خانه / متن بیانات / اخلاق و معرفت / مشروح بیانات حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علیرضا عبادی در دیدار اعضای شبکه تربیتی صالحین بسیج شهرستان بیرجند

مشروح بیانات حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علیرضا عبادی در دیدار اعضای شبکه تربیتی صالحین بسیج شهرستان بیرجند

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان، و عرض تسلیت ایام رحلت امام بزرگوار بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران و پانزدهم خرداد، شهدای گرانقدر قدس الله اسرارهم و شهادت شهدای خدمت شایسته حضرت آیت الله رئیسی و همراهان باوفایش و در آستانه شهادت حضرت امام محمد تقی سلام الله علیه هستیم.

وجود مبارک امام محمد تقی سلام الله علیه از یک ویژگی‌هایی برخوردار است که یک سرفصل است برای تمیز حق از باطل چون مسئله نبوت، رسالت، امامت، این‌ها از نوع تعلیم و تعلم بشری نیست، و حداقل برای عامه در سنین بالا حالا یک درصد یک در هزار تصور می‌شود که این علم را از کسی آموخته از امام علی علیه السلام تا حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا. اما وقتی در سن ۷ سالگی یا ۹ سالگی آن موضع را با علم و بیان، بالاخره هر کس که باشد ناچار است که بپذیرد. بنابراین وجود امام محمد تقی یک برکات ویژه‌ای دارد که در روایات هم آمده.

در چند سال قبل بود در یک نصف شبی آقای دکتر احمد طیب رئیس جامع الازهر مصر، عالم بسیار بصیری است که خدا او را حفظ کند، یک مصاحبه‌ای طولانی با ایشان شده بود که بقیه به جای خودش و یکی این جمله بود که خبرنگار از ایشان پرسیده بود که ما با این شیعه‌ها چه کار کنیم و ایشان فرموده بود که تکلیف شما را شیخ محمد شلتوت رئیس جامع الازهر مصر در ۶۰ سال قبل معین کرده است می‌خواهید چه کار کنید.

شیعه مثل غیر شیعه چه فرقی می‌کند. گفت: آخر بچه‌های ما شیعه می‌شوند گفت خوب بشوند، حنفی بشوند یا شافعی بشوند شما مشکلی دارید این هم مثل همان‌ها شما مشکلی دارید؟!

گفت آخر شیعه‌ها یک حرف‌های عجیب و غریبی می‌زنند گفت مثلاً چه حرفی می‌زنند؟ (گوینده چه کسی است؟ ) گوینده رئیس جامع الازهر مصر است! خبرنگار می‌گوید شیعه‌ها یک حرف‌های عجیب و غریبی می‌زنند این‌ها را چطور تحمل کنیم گفت مثلاً چی می‌گویند؟ (خبرنگار) گفت: می‌گویند در ۷ سالگی امام شده است در هفت سالگی پیشوای جهان اسلام شده است با این مطلب چه کار کنیم؟

گفت عجب!؛ در قرآن کریم کودک داخل گهواره را خدا می‌فرماید که قَالَ إِنِّي عَبدُ ٱللَّهِ ءَاتانِيَ ٱلكِتابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّا.[۱] خدا می‌‌فرماید که او پیغمبر شده است در داخل گهواره. قرآن می‌گوید شما کودک ۷ ساله امام بشود مشکل دارد؟

این صحبت پیشوای بزرگ برادران اهل سنت است آقای دکتر احمد طیب که یک مصاحبه خیلی طولانی و همه‌اش شیرین و همش زیبا و همش علمی خیلی جالب بود. حالا من این گوشه‌اش را که منظور آنچه که در روایات دارد که برکات وجود امام محمد تقی علیه السلام یک برکات ویژه است تا این حد را ملاحظه کنید که حتی در مصاحبه پیشوای اهل تسنن چقدر زیبا بیان می‌کند یعنی وجود مقدس امام محمد تقی از نوع وجود مقدس حضرت عیسی مسیح است.

