خانه / متن بیانات / متن بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار فرماندهان واحدهای مقاومت بسیج دانش آموزی

متن بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار فرماندهان واحدهای مقاومت بسیج دانش آموزی

بسم الله الرحمن الرحیم.

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب، و سلام و درود به رهبر معظم جهموری اسلامی ایران، رهبرمسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه سنگر نشینان علم و ایمان. بزرگداشت سالگشت واگذاری مقام امامت، ولایت الهی به ساحت قدس حضرت مهدی صاحب علیه السلام، به امید پیروزی مظلومین عالم مخصوصاً فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، لبنان مظلوم، اسلام مظلوم و انسان مظلوم بر گرگ‌های بین‌المللی.

قرآن کریم معجزه باقیه اسلام است و ابعاد مختلفی در جهت اعجاز دارد. یکی از آن ابعاد پیشگویی‌های قرآن است،

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا»[۱]

عنایت دارید که این “لام” “لَتَجِدَنَّ” لام تأکید است. حالا این مسئله هست. این یک مسئله جدی است. “لام” “لَتَجِدَنَّ” از نظر ادبی، لام تأکید است. “نون” مشدد “تَجِدَنَّ” که در آخر کلمه واقع شده، نون تأکید ثقیله هست. قرآن کریم عیناً پافشاری بر این قضیه دارد. هر آینه بدون شک و تردید چنین چیزی را خواهید یافت. در تاریخ، در آینده خواهید یافت. بعد کلمه “ أَشَدَّ ” هست. حالا خود ماده “شدید” بالاخره سختی،سلبی و قطعی است نه، افعل. تفضیلش اشد است، سخت ترینش.

خب موضوع این همه تأکید به شدت چیست که شما خواهید یافت،خواهید یافت که «أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ»؟ اینکه نسبت به اهل ایمان، سخت‌ترین و مخرب‌ترین عنصر،این پیوند یهودی‌ها و مشرکین است. ببینید،«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا»، این کاملاً در ذهن شما باشد.

از آن سو، تمدن حقیقی و حقیقت تمدن در ایمان است،چرا؟ به دلیل اینکه اینجا سراسر هستی قانون است، سراسر هستی حقوق است و ارزش انسان به گونه‌ای است که«وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ»[۲]،خدای متعال همه‌ی این ابر و باد و مه و خورشید و منظومه شمسی و کیهان و کهکشان را برای چه آفریده است؟ اینها در دستگاه نظام خلقت تولید می‌کنند، این اشرف مخلوقات را که انسان است، ولذاست که در احکام دین ملاحظه می کنید کوچک‌ترین،حتی یک خراش اگر روی پوست بدن کسی واقع بشود و من نارضایتی را ایجاد کنم، باید بالاخره پاسخگو باشم، باید دیه بدهم. در اینها خلاصه نمی‌شود. بلکه حتی اگر با گوشه‌ی چشم، با یک اشاره، اشاره‌ای بکنم که دلی ناراحت بشود این گناه است. در مکتب ایمان است. اینها گناه است. نه بالاتر از این، اصلاً او توجه ندارد اگر در دل خودم نسبت به یک انسان مؤمن بدخواه یا بدبین باشم، باید پیش خدا پاسخ بدهم.

ببینید تمدن در ایمان این است. هیچ چیز از قبیل رنگ و زبان و زن بودن و مرد بودن و قومیت و اینها هیچ کدام ملاک نیست. ملاک انسانیت انسان است. «إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا»[۳]بلکه«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»[۴]؛ آنجا قیافه‌ها را نمی‌خرند تقوا می‌خرند. تقوا یعنی چه، یعنی همه‌ی حقوق دیگران را رعایت کردن؛ و لذاست که کتاب‌های فقهی در این مسئله پُر است،از نظر احکام اسلام، از ریزترین مسائل.

