بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله و لعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه سنگرنشینان علم و ایمان و عرض تسلیت ایام و بالاخص به قولی سالروز شهادت حضرت ابالحسن علی بن الحسین امام زین العابدین (سلام الله علیه) و با آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم و بالاخص فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، بر گرگ های بین المللی.
خوب این سبوعیت و درندگی که هم در تاریخ بوده و هم در زمان معاصر آخرالزمانی به صورت وقیحی همچنان ادامه دارد، ما در جهان علت و معلول، سبب و مسبب زندگی میکنیم، در کارشناسی مشکل کجاست، بنده آنچه عرض میکنم شما نقد خواهید فرمود، اصلاح خواهید فرمود، او این است که آن که بشر را میشناسد چه کسی است؟ خدا؛ و برنامه رشد و فلاح بشر را تدوین فرموده هم در تکوین خالق بشر است و هم در تشریع راهنمای بشر است، «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ»[۱]، خوب قطعاتش را بشر عوض کرده، شما یک ماشینی را با آن همه تعداد قطعاتی که دارد بردارید جابجا کنید، حالا این کارخانه یا این ماشین یا این تولید صورت میگیرد؟ نه، چرا صورت نمیگیرد؟ چون این قطعات درست نیست خدای متعال که بشر را آفریده«رَبُّنَا ٱلَّذِي أَعطَى كُلَّ شَيءٍ خَلقَهُۥ ثُمَّ هَدَى»[۲] برنامه هدایت او را خدا داده تشریع فرموده دین را، خوب یکی از شرایط این است که باید متصدیان آن حکومت اینها بر ملاکها و شیوههایی که خدا فرموده باشند اینها قطعاتند؛ دعای ندبه را به عنوان دعا قرائت میکنید و الحق دعایی است، اما تنها دعا نیست، دعای ندبه نقشه راه به نتیجه رسیدن دین است، آن قطعات در آن محفوظ است، او قطعات را جابه جا کنید نمیشود حالا جالب اینجاست که عین این مسئله را مردم در همه مسائل روزمرهشان میفهمند، به این جا که میرسد خود را به نفهمی میزنند، دلیلش هم این است که تمامی کارخانههایشان کار میکنند در سراسر دنیا، چرا؟ چون همه طبق قطعههای اصلی با نظارت بالاخره مهندسین ناظر کار میکنند، پس میفهمند، اما نسبت به دین که میرسد نه قائل به تخصصاند، نه به تعهد، حالا تو برو محصول جمع کن، خیلی عجیب است، یعنی یزید بن معاویه فاسد، کافر، مفسد، این بیاید به جای پیغمبر بنشیند و دین را اجرا کند، اینجا باید خنده کرد یا گریه کرد؟
مقصر اصلی همه این جنایات تاریخ امروز هم خود بشر است،به گردن چه کسی میاندازیم؟ خود ما هستیم! «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»[۳]، آن وقت میگوید ، حالا برای مدیریت انسان که پیچیدهترین مخلوق عالم است از چه طریق مدیریت انسان، میگوید فرقی نمیکند، کودتا باشد، زور باشد، زر باشد، تزویر باشد، غافلگیری باشد، از هر طریقی که آمد این میشود واجب الطاعه ! و نتیجهاش همین است، از دین چه بفهمد، اصلاً نمیفهمد از دین، چه جاش متعهد به دین باشد، اصلاً این حرفا مطرح نیست بعد او بیاد دین را اجرا کند، حالا برای مدیریت یک نیروی یک کارخانه نیروگاه برق مثلاً ، این کار را میکنید حالا هر کس به هر طریقی که آمد بذارید مهندس، مدیر نیروگاه برق است این کار را میکنید؟ نه، چرا نمیکنید؟ چون نمیشود، این هم که نمیشود چطور اینجا میپذیرید «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى»[۴]، این دین دست محکم وقتی میماند که آنچه طاغوت است از رده خارج شود او هیچکاره است، چرا آمده؟ از کجا آمده؟ به چه دلیل آمده؟ هیچ کس سوال نمیکند، مشکل بشراینجاست، هر وقت مشکلش را خودش حل کرد دین حل کرده، خدا منتظره که ما میخواهیم چیکار کنیم، بشر هم منتظراست که ما میخواهیم چکار کنیم، این حل شده است ولی تعهد میخواهد بهش، بعد میبینیم که اهل بیت(علیهمالسلام) را از مقام منیّ حضرت علی بن ابیطالب با آن سوابق و به آن آیات قرآن و با تفسیر قرآن و با آن احادیث متفق علیه، همه فرق اسلام آن بالاخره از هر جهتی که باید بپرسید، آنها را منزوی میکنند بعد بنی مروان را میآورند تا جهان را اداره کند، جهان اسلام.