خوب، «وَلَقَد كَتَبنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِن بَعدِ ٱلذِّكرِ أَنَّ ٱلأَرضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّـلِحُونَ»[۲].  همه‌اش انتظار، انتظار برای چه؟ انتظار برای اینکه دنیا از دست این دیوها و درنده‌ها آزاد شود و بشر یک نفس آزاد بکشد، خوب چطور آزاد می‌شود؟ این است که دنیا به دست صالحین برسد به دست صالحین.

ببینید برای اهل ادب این خیلی اهمیت دارد که یک جمله‌ای بیان می‌شود و دلیل آن جمله در داخل همان جمله است، ادبا تمثیل می‌آورند: « بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین»[۳]. «الحمد»یعنی کل الحمد لله، اصلا برای غیر خدا ممکن نیست. بعد در ذهن یک سوالی می‌آید که طلبه‌ها می‌گویند دفع دخل مقدر که آن این است که: چرا برای غیر خدا نه چرا فقط برای خدا؟ «الحمدلله» به دنبالش نگاه کن دارد «رب العالمین» «الحمدلله رب العالمین». یعنی الحمدلله، به چه دلیل؟ به دلیل اینکه او «رب العالمین» است دلیل در خودش خوابیده است.

خیلی جالب است یعنی ضمن اینکه یک مطلبی بیان می‌شود یک سوال و جوابی هم در آن هست که اهل ادب هم کاملاً این را درک می‌کنند.

«وَلَقَد كَتَبنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِن بَعدِ ٱلذِّكرِ أَنَّ ٱلأَرضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّـلِحُونَ»[۴] این انتظار کی به سر می‌رسد؟ این مشکل کی حل می‌شود؟ این بشر از دست این گرگ‌های هار وحشی کی آزاد می‌شود؟ کی آزاد میشود؟ خوب دلیلش با خودش است هر وقت جهان به دست صالحین برسد؛ انتظار دارید؟هر وقت جهان اداره‌اش به دست صالحین برسد. «صالح» یعنی چه؟ یعنی آن کسی که شایسته این کار است بنابراین اگر مشکلی هست مشکل به دلیل این است که این‌هایی که وجود دارند ناصالح‌اند این‌ها شایسته این کار نیستند. یعنی اگر همه اختیارات را بدهد به دست یزید! یزید یک فکر است یک جریان است یک شخص که نیست. همه امکانات را بدهید به دست یزید، بعد بگویید که عدل علی علیه السلام را پیاده کن این سر و ته قضیه هم خنده آور است و هم گریه آور؛ درست است یا نه؟ شما امور را می‌دهی به دست یزید و می‌گویی عدل علی علیه السلام را پیاده کن این خنده دارد یا گریه یا هر دو؟انتظار آن وقتی به سر می‌آید که اداره جهان به دست صالحین و شایسته‌های اجرای عدالت باشد.

خوب. دلیلش چی است؟ دلیلش صلاحیت داشتن است حالا این مسائل را در امور روزمره همه می‌فهمیم همه هم به آن مقید هستیم. اما نسبت به دین که می‌رسد، الحمدلله عقاید محکم و مستحکم، اما در لوازمش همراه نیستند در لوازمش همراه نیستند شما اگر یک کشاورزی داشته باشید و بخواهید به کسی جهت آبادانی بدهید تا برای شما کار کند به دست چه کسی می‌دهید بالاخره یا کشاورز علمی یا کشاورز تجربی. مثلاً فلان خلبان را بیاور یا فلان متخصص در فلان فن را بیاور تا برای شما کشاورزی کند، کارش نیست. اصلاً آدم خوبی باشد کارش نیست بعد منتظر هستید که این باغ شما سرسبز بشود؟ یا خشک می‌شود. سرش در نمی‌آید دامداری را دست چه کسی می‌دهید؟مرغداری چه کسی می‌دهید گاوداری به دست چه کسی می‌دهید؟ دوچرخه‌ات را می‌خواهید تعمیر کنی دست چه کسی می‌دهی دست آدمی که صلاحیت دارد یا آدمی که صلاحیت ندارد؟  ببین این‌ها را همه متوجه می‌شویم متوجه نمی‌شویم؟! نسبت به مسائل دینی که می‌رسد من متوجه نمی‌شوم!  بخشی را هم که متوجه می‌شوم تا جایی همراه هستم، بقیه‌اش را همراه نیستم ،یعنی می‌سنجم ببینم با سلیقه من هم می‌سازد یا نه؟ با فکر من می‌سازد یا نه؟ با منافع مالی من هم می‌سازد یا نه؟ بعد، «نومن ببعض و نکفر ببعضش می‌کنم»[۵] و تجزیه‌اش می‌کنم. این‌ها هست یا نیست رمز تماماً همین‌هاست.