حالا این جامعه ایمانی گرفتار یک غده سرطانی است و آن چیست؟ و آن جامعه یهود و مشرکین است. هر چیز آفتی دارد اینها آفت شجره انسانیت هستند. این هم یک چیزی نیست که بگوییم بله بعد از پنج هزار سال جریانی که امروز شما می‌بینید، نه در طول تاریخ، این تنها منحصر به حالا نیست، یعنی اولین آزارها و اذیت‌ها در بنی‌اسرائیل و یهود نسبت به چه کسی بود؟ نسبت به پیغمبر خودشان حضرت موسی علیه السلام. اینها چقدر حضرت موسی علیه السلام  را بعد از آنکه این‌ها را از شر فرعون نجات داد، خود حضرت موسی علیه السلام را چقدرها اذیت کردند، داد حضرت موسی علیه السلام درآمد، در آیات قرآن دارد که موسی چه فرمود؟ فرمود«يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ»[۵]، چرا این همه من را اذیت می‌کنید در حالی که می‌دانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم، من خیرخواه شما هستم. بهانه‌های بنی‌اسرائیل به عنوان یک ضرب‌المثل در جامعه بشر است.اینها چنین موجوداتی هستند که در شرایط امروز هم که بدترین نوع وحشی با بهترین تمدن انسانی و اسلامی با هم درگیراست. ملاحظه می‌کنید چه می‌کنند؟

خوب موضوع اولی که عرض کردم فراموش نشود؛اینها جزو معجزات قرآن است، یعنی پیشگویی‌هایی است که بخشی از معجزات آن مسئله پیشگویی‌هاست و قرآن مجید اینها را پیشگویی کرده است.

مضمون یک روایت برای شما نقل کنم. در ذهنم اینطوری است، یک روایتی دارد که از امام معصوم علیه السلام می‌پرسند که آیا اگر یک قومی،اجدادشان، گذشته‌گانشان کارهای بدی را انجام دادند آیا می‌شود نسل‌های آینده آنها را ملامت کرد که جد شما این  کار را کرده است؟ این مسئله حقوقی است، فرمودند نه، نمی‌تواند، آن امتی بوده گذشته،به وظیفه‌اش عمل کرده یا نکرده است، بالاخره بر خدا وارد می‌‎شود.«تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ»[۶]، شما مسئول کار نیستید؟ نه، نمی‌شود؛ پشت سر سوال دیگری کرد، است که ما قرآن می بینیم که نسبت به بنی اسرائیل، چقدر آیات مختلف و حتی به صورت یک سوره بنی اسرائیل ]در قرآن است[ پس این چه رمزی دارد که در قرآن نسبت به اینها نقد شده در حالی که اجدادشان آن کارها را  کردند. پاسخ فرمود بله، جهتش این است که خدای متعال با علم غیب و شهادت می‎داند که در میان همه اقوام و در میان همه جمعیت‌های بشری، یک جمعیتی هست که چه اجدادشان، چه اخلاق و اولادشان، همه آنها اینطوری هستند. اینکه در قرآن ذکر شده، به خاطر اجدادشان نیست، به خاطر اینکه این خصلت خودشان هست. یعنی خودشان هم در راه گذشتگانشان دارند حق‌کُشی می‌کنند،دارند ظلم می‌کنند، دارند ستم می‌کنند. این بر اساس آن علمی است که خدا داشته، و این  جزو معجزات خداست و اینها معجزاتی است  که ما امروز به چشم می‌بینیم در این صحنه‌ها که بسیار آزاردهنده است؛ اما این روشنایی در آن می‎درخشد که ببینید قرآن چطور حرف می‎زند؛ولذاست که این فقط مربوط به اینهاست. نسبت به  اقوام دیگر، نسبت به طیف‌های دیگر، گروه‌های دیگر، نسل‌های دیگر همچین چیزی وجود ندارد. شما ملاحظه می‌کنید که جوامع بشری از جمله خود جامعه انسانی و اسلامی که اتفاقاً ایرانی هم هستند،اینها دشمنان سرسختی داشتند که در تاریخ به وحشی‌گری مشغول بودند،مثل مغول، بسیار وحشی عمل کردند، بسیار قتل عام‌ها کردند، ویرانی‌ها ایجاد کردند، این کارها را  کردند؛ اما فرق آنها با بنی اسرائیل چیست؟ فرقش این است که آنها در یک مقطعی که این خوی وحشی گری مغول بوده، بر اساس آن ظلم‌هایی که کردند، تخریب‌هایی که کردند، گناه‌هایی که کردند، ویرانی‌هایی که کردند، اما همان مغول، یک نسل، چند نسل از این‌ها گذشت یا نگذشت که با مسلمین بودند اینها برگشتند و اسلام را اختیار کردند. یعنی از وحشی‌گری مغولی به تمدن اسلامی راه یافتند و حتی شما امروز خیلی از آثارهای مغول را می‌بینید که واقعاً زبان‌زد است و همه دنیا می‌شناسد،مثل کجا؟ مثل مسجد گوهرشاد،مسجد گوهرشاد مشهد را  گوهرشاد آقای سرکارخانم مغول ساخته است، ببینید، مسجد بابلی هند را مغول ساخته، یعنی اینها بعدها این همه صد و هشتاد درجه تغییر کردند و از آن وحشی‌گری وارد این شدند. اما اینها] یهودیان[پنج هزار سال است که وحشی‌گری می‌کنند و هر روز بدتر از روز دیگر.