در کتب معتبر برادران اهل سنت و از محدثین و مورخ مشهور میگوید پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم )حکمابن عاص را سه نوبت لعنت کرد و تعبیری که این و خاندان این کافر به دین هستند و از نسل او و صُلب او کسانی بر مردم مسلط خواهند شد که دود آن به آسمان برود؛ مروان حکم و بچههای مروان حکم خودش را میاندازد در حوض شراب به گیلاس ،به اینها که قانع نیست و این میخواهد اسلام را پیاده کند هیچ کس نمیگوید این چطوری میشود برای آن کارخانه، میگوید برای آن کشاورزی، میگوید برای آن مرغداری، میگوید برای او گاوداری، اما برای انسان نمیگوید، چه کسی مقصر است؟ همه ما مقصر هستیم، این در حالی است که همه هم میدانیم چه کسی میگوید، نمیدانیم ، یا میدانیم یا میتوانیم بدانیم هر دو حجت بر ماست، «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ»[۵]، از دوست و دشمن همه آنهایی که چیز فهمندند، آزادگان عالم، فهمیدههای عالم، از مقام مقدس امام علی علیه السلام تا حضرت مهدی (سلام الله علیه) را در مقابلشان تواضع میکنند اما به این مسئله که میرسد اینها را کنار میزنند، چه رمزی دارد؟ شما رمزش را پیدا کنید به من هم بگویید.
عالم بزرگوار اهل سنت شیخ عبدالرحمن جامی عالم فرزانهای است، هم عالم است، هم شاعر، هم با ذوق، آدم خیلی جالبی است، ایشان به دلیلی که شاعر بوده آن شعر در توصیف امام سجاد علیه السلام را در زمانی که هشام بن عبدالملک مروان مستحضرید در مکه بود، آمده بود داخل مسجدالحرام و میخواست استلام کند، مردم به او راه نداند، خیلی خنف شد و بعد دیدند شخصی وارد شد، مردم خیلی احترام کردند، کوچه باز کردند، شامیها خیلی سر و صدا کردند که این چه کسی است، شخص اول کشور به قول آنها او است، ایشان آمده آن شعر را به فارسی ترجمه کرده است، شیخ عبدالرحمن جامی آن شعر را به فارسی ترجمه کرده، بعد یک داستان هم نقل کرده، چی میگوید، میگوید بعد از آنکه شاعر آن شعر از دنیا رفته بود یک نفر او را در خواب دید و از او پرسید که در آن عالم به شما چه گذشت، گفت بله، مشکلات بود، چون بالاخره دورو بر ظلمه بودند، مشکلات بود، اما به برکت امام سجاد علیه السلام خدا همه گناهان مرا به خاطر او شعر بخشید این را شیخ عبدالرحمن جامی نقل میکند، بعد خود ایشان اظهار نظر میکند میگوید بحث آن یک نفر نیست که خدا بخشیده، اگر به خاطر آن شعر به حرمت امام سجاد (علیهالسلام)، خدا گناه جن و انس را بیامرزد، این ،جا دارد! چه کسی میگوید یک عالم بزرگوار سنی، پس پیداست همه قبول دارند که مواضع اهل بیت( علیهم السلام )از امام علی (علیه السلام) تا امام مهدی (علیه السلام) این بر همه روشن است، این همه احادیث، روایات، این همه تاریخ، این همه تفسیر، کدام مسلمان میتواند و یا محقق و پژوهشگر میتواند انکار کند، اینکه «ائمه بعدي اثني عشر»[۶] به قالبهای مختلف اینکه اول آنها علی است و اینکه نُه نفر از اولاد امام حسین علیه السلام هستند، تواتر روایت و حدیث غدیر را کسی میتواند منکر بشود، مگر پا رو فهمش بگذارد، اینها کجا میشود، چه کسی نمیداند و این در باقی ائمه هم[صدق میکند]
