بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه خدمت گزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و با درود و سلام به ارواح طیبه شهدا و بالاخص شهیدین رجایی و باهنر و شهدای خدمت حضرت آیت الله رئیسی و همراهان گرامشان و شهید مقاومت دکتر اسماعیل هنیه رحمة الله علیه.
خیلی خوش آمدید امیدواریم که خداوند پیروزی نهایی به همه مظلومین عالم ، از دست استعمارگران و استثمار جوها و مخصوصا مظلومین فلسطین و مظلومین غزه را خداوند از شر این گرگ های بین المللی نجات دهد.
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین؛
اربعین یک روز نمونه هست و بین المللی است برای جدا شدن جبهه حق از مجموعههای فاسد جهان که به سرکرده، شیطان بزرگ و تفکر لیبرالی اروپایی بدترین بلای جان بشر شدند.
کلمه شجره طیبه صالحین هم، اینجا معنی می دهد صالح در مقابل فاسد است. مسلّم ما سرمایه ای داریم که خدا به ما عنایت کرده و این چند روز دنیا آزمایش می شویم ، می توانیم این سرمایه را سالم نگه داریم یا نه. خوب، سرمایه ما چیست؟ سرمایه ما صدق است. صدق را این طور معنی می کنند یعنی انعکاس حق؛ شما در جلوی آینه قرار می گیرید، آینه تمام سنگ راستگوی سالم ،در جلوی آینه که قرار میگیرید آینه نشان میدهد، یک وقتی بود آیینه ها را از شیشه هایی می ساختند که حرارتش درست تنظیم نمی شد وقت سرد شدن موج ایجاد می شد جلوی آینه که قرار می گرفتید هیچ ربطی به شکل خودش نداشت، می گفتند آینه دروغ گو. امروز آینهها سالم است. معنی صدق همان انعکاس حق است حالا از این نمونه از این تمثیل ملاحظه بفرمایید، صدق یعنی انسانی که حق را نه کم نه زیاد- منعکس کند- والا میشود دروغگو، دروغگو فاسد است. حق را آن چنان که هست- بازگو نمیکند- ؛«مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلكِنْ كَانَ حَنِيفًا»[۱] حنیف همان حق گرای است، انسان فطرتی دارد، فطرت انسانی که باید بر اساس آن حق گرای باشد و بنابراین باید حق شناس باشد، جهان شناسی، مبدا شناسی ، معادشناسی ، دین شناسی ، اینها همه برای همین است که مسئله صدق تحقق پیدا کند تازه میشود حق گرایی، حق را بشناسد و گرایش پیدا کند اما این کافی نیست. حق محور هم باید باشد، انسان ارزشش به این است که حق محور باشند. انسان صالح آن است که در مقام صدق، حق را کم و زیاد نکنند تمام پیغمبران برای همینها آمدند که انسان بتواند امانت پرارزش خودش را که خدا او را اشرف مخلوقات قرار داده حفظ کند، حق مدار باشد.
ما اگر برای شهیدین رجایی و باهنر ارزش ویژه قائلیم به دلیل این است که آنها در دوران کوتاه مسئولیتشان نشان دادن که نه خود را مطرح می کنند نه جریانات انحرافی را مطرح می کنند نه خواسته های شرق و غرب را مطرح میکنند نه خیر. با کمال صدق، آنها حق را مطرح می کنند.
بنابراین همه از بین می روند ولی اینها از بین نمیروند و شما آن دولت تراز را که خیلی کوتاه بود یک نوبت دیگر در مدت سه ساله ، تجربه کردید، شهید رئیسی بزرگوار و برخی از وزارتخانه هایی که هم قدمش بودند همه هم قدم نبودند به راستی که اینها نشان دادند که نظام چه می خواهد حق چه می خواهد .
شاید بارها آقا نصیحت فرمودند به دولت هایی که بالاخره، ملاک، میزان رای مردم است مردم هر که را انتخاب کردند محترم است اما به هر حال انسان است «فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرَى»[۲] یادآوری چیز خوبی است. آقا بارها شاید فرمودند که سیاست های نظام را تغییر ندهید. اینکه یکی بیاید یک مقدار به سلیقه خودش یا حزب خودش یا جریاناتش یا نمی دانم خوشایند آقای فلانی یا فلان جریان یا شرق یا غرب حرف بزند به هر حال عمل کند؛ کارش را از صفر شروع میکند. دولت بعدی از صفر شروع میکند باز دولت بعدی میاید با یک سلیقه دیگر باز آن دیگری از صفر شروع می کند و آنچه که تنها می ماند نظام حق است، نظام عدل است، جمهوری اسلامی است. قانونش پیشرفته ترین قوانین است چراکه بر اساس اسلام و ملاکش «لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ»[۳] این تابلوی آن است؛ ظلم نکنید ظلم رو هم نپذیرید. این همون کربلاست، چرا که دأب حسین همین است نه ظلم کن به کسی نه به زیر و ظلم برو که این مقام حسین است و منشاء دین است.