و قرآن مجید که این همه روی آن  تأکید کرده و نظر ادبی این کلمات معجزه آسا را بیان فرموده، چون خداوند علم دارد که اینها] یهود[ اهل بازگشت نیستند، همین که می‌بینیم. الا عده قلیل،خیلی نادر، خیلی کم؛ و ما امروز با یک وحشی‌گری روبرو هستیم که البته مراد امروز زمان معاصر ما نیست. پانصد سال است که استعمارگرها به جان مردم کره زمین افتادند و دویست سال اخیر هم نسبت به کشورهای اسلامی چقدر اینها ستم کردند و قتل عام کردند و چه جنگ‌هایی راه انداختند و چه خون‌هایی ریختند و چه حقوقی ] از مردم ضایع شد[،اروپا دنیا را اصلاً چپاول کرده و از جمله خود ایران عزیز ما،اینها چه کردند؟ ایرانی که مهد تمدن بوده از صدر اسلام که ایرانی‌ها با رغبت به سمت اسلام آمدند، خودشان انتخاب کردند و تا زمان ما، اما مقایسه کنید که سلطه استعمار در این کشور چه کرد؟! یتیم‌‌خانه ایران را که در نظر دارید، مستند است، ایرانی که مثلاً نوزده میلیون یا بیست میلیون نفردر آن زمان جمعیت داشت، استعمارگرپیر انگلیس که اینها همه دستشان با هم است مشرکین و یهود،اینها بر ایران تسلط داشتند،غلّه و خوراک مردم را جمع آوری کردند، در صحرا سوختند و از بین بردند، به حیواناتشان دادند و جلوی غلّه را از سمت شرق که حالا می‌گوئیم پاکستان،هندوستان و غرب که عراق باشد جلوی غلّه را گرفتند که وارد نشود،بعد چه شد، شما می‌بینید با شصت هزار زن و بچه و کودک و نوزاد فلسطینی اینها چه می‌کنند،آنها که شصت هزار نبودند،۹ میلیون نفر از جمعیت ما را با گرسنگی و بیماری و… از بین بردند، در همین ایران فاصله زیادی هم نگذشته است؛اینها این هستند، وحشی‌گری بیشتر از این!.

 آیت‌الله دستغیب می‌فرماید آقایی بود به نام دکتر خاوری،حالا آن موقع می‌گفتند حکیم،مثلاً پزشک بود. بعد گفت که در شیراز داشتم سر شب می‌آمدم،اجساد مرده‌ها در بازار ریخته بود و صدها سگ مشغول دریدن آنها بودند. بعد می‌فرماید یک زنی که او را مادر محمد صدایش می‌زندند، این مادر محمد چهار تا جوان داشت، از خانه‌اش بیرون آمده بود در کوچه‌ها داد می‌زد که مردم چهار تا پسر من توی خانه مردند کسی نیست آنها را جمع کند، یعنی چه؟ یعنی دیگر مرگ فرزندانش برایش مشکل نبود، جمع کردن مرده‌ها مشکل بود.