همان آقای شیخ عبدالرحمن جامی شعر مشهورش راجع به امام رضا حضرت اباالحسن الرضا علیه آلافُ التَّحِیَّهِ وَ الثَّناءِ چقدر زیباست:
سلامٌ علی آل طه و یاسین سلامٌ علی آل خیر النبیین
سلامٌ علی روضةٍ حلّ فیها امامٌ یُباهی به المُلْک و الدین
امام به حق شاه مطلق که آمد حریم درش قبله گاه سلاطین
علی بن موسی الرضا کز خدایش رضا شد لقب چون رضا بودش آیین
این حرف مال چه کسی است؟ مثل عالم بزرگوار سنی است، علامه ذوالفنون حضرت آیت الله حسن زاده آملی قدس سره الشریف میگوید با تحقیقاتی که من انجام دادم به صورت مستقل و دین و مذهب انتخاب کردم اگر همه اسناد شیعه را بشویند و در آب محو کنند هیچ نیازی به اینها نیست چون آن چه را که در اثبات حقانیت این مکتب که اسلام حقیقی است اسلام پیغمبران است، این در همه اسناد وجود دارد ،لزومی ندارد اسناد شیعه باشد، همه اینها در اسناد برادران اهل سنت هست، آن وقت آنهایی که خدا قرار داده کنار زدند بعد می گوید دین سکولار ، مکری و نفاقی و کفری بدتر از این نیست، یعنی چی؟ یعنی دین در یک بخشش جداگانه است و مدیریت جامعه و سیاست گذاری جامعه در یک بخش جداگانه،
شیر بی پا و سر و بی دم که دید این چنین شیری خدا هم نآفرید
که همه امور را بدید دست افراد هرزه و بعد از دین چه می ماند ؟ هیچی ، دینی که نه تدبیر دارد ،نه سیاست دارد، نه مدیریت دارند، نه پاسخگوی نیاز بشر است، نه در مقابل باطل قیام می کنند، نه حق را کمک میکند اینکه دین نیست کدوم دینی است، (این چنین شیری خدا هم نآفرید) اینکه کفراست، مسلم کفراست، اما، آن نفاق و مکرش باز بدتر از این است درهمین در جوف همین وآن چیه؟ و با آن که تازه دروغ هم می گوید ،سرت کلاه هم می گذارد، چرا؟به جهت اینکه می گوید دین از سیاست جداست و حال آن که تمام این طواغیت تا جایی که توانستند چه در گذشته و چه امروز ، این ها دین را قبضه دارند! ندارند؟ تمام تدبیرها نسبت به یک اسم دینی که حالا به اسلام باشد مسیحی باشد هر چه باشد یهودی باشد این عناصر طاغوت کاملا آن را قبضه دارند مدیریت می کنند این مساجد عربستان سعودی را که اداره می کند؟! اهل دیانت! اصلا چنین چیزی نیست ،دیانتش کجا بود ، تمامش پایگاه های تبلیغات استعمارگران است ، اگر دین از سیاست جداست پس شما تو مسجد چکارمی کنید ؟ برنامه های مسجدالحرام، حج، تا هر جای دیگری تا قدس، دست کیست ؟ دست اهل دیانت است ؟ ببین هم کفراست و هم نفاق، کفر مطلق، بعد هم با یک نفاق و مکر حیله، حالا تعجب از آنهایی است که متوجه نمی شوند هست ،چطور متوجه نمی شوید؟ این تشکیلات پاپ و مسیحیت اینها مربوط به دین است ؟ اینها هیچ ربطی به دین مسیحیت ندارد.