«من کان من الفقها» خوب پیداست که مشمول اصلی این برنامه پیغمبران هستند مشمول اصلی این اصل، اوصیای پیغمبرانند؛ آنها را از یک کنار یا کشته‌اند یا منزوی کرده‌اند کم اتفاق افتاده که همچون حضرت داوود همچون حضرت سلیمان همچون حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، و امیرالمومنین علی علیه السلام مستقیماً حکومتی را اداره کنند اما چگونه ۱۳ سال بعثت در مکه اصلاً جای زندگی نبود و مسلمان‌ها از مکه خارج شدند و هجرت کردند و به حبشه رفتند و و آن‌هایی که ماندند در محاصره آب و نان قرار گرفتند سه سال در محاصره آب و نان در شعب ابیطالب و بعد از آنکه تشریف بردند به مدینه در طی ۱۰ سال، ۸۰ جنگ و سریه و تهاجم را این‌ها اداره کردند اما در عین حال با همه مشکلات، یک خط نشان در عالم کشیدند که شیوه حکومت این است، بهترین دوران حکومت. از زمانی که حضرت موسی به «طور» تشریف بردند «وَواعَدنَا مُوسَى ثَلاثِينَ لَيلَة وَأَتمَمناهَا بِعَشر»[۶] و با ۱۰ روز تاخیر که خدا به عنوان   آزمایش قرار داد، «و اتممناها بعشر» با ۱۰ روز فاصله سامری‌ها و قارون‌ها توطئه‌گران و این‌ها همه به هر حال اوضاع را به هم ریختند. از غدیر هجدهم ذیحجه تا بیست و هشتم سفر مگر چند روز فاصله شد؟ چرا اینطور؟ که بعد بنی امیه و بنی مروان دشمنان درجه یک پیغمبر شدند متصدیان اسلام و مسلمین. شما چه انتظاری دارید؟ امور را به دست ناصالح بسپار و بعد توقع داشته باش که این شتر غیر از خون، لبن مصفا به تو بدهد چنین کاری نمی‌شود.

این هم که تنها حرف ما نیست آقای رشید رضا عالم بزرگوار مصری از برادران اهل تسنن متعصب در تسنن هم هست حتی در حدی که در زمان خودش که حالا شاید آن بخشش ناآگاهانه بوده از سیاست‌های انگلیس، حتی وهابی‌ها را هم تا حدی به هر حال می‌پذیرفت یعنی حالت افراطی هم داشت، آقای رشید رضا تفسیر قرآن هم دارد به هر حال مرد سیاسی بوده است و از شاگردان آقای محمد عبدو است. ایشان نقل می‌کند از یک شخصیت اروپایی آلمانی که گفته است چه گفته: اگر ما می‌دانستیم معاویه در چه قیافه‌ای است مجسمه‌اش را از طلا سر چهارراه‌های اروپا می‌ریختیم. چرا، چه ربطی به شماها دارد؟! ربطش به این است که اگر معاویه جلوی سیره حکومت اسلامی را در مقابل علی نمی‌گرفت همه دنیا مسلمان می‌شدند و در نتیجه ما اروپایی‌ها در دنیا مسلط نمی‌شدیم. ببینید گوینده آقای رشید رضاست و صاحب سخن یک شخصیت اروپایی و آلمانی است.

کاملا توجه دارد ه وقتی اسلام را بدهید به دست معاویه از آنچه در می‌آید چرا؟ چون صلاحیت ندارد یعنی اینی که می‌گویند کلام با برهان است همین است: « يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ »[۷]، این انتظار کی به سر می‌آید؟ دست این ایادی و شیاطین جن و انس کی قطع می‌شود وقتی که افراد صاحب صلاحیت امور را به دست بگیرند. بر شیوه آنچه که انبیا داشتند اوصیا داشتند و نواب خاص آنها و… این سیستم خاص خودش را می‌خواهد در هر شرایطی که نمی‌شود هر محصولی را به دست آورد یک محصول شیمیایی اگر یک درصد موادش کم یا زیاد شود محصول یک چیز دیگر در می‌آید ازش، این هم همانطور است. بنابراین پیغمبران را از صحنه خارج کردند و شهید کردند و منزوی کردند و انواع جنایت‌ها را کردند و در اسلام همچنین کردند تا به اینجا رسید و نواب خاص و عام هم در انزوا بودند تا مورد خاصی که در اخبار و روایات آمده که پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام  انقلابی می‌شود که این انقلاب با همه جریان‌های گذشته متفاوت است. آن وقت در معرفی این، اینطور فرموده‌،(همان مسئله‌ای که گفتم شما در مسائل روزمره‌تان همه می‌فهمید و همه هم عمل می‌کنید که کار را به دست اهلش می‌دهید) این نانوایی را چه کسی باید اداره کند همان کسی که در این جهت یا علم دارد یا تجربه دارد این آهنگری را چه کسی باید اداره کند این نیروگاه برق را چه کسی باید مدیریت کند؟ حالا از کنار راه هر که آمد گذار آنجا را اداره کند آیا می‌تواند؟ چطور همه جا متوجه می‌شویم به اینجا که می‌رسد متوجه نمی‌شویم؟! در حالی که فرموده‌اند دست کسی که« من کان من الفقها»[۸] فقها یعنی چه؟ نه تنها علما علم یک مسئله است اما فقه به معنی ریشه یابی و صاحب نظر بودن است نه تنها صاحب نظر بودن صاحب نظر بودن کافی نیست. یک شخصیتی که از نظر باروری بینش و دانش و نظر صاحب نظر است اسلام شناس به معنای صحیحش است. فرمودند: آن کسی که صلاحیت دارد بعد از پیامبران و بعد از اوصیا بتواند بعد از نواب خاص جامعه را اداره کند باید اولاً دین شناس به معنای کافی باشد نه به صورت متجزی دین شناس به معنای کافی باشد. یعنی بداند از کجا شروع کرده و به کجا می‌خواهد برود راه چه است مشکل چه است و مانع چیست اقتضا چیست باید بداند و الا…

این بینش و دانش تنها کافیست؟ خیر!  «حافظا لدینه»[۹] . تمام همتش این است که دین را حفظ کند دین شناس است اما نسبت به دین بی‌تفاوت نیست ممکن است یک کسی دین شناس باشد اما نسبت به دین بی‌تفاوت باشد این باید هم از جهت فقهی یک فقیه واجد شرایط و صاحب نظر باشد و هم اینکه تمام همتش دین خدا باشد بحث من و شخص من و منافع من و پسر منو دختر منو پسرخاله من، این‌ها نیست؛ «من کان من الفقها حافظا لدینه»[۱۰] .تمام؟! نخیر! قدرت تسلط بر خودش را داشته باشد در انواع مسائلی که پیش می‌آید خوشایند یا ناخوشایند در مقابل انواع و اقسام مسائل منافع مادی منافع معنوی در مشکلات جامعه در راه‌های هموار هرچه پیش بیاید نه مشکلات او را مایوس می کند و نه پیروزی‌ها او را مغرور باید به خویشتن مسلط باشد، نمی‌شود که کار را به دست هر کسی که داد یک آدم احساسی یا یک آدم عصبانی یا یک آدم بی‌تفاوت اینکه نمی‌شود. این‌ها سنخیت دارد صالح بودن که توان این کار را داشته باشد. «مخالفاً علی هواه»[۱۱] از جهت خودسازی باید چگونه باشد باید اینگونه باشد که «اعدا عدوک نفسک»[۱۲]، دشمن‌ترین دشمنان انسان نفسش است. خوب این باید در مقابل نفس و نفسانیات باید احساس دشمنی کند، آن چیزی که آدم را بدبخت می‌کند نفسش است بنابراین لحظه به لحظه ضمن اینکه بر خود مسلط است نفس را می‌کوبد چون تمام دوراهی‌ها در این خلاصه می‌شود « أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلاهَهُ هَوَاهُ »[۱۳]، خدا یا هوا؟ باید کسی باشد که از خدا جدا نشود. «مطیعاً لامر مولاه»[۱۴] هر کاری این می‌خواهد انجام بدهد کوچک یا بزرگ شخصی یا اجتماعی دنیوی یا اخروی فرقی نمی‌کند. «انقلاب ما اسلام ماست» نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. یعنی «مطیعاً لامر مولاه»، تمام تسلیم حکم خداست فلانی چه گفته بسیار خوب گفته اما خدا چه فرموده  دیگری آن است و دیگران چه می‌گویند بله به جای خودش اما خدا چی می‌گوید. این چه می‌شود؟ این می‌شود صالح، یعنی چه یعنی اگر این امانت را به دستش بدهی این امانت را حفظ می‌کند اگر این‌ها در او نیست این نه شرط؛ این امانت را نمی‌تواند حفظ کند آیا شما انتظار فرج داری؟ نمی‌شود ین دنیا اسباب است و مسببات علل است و معلولات هر چیزی علت خودش را دارد هر چیزی سبب خودش را دارد اینکه نمی‌شود هر چیزی در هر شرایطی هر درخواست و ادعایی داشته باشیم نمی‌شود، هر چیزی سنخیت می‌خواهد. از این زیباتر می‌شود حرف زد همه این‌ها را در زندگی روزمره ما متوجه می‌شویم. انتظار داریم، اما انتظاری که دنبال دلیل و سببش نمی‌رویم.

۱۴۰۰ سال شده و ما انتظار داریم بدون اینکه این را فراهم کنیم. بله درصدی از انسان‌های صالح در دوران‌هایی بودند و از همه بیشتر در زمان ما هست. اما چرا آقا فرمودند که ۸ میلیون جوان صالح پا در رکاب آماده آموزش دیده. چرا؟ لابد یک نسبتی دارد. او کارشناس است ولی من کارشناس نیستم. زیرا این منحصر به این قضیه نیست در هر جایی در هر موردی در یک سطحی می‌تواند موجب تغییرات کلی بشود. اگر نباشد نمی‌تواند؛ شما در معادلات نظامی چه کار می‌کنید؟ می‌سنجید، حالا چه سلاحش را چه نیروی انسانی را چه مهماتش را بالاخره می‌سنجید. خوب در سیاست و اقتصاد هم همینطور است در افکار عمومی هم همین طور است. بنابراین باید به یک حد نصاب برسد تا معادلات را بتواند تغییر دهد. ما اگر از این طریق نتوانیم ورود پیدا کنیم؛ امام فرمود انقلاب را به دست نامحرم ندهید، بله من به گردن تو، تو به گردن دیگری و دیگری به گردن او می‌اندازد، اما انصاف این است که همه باید توبه کنیم و استغفار کنیم. طبق قانون ملاک رای مردم است. این مجریان انقلاب‌های رنگی را چه کسی انتخاب کرد من و تو انتخاب کردیم انقلاب رنگی یعنی چه یعنی «کودتا» معنایش این است. یعنی ریشه انقلاب را از بیخ درآوردن معنایش این است. حالا آنکه نتوانستند آن بحث دیگریست. اما انقلاب رنگی در کشورهای انجام می‌شود برای تغییر نظام است. همین‌ها را چه کسی انتخاب کرد بنده و شما چقدر برای مردم هزینه شد چقدر برای کشور هزینه شد قدر برای انقلاب هزینه شد چقدر خطرها آفرید چقدر خون‌ها ریخته شد بر اساس یک رای که من دادم یا تو دادی یا دیگری داد!

چرا آن بهترش را انتخاب نکردیم چرا؟ چرا آن شایسته‌تر را انتخاب نکردیم؟ و دادیم دست ضعیف و دشمن نفوذ پیدا کرد چرا این کار را کردیم چرا مشورت نکردیم چرا با اهلش مشورت نکردیم چرا در یک مسئله سرنوشت ساز تحت تاثیر مسائل احساسی و عاطفی و حزب و گروه قرار گرفتیم این امانت خدا بود چرا این کار را کردیم پاسخ این هزینه‌ها را چه کسی می‌خواهد بدهد؟ آیا اگر فردای قیامت ظرف‌های بزرگ پر از خون را بیاورند پیش من و بگویند شما شریک در این خون‌ها هستید من چی بگویم چرا چون نتیجه آرای من این شده است. به هر حال اگر ما منتظریم و اگر خدا وعده کرده خدا نفرموده که من این کار را می‌کنم، چرا؟ « إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم »[۱۵] این کار مردم « يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ » [۱۶]این کار عبادی الصالحون است عبادی الصالحون خود شما هستید. آنچه را که در جزئی‌ترین مسائل زندگی متوجه می‌شویم بیایید در انقلابمان در دینمان در جامعه‌مان در حقوق بین المللمان در همه به آن عمل کنیم و معادلات را به نفع دین خدا، به نفع دین خدا یعنی چه یعنی به نفع نجات مردم بحث ایران هم نیست بحث جامعه بشری است از دست این حیوان‌ها و سگ‌های هار نجات دهیم این‌ها با مردم چه می‌کنند آن وقت سرنوشت امور مردم افتاده است دست چه کسی؟ دست آدم‌های بیشعوری که حرف زدن روزمره‌اش را هم بلد نیست حالا  مثلاً بایدن یا دیوانه‌ای مثل صدام یا مثل رضا شاه یا مثل آتاتورک. یا مثل بوش یک آدمی که اصلاً حواس ندارد مثل پادشاه عربستان یا مثل بایدن اصلاً حرف زدن را نمی‌فهمد امور را دست او بده بعد منتظر باش تا جهان نجات پیدا کند اصلاً نمی‌شود چون این کار را شما باید انجام بدهید، اگر خدا بخواهد انجام بدهد « وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ »[۱۷] ؛ اما شما دیگه اونجا نمره ندارید این امتیاز شماست که شما نمره دارید شما این کار را بکنید ولی خدا که می‌تواند این کار را بکند اما سر کلاس امتحان کسی نتیجه را به دانش آموز نمی‌دهد می‌تواند بدهد بله ولی این تقلب از همچین کاری کسی نمی‌کند در هیچ زمانی این اندازه گویا که اسلام را در مقابلش مکتب‌های کمونیست و لیبرالیست اینطور لخت و پوست کنده خودشان را معرفی کنند. دیگر حالا این کشورهایی که پُز می‌دهند، اروپایی‌ها و آمریکایی‌هایی که آنها هم اروپایی هستند ایالات متحده هم که آمریکایی نیستند همان اروپایی‌ها هستند که ۶۰ تا ۱۰۰ میلیون آمریکایی را کشتند بعد ایالات متحده را ساختند. وحشی‌تر از همه مردم جهان همین استعمارگرهای اروپایی هستند که از ۵۰۰ سال قبل خون می‌ریزند و بعد توجیه می‌کنند از این جهت در جهت تبلیغات این‌ها هر دروغی را می‌بافند و ملاحظه می‌کنید این کار نشان است و هنرشان همین است. حالا در هیچ زمانی این اندازه به وضوح اسلام و کفر پوست کنده نیامده جلو. غربی‌ها چقدر می‌گفتند و هنوز هم شاید این کلمه را تکرار می‌کنند، که می‌گویند در خاورمیانه یک کشور لیبرال دموکراسی هست این کشور دموکراسی که می‌گویید کجاست اسرائیل کشور دموکراسی؛ کشور دموکراسی؟، این‌ها وقتی این کشور را اشغال کردند از مردمش آیا اجازه گرفتند یا با قتل و جنایت و از بین بردن و آواره کردن مردم آیا دموکراسی این معنی را می‌دهد. بگذار خودش تفسیر کند در این هشت ماه دموکراسی را خیلی خوب تفسیر کردند آن نتانیاهوی احمق مجری برنامه او به تنهایی نیست آن سازمان ملل و و آن شورای امنیت است و آن ایالات متحده آمریکاست این کشورهای به اصطلاح متمدن که از هر وحشی وحشی‌تر هستند و دادگاه لاهه هست و آن حقوق بشر هست و آن حقوق کودک هست. اینها همه با همند و همه هم یک حرف می‌زنند لیبرال دموکراسی یعنی این آنچه که در غزه انجام می‌دهند اولاً منحصر در غزه نیست آن طرف دیگر هم دارند خانه‌های مسلمان‌های میانمار را آتش می‌زنند در خود آمریکا هم آن کار را می‌کنند در اروپا هم آن کار را می‌کنند هرجا فتنه‌ای هست زیر سر اینهاست هرجا دزدی هست مال این‌هاست هرجا دروغ است این‌ها می‌چسبانند و خیلی هم بی‌حیایند دروغ از این شاخدارتر شما پیدا کنید که وقتی انگلیس استعمارگر خبیث خواست کشور فلسطین را با آن همه سابقه‌اش تحویل صهیونیست‌ها بدهد برای آن یک جمله ساختند، به جهت اینکه بینید دروغ و توجیه و فریب، می‌گویند به دلیل اینکه ]آن هم دروغ است [هیتلر ۶ میلیون از یهودی‌ها را سوخته است (همان هلوکاست) ما باید به یهودی‌ها یک هدیه بدهیم. هیتلر آلمانی اروپایی این کار را کرده حالا هدیه را از کجا می‌دهید از خاک اروپا می‌دهید؟ خیر، از خاک آمریکای اشغالی می‌دهید؟ آنجا را اروپایی‌ها اشغال کردند، از آنجا می‌دهی خیر پس از کجا می‌دهید هیتلر این کار را کرده که اصلش دروغ است بعد برای آن قانون هم ساخته‌اند اگر کسی بگوید که هولوکاست کسی هست یا نیست، و در موردش تردید کند باید زندان برود شکنجه شود و جرم هم بدهد، و لو آقای «روژه گارودی» دانشمند فرانسوی باشد باید این کارو بکند و کرد. این جمله چی است که می‌گوید: سرزمین بدون جمعیت، (سرزمین بدون جمعیت را پیدا کنید کجاست!!!؟) سرزمین بدون جمعیت را می‌خواهند به عنوان هولوکاست بدهند یهودی‌ها به اسم یهودی‌ها به صهیونیست‌ها یعنی تروریست‌هایی که از سراسر دنیا جمع می‌کنند و می‌آورند آنجا. این سرزمین بدون جمعیت که می‌خواهند هدیه کنند کجاست آن فلسطین است یک کشور مستقل. شما تاریخ را بخوانید آیا فلسطین در یک دورانی بدون جمعیت هم بوده و آیا این جمعیتی که آواره هستند و این جمعیتی را که هر روز دارند قتل عام می‌کنند و ۷۵ سال است که آنها را می‌کشند و باز هم برکت دارند، بفرمایید این سرزمین بدون جمعیت کجا بود؟ می‌گوید: سرزمین بدون جمعیت برای جمعیت بدون سرزمین که همان تروریست‌های صهیونیست باشد دروغ از این بزرگتر آیا می‌شود گفت؟ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل تا ما از آنچه که هستیم از این فکر شخصی و… بله این‌ها به جای خودش باید باشد اما اینکه بدانیم تا اصل مسئله اجتماعی برزگ  بین المللی حل نشود نه مسئله خانواده حل می‌شود نه مسئله زندگی شخصی حل می‌شود نه شغل حل می‌شود نه درآمد حل می‌شود هیچ کدام از این‌ها اعتبار ندارد چون ظرف ۲۴ ساعت چهار تا دیوانه یک جنگ راه می‌اندازند و همه چیز را می‌سوزانند و از بین می‌برند اول باید در سطح بین المللی جامعه بشری را نجات داد، بعد باید آمد سر مسائل جزئی و خانوادگی و این شهر و آن شهر… و این کار شماست حالا در کار صدها مسئولیتی که دارید که الحمدلله عمل می‌کند انشاالله این توسعه و تعمیق پیدا کند و تسریع پیدا کند یکی از آنها که با بهترین شاخصه در مقابل آن لیبرال دموکراسی بعد این مستوره را هم از دولت حکومت اسلامی که آنچه که قابل قبول بوده در جهت پیاده کردن حالا در حد وسع، آن کسی که انگیزه‌اش را داشته شهید رجایی و باهنر هستند که فقط چند روز دولتشان روی کار بود و برنامه آنها پیاده کردن قانون اساسی بود. و دیگر هم آیت الله رئیسی عزیز است این به عنوان نمونه است و اگر دنیا مثل این را دارد نشان دهد.

این تازه چند درصد است اما انگیزه این بود،حکومت بر مردم یعنی این، دولت مردمی یعنی این، دولت دموکراسی یعنی غزه و فلسطین دولت اسلامی یعنی آیت الله رئیسی و همکارانش در عین حالی که همه پیکره دولت همراهش نبودند و تنها بود. این رو هم اضافه کنید.

امیدواریم که در انتخاباتی که پیش رو دارید چنان عمل کنید که حتی بعضی از پیشنهادهایی که خود مردم می‌دادند در رسانه ملی که می‌گفتند رئیس جمهوری که می‌آید باید این خصوصیات را داشته باشد و از همین حالا وزرایش را هم بگویند که چه کسانی خواهند بود که این خیلی حرف جالبی است وزرایش را هم معرفی کند. کارو می‌خواهند به دست چه کسانی بدهند که مردم بر اساس آن رای بدهند.

خوب شماها که الحمدلله صالحین هستید،از محضر شما التماس دعا دارم خداوند شما را حفظ کند اما این درصد اگر بیش از ۸ میلیون برسد می‌تواند معادلات را به گونه‌ای تغییر بدهد که در قدم‌های بعدی بتوان برای نجات بشر رهبر داشت و بحث ایران به تنهایی نیست.

ایدکم الله و ثبتکن الله بالقول الثابت فی الحیاه الدنیا و فی الآخره.

[۱] سوره مبارکه مریم/ آیه ۳۰

[۲] سوره مبارکه انبیا/ آیه ۱۰۵

[۳] سوره مبارکه حمد/ آیه ۱

[۴] سوره مبارکه انبیا/ آیه ۱۰۵

[۵] اشاره به آیه۱۵۰ سوره مبارکه نساء: «وَيَقُولُونَ نُؤۡمِنُ بِبَعۡضٖ وَنَكۡفُرُ بِبَعۡضٖ»

[۶] سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۴۲

[۷] سوره مبارکه انبیاء/ آیه ۱۰۵

[۸]الاحتجاج: ۳۳۷/۵۱۰/۲

[۹] همان

[۱۰] همان

[۱۱] همان

[۱۲] تنبيه الخواطر : ۲۵۹/۱٫

[۱۳] سوره مبارکه فرقان/ آیه ۴۳

[۱۴] الاحتجاج: ۳۳۷/۵۱۰/۲

[۱۵] سوره مبارکه رعد/ آیه ۱۱

[۱۶] سوره مبارکه انبیاء/ آیه ۱۰۵

[۱۷] سوره مبارکه نحل/ آیه ۹

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *