متن کامل بیانات نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بیرجند در دیدار فرمانده و جمعی از کارکنان فراجا خراسان جنوبی

بسم الله الرحمن الرحیم.

الحمدلله و الصلاه والسلام علی رسول الله و علی اله آل الله و لعن دائم علی اعدائهم اعداء الله. با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران  فرمانده کل قوا پیشوای مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و با هم  تبریک و تسلیت.

اما تسلیت از دست رفتن سید مقاومت  سید حسن نصرالله و تبریک بر اینکه آن انسان خالص و شایسته کمتر از مقام شهادت برای او کم بود و وصول او به مقصود به مقام عند ربهم جای صد گونه تبریک دارد و نماز جمعه گذشته تهران[۱] هم خیلی جای تبریک دارد، عکس العملی که در سطح جهان داشت و بیش از حد تصوری بود که دشمنان برای خود طراحی کرده بودند.

هفته مبارکه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، پلیس مقتدر و امین را هم به محضر شما تبریک عرض می کنم. در ده ها مسئولیتی که نیروی محترم انتظامی در جمهوری اسلامی دارد ، که هر یک از آن به جای خودش اهمیت والا دارد، اما بیش از همه آن نقش فرهنگی است که موجب ثبات نظام و جامعه و ملت است ، در عین حال که به عنوان ظاهر از نظر لفظی خیلی مشهود نیست و این درست نقطه مقابل دشمنان قسم خورده اسلام هستند که چه در طول تاریخ و بالاخص در زمان ما بنای آنها بر این است که قانون شکنی و ضعف و اعتیاد و فحشاء و اختلاف و انواع و اقسام ابزاری که در اختیار آنها است برای فساد جامعه را به کار بگیرند، موضع شما درست نقطه مقابل آنها است و تاریخ هم گویاست  و مستند است حالا از پانصد سال قبل که اروپا به عنوان استعمارگر به جان ملت های دنیا افتاده چه مسلمان و غیرمسلمان و دویست سال قبل از آن که کشور مسلمان اندلس را بر اساس فساد فرهنگی فرو پاشید و آنگاه در یک قتل عامی نظیر آن چیزی که شما الان در فلسطین مشاهده می کنید که حتی کودکان را با شمشیر به دو نیم می کردند. این کی انجام شد ؟ بعد از آنیکه  صلیبی ها با بعضی از مدیران خائن کشور با هم کنار آمدند، امتیازاتی گرفتند و برای پیاده کردن آن امتیازات، باغ های ملی درست کردند ، شراب خانه ها را به روی جوان ها باز کردند،  حتی کشیش سرزمینی را طاق کاشت و وقف کرد برای شراب رایگان برای بچه های مسلمان دختران مسیحی را با هفت قلم آرایش داخل این باغ ها فرستادند دستگاه های قمار و انواع و اقسام سرگرمی های باطل را گذاشتند مردمی که قرن ها قبل با عبودیت و بندگی خدا و نماز شب آمدند و آن نقش علمی و عملی و ایمانی را در منطقه پیاده کردند، آنها را با انواع آلودگی ها و فسادها چنان ضعیف کردند که وقتی بر آنها حمله کردند هیچ کس از عهده حمایت آن مظلومین برنیامد و نتیجتاً یک قتل عام بسیار دل خراش انجام دادند.این طرحی بود که دویست سال قبل از استعمار پانصد ساله صلیبی هاانجام دادند و همان نقشه را که برای آنها نقشه موفقی بود که اول انسان ها را از انسانیت خارج کنند بعد حیوان که شدند بر آنها سوار شوند. خودشان هم می گویند مستند است می گویند ما بر هر کشوری بر هر ملتی که بخواهیم مسلط بشویم به دو قشر نیاز داریم یک قشر خائن که از نوع مسئولین باشند. اقلیتی خائن که به وسیله آنها تصمیم سازی و تصمیم گیری کنند و اکثریتی احمق که دوست را از دشمن تمییز ندهند و نتیجتاً برنامه هایشان را بتوانند پیاده کنند و ما در ظرف پانصد سال مخصوصاً دویست سال اخیرش شاهد این طرح ها و برنامه ها بوده ایم.

مردم ما بر اساس ایمان مردمی سالم، امین، خدمت گزار، با محبت که ما نسبتاً بخشی از تاریخ گذشته را دیده ایم و از نسل قبل شنیده ایم که مردم چقدر امین بوده اند باقی اوصاف شان هم عیناً همین طور بود. بعد می گفتند انگلیسی ها که وارد می شدند،در هر جایی برای اینکه این آسیب فرهنگی را به مردم بزنند ، برنامه داشتند. روزها پیش جوانان و نوجوانان سیگار می کشیدند، شب سیگارها را توی کوچه ها می ریختند. ببینید در آن تاریخ به گونه ای بود که تریاک می آوردند مجانی می دادند و سوخته تریاک را به گران ترین قیمت می خریدند به طوری که یک نفری که می رفت از صبح تا شب کار می کرد و پول آن زمان که اجرتش بود می گرفت اما آن اندازه و بیشتر از آن کسی بود که پا را روی هم می انداخت و تریاک می کشید و سوخته آن را به انگلیسی ها می فروخت درآمد این شاید از او بیشتر بود. ببینید طرح ها چطور بود ؛ رضاخان پلید و پالانی را که بر مردم مسلط کردند از برنامه های قتل و جنایت و کشتار و انواع و اقسام دیکتاتوری هایی که انجام می داد اما یک شعبه هایی داشت که آنچه که در ذهن من است در آن شعبه ها تریاک، شراب و نسوار می فروختند حتی من یک آقایی را که چند سال قبل فوت شد می شناختم که در دوران جوانی اش مسئول یکی از همین شعبه ها بود و درست هرچه را که شما با آن مبارزه کنید این ها را با هنر فساد در مردم کاشته اند و امروز شما با این مشکلات مواجه هستید. نیروی مقتدر امین انتظامی که با مواد مخدر که یکی از معضلات جامعه است و از این قبیل مبارزه می کند آن روز خود رضاخان پالانی تریاکی بود خودش یک آدم تریاکی بود غیر از هنر بی سوادی و نوکری که داشت تریاکی بود آن وقت مسئولین انتظامی که در آن موقع می گفتند نظمیه و شهربانی آنها مأموریت داشتند که این مسئله تریاک را توسعه بدهند آنچه که از سرکار خانم پروین انتظامی ،که خدا رحمتش کند، چه زن شایسته ای بود؛ او با پسر عموی پدرش ازدواج کرده بود و او مسئول نظمیه بود یعنی رئیس شهربانی بود ، در تاریخ هست که شب ها یک عده ای جمع می شدند امثال خودش و تریاک می کشیدند زمستان بود پرده ها انداخته و تریاک می کشیدند و سرکار خانم پروین اعتصامی وسط حیاط می نشست در هوای سرد تا کار این ها تمام شود و نصف شب که آنها می رفتند پرده را کنار میکشید و استراحت میکرد و بخاطر همین چند ماهی بیشتر دوام نیاورد یعنی این خودش مروج توسعه بیگانه بود این طوری بود دیگه !

برای دزد کردن مردم، مردم سابق ما که حتی در دوران ما نه سندی لازم بود نه چک نه سفته ای فقط با هم صحبت می کردند معامله می کردند به موقع هم انجام می دادند و حتی کسی که مدیون بود دنبال طلب کار می رفت بهش [بدهی خودش ] را می داد ، حالا این مردم امین را چگونه می شود دزد کرد؟ بزرگان برای ما نقل می کردند می گفتند انگلیسی ها به مردم می گفتند ما الوار ، یعنی چوب های تنه درخت را می خریم، یک ضربه اقتصادی آن موقع پول خیلیعزیز بود ، کمیاب بود خیلی مهم بود در بین مردم که حالا ده شاهی گرانتر بخرند . مردم بر اساس طمعی که برای آن پیش می آمد زمینه ای که پیش می آمد،  یک ضربه می زدند درخت هایی را می بریدند و الوارها را می آوردند در میدان که انگلیسی ها می گفتند ما این ها را می خریم ، بعد نقل می کردند که آن انگلیسی پا روی این چوب و کنده درخت می گذاشت می گفت صاحب این چوب کیست؟ صاحبش می آمد هر چه قیمت می کرد می داد بعد از یک ساعت دیگر پا روی همان کنده می گذاشت و میگفت صاحب این الوار چه کسی است؟ ابتدا بر اساس آن امانتی که از قبل بوده افراد استنکاف می کردند که کنده ای که یک ساعت قبل فروخته را دوباره به صاحبش بفروشد ولی زمینه وسوسه که فراهم بشود نفس است دیگر طمع تحریک می شود می گفت اینکه مال مسلمان نیست و نفس این را توجیه می کند کسانی که یک مقدار تقوایش کم بود می گفت این کنده مال من است بدون اینکه در این باره مشاجره ای بکند بلافاصله پول را به او می داد مرتبه سوم همان کنده و الوار را می گفت مال چه کسی است؟ نقل می کردند که انگلیسی یک کنده را به یک آقایی دوازده بار فروخت و پولش را گرفت. این به ظاهر چون خودش نادان بود فکر می کرد که او نمی فهمد اصلا او برای این کار آمده بود که مردم را دزد کند الان شما چقدر این مشکل سرقت را دارید آن موقع نبود. شب ها لازم نبود کسی در خانه را ببندد مگر زمانی که شاید حیوانی وارد خانه می شد مردم دزد نبودند ، آنها مردم را دزد کردند ، آنها مردم را شراب خوار کردند ، آنها مردم را تریاکی کردند، آنها مردم را سیگاری کردند ، آنها مردم را به سرقت واداشتند تمام این ها و از این قبیل ، موردی را بزرگان نقل می کردند که در فلان تاریخ دزدان منطقه ای بودند که گاهی از شهرهای دیگری می آمدند روستا را غارت می کردند و می رفتند که من هم آن محل را می شناسم.  گفتند که عده ای از فلان طائفه حمله کرده بودند مردم که برای جانشان داخل قلعه می رفتند اساس مردم را با شتر بار کرده بودند و می رفتند و از آن طرف از مردم سیستان  یک نفر که به این سمت می آمده توجه کرده که این ها دزد هستند بنابراین کمین کرده بود و دزدها فرار کرده بودند آن وقت آن مردم نجیب سیستان به دست آوردند که این ها مال کجاست برگردانده بودند و به مردم اعلام کردند که اساس شما را برگرداندیم بیایید تحویل بگیرید ، حالا اساس یک منطقه را که با هم مخلوط شده به چه کسی می دهید؟ پیش نماز مسجد گفت من این کار را می کنم که هر کس مال خودش را ببرد گفت همه این اثاث را بیاورید در مسجد بریزید بعد خودش رفت از خانه خودش یک ظرف مسی قیمتی زیر عبایش گذاشت و آورد لای این ظرف ها گذاشت و به مردم اعلام کرد که بیایند هر کسی ظرف خودش را می شناسد ببرد مردم آمدند وسایلشان را می شناختند و بردند فقط یک ظرف را هیچ کس نبرد آن هم ظرفی بود که آقا از خانه اش آورده بود سه روز جار می زدند که یک ظرفی مانده است مال چه کسی است؟ هیچ کس نیامد وضع امانت مردم این بود.شما معضلاتی که در جامعه هست این ها معضلاتی است که بر جامعه تحمیل شده از ناحیه لیبرال دموکراسی غرب. در جایی دیدم در دوران قاجاریه بعضی از پادشاهان قاجار خوب پادشاه بوده وقتی که بیرون می آمدند خطر ترور هست ، گارد و نگهبان و اینها لازم است به جای گارد و نگهبان و محافظ چه کار می کردند آن موقع ماشین که نبود کالسکه بود این جایی که پادشاه می نشست یک سکوی کوچک بود یک بچه چهار پنج ساله را می گذاشتند روی این سکو او به جای یک گارد نگهبان عمل می کرد یعنی چه؟ یعنی در تمام این مردم ایران سراغ نداشتند که یک نفر پیدا شود که برای ترور پادشاه به سمت بچه کوچک تیراندازی کند که شاید تیر خطا برود و به بچه بخورد چنین کسی وجود ندارد این فرهنگ مملکت ما بوده اما این غربی ها چه کردند؟ این اروپای دزد و خیانت کارچه کار کرد؟ آن وقت یک عده سفیه به عنوان حزب و گرو ه  و …که باز بدتر از آنها این ها هستند متاسفانه چه در گذشته، غرب گرا بودند چه الان ، هنوز که هنوز است با همه این تجربیات عینی هنوز دل به انگلیس و امریکا می دهند با این چه کنیم آن وقت آنها !

اصلا استعمارگر برای چی می آید؟ این سوال را بچه کوچک را هم می فهمد برای چه می آید؟ این همه ثروت های عظیم کشورهای اسلامی چه به صورت طبیعی چه به صورت مردمی که غارت کردند و بردند چه به صورت زیرزمینی و معادن و نفت و گاز و … استعمارگر که می آید غرض او چپاول و غارت کشورهاست چطور می شود یک انسانی اسمش را انسان بگذارد و به دشمنی که برای غارت می آید طرح دوستی بریزد این اسمش را چه می شود گذاشت؟ با این بی تفاوتی که می بینید دشمن دارد بچه های کوچک و شیرخوار بچه تازه متولد شده زنها، بیمارستان ها را ،خبرنگارها را ،مسجدها را ،دانشگاه ها را ، به هر حال هرجا که شد قتل عام می کند پنجاه کشور به اسم اسلامی و بدتر از آنها از دور نگاه می کنند دشمن چه کار کرده؟ دشمن با همین بازی ها بر این سفیه های بی شعور تاثیر گذاشته آن وقت می بینید در آن تاریخ رئیس جمهور وقت آمریکا، نخست وزیر انگلیس، رئیس جمهور فرانسه پای روی پای می اندازد ومیگوید خوب نفت ایران برای شما انگلیس ،  نفت عربستان مال ما ، نفت عراق مشترک ، نمی دونم الجزایر مال فرانسه ببینید این تازه یک گوشه از آن است و بعد او  صاحبان اصلی این ثروت ها را تحریم می کنند ، دزد آمده بعد برای شما خط و نشان می کشد چرا؟ چون بی غیرت هستید، بی شعور هستید به این جهت ! خیلی عجیب است با دزد پیوند کردند و با خودی گسسته اند به هر بهانه ای شهری باشند روستایی باشند زن باشند مرد باشند و حزب فلان باشند مذهب فلان باشند این بازی ها چیست؟ این ها در کجای اسلام است؟ بنابراین یکی از مهم ترین در کنار ده ها مسئولیتی که نیروی امین و مقتدر پلیس در جمهوری اسلامی دارد که هر یک جای خود ارزشمند است اما بیش از همه این مسئله مهم است چرا که بقاء جامعه، بقاء نظام، بقاء مردم بر حرکت در ریل قانون است دشمن هم کارش بنا بر قانون شکنی است حالا از هر جا که شروع می کند حساب شده است گاهی از نظر روانی کار می کند گاهی از نظر اقتصادی کار می کند جنگ ترکیبی است دیگر از هر دری که بداند موثر است وارد می شود اینی که آقا همیشه می فرمایند تبیین، تبیین این است که هر خانواده ای اقلاً به بچه اش بفهماند که دشمن برای تو این نقشه ها را دارد او خودش باید از خودش دفاع کند،

بنابراین ارزشمندترین موضعی که شما دارید در جایگاه تاثیرات فرهنگی است که دشمن می خواهد زیرساخت را از بین ببرد  این که از طریق مثلاً بد حجابی دشمن وارد شود این که پایان کار که نیست این شروع یک کار است مثل باقی برنامه های او هدف نهایی اش از بین بردن خانواده ها و فساد اجتماعی نتیجتاً گسستن محبت ها و در نتیجه این است که خود جامعه علیه همدیگر عمل کنند. چاقو کش را چطور می سازد؟ یکی از کارهای مهم شما این است که در منازعات خیابانی چاقوکش ها را به مردم تامین بدهید این را از کجا آورده این که بچه مسلمان است این کار را می کند ، داعش را چطور ایجاد کرده؟ ببینید دشمن چقدر حساب شده عمل می کند ، یک عده آدم های سفیه که نه دنیا حالیشان است، نه آخرت حالیشان است نه انسانیت حالشان است می بینید با دشمن کنار می اید و علیه خود اینها همسوی با دشمن می شوند (وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ)[۲] و این شما هستید که جا به جای این کشور را از مرزها بگیر تا درون شهرها و روستاها و به هر حال در هر جایی به هر کیفیتی از جامعه، از نظم ، از انضباط ، از قانون ، از حق حمایت می کنید پشتیبانی می کنید و توطئه های دشمن را خنثی می کنید،  اینجاست که غیر از جنبه های شغلی و کار به عنوان کار اداری روزانه، بارها گفته ام این ها از مصادیق نهی از منکر و امر به معروف است و قصد قربت در این ها در عین حال که شغل است اما قصد قربت در این ها و اخلاص در این ها و بالاتر نگاه کردن نسبت به هدفی که دین خدا حفظ بشوند بندگان خدا حفظ بشوند و ناموس مسلمانان حفظ بشود به آن ارزش ویژه می دهد بنده هم همواره دعاگوی شما بوده ام و هستم ثبتکم الله بالقول ثابت فی الحیات دنیا وفی آلاخره.

صلوات

[۱]  جمعه نصر ۰۶/۰۷/۱۴۰۳

[۲]  و چه کس از آیین پاک ابراهیم روی گرداند به جز مردم بیخرد؟! – سوره بقره آیه ۱۳۰