آن اوایل انقلاب به خاطر دارم یک دانشجوی عزیز به پاپ یه نامه نوشته بود، حالا آن شاه بیتش این بود ، درخواست کرد بود: آقای پاپ ، برای یک روز که شده مسیحی باشید، ابزاری است دست استعمارگران، مسیحیت کجا بود؟ درکشورهای اسلامی ، در غزه ، در فلسطین ، در لبنان ، در عراق ، در یمن، اینهمه دشمن ، قتل و غارت و ویرانی و قانون شکنی و بالاخره جنایت نبوده انجام نداده باشد، پنجاه و هفت کشور به اصطلاح اسلامی غیر از همین چهاریا پنج کشوری که خوب معنی را می فهمند و بصیرت دارند و از خود و ناموس خود به کشور خود و دین خود حمایت می کنند آن پنجاه و چند کشور دیگه اصلاً اسمی نمی برد ، اسمی نمی برد، خیلی عجیب است ، این حوزه های علمیه به اصطلاح که برای وضو گرفتن رگ های گردن بالا میاد و تعصب به خرج میدهند ، قرآن فقط همان مسئله وضو گرفتن است، یا جان مردم ، مال مردم ، ناموس مردم ، حیثیت مردم، دین مردم ،فرهنگ مردم ،خانه های مردم ، زن های مردم ، بچه های مردم ، همه را قتل عام می کنند آن حوزه علمیه بزرگ با آن همه شهرت جهانی و تاریخی ! حتی یکبار یه جمله نگفت ! حاکم بر اینها کیست؟ بدترین نوع طاغوت، اگر تنها استبداد داخلی می بود ، باز به عنوان یک استبداد داخلی بود، آنکه نیست ، نوکری برای استعمار بیرونی است ،غیر از اینکه خودش مستبد است ، این مستبد داخلی از خودش چیزی ندارد نوکر بیگانه است ،او دهان همه را قفل میکند سرویس میکند، یک جمله نباید بگویند؟ دین دست چه کسی است؟ دین همان چیزی است که این طاغوت و باز آن طاغوت از خودش کارهای نیست دین همان چیزی است که جو بایدن بگوید که دین این است انگلیس بگوید دین این است بعد این جمعیت مسلمان هم میپذیرند یا مسیحی هم میپذیرند که دین این است ، این شد دین! « أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ » [۷]دین خدا یعنی تمام قطعات آن ، همانطوری که خدایی گفته است و الا دین نیست که کجای آن دین است « نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ»[۸] کدام دین است، اینجا است که خداوند مبلغین و مبیّنین که در این دوره آخرالزمانی با همه مشکلاتی که هم فرمودید و هم درست فرمودید و هم به دفتر بدهید و هم پیگیری کنید و هم ببینیم ما از دست ما چه کاری ساخته است به هر حال کمر همت بسته اید ، امروز الحمدلله با مقاومت جانانه انسانهای با بصیرت و بیش از همه بر محوریت این انقلاب اسلامی ایران و همه پایگاههای مقاومت و هستههای مقاومت در دنیا بیداری حاصل شده است ، قدر این را بدانید ، این کاری که شما انجام میدهید خیلی کار مهمی است این تنها بحث ایران نیست که ، بحث نجات بشر از دست این قولهای بیابانی سکولار و لیبرال دموکراسی است ، چه حیوانهای خطرناکی ، بدترین موجود روی زمین« إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ»[۹]هیچ موجودی ،هیچ درندهای به کثیفی و خطرناکی اینها نیست.
