بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبرمسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما و همهی سنگرنشینان علم و ایمان، با آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم و مخصوصاً فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، لبنان مظلوم بر گرگهای بینالمللی؛ عرض تبریک و تهنیت میلاد مقدس حضرت ابی جعفرامام محمد باقر سلام اللهعلیه.
«الْکَمَالُ کُلُ الْکَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَهِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَهِ»[۱]، این هم هدیهای از فرمایشات مقدس حضرت امام باقرعلیه السلام که اساتید محترم بهترازبنده اشراف دارند، شرط اول زندگی دانستن نقشه و راه زندگی است، هیچ کاری را بدون نقشه قبلی و حساب شده نمیشود انجام داد، بنابراین راه کمال اولین شرطش«التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ»[۲]، تفقه با تعلم دوتاست، تفقه یعنی به صورت ریشهای، دراینجا دین را فهمیدن، وقتی این را بفهمد میفهمد که برای چه آمده است، اینجا چیکاره است و چون برای آزمایش آمده باید خودش را آماده کند با انواع تضادی که پیش میآید، این عالم عالم تضاد است بنابراین از قبل کاملاً توجه دارد و صبردارد،«الصَّبْرُعَلَىالنَّائِبَهِ»[۳]یعنی وقتی نقشه راه را میبیند که مشکلات جزء کارش است مشکلات مواد امتحانی است، پس بنابراین با آمادگی جلو میآید و در مقابل مشکلات کم نمیآورد، چون از قبل آماده هست، خوب یک چنین موجود مسئولی آمده میخواهد یک امتحان بزرگ هم بدهد، انواع و اقسام وظائف روی دوشش میآید طبیعی است دیگر، برای موفقیت آن باید چکار کند، باید عمرش را زمان بندی کند،«تَقْدِیرُ الْمَعِیشَهِ»[۴] زندگیاش را زمان بندی کند، حالا از هر ساعتش، یا بیست و چهارساعتش،هفتهاش یا ماهش یا سالش که باید درفلان موقع،«الْأُمُورُ مَرْهُونَةٌ بِأَوْقَاتِهَا»[۵]، هر کاری را در یک جایی باید انجام داد،بنابراین باید دراین نقشه مشخص باشد که میخواهد چه کند، این کار را به صورت تقسیمبندی و نوبت هرکاری را چه زمانی باید انجام بدهد و چگونه باید انجام بدهد.
بسیارجلسه خوبی است، بسیارصبح خوبی است، خوب ائمه معظم جمعه چشم و چراغ جامعه مرکز وحدت جامعه اسلامی و الحمدلله استفاده کردیم از فرمایشات استاندار محترم، بسیارجالب، سنجیده، خوب جای خدمت به مردم ،حل مشکلات مردم، تصمیم گیری برای خدمت بیدریغ و بدون منت برای مردم، همین نوع جلسات است.
یک وقتی خبرنامهای داشتم] مطالعه میکردم[راجع به حضرت امام محمد باقر علیه السلام در آن خبرنامه مطلبی داشت که صهیونیستهایی که مشاهده میکنید برای مبارزه با اسلام و مخصوصاً شیعه، اینها گروههای دوازده گانهای را تشکیل دادند و به صورت تخصصی و فوق تخصصی سرگروه دارند وهر یک از اینها کاوش در زندگی یکی از ائمه اثنی عشر میکنند وغرض آنها هم این است که نقطه ضعفی پیدا کنند و بالاخره سوء استفاده کنند، آن خبرنامه جملهای را از سرگروهی که متصدی شناسایی امام باقرعلیه السلام است نقل میکرد که او گفته ما که دشمن هستیم اما اگر بخواهیم انصاف بدهیم انسانی درتاریخ با این فضیلت یا نداریم یا کم داریم، این اعتراف دشمن لجوجی مثل یهود است، آن هم از نوع صهیونیست«والفضلُ ما شهِدَتْ به الأعداءُ».
یک مورد مکتوبی هم است که یکی ازاساتید دانشگاههای صهیونیستی که به تعبیر خبرنامه گفت یهودیها راغافل گیر کرد و او که یک سخنرانی بسیار جالبی را انجام داد و خودش یهودی است، استاد دانشگاه یهودی هم هست، آن هم از نوع صهیونیستی، خطاب به یهودیها گفت که ما برای دنیا حرفی جهت گفتن نداریم، ما یک قوم هستیم درچارچوب منافع خودمان، آنکه برای بشر حرف برای گفتن دارد اسلام است، وخود جمله حدیث نبوی را به همان عربی که«اَلْإِسْلاَمُ يَعْلُو وَ لاَ يُعْلَى عَلَيْهِ»[۶] بیان کرد.
شاید قریب یک سال قبل هم بود اُسقفی یا کشیشی از کنار جامعه علمی الازهر مصر آمده بود، چشمش پُر بود، اما آدم کاوشگری بود، آدم دقیقی بود، آمده بود قم و بالاخره با بعضی از این منابع آشنا شده بود، از این غنای مکتب اهل بیت علیهم السلام بُهتش زده بود و با کمال تواضع گفت آنکه میتواند جهان و انسان را اداره کند این مکتب است،همین که شما امروزحامل این پیام برای نوع بشرهستید، میبینید با بشر چه میکنند! حتی در کفرشان چقدر نفاق علنی به خرج میدهند، میگوید حکومت مردم بر مردم، کوچکترین اعتنایی به مردم دارند، در کشورهای غربی حالا یک سال و سه ماه است که مردم راهپیمایی میکنند، مردم اظهار نظر میکنند، آنها را میزنند و مجروح میکنند و به زندان میبرند، هیچ قانونی هم ندارند تا برسد به تعبیههای قانونی که به اصطلاح با لفظ بازی میکنند و آنچه که اصلاً وجهه قانونی ندارد بر افکارنادانها میچپانند؛ خوب این حکومت مردم بر مردم است بفرمایید نظرمردم جهان چیست،عجیب است! آنها برای غارت جهان به هر جایی که منافعی داشته باشند حمله میکنند و با هیچ قانونی آنها را میکوبند و میکُشند، یک سال و نیم است که دارد میگذرد، بله پردههای جدیدی برداشته شد اما سوابق آنها که همین است، این به اصلاح ایالات متحده، اینها اروپایی هستند، اینها که آمریکایی نیستند، وقتی اروپاییهای وحشی وارد خاک آمریکا شدند مردم آمریکا سرخ پوست بودند و تمدن و جمعیتی داشتند، خیلی هم مهربان بودند و از اینها استقبال کردند، اما ] اروپاییها[حدود صد میلیون از آنها را کُشتند و ایالات متحده را این آقایان اروپاییها سر قبر آنها ساختند، صد میلیون!، حدود پنجاه میلیون از مردم قاره سیاه را به عنوان خدمتکار وغلام ربودند، آن هم با چه کیفیتی، درهر جا قدم نهادند کارشان ویرانی است، کارشان قتل است، کارشان تروراست، این فرهنگ اصلاً مال آنهاست، بعد اسم این را میگذارند حکومت مردم بر مردم؟!
خوب یکی دو نوبت شاید بیشتر درهمین جریانات اخیر مجمع عمومی سازمان ملل برای جلوگیری از قتل و کشتار مردم مظلوم غزه] تشکیل شد[، مجمع عمومی که این آقایان مدعی هستند که در سازمان ملل با پشتوانه آنهاست دیگر، اصلاً فلسفهی وجودیاش ]به اینها بر میگردد[، اما گفتند تصمیمات مجمع شورای سازمان ملل جنبه اجرایی ندارد، خوب حکومت مردم بر مردم باید چه بشود، باید یک فرد خُلی مثل بایدن یا دیوانهای مثل ترامپ او سرنوشت را تعیین کند، این میشود حکومت مردم بر مردم، خیلی عجیب است! دنیا دراین سکوت مرگبار، خودش را درمقابل این همه ستم، آن مظلومین غزه و مظلومین لبنان و مظلومین فلسطین یک گوشهاش است،آمار و ارقام برنامهها و پرونده رفتارشان با همه مردم دنیا را ببینید چه خبر است؛ درهمین ایران، بحث پنجاه هزارجمعیت نیست، صد و پنج هزار نفر از زن و بچه و بزرگ و کوچک در گرسنگی و تشنگی سوختند، در ایران شما در تاریخی که بیست میلیون یا نوزده میلیون نفرکل جمعیت بود نصف مردم را حدود ده میلیون، نُه میلیون نفر را اینها کشتند، درهمین محاصره گرسنگی، بالاخره اینها این هستند، حالا از آن طرف دنیا آمده یا برایش غیر از دزدی، با یک عده آدمهای بی شخصیت و بیدین که آنها را خودشان برای سلطه بر مردم چیدهاند، برخلاف نظر مردم سکوت محض میکنند، چهل پنجاه تا کشور به اسم اسلامی سکوت محض میکنند، بله مردم فریاد میکشند اما این حکومت لیبرال دموکراسی یعنی این حکومت مردم بر مردم، و آنها که کاری ندارند، به منافع سرمایه دارها کار دارد، نود و نه درصد ثروتشان در دست یک درصد جمعیتشان است، این شیوه کارشان است، همه هم باید ازاینها اطاعت کنند، خیلی عجیب است!، هر جا به میلشان نباشد برای خودشان قانونی ساختند و بدترین شیوه یا ظلم به عنوان حق وتو ]میگیرند[،یعنی چه، تا چه زمانی بشر میخواهد زیر این حرفها باشد،«یَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَورا»[۷] همه باید از این اطاعت کنند، به ویتنام چرا حمله کردند؟ گفتند ازما برنج بخرید، خوب ]گفتند[ما خودمان تولید برنج داریم، ریختند وکشتند و سوختند و از بین بردند، مزارع را نابود کردند، این میشود لیبرال دموکراسی!، حالا اینکه پایان ندارد، از کجاش بگوییم و به کجا برسیم، پانصد سال است که اینها با مردم دنیا این کارها را میکنند، با این همه اسناد و مدارک و فلان اما آنچه که موجب نگرانی یا به تعبیر دیگر شرمندگی است این است که یک عده ای به عنواین مختلف که حالا عناوین فرق میکند، یک وقت به عنوان حزب، به عنوان گروه، به عنوان ناسیونالیست، بالاخره هرچه هست، غیر دینی، غیر اسلامی، غیر عدالتی، با این همه رسوایی هنوز دنبال غرباند، با این چه کارش میکنید!، این موجب شرمندگی نیست، و جالب اینجاست که اینها خودشان را طرفدار مردم هم میدانند و میگیرند، ریا بدتر از این، وقتی یک برنامه را میسازند که از قبل هم پیداست، این برنامهای را که ساختند دست خودشان بود،به دلیلی که وقتی مهسای امینی میآید به آن منطقه و به آن مرکز، از او فیلم میگیرند، اگر شما برنامهای نداشته باشید چرا از او پیش از حادثهای که برای او پیش بیاد فیلم گرفتید؟ بعد به عنوان مدعی بگویند بله به این خانم آسیب زدند و مُرد، این قانون ندارد، قانون دارد،البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر، باید برود قانون، به عنوان طرفداری از یک زن در یک افسانهی غیرقانونی، در یک افسانهی رسوا که کار خودشان بود چه اغتشاشی راه انداختند، حدود صد نفر از بهترینها را در پای این فتنه به شهادت رساندند، آسیبهای اقتصادی الی ماشاءالله بود، عجب!، زن زندگی آزادی، اینها طرفدار زن هستند، اینها طرفدار آزادی هستند، خوب چطور شد که این همه کودک را کشتند شما دم نزدید، این همه زن و انسان ]را کشتند و دم نزدید[، اینها که دیگر افسانه نیست بدتر از همه در خود کشورهای اروپایی بدترین شرایط برای زن ها است، چطور شد برای آنها صدای هیچ کسی بلند نشد، اینها طرفدار زن هستند، این همه زنها که به شهادت رساندند، این همه کودکان و نوزادهایی که این شبها از سرما میمیرند، به غیر از گرسنگی، غیر از تشنگی، از سرما میمیرند و این نسلکشی همچنان ادامه دارد، از زن و بچه و بزرگ و غیرنظامی و بیمارستان و مدرسه و مسجد و کلیسا و دانشگاه الی ماشاءالله، بعد این طرفدارن زن زندگی آزادی هیچ کدام از این زنها حمایت نکردند، این چه رمزی دارد؟ بنده که رمزش را نمیفهمم اما جای خجلت دارد، خیلی جای خجالت دارد که انسان آنچنان خود را بفروشد که حتی یک لحظه هم مستقل فکر نکند، تحت هرعنوانی، فرق نمیکند، اما همه میدانیم که حمایت از ظالم میخواهد با سکوت باشد، میخواهد با فریاد باشد، میخواهد با مشت باشد، میخواهد با شمشیرباشد، فرق نمیکند،اینها در خون همهی مظلومین عالم شریکاند، حداقل حالا جای توبه بود، بعد از این همه رسوایی حالا انقلابیها، آنهایی که انگیزه دارند، آنهایی که بیدار شدند در کشورهای غربی، حتی با آمار به صورت نظرسنجی میگوید درانگلیس هشتاد درصد مردم بیدارشدند و فرق نمیکند چه آن اروپایی عزیزی که بیدار شده، چه ایرانی عزیزی که بیدار شده، حالا متوجه میشویم که امام درسال چهل و دو چه میفرموده به جهتی که آن موقع پوششها و این دستکشهای مخملی وغیرذلک و تبلیغاتی که اینها دیگر پانصد سال شده آدمها را میکشند و به هر نیرنگی هست مردم را گول میزنند، خواص میفهمیدند آن موقع خواص هم متوجه نبودند، اما امام در سال چهل و دو اینها را چطور معرفی کرد، حالا از سال چهل و دو تا حالا امروز دیگر برهمهی دنیا واضح شد که امام چه میفرمود، این بیداری بر این اساس حاصل شده است، باید نوع بشر نجات پیدا کند، نوع بشر باید بوسیله خودش نجات پیدا کند، انسان از جانش، از مالش، از ناموسش، از حیثیتش باید خودش دفاع کند، این بیداری مقدمهی آن است که بتواند نظام«مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»[۸] تبدیل شود به تمدن اسلامی که اگر این تغییر حاصل بشود و انشاءالله خواهد شد، تغییرات اجتماعی و سیاسی، آنجا انتظار صاحب اصلی که«قِسْطاً وَ عَدْلًا»[۹] هم حاصل خواهد شد.
موفق باشید، خدا قوت، و سلام علیکم و رحمة الله.
[۱] -امام باقرعلیه السلام: كمال واقعى:فهم و دريافت دين است،و صبر و پايدارى در برابر بلا و گرفتارى،و ارزيابى مخارج زندگى.؛ تحف العقول / ترجمه جعفری ; ج ۱ ص ۲۷۳
[۲] -همان.
[۳] -همان.
[۴] -همان.
[۵] – «الْأُمُورُ مَرْهُونَةٌ بِأَوْقَاتِهَا؛ ترجمه:پيامبر(صلّیاللهعلیهوآله) فرمودند: كارها همه در گرو وقت خود است.» عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احسائی ، ج ۱، ص ۲۹۳، ح ۱۸۰؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۴، ص ۱۶۵.
[۶] – من لا يحضره الفقيه ، الشيخ الصدوق ،ج ۴ ص ۳۳۴ ح۵۷۱۹ ؛ المناقب، ابن شهر آشوب ج۳ ص ۲۴۱ ؛ المحاسن، احمد بن ابى عبد اللّه برقى ج ۱ ص ۱۱۳ نحوه ؛ بحارالأنوار،علامه مجلسی ج ۷۶ ص ۷۰ نحوه ؛
[۷] -كمال الدين و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۳۷۷؛ كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، على بن محمد خزاز قمى، ص ۲۸۰؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۵۶.
[۸] – كمال الدين و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۳۷۷؛ كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، على بن محمد خزاز قمى، ص ۲۸۰؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۵۶.
[۹] -همان.