این در حالی است که همه ما هم می دانیم که این جهان پایدار نیست هر کس ، هر شخص ، هر جمعیت ، هر امت ، اگر بخواهد یک بهره صحیح بگیرد که برایش ماندگار باشد اینها که نمی ماند نه ملک سلیمان میماند نه ملک فرعون. اما سلیمان به حق عملکرده، حق ثابت است، اما فرعون به باطل عمل کرده، باطل از بین رفتنی است، « إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا»[۴]، بنابراین سرمایه انسان این است که صالح باشد، دیگر فرق نمیکند هر کس هر جا هست فرق نمیکند، آنچه مهم است این است که از این جهان که برویم فاسد نباشیم، منحرف نباشیم، گمراه نباشیم، این سرمایه است، همان صدق ؛ آن چه که حق است کم و زیادش نکنیم، ضمن اینکه اینها مسائل فرعی دارد، مسائل فقهی دارد، همه باید بدانند اگر هر فردی در هر مقامی که هست و به کار گرفته میشود، در نظام جمهوری اسلامی برای چه به کار گرفته میشود؟ برای اینکه قانون اسلام را پیاده کند، برای این کار به کار گرفته میشود، اگر کار دیگری انجام بدهد مسئله فقهی است این مالک حقوقش میشود، نه، چرا؟ به جهتی که کسی را به کار گرفتند برای کار اسلام را انجام بدهد اما آنچه که انجام میدهد کار اسلامی نیست این مالک حقوقش نمیشود، مسئله فقهی هم دارد، تنها در آن خلاصه نمیشود، بنابراین چه نفع دنیا بخواهیم، چه آخرت بخواهیم، چه جنبه انسانیت بخواهیم، چه جنبه اسلامیت بخواهیم، چه جنبه نظام را بخواهیم، چه جنبه حکومت ما در بین الملل، همه اینها وقتی به یک نتیجه صحیح میرسد که صالح باشیم، بهترین خدمت به هر فردی این است که او دعوت به صلاح بشود، به خیر بشود و گول نفس را نخورد، گول این سیاستهای انحرافی را نخورد والا هیچی باقی نمیماند در دنیا، اما آنچه که حق است باقی میماند، اینجاست آنهایی که خدا توفیق داده اصول انسانیت، شیوههای اسلامیت، تفکر بسیج و خط مشی صالحین را، خیلی باید خدا را شکر کنند و اینکه این در خودشان خلاصه نمیشود، باید همانطور که فرمودند در تبیین خیر و صلاح، و در امر به معروف و نهی از منکر باید دست همه انسانها را، همان کسی که دارد میلغزد باید دستش را گرفت، باید دلسوز بود، اساس امر به معروف و نهی از منکر بر اساس دلسوزی است، همانطور که در یک خانواده پدر و مادر که آینده فرزندانشان را در نظر میگیرند، همش به او تذکر میدهند که درست را بخوان، اخلاقت خوب باشد، رفتارت خوب باشد، همنشین بد نگیر، جای بد نروی، سخن بد نگویی، بی ادبی نکنی، حتی گاه اخم میکند گاه ممکن است عصبانی هم بشود اما برای چیست؟ دلش میسوزد، میخواهد فرزندش فردا به کمالات برسد، اینطور دلسوزی را ممکن است برای بچه دیگران نداشته باشد، اما برای بچه خودش حساس است، چرا؟ بیشتر دوستش دارد، بنابراین همه محیطهای ما میخواهد بازار باشد، مدرسه باشد، حوزه باشد، دانشگاه باشد، اداره باشد، باید محیطی باشد که به خیر و صلاح دعوت کنیم.
نظام مقدس جمهوری اسلامی آمده است تا نوع بشر را نجات بدهد، این مخصوص مردم ایران نیست ، همگانی است، چون اسلام است، اسلام برای همه بشر است، چون نجات بشر درآن خوابیده است و شما مقایسه میفرمایید، دنیا مقایسه میکند، دنیا امروز با یک چشم میزان و ترازو، آنها چه میگویند، اینها چه میگویند، غربی که اروپایی که به انسان، به دید حیوان اقتصادی نگاه میکند، سگهای گرسنه بالای لاشه مرده چه میکنند؟ خود غربیها، خود اروپاییها تعبیر میکنند که انسان گرگ انسان است، صحنه عملی تفکر لیبرال دموکراسی هم همین است، حالا بَزک میکنند، اما واقعیتش همین است، صحنه میدانی را ملاحظه کنید، هر جا رفتند جز فساد، تباهی، اعتیاد، قتل، غارت، شُرب خَمر، شهوات، هیچی جز این نتیجه نداشته است، حالا یک سری پیشرفتهایی که داشتند که این پیشرفتها پیشرفت نیست، اگر میخواستند مردم را با دشنه بکشند ممکن است در روز مثلاً چند نفر میکشند اما وقتی با سلاح اتمی میکشند هزاران نفر را می کشند، این پیشرفت است! هفتاد و پنج سال، هفتاد و شش سال است در کشور مردم رفتند چه میکنند؟ الان عوض اینکه بیرون بروند و عذرخواهی کنند، این هم که تنها نتانیاهو کثیف نیست، نخیر، سازمان ملل، شورای امنیت، حقوق بشر است، اینها تمامشان ریاکاری و دروغ است، آن دادگاه مفتضح لاهه است، اینها برای سرگرمی مردم این شکلکها را در میآورند، اینها انسانند؟ اینها میخواهند دنیا را اداره کنند؟ اما در تمدن اصیل اسلامی که بر اساس حقگرایی و خداپرستی و جایگاه انسان که اشرف مخلوقات است به این که در قُربات به آنچه که آدم به خدا نزدیک میکنم، بالاتر از همه چیز بعد از واجبات عشق به مردم است، خدمت به مردم است ،تواضع برای مردم است، نمونهاش هم اربعین است، حالا از بیست و پنج تا سی میلیون جمعتی که خودشان را به کربلا میرسانند و بقیه هم جامانده هایی که در هر جای دنیا هستند برنامهشان محبت، اُنس و اُلفت است.
اصلاً انسان را چرا انسان میگویند؟ از ماده انس است ، او گرگ میسازد از انسان ، اما آن کسی که میتواند مدعی تمدن باشد، آن مکتبی است که این اربعین را میسازد، آن رمضان را میسازد، آن عید را میسازد، از سراسر دنیا میآیند، با هر دینی، با هر مذهبی، با هر مسلکی، اما در چارچوبه این تمدن اسلامی فلان مسئول است ، فلان رئیس است، فلان شخصیت است ، فلان پزشک است از کجای دنیا حرکت کرده میآید کفش مردم را واکس میزند، لباس دیگران را میشوید، خدمت میکند، این نتیجهای است که مصداق میدانی صالحین است و شما خیلی خدا رو شکر کنید و به پدر مادرتان هم دعا کنید که شما را اینطور تربیت کردند و امروز برای نجات مردم دنیا، بحث کشور که نیست، مردم جهان باید نجات پیدا کنند، الحمدلله مردم بیداری جهانی را هم امروز مشاهده میکنند، یعنی امروز دارند مردم غرب، که ما وقتی غرب میگوییم مراد ما کشور به عنوان جغرافیایی نیست یا به عنوان جمعیتش نیست، انسان خوب همه جا هست، بسیاری از آنهایی که در اربعین شرکت میکنند از همان کشورهای غربی میآیند، جوانهای غربی امروز در مقابل استکبار میایستند، زندان میروند، شکنجه میشوند، همین چند روز قبل بود یک نامهای از بعضی کشورهای اروپایی خدمت آقا نوشته بودند، جوانها خیلی تشکر کرده بودند از این که شما ما را راهنمایی کردید که در جایگاه تاریخ در جای درستش ایستادهایم، ببینید، امروز این مسئله جهانی است، پایمردی کنید، مقاومت کنید در مقابل این وحشیها، اروپای وحشی ، آمریکا که میگوید ایالات متحده، اینها مردم بومی آمریکا را کشتند، اینها اروپاییها هستند، اینها دزدند، حدود شصت تا صد میلیون مردم بومی قاره آمریکا را اینها کشتند و ایالات متحده ساختند، در قاره سیاه همین کار را کردند، در فلسطین همین کار را میکنند، در غرب آسیا همه کار کردند و میکنند، ببینید اینها این هستند.
تبیین یعنی اینها را به مردم معرفی کنیدف حداقل در خانه به بچههای خودتان معرفی کنید که اروپا وحشی است، اروپا انسان نیست، یعنی اروپا سیاسی و فرهنگی نه اروپای جمعیتی، نه اروپای جغرافیایی، و این است که زمینهای را انشاءالله پیش خواهد آورد که امام امت به او اشاره فرمود و آن تمدنی است که مقدمه برای ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان علیه السلام است .
صلوات بفرستید.
[۱] سوره مبارکه آل عمران/ آیه۶۷
[۲] سوره مبارکه اعلی/ آیه۹
[۳] سوره مبارکه بقره/ آیه ۲۷۹
[۴] – سوره اسراء، آیه ۸۱