان هم روزه می‌گیرد در روز تابستان گرم با کار زیرآفتاب باشد، چرا؟ چون اراده دارد، اینجا می‌شود نمره دا.

حالا یک کلمه ی مقدس که بزرگ‌ترین نعمت الهی است و انسان به وسیله آن اشراف مخلوقات می‌شود که آزادی است، ببینید سر از کجا در آورده اند؟  آزادی را برای ما چطور معنی می‌کنند؟ چرا؟ چون این معنی اصیلش ،آن معنی استعماری است، در عین حالی که ممکن است جا به جا کلمه آزادی در اصطلاحات علمی به کار بیاد، کاملاً هم درست است، خوب هم هست، اما وقتی استعمارگر از آزادی برای ما حرف می‌زند، آزادی را به معنی چه می‌گیرد؟ به معنی قانون شکنی، آزادی یعنی هیچی، رها، یعنی رها، حیوانات قانون دارند ، اما این آزادی را برای ما معنی می کند که هیچ قید و شرطی نداری! این می‌شود آزادی، این قانون شکنی‌هایی که در جوامع و کشورهای مختلف استعمار تعقیب می‌کند و تبلیغ می‌کند و اجرا می‌کند و عمل می‌کند و به عنوان فریب ، بدترین سلاحی است که جامعه را زمین گیر می‌کند.

و تشکر از برنامه‌ای که ارائه فرمودید که یکی از آنها کرسی‌های آزاد اندیشی است، منتها استعمار چکار می‌کند؟ استعمار به نحوی اندیشه ما را استخدام می‌کند، اندیشه ما را تصرف می‌شود و بعد به ما القاء می‌کند آزادی به معنی قانون شکنی، دیگرهمه‌ی ابزارش هم فراهم می‌کند، خوب از مواد مخدرش بگیرید، تا شرب خمرش بگیرید، تا انواع و اقسام مسائلی که اراده را ضعیف می‌کند و انسان را در قالب حیوان قرار می‌دهد ، همه‌ی این‌ها را استعمار فراهم می‎کند بعد اسمش را آزادی می‌گذارد، زیرا نسخه‌ای که او  برای تسلط بر جهان می‌پیچد باید اراده را در جامعه ضعیف کند و لذاست که هر جا ابزاری است که اراده را ضعیف می‌کند مورد حمایتشان است، این مواد مخدر را از روز اول چه کسانی تولید کرده‌اند، در هر جایی استعمار حالا از پانصد سال قبل که اروپای وحشی برای سلطه برجهان این خواب را دیده است و غارت کشورها و ملت‌ها و اندیشه‌ها، خوب آن دوران