امروز شماها خیلی زحمت میکشید اما این اجر یک چیزی نیست که در قالب گزارش و تعداد و ارقام بیاید، یک نفر که به وسیله شما هدایت شود از همه آنچه که آفتاب برآن بتابد ارزش آن بیشتر است، این گزارشی نیست که، خیلی قدر خود را بدانید ،بحث نجات بشر است از این وحشیگریها ،خیلی موجب شرمندگی است آنچه که امروز دیده میشود در سطح بی تفاوتی انسانها نسبت به این همه ظلم، حتی داد یهودیها از دست این سیاست سکولار در آمده است، خیلی عجیب است که شما دیگر چه حرفی برای گفتن دارید، شما که دیگر چیزی نگذاشتهاید ،هیچی نگذاشتهاید.
بنابراین آنچه را که شما انجام میدهید ارزشمندترین کاری است و اولویتدارترین کاری است که در ذهن میگنجد .
خدا به شما ها قوت دهد، خیلی روی این قضیه سرمایهگذاری کنید، آنقدر مسئله تبلیغ مهم است که میدانید دین چقدر زوایا دارد چون مدیریت تمام زوایای بشر است ، اما میبینید خلاصه میشود در چه ؟ « ما عَلَي الرَّسُولِ إِلاَّ البَلاغُ »[۱۰] بعد از نفی استثنا چه میرساند انحصار را میرساند ، اصلاً فلسفه ارزشمندی دین ، برای اینکه قبح عقاب بلابیان پیش نیاید ، پیغمبر با آن عظمت ، با آن همه مسئولیتی که دارد در پیاده کردن دین که هر کدام در جای خودش روشن است اما همه آنها خلاصه میشود در تبلیغ « ما عَلَي الرَّسُولِ إِلاَّ البَلاغُ »این مسئله اصلی است، اگر این انجام شد حکم به شیئ حکم به لوازم شیئ است.
اما اگر تبلیغ انجام نشود حالا این منابع آب زلال فرهنگ اسلام و تشیع و امام صادق ، فراوان، مردم از تشنگی میمیرند هیچ شبکهای نیست که این آب حیات را به مردم برساند، پس فایده آن چیست ؟این شما هستید آن شبکههایی که میرسانید به مردم
بنده هم دعاگوی همه شما هستم بنده را هم ارشاد بفرمایید اگر از دست ما کاری ساخته است ما هم وظیفه داریم در خدمت شما باشیم
ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیات الدنیا و فی الاخره
صلوات بفرستید
[۱] – سوره اعراف، آیه ۵۴
[۲] – سوره طه، آیه ۵۰
[۳] -سوره رعد، آیه ۱۱
[۴] – سوره بقره،ایه ۲۵۶
[۵] – سوره انعام، آیه ۱۴۹
[۶] – شناسه حدیث : ۶۴۴۷۶ | نشانی : عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال , جلد۱۵ , صفحه۲۳۷ عنوان باب : الجزء الخامس عشر [القسم الاول] أبواب نصوص اللّه تعالى على أمير المؤمنين عليه السّلام في النصوص على الأئمة الاثنى عشر صلوات اللّه عليهم أجمعين إلى يوم المحشر ۴ – أبواب نصوص الرسول و الأئمة عليهم السّلام ۱ – باب نصوص الرسول صلّى اللّه عليه و آله عليهم عليهم السّلام قائل : امام صادق (علیه السلام) ، پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
الكفاية : الصدوق ، عن الدقاق ، عن الأسدي عن النخعي ، عن النوفلي ، عن البطائني ، عن أبيه ، عن يحيى بن أبي القاسم ، عن جعفر بن محمد ، عن أبيه ، عن جدّه ، عن علي عليهم السّلام قال: قال رسول اللّه عليه السّلام : الأئمة بعدي اثنا عشر: أوّلهم علي بن أبي طالب ، و آخرهم القائم ، هم خلفائي و أوصيائي و أوليائي و حجج اللّه على أمّتي بعدي، المقرّ بهم مؤمن، و المنكر لهم كافر .
[۷] سوره مبارکه زمر آیه ۳
[۸] سوره مبارکه نساء آیه ۱۵۰
[۹] سوره مبارکه انفال آیه ۲۲
[۱۰] سوره مبارکه مائده آیه ۹۹