نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند| سید علیرضا عبادی
به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، در آستانه ۱۳ رجب، ولادت با سعادت حضرت امام علی(ع) متن کامل سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی که در تاریخ ۶۶/۱۲/۱۲ در محل مسجد الرسول(ص) بازار بیرجند بیان شده است، جهت بهره برداری عموم منتشر گردید.
بسم الله الرحمن الرحیم
و علی آله آل الله و لعن الدائم علي اعدائهم اعداء الله من الآن الي يوم لقاء الله.
عَلِی مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِی، یدورُ حَیثُ ما دارَ
با سلام به امام زمان(عج) و نائب گرامش رهبر کبیر انقلاب و با درود به رزمندگان اسلام و طلب رحمت به روان پاک شهیدان و با سلام بر شما عزیزان، میلاد مقدس مولی الموحدین امیرالمومنین و یعسوب الدین علی(ع) را به شما و همه ی امت و امام تبریک عرض می کنم.
امیدوارم خدای متعال به ما توفیق دهد تا در حد ظرفیت خود صاحب امروز را درک کنیم، البته کار مشکلی است، علی(ع) را نشناخت مگر رسول الله(ص) و رسول خدا را نشناخت مگر علی(ع) و این دو را نشناخت مگر خدا، بهترین گفته ها در رابطه با علی(ع) گفته های خدا است بخش قابل توجهی از آیات مبارک قرآن شأن نزولش علی(ع) است.
گفته های حساس پیغمبر(ص) معرف وجود مقدس مولی الموحدین علی(ع) است و نیز بهترین معرف امیرالمومنین علی(ع) گفته های خود علی(ع) است.
ابوعلی سینا گفته ای دارد نسبت به امیرالمومنین و مفادش این است، می گوید نسبت علی(ع) در میان دیگر صحابه ی پیامبر(ص) نسبت معقول است به محسوس از زمین تا آسمان بین آنها فرق است علی(ع) کجا و دیگران کجا اصلا جای قیاس نیست.
محسوسات در سطحی هستند و معقولات در سطح دیگری هستند، بوعلی این مطلب را از کجا می گوید؟ طبعا علی(ع) را از گفته های علی(ع) شناخته، از زبان بنده و شما که نشناخته، هرجا برخورد کرده با کلمات امیرالمومنین علی(ع) استعدادش را داشته است دیگر، به عمق معنی که در کلمات مولا است نگاه می کند به دیگران هم نگاه می کند و می گوید اصلا اینها با هم قابل مقیاسی نیستند به هیچ نحو اصلا چه ربطی دارند به هم، زیرا یکی از بهترین معرف های هر فردی خودش است، و سخنش است، “الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ “[۱] هر کسی شخصیتش در زیر زبانش است دهان که باز کند شخصیتش روشن می شود.
شما بعد از قرآن مجید که خدا به آن تحدی کرده” وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ “[۲] ببین خدا به این کلام تحدی کرده این معجزه ی باقیه، خب اگر شک دارید یا اگر کسی ادعایی دارد بسم الله سیستان دور است و میدان نزدیک ” فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ ” بعد از قرآن مجید عینا با همین تحدی ما به وجود علی(ع) تحدی می کنیم، دنیا با همه ی ادعاهایش از هر مذهب و مسلک و مکتبی اگر دارد یک نمونه ارائه دهد، دیگر نوبت از قبیل بنده بی سواد نمی رسد که ادعا کنم که درباره شخصیت علی(ع) برای شما حرف بزنم نوبت به من نمی رسد، زیرا خدا درباره شخصیت علی(ع) گفته است، زیرا مقام مقدس رسول الله(ص) درباره ی شخصیت علی(ع) معرف او است او ابن کتاب است ” إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَیْنِ، كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی “[۳] او ابن کتاب است، او در کنار حبل ممدود من اسماء، کتاب خدا، او تنها فردی است و معصومین از نسل او که هم‌سنگ و هم ترازوی قرآنند، او قرآن ناطق است، حالا بنده و شما که ادعای مسلمانی می کنیم از این قرآن که تبیان کل شیء است تاکنون چی یاد گرفته ایم؟ بنده و شما هنوز از لفظ قرآن بلد نیستیم، هر کسی می گوید چهار آیه پشت سر هم بخواند، نمی خواهد ترجمه کند، نمی خواهد معنی کند، نمی خواهد تفسیر کند، فقط همین لفظش را که نمی فهمد طوطی‌وار صحیح بخواند می تواند؟ نه! آن هم همینطور، بنده و شما در مورد امیرالمومنین علی(ع) جز لفظش چیزی آشنا نیستیم، اما این را بدانید که همه‌ی دانشمندان بی غرض و مرض و هرچه هم دقیقتر باشند بهتر، در مقابل امیرالمومنین علی(ع) خضوع اختیار کرده اند حالا اعم از اینکه مسلمان بوده یا نبوده، شیعه بوده یا نبوده، فرقی نمی کند، آنجایی که با دید غرض و مرض نبوده و به صورت واقع بینی بوده است در مقابل علی(ع) همه کوچکند، افتخار می کنند که به کیفیتی خودشان را به علی(ع) وصل کنند این افتخار همه ی پیشرفته های هر رشته و هر علم است.
بنده هم در این جلسه وقت شما را پیرامون این حقیقتی که همچون آفتاب روشن است نمی گیرم، توضیح واضحات است، برای تعریف کلام بعضی ها گفته اند، کلام آنجایی است که مفید باشد و اگر چنانچه به خاطر وضوح زیاد فایده ای بر آن بار نشود به آن کلام نمی شود گفت.
شما آتش سوزنده و آفتاب نوردهنده را برای کسی توضیح دهید، نه نیازی به این نیست، ولی باید از این جلسه بهره بگیریم در آنچه که در حد من و شما و وظایف روز شایستگی دارد، اگر مسلمان بوده و اگر شیعه و سنی و عالم درجه یک و غیر مسلمان بوده اگر مسیحی بوده و اگر حتی خارج از همه ی ملت ها بوده و کافر بوده اما دانشمند بوده در مقابل علی(ع) خضوع اختیار کرده است، این را قبول دارید؟ اما جای تاسف می دانید کجاست؟ جای تأسف اینجاست همان تأسفی که در بعثت انبیاء بوده، شایستگی انبیاء را مشاهده کنید، انبیاء چه می گفتند، انبیاء از ناحیه ی چه کسی آمدند؟ رهنمود آنها چه بوده؟ در مقابلشان که بوده اند؟ این را ملاحظه کنید، در مقابل انبیاء چه کسانی بوده اند؟ در مقابل عقل کل و هادی سبل و خاتم انبیاء که از بدو خلقت عالم و آدم و همه ی این تشکیلات نظام و کیهان و کهکشان و ذره و کُره و جماد و نبات و حیوان این تمام دستگاه می چرخد و آن عصاره ی این هدف خلقت همچون پیغمبر اکرم(ص) خلق می شود از ناحیه خدا و مبعوث می شود، اما در مقابل، ابوجهل را می بینید، در مقابل ابوسفیان را می بینید، در مقابل ابولهب را می بینید ” تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ “[۴] جای تأسف اینجاست که این بشر دو پا با اینی که این مطالب انکار نشدنی است، مسائل مسلم است اما در ناحیه ی عمل مشاهده کن این بشر دو پا چه کرده است، پیغمبرها را منزوی کرده است، اینکه بنده و شما همش بگوییم علی(ع) این کافی نیست، بلکه بیاندیشیم به هدف علی(ع) و تجزیه و تحلیل کنیم که چه شد که شخصیتی همچون علی(ع) که دانشمند قرن بیستم هم آرزو می کند که شاید یک روز تکنیک و علم و صنعت به جایی برسد که بتواند گفته های علی(ع) را از فضا بگیرد و مستقیما استفاده کند، اما همین علی(ع) با همه ی خصوصیاتش مشاهده می کنید که یک عده انسان های شیطان صفت یا شیطان های انسی به انواع توطئه و کارشکنی و موضع گیری و اعمال اغراض و امراض جلوی راه علی(ع) را سد کردند و گرفتند.
حتی استکبار جهانی قرن بیستم هم از این جهت اظهار خوشبختی می کند که اگر ما شکل معاویه را می دانستیم در چه قیافه است، سر چهارراه های اروپا مجسمه ی معاویه را می ریختیم چرا؟ چون او هم علی(ع) را می شناسد، می گوید اگر در کار علی(ع) کارشکنی نمی شد، تمام زمین را به اسلام می کشاند و اسلام را در پهنه ی گیتی پیاده می کرد، حالا اینها چه کسانی هستند؟ آل ابی سفیان هستند، معاویه هست، مجسمه ی شیطنت، اما استکبار جهانی می گوید اگر ما میدانستیم از معاویه تشکر می کردیم و قیافه ی او را سر چهارراه اروپا میریختیم، تأسف اینجاست.
چقدرها باید بگذرد، قرن ها که از الطاف پروردگار متعال شخصیت هایی که می توانند موجب نجات نسل انسان شوند به وجود آیند، اما این نعمت ها متاسفانه نه تنها قدردانی نشد، مشاهده می کنید که با کارشکنی های معاویه به انزوا می رود، آنوقت ده ها سال، نه یک سال و دو سال نه، ده ها سال تا زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز بد گفتن به علی(ع) یک امر رایج روزمره، حتی در مسجد و محراب، با این چه می کنید؟ آیا واقعا این معاویه بوده که این کار را کرده؟ آیا واقعا او عمروعاص بوده این کار را کرده؟ نه چنین نیست، معاویه و عمروعاص و دیگری یک نفر است بلکه این همه هستند که در این جرم بزرگ شریکند، همه هستند، یک کسی با توطئه اش، یک کسی با سخنش، یک کسی با سکوتش، یک کسی با قیافه اش، مجموعه ی آنها این ظلم بزرگ را بر تاریخ می کنند.
من و تو به اسم مسلمانیم اگر چنانچه این پرونده را بدهیم دست قاضی که فرض کنید عدالت قضایی داشته باشد اما مسلمان نباشد این پرونده تاریخ را بدین به کسی که عدالت قضایی داشته باشد اما مسلمان نباشد و او بخواهد حکم کند روی این قضیه، آیا اسم اینها اهل تاریخ را باید چه بگذارد؟ که این مردم همچون علی(ع) کسی داشتند او را نه تنها به انزوا نشاندند آنقدر او را تنها گذاشتند تا حتی در محراب و مسجد او را ترور کردند و گرفتند از این مردم، اما آنهایی که اهل هر معصیتی بودند سر کار آمدند و مردم از آنها اطاعت کردند و یکی را با اولتیماتوم و یکی را با پول و یکی را با کیفیت های دیگر بازی راضی کردند و ساکت کردند، در اینباره چه قضاوت خواهد شد؟ این حق همه ی انسان است نه این بالاتر از این حق انسانیت است که ضایع می شود.
چه ننگی بالاتر از این که مردم همچون علی(ع) را به انزوا نشاندند و حال آنکه داشتند و معاویه را در کنار خود پرورش دادند، نسل بعد نسل و بطن بعد بطن، تولیت امور جامعه را به او دادند، این ننگ تاریخ را چگونه می توان شست.
اینجاست که به خاطر وضوح اصل قضیه خیلی نیاز نیست ما در اینباره سخن بگوئیم آنهایی که اهل تحقیقند به تفاسیر قرآن و احادیث رسول الله و نظر دانشمندان از قشرها و صنف های مختلف به تاریخ زندگی علی(ع) به قلم دیگران و مهمتر از همه به عمق گفته های علی(ع) بروند، تحقیق کنند ببینند علی(ع) کیست.
آنچه که مربوط به من و شما است این است که جای این سوال به عنوان یک انسان برای ما باقی است و لو یک نفر است اما جای یک سوال باقی است که چرا چنین؛
” أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَىٰ ۖ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ “[۵] آیا آنی که می تواند به حق دلالت کند و از او ساخته است و اصلا خدا او را برای آن کار خلق کند آیا او باید رهبر باشد و جامعه پشت سر او باید باشند یا آن بدبخت کوری که خودش هم گمراه است و دیگران را هم گمراه می کند و ” فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ ۖ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ “[۶] آیا او باید پیشوا باشد، این مهمترین سوال این است که خدا به زبان من و تو می دهد که به عنوان یک انسان فریاد بزنیم ” فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ” آخر شما گیج و دیوانه و خُل هستید مردم جهان، آخر چگونه قضاوت می کنید این چه نوع قضاوتی است که کار را دست معاویه می دهید و علی(ع) را می کشید؟ این چه قضاوتی است؟
و متاسفانه در طول تاریخ این ادامه داشته است، مگر نیست؟ علی(ع) یک مصداق است، هشام بن عبدالملک مروان همه کاره، علی بن الحسین هیچکاره، یزیدبن معاویة بن ابی سفیان شرابخوارِ زنا کارِ سگ باز، مردم همه مطیع او اما حسین(ع) آواره، چرا چنین؟ ” فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ” در آنچه که حسین(ع) به سمت کربلا می رود و آن مسافر از سمت عراق برمی گشت بین راه به هم تلاقی کردند آنوقت حالی احوالی، چه خبر بود کوفه و وضع عراق چطور بود، جواب چه گفت؟ گفت: دل های مردم با شما بود اما شمشیرهای مردم هم بر شما بود، یعنی چه؟ یعنی در حقانیت شما که شکی نیست اما در عین حال همین ها شما را می کشند، این چیست جز عدم تعهد و پایبندی به حق، شناختن حسین(ع) خیلی مشکل نیست، مثل شناختن آفتاب است اما پای این تعهد به خرج دادن و در مقابل یزید ایستادن او مردانگی می خواهد، حسین(ع) را شناختن که مسئله ی مهمی نیست ، ” فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ “[۷] حسین(ع) حجت خدا است و حجتی رسا است، هیچ ابهامی ندارد ” قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ “[۸] آن کدام آدم دیوانه باشد که نه فرق بلکه مقیاسی بگذارد بین حسین(ع) و یزید، بین معاویه و علی(ع)، کدام آدم دیوانه می تواند اینگونه فکر کند، کدام آدم خُل می خواهد مقیاس بگذارد بین هشام بن عبدالملک مروان و بین اما زین العابدین(ع) مگر همچنین آدمی هم یافت می شود؟ جایش تیمارستان است، آن کدام آدمی است که بخواهد مقیاس بگذارد بین متوکل عباسی شراب خوار و بین امام هادی(ع) مگر چنین چیزی ممکن است، کسی اگر چنین تفکری داشته باشد اصلا جایش در تیمارستان است و او دیوانه است و انسان و هوشیار نیست.
در شناختن حق مسئله نیست اما پایمردی ” إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ “[۹] آنی که وقتی حق را شناخت بایستد پای حق، آن مهم است آن وقت می شود مسلم بن عوسجه، دیگر یک مسلم بن عوسجه می شود ، می شود زهیر بن قین، می شود وهب بن عبدالله، این است پایمردی و ایستادگی، و این در هر زمان هست امروز هم هست امروز نیست؟ آن کدام آدمی است که در خط و مشی آنچه را که امروز به عنوان الگو و نمونه فرزند برومند علی(ع)، رهبر کبیر انقلاب، این فقیه، این عالم و عارف، این شخصیت واصل و مغز متفکر با همه ی سابقه ی نورانی یک عمر۸۰، ۹۰ ساله که اگر بنده و جنابعالی امروز سر از گریبان درآوردیم و با این اسم آشنا شده ایم، حضرت آیت الله تهرانی آنهایی که می شناسند از علمای پیر و کهنه کار و مجسمه زهد و تقوا یکی از شاگردانشان می فرمود سر درس گفتند که اگر شما امروز این رهبر را شناخته اید من ۶۰ سال قبل او را شناخته ام که او انسانی استثنایی است، این طور نیست، نه او استثنایی است هر فردی از شاگردان او به عنوان افراد استثنایی هستند خیال می کنید، تمام دنیا را روی هم بریزید به عنوان تفکر انسانی این بند ظاهر را رها کن به عنوان تفکر انسانی و اسلامی سالم یک نمونه مثل مطهری بیاورید، یک سال فرصت دارید بروید بچرخید در دنیا، یعنی کسی که با جرأت وقتی حرف می زند و متکی با دلیل می گوید: وقتی این فلاسفه ی غرب، من مطالب و اظهار و نظرهایشان را می بینم درست اینها را مثل کودک می گویم” این حرف را می گوید و پای حرفش می ایستد این یکی از شاگردان رهبر انقلاب است، و از این قبیل؛ نه خودش استثنایی است بلکه هر شاگردش یک آدم هایی هستند که باید قرن ها طول بکشد تا اینکه یک چنین ذخایری به لطف خدا به دست آید.
اما متاسفانه آنطرف چیست؟ این مغز متفکر شهید مطهری را که هدف گلوله قرار می دهد، سطح فکری و فرهنگی و اطلاعات و علم و تقوایش چیست، می شناسی یا نمی شناسی، این چه خط و گروهی است، از این قبیل صدوقی را که می کشد؟ مدنی را که می کشد؟ و از این قبیل، آیت الله دکتر بهشتی را که با همه ی همراهان آن افراد نمونه که انفجار ایجاد می کند؟ آنها چه کسانی هستند؟ این طرف کیست و آنطرف کیست، در صحنه های پیکاری که البته همه جانبه است اما در بعد نظامی اش آن طرف کیست؟ آمریکا و ریگان و کفر و شرک و الحاد است شک داری در آن؟ آن طرف کیست؟ ریگان کیست؟ تفکر سرمایه داری غرب صهیونیزم اینها کی هستند؟ نمی شناسی؟ صدام کیست؟ شما با صدام می جنگید یا با یک سیستم فرهنگی انحرافی خطرناک برای نابودی انسان و اسلام، با کی می جنگید، اما این طرف کیست، و مشاهده می کنید توطئه ها را می دانید، امروز چه کسی می تواند بگوید که من نمی دانم؟ علی(ع) مظلوم، علی(ع) اول مظلوم عالم اسلام است، علی(ع) غریب، علی(ع) ناشناخته، علی(ع) مهجور همچنان که قرآن مهجور است ” وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا “[۱۰] قرآن مهجور است، علی(ع) مهجور است آنچه را که به عنوان خط و مشی مکتب است، تفکر است، فلسفه ی روش و دین است، آن دیگر دیروز و امروز ندارد، وقتی یک فقیه برومند آشنای به مسائل دین و زمان همچون رهبر انقلاب مطلب می گوید خط مشی می دهد از خود که نمی گوید همان چه را که جدش علی(ع) فرموده امروز به من و شما می گوید، همان است، که البته این تشکری است که بارها خود رهبر انقلاب کرده و مسلم گویندگان هم موظفند این تقدیر و تشکر از این امت بکنند.
سخن از من و تو نیست اما مجموعه ی جامعه ی ما اینگونه است اگر جامعه ما این مجموعه اش در آن موقع می بود تاریخ اینی که گذشت نبود و غیر از این می شد که حتی آن مردکی که مدعی جانشینی پیغمبر است، از آل ابی سفیان، از آل مروان، حالا ولید بوده است، وقتی مست شراب است بیاید در مسجد نماز بخواند و احمق ها پشت سر او به نماز بایستند و نماز صبح را که دو رکعت است سه رکعت بخواند و وقتی بگویند که نماز صبح است بگوید حالم خوب است بگذارید باز هم بخوانم و این مردم هنوز فرق بین او و امام زین العابدین(ع) یا امام باقر(ع) را نگذارند، تاریخ این نبود، این نبود که حجاج بن یوسف ثقفی به وجود آید و اصولا هر رابطه ای که با پیغمبر باشد آن را جرم بداند و قتل عام کند، تاریخ این نبود و این ننگ نبود، این نبود که شاید حدود یک قرن پس از وفات رسول الله(ص) گفته های پیغمبر اسلام(ص) قاچاق بود، حالا می دانید یا نمی دانید، گفته ی پیغمبر(ص)، حدیث پیغمبر(ص) بعد از پیغمبر اکرم(ص) ده ها سال یک شیء قاچاق بود، محکوم به نابودی، دیگر شما نمی گذاشتید تاریخ این باشد، مسلم عوضش می کردید الان هم باز شما موظفید که بر این حق شناخته شده باز هم پایمردی کنید، از روزی که شما انقلاب کردید و دنیا کمر دشمنی نسبت به شما بسته است جرم شما حمایت از اسلام است، همان جرمی که علی(ع) داشته، جرم دیگری نیست، بر سر شما همچنان که بر سر فرزندان پیغمبر آوردند این صحنه ی کربلا که باید هر روز باشد و منحصر به کربلا نیست زندگی همه ی ائمه هدی، حالا او بُعد نظامی بود در ابعاد دیگرش مثل صحنه ی کربلا و گاهی سخت تر از صحنه ی کربلا است، دقت می کنید، این ارثی است که شما از رهبرانتان دارید و به این ارث افتخار کنید، اگر حسین(ع) تحت فشار قرار می گیرد یا بچه های حسین(ع) را می کشند، اگر قتل عام می کنند اگر زراره ی پیغمبر را اسیر می کنند به این افتخار می کند حسین(ع)، پیروان حسین(ع) هم به این افتخار می کنند، مرحوم سید بن طاووس در کتاب لهوف می فرماید ” اگر نبود که در روایات به ما دستور داده شده به اینکه شما تعزیه بگیرید و روضه بخوانید و اشک بریزید اگر نسبت به این دستور نداشتیم و ما بودیم و خود ما، ما جریان کربلا را جشن می گرفتیم اما چه کنیم که به ما اینطور دستور داده اند،” چه مطلب جالبی است شما اگر مورد بی مهری مستکبرین قرار می گیرید تحت فشار استکبار جهانی قرار می گیرید اگر بی جرم خانه های شما را می زنند و به شهرهای شما حمله و مسجدهای شما را خراب می کنند و هر توطئه ی سیاسی، نظامی و اقتصادی می کنند شما به این افتخار کنید، شمایید که خون کربلا را تازه می کنید، شمایید که تاریخ آینده قضاوت خواهد کرد و شما ستاره های درخشان تاریخ آینده هستید، اما این استقامت را تا آنجایی که تعیین کننده است از خدا بخواهید تا پایتان نلغزد، توجه دارید دشمن تنها با شما به صورت نظامی نمی جنگد که فقط با اعزام نیروی نظامی جبران شود، مسلم توطئه های سیاسی او، جنگ های روانی او، جنگ های اقتصادی او، بازی ها و شگردهای او، نه کم از این نیست گاهی بیشتر است، باید شما مقاوم باشید در همه ی ابعاد اما آن کسی که راه علی(ع) را می خواهد ادامه دهد باید این آمادگی را قطعا داشته باشد.
شما بردارید تاریخ صحابه خاص امیرالمومنین علی(ع) را مشاهده کنید ببینید با عمار یاسر چه شده است، ببینید با میثم تمار و حجربن عدی چه شده است با مالک اشتر نخعی و… چه شده است شما در زمان خودتان باید دقیقا روش و خط و مشی شاگردان امیرامومنین علی(ع) را تعقیب کنید، حمایت علی(ع) یعنی آن به صرف اینکه من بیایم و یکسری مسائلی را تنها در بعد لفظی از شخصیت علی(ع) برایتان بگویبم این در جلسه ی ما امروز کافی نیست بلکه باید آنچه را که هدف امیرالمونین علی(ع) است که امروز به حمدالله در یک حرکت بسیار جالب دارد پیش می رود شما به دولت های استکباری نگاه نکنید شما مردم را ببینید مردمی که امروز برای حمایت از اسلام با همه ی توان اظهار وجود می کنند، شما خیال می کنید برادر فلسطینی شما که امروز با چنگ و سنگ در مقابل اسرائیل می جنگد و در مقابل سلاح های گرم و پیچیده با دست می ایستد خیال می کنید این به چه امیدی می ایستد، این به امید شما می ایستد، شما ده سال قبل که انقلاب کردید در نظرتان هست آنرا چند برابر شدیدتر ببینید یعنی در فلسطین اشغالی که تمامش دست صهیونیست است یک مسلمان بی پناه او چقدر باید مقاومت داشته باشد که در مقابل سلاح های پیچیده سنگ برمیدارد و می زند، و شما بعضی از گوشه هایش را، آنها که نمی گذارند همه را کسی فیلم بگیرد و پخش کند، تازه اینها به چه صورت ها و کیفیت هایی دست به دست می شود و یا خرید و فروش می شود آن هم با چه گوشه های ناقصی، اما نمیدانم بعضی ها را دیدید یا ندیدید، تحملش را داشتید یا نداشتید، که وقتی یک فلسطینی مسلمان را یک یهودی خبیث می گیرد و استخوان های او را به مانند یک قصاب که ریز ریز می کند، ریز ریز می کند و او ناله می کند، اما باز هم او می ایستد، چرا می ایستد؟ به امید شما می ایستد به اینکه این رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب امروز نفوذش در شرق و غرب و همه ی کشورهای اسلامی حرکت های آزادی بخش و رهایی بخش در جوامع مسلمین به گونه ای است که او کاملا امیدوار است که این حرکت پیروز است، چرا؟ چون ملت ها دیگر مأیوس شده اند، آن کدام ملت باشد که بعد از ۷۰ سال خیانت که از رهبران بلوک شرق دیده، جنایتی که دیده و بر خلاف شعارهای آنها غارتی که دیده باز هم گولش را بخورد، مردم مأیوس هستند از آنها.
آن کدام مردم باشند که با این همه شیطنت و پستی که رهبران بلوک غرب داشته اند باز هم به آن ها امیدوار باشد امروز ملت ها تنها امیدشان اسلام است، از شرق و غرب مأیوس هستند، شما بر روی ملت ها حساب کنید و ملت ها را که می بینید می جوشند، ملت ها امروز مثل یک دیگ بخارند چه در کشورهای غربی و چه در کشورهای شرقی، ملت ها شما را می خواهند، ملت ها اسلام را می خواهند، ملت ها همانی را می خواهند که رهبر انقلاب می گوید، ملت ها خلاصی مسلمین را می خواهند، ملت ها کوتاهی دست استکبار را می خواهند، اینجاست که زیر پای استکبار جهانی امروز سست است، امروز دیگر سلاح کار نمی کند، آنی که میبینید او را می گیرد و استخوانش را خورد می کند و باز هم فریاد می کشد، باز هم در مقابل می ایستد، این دیگر سلاح کارش نمی کند، آمریکایی که با این همه اولتیماتوم وارد خلیج فارس شد در قدم اولش که کار به آنجا نکشید و الا ثابت می شد که این قدم اولش است بیش از ۸۰ هزار به عنوان انتحاری شهادت نامه ی خود را امضا کردند که اگر ضرورت و نیاز باشد ما به صورت انتحاری وارد مرحله می شویم، ۵ نفر به صورت انتحاری وارد به جبهه شود یک جبهه را از بین می برد وحشتش، آن تازه قدم اولش است، نیاز به آنجا نرسید، آمریکا هم دیدید که جایش اینجا نیست و باید در برود و راهی ندارد جز این، شوروی هم درمی رود چون استحکامی که امروز در میان مسلمین ایجاد شده است این به سادگی از هم گسسته نمی شود، آنهایی که خواب های دیگر می بینند آنها بد تعبیر می کنند و نمی فهمند، امروز مسئله از آنجا گذشته است امروز جامعه خودش را به آنجا می کشد که علی(ع) فرمود ” لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا “[۱۱] امروز گرایش به اسلام و قرآن مطرح است، امروز نجات از وضع رسوای استکبار جهانی مطرح است، اما البته مقاومت و اتحاد می خواهد، مردم مقاومت کنید، مردم روحیه خود را در مقابل شگردهای دشمن محکم نگه دارید، مردم جریانات جنگ صفین تکرار نشود، که علی(ع) را به انزوا نشاند، همان هایی که می خواستند با علی(ع) باشند و یا نفوذی بودند و از جانب دیگر بهترین زمینه برای توطئه های معاویه بودند، با یک دست شمشیر داشت و با یک دست برگ زیتون مثل ابوعمار ..که فروخت مردم اسرائیل را این حالت داشتند، این حالت سازشکاری، ننگی به بار آوردند در جنگ صفین که آن ننگ تا به امروز باقی مانده و حال اینکه جریان به یک مقطع تعیین کننده رسیده بود، آنوقتی که دیدند در جنگ های نظامی دیگر درمانده هستند توطئه های دیگر را شروع کردند، و متاسفانه از ناحیه ی آنهایی که نه تنها ادعای اسلامی بلکه ادعای پیروی علی(ع) می کردند این نفوذ تاثیر گذاشت، و امیرالمونین علی(ع) را به انزوا نشاندند، این ثبات قدم و پایمردی و اینی که ما باید حرف را از یک جا بشنویم و آن جایی است که از ناحیه ی خدا برای ما حجت است نه هرکس هر حرفی می گوید، شما نماز و روزه ات را و شما عقد ازدواج و طهارت و تقوایت را از که می گیری؟ فرقی نمی کند حکم دین که شد، شما هرگز حکم نماز و روزه و حج ات را از رادیو بی بی سی و اسرائیل بگیری، و آن چیزی که او می گوید بر مسئله ی تیمم و بدل از غسل یا بدل از وضو، نظر او چیست، هرگز چنین سوالی کرده ای؟ خب نه، پس در اینجا هم نکن، مگر فرق می کند؟ اینجا حساس تر است، آنجا که برای او نفع و ضرر ندارد که تو یک کف به زمین بزنی تیمم بدل از وضو باشد و دو تا بزنی بدل از غسل باشد، احتیاط کنید آنجا برای او ضرری ندارد و ممکن است که مسئله را درست هم بگوید، اما اینجا منافعش مطرح است، چند شب قبل خود آمریکا گفت حالا شنیدید لابد، در اخبار ذکر کرد، آمریکا گفت که شکست عراق یک احتمال قطعی است اما آنچه که خطر بزرگ است منافع غرب است که بحران عظیمی را ایجاد خواهد کرد، توطئه هایی که اخیرا شروع شده می دانید برای چیست؟ تجدید این برنامه که البته برای ما تازگی ندارد و در تاریخ هم تازگی نداشته، شیعه از روز اولی که بوده به همین نحو بوده است و در جریان این ده سال هم مشابه آن را خیلی دیدید که دیگر شما از هر جهت مجرب هستید به حمدالله اما توطئه های جدید یکی به خاطر همین نتیجه ای است که خود آمریکا هم به آن می رسد که شکست عراق یک احتمال قطعی است و یکی هم اینکه منحصر به آن نیست، حرکت های رهایی بخش مخصوصا جریان فلسطین این دیگر دارد روی همه ی ملت های مسلمان تأثیر می گذارد مسئله ی ساده ای نیست، دیگر آنهایی که ادعای عربیت می کردند و ادعای اسلامیت می کردند و سخن از جنگ مذهب به میان می آوردند و سخن از قادسیه می زدند دیگر این مسائل رفت، دیگر ساده ترین و احمق ترین افراد هم می دانند که اگر چنانچه نوکران استکبار جهانی دم از عربیت می زنند دروغ می گویند، کدام عربیت؟ صدامی که به ایران تجاوز می کند عرب است؟ فقط صدام عرب است که به ایران تجاوز کرده؟ آیا آن فلسطینی که او را می گیرند و زیر شکنجه می کشند عرب نیست؟ چرا نفسشان بالا نمی آید اگر راست می گویند، دروغ می گویند، عربیت برای نوکران مزدور مطرح نیست، اینها هیچی ندارند اینها نه مسلمان و نه عرب و نه انسان هستند، شما یک گاو را در مقابل یک گاو دیگر بکش ببین چه کار می کند، مسلمان این کار را نباید بکند، در شرع مقدس داریم که اگر می خواهید حیوانی را ذبح کنید، ذبحش حق است اما در پیش این حیوانات دیگر ذبحش نکن، حالا اگر اتفاق افتاد ببین این گاو چه کار می کند؟ این بی بخارهای شکم پرست پول پرست نوکر آمریکا و صهیونیست، این پست هایی که اسرائیل برای مصر بخشنامه صادر می کند و می گوید رادیو و رسانه های مصر آیاتی که مربوط به اسرائیل است را حق ندارد بگوید، خاک تو سرت، این عربیت حالیش است؟ آن عربی را می گیرند و پیش چهارتا یهودی سرگردانی که هیچکاره هستند و از دور جهان جمع شدند و قبله ی اول فلسطین را گرفتند مسلمانان را ۴۰ سال آواره کردند الان هم مسلمانان را می گیرند و در داخل خانه ی خودشان با ساتور تکه تکه می کنند، آی ناعرب ناجنس نامسلمان تو هنوز شکمت زیر پای دشمن است، خاک تو سرت! دم از عربیت می زنی؟ اگر اسلام و اگر عربیت در دنیا پشتیبانی دارد البته به عنوان فرهنگ صحیحش نه اینها، طبعا جمهوری اسلامی است، جمهوری اسلامی می گوید مسلمانان باید خلاص شوند، می خواهد سنی باشد یا می خواهد شیعه باشد، فرقی نمی کند”و لن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا ” [۱۲]خداوند به مسلمان عزت داده، مسلمان زیر سلطه ی بیگانه نباید باشد، بیگانه حق دخالت در امور مسلمین ندارد، جان مسلمین و مال و ناموس مسلمین باید حفظ شود و اموال مسلمین نباید غارت شود، خب مسلمان سنی باشد یا شیعه این سیاست صحیح جمهوری اسلامی است، ما همچنان که دلمان بر شیعه افغان می سوزد بر سنی افغان هم می سوزد، شوروی باید گورش را گم کند از سر مسلمان ها، این موضع جمهوری اسلامی است، اسرائیل باید از بین برود مسلمانان فلسطین باید به فلسطین برگردند می خواهد شیعه باشد یا سنی باشد برای ما فرقی نمی کند، این موضع ما است
مسلمان ها عرب باشند یا فارس، ترک باشند یا کرد، بلوچ باشند یا غیربلوچ، هر که باشند، مسلمانی که در هندوستان دارند او را می کشند، مسلمانی که در فلسطین دارند او را می کشند، مسلمانی که در مصر دارند او را می کشند، مسلمانی که در تونس دارند او را می کشند، از نظر ما فرقی نمی کند خون مسلمان را چه شیعه باشد چه سنی، عرب باشد یا ترک و …. فرقی نمی کند این موضع ما است، این موضع فقه ما است اسلام فقاهتی یعنی همین، و ما این را در عمل نشان می دهیم، آنچه را هم که دشمن را رسوا کرده است عمل ما است و الا چهار تا شعار که از همه بهتر و بیشتر یاسر عرفات شعار می داد دیدید چطور شعار می داد، اما شعاری که اول رفته با ارباب ساخته بعد برای گول زدن مردم آمده، فلسطینی می گوید بس است ۴۰ سال یاسر عرفات نوکر بیگانه مرا گول زده ۴۰ سال بس است و امروز باید با چنگ و سنگ بجنگم اما باید به آرمانم برسم، این زندگی که زندگی نیست هیهات من الذله، امروز باز مشاهده می کنید توطئه ی اخیر آمریکا به شهرهای شما به خانه های شما در مقابل این قضیه همچون گذشته در مقابل این توطئه ها بایستید که انشاءالله امیدواریم که جریانات نهایی باشد و ضمن آمادگی های رزمی که خدا به همه ی شما مردم اجر دهد که الحمدالله همه ی صحنه های سیاسی را پر دارید صحنه های مذهبی را پر دارید صحنه های جبهه ها را پر دارید با خودتان جوانا نتان کمک های به جبهه ها، خداوند به همه ی شما خیر دهد اما استقامت کنید که راه علی زنده شود، امروز ما در یک مقطع حساس هستیم اگر ما در اینجا سستی کنیم تاریخ آیندگان ما را نخواهند بخشید همچون که ما جریان جنگ صفین را دیگر مجرمین را نمی توانیم ببخشیم خدا هم نخواهد بخشید یعنی در لحظات آخرین، لحظاتی که مالک اشتر نخعی داشت نزدیک می شد تا آن شیطان مجسم معاویه را از بین ببرد دیدید که آنهایی که اهل کلک و تزویر و شگرد و توطئه بودند تحت عنوان کلمه ی صلح سر مسلمانان کودن کلاه گذاشتند، علی(ع) هرچه کرد نشد، روح علی را شاد کنید، امیدوارم که در این یوم مبارک برکات و فیوضات که خداوند متعال به حق امیرالمومنین علی(ع) و فرزندان معصومش به همه ی شما ان‌شاء الله پیروزی نهایی عنایت کند و آزادی اسلام و مسلمین، خداوندا پروردگارا درهای زندان بغداد را با دست رزمندگان ما باز بفرما، جانبازان انقلاب شفا و اجر عنایت کن، ارواح مقدس شهدای ما را با روح مقدس علی(ع) محشور بفرما، ایادی بیگانگان قطع و قلع بفرما، خدایا این انقلاب را زمینه ی ظهور حضرت مهدی(عج) قرار بده، تا ظهور آن حضرت بر طول و عمر و عزت امام امت بیفزا، وجود همه ی علمای راستین را حفظ کن عواقب امور ما را ختم به خیر بگردان، دست ما را از دامن ولای علی و اولادش کوتاه نفرما ، با النبی و آله و السام علیکم و رحمة الله و برکاته، صلوات.
[۱] – حکمت ۱۰ نهج البلاغه
[۲] – سوره ی بقره – آیه ۲۳ – و اگر شما را شکّی است در قرآنی که بر بنده خود (محمد صلّی اللَه علیه و آله و سلّم) فرستادیم، پس بیاورید یک سوره مانند آن، و گواهان خود را بخوانید به جز خدا، اگر راست می‌گویید.
[۳] – حدیث ثقلین
[۴] – سوره ی مسد – آیه ۱ – نابود باد قدرت ابولهب، و نابود باد خودش
[۵] – سوره یونس – آیه ۳۵ – آیا آن که به راه حق رهبری می‌کند سزاوارتر به پیروی است یا آن که خود هدایت نیابد مگر آنکه هدایتش کنند؟ پس شما مشرکان را چه شده، چگونه قضاوت می‌کنید؟
[۶] – سوره هود – آیه ۹۸ – فرعون پیروان خود را در قیامت پیشوایی کند و آنها را (با خود) به آتش دوزخ در افکند، که بسیار بد ورودگاه و منزلگاهی است.
[۷] – سوره ی انعام – آیه ۱۴۹ – بگو: برای خدا حجّت بالغه و رساست، اگر می‌خواست همه شما را هدایت می‌کرد.
[۸] – سوره بقره – آیه ۲۵۶ – راه درست از راه انحرافی ، روشن شده است.
[۹] – سوره فصلت – آیه ۳۰ – آنان که گفتند: محققا پروردگار ما خدای یکتاست و بر این ایمان پایدار ماندند فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند (و مژده دهند) که دیگر هیچ ترسی (از وقایع آینده) و حزن و اندوهی (از گذشته خود) نداشته باشید و شما را به همان بهشتی که (انبیا) وعده دادند بشارت باد.
[۱۰] – سوره فرقان – آیه ۳۰ – در آن روز رسول (به شکوه از امت در پیشگاه رب العزّه) عرض کند: بارالها (تو آگاهی که) امّت من این قرآن را به کلّی متروک و رها کردند.
[۱۱] – نهج البلاغه – حکمت ۲۰۹
[۱۲] – سوره نساء – آیه ۱۴۱ – خداوند هیچ گاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلّط باز نخواهد نمود.