این ] جنایت‌ها [ شناسنامه این مدعی‌های حقوق بشر است،]این آمریکایی که شماها امروز به عنوان ایالات متحده آمریکا می‌گوئید[.سرزمین آمریکا، قاره آمریکا یک کشور اشغالی است.] جمعیت کنونی[ ایالات متحده وحشی‌های اروپایی هستند. در آمریکا حدود صد میلیون همراه با یک تمدن مردم سرخ پوست بومی داشت، حدود هشتاد میلیون مردم قاره آمریکا را این اروپایی‌ها قتل عام کردند و زمین‌های آنها را تصرف کردند و به عنوان ایالات متحده نامگذاری کردند. این کشور اشغالی است مثل فلسطین، و اینها دم از حقوق بشر می‌زنند، تمام گفته‌هایشان مکر و حیله است، هیچ دشمنی بشر، بالاتر از اینها ندارد.

آنوقت اینها برای سلطه بر جهان  چه طرح‌های کارشناسی شده‌ای دارند. برای کوچک‌ترین مسئله اتاق فکر دارند و بررسی می‌کنند. اینکه شما می‌بینید به هر جا می‌روند و این از قبل بوده است دیگر، هر جا می‌رفتند اول از جمله در خود ایران ما می‌آمدند چه کار می‌کردند؟!،هنوز فاصله زیادی نشده، زمان رضاخان پلید که نوکرشان بود اینها اوایل که آمده بودند در همین منطقه خودمان، پیش نوجوان‌های ما سیگار می‌کشیدند، شب سیگارها را در کوچه‌ها می‌ریختند، بچه‌ها را سیگاری می‌کردند، در زمان خود رضا شاه پلید شعبه‌هایی بود که در این شعبه‌ها تریاک، نسوار و شراب می‌فروختند،دولتی بود،من حتی یک آقایی را که مسئول آن شعبه بود را می‌شناسم که البته حالا ایشان مرده است،] هر جا استعمارگران به آنجا رفتند اول [جامعه را مشغول به مواد مخدر می‌کنند،به سیگار می‎کنند، به شراب و فحشا و منکرات می‌‎کنند که اینها نتوانند رشد علمی کنند. تریاک را اوایل که آمده بودند مجانی می‌دادند. سوخته تریاک را گران قیمت می‌خریدند، خوب مردم که عوام بودند و توجه نداشتند آنوقت می‌گفت عوض اینکه بروم کار کنم،تریاک می‌کشم، شب هم سوخته را می‌فروشم پول می‌گیرم، با این شگردها؛ هر جا آدم دانشمندی بود را می‌کشتند، دانمشند را می‌کشتند،اندیشمند را می‌کشتند. همین‌طور که ملاحظه می‌کنید. آخر به چه جرمی؟!، انقلاب به عنوان یک جامعه مستقل اختیار خودشان را ندارد، با رأی بیش از نود و هشت درصد] این انقلاب پیروز شد و بعد از پیروزی انقلاب[ بلافاصله ترورها] شروع شد [،حدود هفده هزار از بهترین‌هایی که هر یک از آنها می‌‎توانستند یک جامعه بزرگ را اداره کنند. وجود مقدس رهبر فرزانه انقلاب آیت الله العظمی امام خامنه‌ای عزیز از ] جمله آن افرادی بودند که ترور شدند[؛هفده هزار نفری که ترور کردند یکی ایشان بودند،هفده هزار نفر که بعدها  به بیست و سه هزار نفر رسید. این غربی‌ها،یهودی‌ها، اینها] به اصطلاح[ مدعیان حقوق بشر هستند!، خوب  دقت کنید!، تمام مکر است، تمام حیله است، دانشمندان را می‌کُشند،این دانشمندان هسته‌ای را چرا می‌کُشن. بله، دانشمندان را می‌کُشن. بازی‌هایی در می‌آورند برای اینکه جامعه مستقلی نباشد و زیرساخت‌های کشورها را تخریب می‌کنند. شکنجه‌گاه‌هایی حالا همچون ابوقریب می‌خواهد باشد یا ساواک دوران پهلوی می‌خواهد باشد که مردم زیر شکنجه می‌مردند،بعد اینها دم از حقوق بشر می‌‎زنند!.

اما یک تفاوتی هست این است که همان اول که اینها دست به ترور زدند، امام یک جمله‌ای فرمود که ما را بکُشید،مردم ما بیدارتر می‌شوند، فرمود بکُشید ما را ملت ما بیدارتر می‌شود،بله می‌کُشند. منحصر به ایران نیست. هر جای جهان اینها نفوذ کنند کارشان همین است، اما فرق این مقطع این است که مردم مقاومت می‌کنند. امروز موج بیداری به خود کشورهای غربی رسیده است، یعنی مردم کشورهای غربی غیر از دولت‌های فاسد و آدم کُش‌ها هستند،مثل باقی جاها مردم هستند، و لذاست که ما وقتی می‌گوئیم غرب، یا وقتی می‌گوئیم مثلاً انگلیس یا فرانسه یا آلمان یا آمریکا، مراد ما  نه آمریکای جمعیتی است، نه غرب جغرافیایی، بلکه مراد ما آنچه که از جهت حکومت و فرهنگ حاکم است، اینها هستند. ببینید با مردم خودشان چه می‌کنند!، هر روز این مردم را مورد حمله قرار می‌دهند، دانشجویان را برای همیشه اینها از سرنوشت زندگی‌شان محروم می‌کنند،می‎‌زنند،می‌کُشند، می‌بینید؛ اما آنها دست‌بردار نیستند،چرا؟ به جهت اینکه بیداری جهانی حاصل شده است.

و شما عزیزانی که می‌دانید این تفکر بسیجی در مقابل آن تفکر ظلم و استیلای باطله است. فرماندهان این مجموعه، طبعاً متناسب با این یعنی حاج قاسم عزیز، شماها یک‌به‌یک حاج قاسم هستید،بنازم، حاج قاسم سلیمانی عزیز قدس سره یک نامه‌ای به خانواده‌اش در یک مقطعی نوشت. خیلی خواندنی است. یک گره فکری را باز می‌کند. به خانواده‌‎اش نوشت که من از اینکه فرمانده نظامی هستم، یه لباس نظامی می‌پوشم و دیگران به نیروی نظامی به چشمی نگاه می‌کنند که اینها آدم می‌کُشند. این نیروی نظامی آدم می‌‎کُشد. بعد ایشان می‎‌فرماید که اما ما که لباس نظامی پوشیده‎ایم ما آدم نمی‎کُشیم. پس چه کسانی را می‌‎کُشید؟، گفت آدم‎کُشها را  می‎کُشیم؟

هر چیز آفتی دارد،آفت جامعه بشری، تفکر لیبرال دموکراسی و تفکر اندیشه یهود سلطه‌گر است. کارشان آدم کُشی است. اندیشه بسیجی،اندیشه سپاه، اندیشه ارتش جمهوری اسلامی، اندیشه نیروی انتظامی، این اندیشه در مقابل آدم کُشها است،نه اینکه اینها آدم بکُشند. اینها آدم نمی‌کُشند که نمی‌‎کُشند این قانون است که عرض می‌‎کنم. در نظام اگر کسی یک جنایتی کرد مثلاً آدم کُشی کرد و در مراحل قضایی محکوم شد که باید به دلیل اینکه جرم کرده، انسانی را کُشته، باید اعدام بشود، درست است؟ حالا اگر مأمور صبح آمد او را از زندان تا پای چوبه دار ببرد خوب تا اینجا که قانون است، اگر یک جمله بدی به او گفت یا یه سیلی به او زد، قانون چه می‌گوید؟ قانون می‌گوید باید سیلی‌ که زده قصاص بشود،چرا؟ چون در حکم عدل این بوده که او انسانی را کُشته باید به دلیل جرمش اعدام بشود،اما در قانون نیامده که یک سیلی هم بزنیم، مأمور به چه دلیل سیلی زده؟ باید سیلی را بخورد،ببین فرق ره از کجا تا کجاست.

حاج قاسم گفت ما که نیامده‌ایم آدم بکُشیم. ما خدمتگزار آدم‌ها و انسان‌ها هستیم،حقوق بشر هستیم. آدم کُشها را می‌کُشیم  و شما همه هر یک نه تنها فرزند حاج قاسم هستید، بلکه خود حاج قاسم هستید.

خدا شما را حفظ کند، صلوات بفرستید.

[۱] -سوره مائده،آیه ۸۲ .

[۲] -سوره جاثیه،آیه ۱۳٫

[۳] -سوره حجرات،آیه ۱۳٫

[۴] -همان.

[۵] -سوره صف،آیه ۵٫

[۶] -سوره بقره،آیه ۱۳۴٫

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *