متن بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار جمعی از آزادگان

بسم الله الرحمن الرحیم

 با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدّس رهبر فقید انقلاب و سلام درود به رهبر معظّم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان،وسلام مجدد به محضر شما عزیزان و همۀ آزادگان؛با آرزوی پیروزی مظلومین عالم مخصوصاً فلسطین‌مظلوم،غزه مظلوم،لبنان مظلوم،اسلام مظلوم بر گرگ‌های بین‌المللی.

عرض تسلیتِ ایام مصائب اهل بیت علیهم السلام و بزرگداشت سالروز بازگشت آزادگان عزیز که امسال مصادف با روزهای بازگشت شهدای کربلا از شام متقارن شده است،خیلی خوش آمدید، هم از دیدارتان بهره‌مند شدم و هم از فرمایشاتتان.

هرچیز،نسبت به فرمایش برادر خیلی عزیزمان که خوب در معرض شهادت قرار گرفتند و به شهادت نرسیدند،می‌فرمایند من در خودم شک کردم که چرا این توفیق را به‌دست نیاوردم،این را باید توضیح بدهم؛روایتی در ذهن من است باب همین مطلب است،در اینکه سوال آیا بالاتر از مقام شهادت هم وجود دارد؟ در حالی که شهدا مقام عندربهم دارند،آیا بالاتر از مقام شهادت مقامی است؟چون هر کُلّی استثناء هم دارد،«ما مِنْ عامٍّ الّا وَ قَدْخُصَّ»هر مسئله عامی می‌بینید تخصیص می‌خورد یک استثناء هم دارد،حالا اگر شهادت را بالاترین مقام تعریف می‌کنیم که هست استثنا دارد یا ندارد، بله استثناء دارد، آن روایت مربوط به اینجاست،آن چیست؟ او این است که مقامی بالاتر از مقام شهادت هم هست،چطور؟ آن وقتی است که در جبهۀ توحید برای مبارزه با کفر و ظلم به جهاد رفته و خود را در معرض شهادت قرار داده است اما شهید نشده است؟ دشمن ناکام مانده، شهید نشده، خوب شهید که نشده بعد چه کرده است؟بعد تا پایان عمرش که زندگی می‌کرده در همان مسیر ارزش‌ها و رضای پروردگار ثابت مانده است،یعنی چه شده؟ یعنی هم راه شهادت را بر خود هموار کرده و در جبهۀ حق و توحید با کفر و شرک جنگیده در معرض شهادت قرار گرفته است، هم چیزهای اضافی دارد، وآن تداوم این راه به گونه‌های مختلف تا آخر عمراست، این مقامش از مقام شهید بالاتر است.

اما مطلبی که امروز هشت میلیارد مردم دنیا با آن مواجه‌اند،بحث ایران تنها که نیست،مشاهده می‌کنید اینها در دنیا چه می‌کنند،آن است که خوب در گذشته‌های دور،هر جای تاریخ را ملاحظه می‌کنید دزدان و سرگردنه بگیران و آدم کش‌هایی به صورت منطقه‌ای بودند،آدمای دزد، بی‌ایمانی بودند و به جان مردم،مال مردم،حیثیت مردم،تّعددی می‌کردند،سرگردنه‌ها را می‌گرفتند به ناحق افراد را می‌کشتند،اموالشان را تاراج می‌کردند،اما از پانصد سال قبل این دزدها همدیگر را پیدا کردند و در سطح جهان با انواع ابزار،چه سخت افزار چه نرم افزار، مجهز شدند و اینها به کاروان انسان‌ها حمله کردند،پانصد سال است که حالا این دویست سال اخیرش هم در کشورهای اسلامی متأسفانه این دزدها نفوذ کردند،غارت کردند،دزدیدند،آدم‌کشتند،شکنجه کردند،کاری نیست که به عنوان سلطه بر کل جهان نکنند،استعمار،سلطه بر کل جهان،اما در کنار انواع قتل و غارت و تجاوز و دزدی و غارت،این‌ها از جهت نرم افزاری بسیار فنی عمل کردند در توجیه کارهای ظلم،اصل طرح و برنامه این است که جهان را به بردگی بگیریند و اسمش را پایان تاریخ می‌گذارنند؛دیگر بردگی فردی و قبیله‌ای برایشان صرف نمی‌کند،نخیر،جهان را که هر جا قدم گذاشتن و مسلط شدند به عنوان برده، جامعه را برده می‌کنند،و بعد بالاخره بر اساس منافع‌شان آنچه که بخواهند عمل می‌کنند،هیچ قانونی هم ندارند،این‌ها دو جبهه بودند،جبهۀ شرقی و غربی،بلوک شرق،دزدان شرق که اسمش را کمونیست می‌گذارید،این‌ها برای اینکه هر جنایتی را انجام بدهند به مشکل وجدانِ‌هم گیر نکنند،خدا را حذف کردند،بناعلیه این جبهۀ شرق تشکیل شد و اساس کارش هم بر خونریزی بود،اصلاً خودش به عنوان جبهه سرخ]معرفی کرده بود[،دیگر خونریزی کار معمولی‍‌شان است باید باشد؛جبهۀ غرب نیز خدا را حذف کرد،منتها با آن ]جبهه شرق[ متفاوت بود،آنها]جبهه شرق[اصلاً اسم خدا را هم حذف کرده بودند، اینها]جبهه غرب[ اسم خدا را حذف نکردند، منتها چه گفتند،گفتند که ما می‌خواهیم حکومت مردم بر مردم] را تشکیل بدهیم[ نه حکومت خدا بر مردم را، حکومت مردم بر مردم! ببینید چقدر این کلام را آرایش می‌دهد،عجب! حکومت مردم بر مردم!، خوب چطوری این کار را می‌کنید،شما نگاه کنید ببینید چطور این کار را می‌کنند،این‌ها در هر جا قدم گذاشتند با سلطه بر جوامع بشری و از میان برداشتن انسان‌های خوب و شایسته و عالم و پرکاربرد و مفید و مدیر و مدبر،هرجا برسند اینها را قتل عام می‌کنند،یکی از نشانی‌هایشان این است و بعد برای اینکه جوامع را ضعیف کنند که از آنها کاری ساخته نباشد به انواع و اقسام از مواد مخدر بگیرید تا مسائل اخلاقی، تا فحشا، منکرات، شُرب خَمر، دزدی و جنایت،هرج و مرج در قالب‌هایی با اسم‌های مدرن، اسم این را حکومت مردم بر مردم می‌گذارند!،خوب چطور؟ خود ایران سوابق این برنامه را دارد دیگر، حکومت مردم بر مردم! مثلاً رضاشاه پلید و دزد و گردنه‌بگیر را که انگلیس استعمارگر آنروز بود و به اصطلاح در مستعمراتش خورشید غروب نمی‌کرد و این همه سلطه داشت،مثلاً در این منطقه استعمار چیکار می‌کرد،رضاخان پلید را هر جا می‌خواهد بزند،بکشد طوری نیست، کار دست اوست،اربابان هم او را برای همین کار گذاشتند،آتاتورک را مسلط می‌کند،مصونّیت دارد،این آتاتورک نیست که آن کارها را می‌کند،این رضاخان پلید نیست که آن کارها را می‌کند،اینها اربابان استعمارگر مردم را در این شرایط قرار می‌دهند؛ آن‌موقع که انقلابی نبود، حتی پیش از آن در همین ایران شما که شما بهتر از بنده می‌دانید در جریان یتیم خانه ایران که مستند هم هست، از بیست میلیون یا نوزده میلیون جمعیت آن روز،استعمار چیکار کرد که آن موقع قدرت دست انگلیس بود،مواد غذایی را جمع کرد و سوخت و به حیوانات خودش داد و زیر خاک کرد و قحطی را ایجاد کرد و راه ورود غلّه را از شرق که حالا هندوستان بود پاکستان امروز بود و از غرب که عراق بود ممنوع کرد،حدود ۹ میلیون نفر را نظیر آنچه که الان در غزه انجام می‌شود، ۹میلیون نفر از این مردم را در فقر و گرسنگی و بیماری این‌ها چراغ خاموش کشتند؛ یا آنجایی که بعد از آن رضاخان آنچه که خواست از مقاصد استعمار عمل کرد،مسجد گوهرشاد با آن عظّمت در کنار مضجّع حضرت ابوالحسن رضا علیه السلام،با مسلسل‌ها ریختن مردم را قتل عام کردند بعد هم زنده و مرده‌شان را با کامیون بردند و خاک کردند؛ استعمار یعنی این؟ این می‌شود حکومت مردم بر مردم!، الان دیگر حکومت مردم بر مردم به اوجش رسیده است، یعنی چه؟یعنی یک آدم خُل دیوانه‌ای مثل این رئیس جمهور آمریکا بر هشت میلیارد مردم جهان سلطه می‌کند،برایشان تعیین تکلیف می‌کند و برای سلطه بر مردم از هر طریقی،هیچ قانونی ندارد،تا سگ زنجیر به گردن او در غزه چه می‌کند؟،در فلسطین چه می‌کند؟این کاره‌ای نیست،آن سازمان ملل است،اینها هستند،شورای امنیت است،حقوق بشر است،دادگاه لاهه است،حقوق کودک است،اینها مصونیت دادند که در طریق استعمار هیچ قانونی نباید رعایت شود،کار آنهاست،اسمش را چه زیبا می‌گذارند حکومت مردم بر مردم!؛ بیش از همه شما عزیزان لمس کرده‌اید،حالا دیگران می‌گویند،بعضی می‌شنوند،بعضی می‌بینند،شما هم شنیده‌اید،هم دیده‌اید،هم لمس کرده‌اید، این حکومت مردم بر مردم غرب است،اصلاً شکنجه‌گاه جزء برنامه‌هایشان است،ساواک قبلاً چه بود؟،شکنجه‌گاه ابوغریب چه بود؟، اینکه منحصر به آن نیست، در هر کشوری اینها سلطه پیدا کردند شکنجه‌گاه دارند،منطق‌شان این است و بهتر از همه شما آنها را می‌شناسید که چه کسانی هستند، در مقابل آنها تنها یک راه دارد وبس،آنها که قانونی ندارند و آن این است که ] در مقابل آنها [قدرتمند شویم،تنها راهی که آنها در مقابلش کوتاه می‌آیند،آنها قانونی ندارند،آن مسئله این است که قدرت داشته باشید راه دیگری ندارد؛ و ملاحظه می‌کنید که این‌ها با انسان‌ها چه می‌کنند،و این هم که می‌گویم بلوک غرب و بلوک شرق،بلوک شرق هم که کار همین‌ها بود، یعنی امام قدس سره یک جمله خیلی زیبایی داشت که همه جملات امام زیبا بود، به همان لفظ به‌اصطلاح معمولیش فرمود که شوروی را هم آمریکا بازی داده است،چون شیطان بزرگ است،غرب است، بازی داده است یعنی چکار کرده است؟ کدام عاقل می‌پذیرد که انقلابی که بوسیلۀ یک بچه یهودی به وجود بیاید،او عامل این‌هاست،اصلاً فرزند سرمایه‌پرستی است،«وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ»[۱]،ببینید،اینجاست که تنها راهش قدرت است و تنها زمینه قدرت هوشیاریست،این ناهوشیاری به اصطلاح چهل پنجاه کشور به اسم اسلامی ملاحظه می‌کنید از دور نگاه می‌‎کنند تا آنها مسلمانان را می‌کشند،شکنجه می‌کنند،آب و نان را بر رویشان می‎بندند،آنها را می‌کشند بعد هم علانیه می‌گوید که بعد از اینها نوبت شماست، نمی‌گوید خوب می‌گوید دیگر، اینها باز هم از دور نگاه می‌کنند،دشمن هم پُررو می‌شود وحال آن که مسلمانها اگر در یک خطِ وحدتِ ایمانی با هم هماهنگ بشوند دنیا بدون اینها نمی‌تواند هیچ تصمیمی بگیرد،اما آنها قبلاً علاجش را کردند،یعنی هر جایی یک مهره گذاشتند که آن مربوط به خودشان است،دراین روزها ملاحظه کردید که حتی این بی‌حیاهای صهیونیسم مخصوصاً نسبت به آقای دکتر احمد طیب رئیس جامعه الازهر مصر که بسیار انسان شایسته است،آنوقت این سگِ زنجیر به گردنِ‌غرب گفت که این سر مار است باید این را کوبید، یعنی چه کسی؟ یعنی رئیس جامعه الازهر مصر،یعنی دکتر احمد طیب،چه کسی اینها را پُررو کرده است،خوب آنجا یک مهره گذاشتند برای حفظ منافعشان، بعد آنها با جامعه الازهر مصر که بیش از هزار سال است در دنیا معرفی شده صهیونیست اینطور صحبت می‌کند،چرا؟چون عرضه را از اینها گرفته است.

امروز سرنوشتی است که تعیین می‌شود اگر به موقع مسلمین به هم پیوستند و از اسلام و قرآن و از عدالت و از علم و دانش و ایمان حمایت کردند سرنوشت دنیا تغییر می‌کند،هشت میلیارد مردم دنیا نجات پیدا می‌کنند،واِلا این مسئله مربوط به غزه نیست،این برنامه استعمار است برای سلطه بر کل جهان،این می‌شود حکومت مردم بر مردم!، آنوقت بدتر از آنها چه کسانی هستند،آیا بدتر از آنها هم هست،استثنا دارد یا ندارد، بدتر از آنها،آنهایی هستند که حتی در خود ایران ما از آنها پشتیبانی می‌کنند،اینها بدتر از آنها هستند،امروز آزاد مردانی که حتی مسلمان نیستند در خود کشورهای غربی،مردم که به حکومتشان ربطی ندارند، در خود کشورهای غربی امروز آزاداندیشانی هستند که بیداری حاصل کردند و فریاد می‌زنند و کتک می‌خورند و زندان می‌روند و جرم می‌شوند اما عقب‌نشینی نمی‌کنند،چون سرنوشت انسان است،آنوقت من به عنوان مسلمان باید از خودم خجالت بکشم چون او در آنجا مستقیم ایستاده کتک می‌خورد،زندان می‌رود، اما عقب‌نشینی نمی‌کند،اما اینجا یک عده هستند از غرب حمایت می‌کنند؛]دشمنان و افراد وابسته به آنان [بخواهند یا نخواهند این مرحله با همه مراحل فرق می‌کند و جلو می‌رود و در نهایت به نفع اسلام و مسلمین تمام خواهد شد،دنیا دو قطب شده است، یکی به رهبری نظام مقدس جمهوری اسلامی بر اساس رسیدن به عدالت برای همه نوع بشر است، دیروز دیدید زوار کربلا که برمی‌گشتند آن اُسقُف محترم مسیحی می‌فرمود که دنیا باید از ایران یاد بگیرد که در ایران صاحبان ادیان و مذاهب همه آزادند،همه با هم هستند، دنیا باید از ایران یاد بگیرد،چه کسی می‎گفت؟اُسقُف مسیحی؛ اما آنها این را نمی‌‎خواهند.

جمله زیبایی از آیت الله حائری شیرازی امام جمعه فقید شیراز که به رحمت خدا رفتند در آن تاریخ فکر کنم در دهه هفتاد بود خبرنگار اُتریشی از ایشان یک سوالی کرد، خواست سوء استفاده کند غافل از اینکه این انسان بصیر است، گفت خوب در ایران شما که بعضی از این انقلابی‌ها برگشتند،نظر شما چیست؟ ایشان فرمود که شما نگران چند نفر در ایران ما نباشید آینده را خواهید دید چه خواهد شد،دنیا دو قطب خواهد شد،یکی آنهایی که می‌زنند و می‌کشند و می‌خورند و قتل می‌کنند و قانون ندارند و هرج و مرج می‌کنند به رهبری غرب، یکی هم انسان‌های صالح و سالم و با ایمان و فداکار و خدمتگزار و با ایمان به رهبری جمهوری اسلامی، خوب از دهه هفتاد که ایشان فرمایش فرموده تا امروز که این بیداری حاصل شده دقیق طبق فرمایش ایشان؛بحث ایران غیرایران نیست، بحث انسان و مسلمان است که انسان است که مسلمان است، آنکه انسان نیست یا مسلمان نیست حالا به هر اسمی می‌خواهد در شرق باشد،می‌خواهد در غرب باشد،امروز دنیا به دو قطب تشکیل شده و این بیداری ریشه استعمار را خواهد کَند.

خداوند ان‌شاءالله به شماها عمر بدهد و باشید و بعد از آن شکنجه‌های دلخراش ان‌شاءالله پیروزی اسلام را ببینید،صلوات بفرستید.

[۱] -سوره بقره،آیه ۹۶ .