خانه / تاپ خبر / متن بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار امام جمعه و فرماندار شهرستان بشرویه

متن بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار امام جمعه و فرماندار شهرستان بشرویه

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبرفقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد وعرض خیر مقدم به محضر شما عزیزان، تبریک و تهنیت ایام و میلاد سراسر نور حضرت امام مهدی صاحب الزمان سلام الله علیه، خیلی خوش آمدید هم از دیدار شما بهره‌مند شدم وهم از فرمایشات شما.

همان طوری که اشاره فرمودید مردم شریف شهر بشرویه یک استثناء هستند و در گذشته‌ی تاریخ هم همین بوده است، در بعضی از سفرنامه‌هایی که به یادگار مانده حالا چه تعبیرات زیبایی است که اشاره می‌شود.

خوب بنده که شرمنده‌ام، ولی مرا به یاد آن دوران‌هایی که قدرش را ندانستم در مصاحبت این مردم شریف و با فرهنگ خاطراتی است که فراموش نمی‌کنم،عرض کردم که در سفرنامه‌ها و در بعضی جاها که در ذهن من هست خاطراتی را نقل می‌کنند، امروزهم در برنامه‌های صالحین و سازمان تبلیغات طرحی به عنوان زندگی با آیه‌ها را آورده‌اند که مرا به خاطره آن سفرنامه می‌اندازد که می‌گوید رفتم در بازارشان(بازار بشرویه) به تعبیر ما همان زندگی با آیه‌ها بود،] در بازار دیده می‌شد [‌،]فروشنده[ وقتی جنسش را می‌خواهد وزن کند آیه قرآن می‌خواند،«وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ»[۱]،«وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقيمِ»[۲]،«وَلا تُخْسِرُوا الْميزانَ»[۳]، تا وقت نماز رسید و صدای اذان بلند شد لباس کارش را کنار گذاشت و آن لباس تمیز و زیبایی که آویخته بود را پوشید و گفت که «عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»[۴].

اینکه فرمودید مسئولین شهرستان با هم هماهنگ هستند این خیلی خبر خوشی است، با هماهنگی شما مردم را در آن صراط مستقیمی که در طول تاریخ نمونه بودند، فرهنگ دین، یعنی این صداقت و محبت و امانت و اهمیت به واجبات دین و پای انقلاب، پای شهدا همه ایستاده‌اند و نمونه‌هایی که من خودم در مدتی که آنجا بودم از این مردم دیدم لذّت بخش است، با چه مناعتی،با چه عّزتی،عزت دینی وعزت ایمانی؛ بالاخره آن حرفی که اسلام وانقلاب برای دنیا دارند، منتها دشمن‌ در قالب‌های مختلف تلاش می‌کنند و تلاش کردند، حالا با جنگ تحمیلی،فتنه، ترور و دخالت نظامی بوده سعی می‌کنند که انقلاب را که در واقع همان اسلام است نه یک کلمه کم،نه یک کلمه زیاد، به اهدافش نتواند دست پیدا کند، این است که بخشی از آن اهداف که همین شیوه‌های فرهنگ و اخلاق و محبت و صداقت و امانت است،«و لكنِ انْظُروا إلى صِدقِ الحديثِ و أداءِ الأمانةِحديث»[۵] است که خب در این مردم مشهود است.

حاج آقای مهدیان بود،خدا رحمتش کند، ولی آن معنویت،آن که تحت توجه‌اند، خدا رحمتشان کند نقل می فرمود، گفت من هفده یاهجده ساله بودم مریض شدم، بیماری آن موقع بیشتر حصبه بود، گفت من مریض شدم بیماری هم بیست و پنج روزطول می‌کشید، دوران نقاهتش هم خیلی طولانی بود، درآمدهای مردم هم درآن تاریخ‌ها خیلی محدود بود، بعد گفت هم دستمان تنگ بود و هم مریض بودیم در چنین شرایطی گفت یک شب درعالم خواب دیدم مادرم به منزل تشریف آورد که پنج سال قبل فوت شده بودند، من پریدم که دست ایشان را ببوسم مانع شد، ناراحت شدم گفتم مادر بعد از پنج سال خواستم دستتان را زیارت کنم مانع شدید، گفت این به خاطر آن است که من احرام قیامت دارم، من شما را دوست دارم، الان هم که آمدم خانه به شما بگویم آمادگی داشته باشید بدانید حضرت زهرا سلام الله علیها می‌خواهند بیایند و شما را شفا بدهند، همانطور که ایشان گفت لحظاتی گذشت، درعالم خواب دیدیم حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیه تشریف آوردند، حالا بقیه در ذهن من نیست که دعا کردند یا سیبی دادند، آن دیگر در ذهن من نیست، به هر حال ما شب این خواب را دیدیم بعد از نماز صبح که هنوز هوا تاریک بود دیدم کسی بکوب در می‌زند و بشارت می‌دهد که مهدیان را شفا دادند، حالا پسرعمه یا دخترعمه یا دختر خاله‌ام بود یکی از فامیل خودمان بود که در آن محله شهر زندگی می‌کرد، با ما فاصله داشت، هنوز هوا تاریک است درب می‌زند و می‌گوید خوش خبری مهدیان را شفا دادند، حالا شما از کجا خبر دارید؟ چه قضیه‌ای هست؟ خیلی خوشحال گفت من دیشب خواب دیدم که از کنار خانه‌ی شما می‌روم و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه در کوچه هستند، به ایشان سلام کردم عرض کردم که شما اینجا تشریف دارید، فرمودند بله آمده‌ایم مهدیان را شفا دادیم، ولی آنها غیر از بیماری مشکل مالی دارند، فردا به آنها بگوئید که در اتاق دومی زیر مُجری[۶] هفده و نیم قِران پول هست، هفده قِران پول در آن تاریخ هشتاد سال قبل خیلی زیاد بود، هفده و نیم قِران پول هست آن را خرج کنند بعد خدا می‌رساند و این خانم که آمده بود با عجله گفت که چراغ سه سیمه را روشن کنید،الان می‌خواهم بروم ببینیم هست یا نیست، چراغ دستی را روشن کردیم و خودش هم با شتاب رفت و ما هم رفتیم، خوب جعبه‌هایی آنجا بود، آن موقع به جعبه مُجری می‌گفتند، مجری زیادی بود، زیرش گرد و خاک زیادی بود،دست بردیم خاک‌ها را کنار زدیم دیدیم درست هفده و نیم قِران پول آنجاست؛ ببینید این مردم مورد توجه هستند، بالاخره این همدلی مسئولین یکی از نعمت‌های بزرگ است، همدلی همه‌ی مسلمین، اما بیشتر مسئولین که تصمیم‌گیرهستند با این همدلی سعی کنند در این آفات دنیای آخرالزمانی انفجار اطلاعات و ماهواره‌ها و فضای مجازی و فضای حقیقی بزرگترین آسیب فرهنگی که به صورت نرم افزاری طرح دشمن است، دشمنی که سلطه بر جهان دارد حالا در پای همدلی و همکاری و حل مشکلات روزمره مردم، روی آن ارزش‌های وراثتی این مردم خیلی بکوشید حفظ کنید، این مردم را حفظ کنید.

 آنچه را هم که اشاره فرمودید در واقع انتظار هست که بعضی مسائل دقیق‌تر و برای انجام وظائف و اداء حق آن ما مستقیم نمی‌توانیم وارد بشویم، اما راه کارش این است که بصورت مستند هر نهادی که مسئول آنجاست، حالا بنیاد مستضعفان، اموال تملیکی یا مسئولان سیاسی استان هستند هر کسی که هست شما نامه مستقیم را باید به مسئول مستقیم بزنید، آنی که قانون او را اینجا قرار داده که در این جهت اینطور عمل کند، نامه مستقیم شما باید به مسئول مستقیم آن نهاد یا آن سازمان یا آن اداره باشد، دلایلتان را هم ذکر کنید به این دلیل، به ده دلیل، به صد دلیل، بالاخره این انتظار هست، بعد یک گیرنده جهت پیگیری به ما می‌دهید این شرایطی است که ما می‌توانیم ورود پیدا کنیم، مستقیماً نمی‌توانیم ورود پیدا کنیم اما وقتی نامه به مسئول مستقیمش نوشته بشود و دلایل هم ذکر بشود بعد ما می‌توانیم از همان دلایلی که شما آورده‌اید استفاده کنیم و چون جهت پیگیری دادید از آن سازمان مربوطه یا از آن مسئول مربوطه بخواهیم که نسبت به این جهت اقدام کنند، حالا چه این مسئله چه مسائل دیگر که پیش می‌آید، شیوه کار برای اینکه ما بتوانیم ورود پیدا کنیم این است، نامه مستقیم، چون ما مسئول مستقیمش قانوناً نیستم، نمی‌توانیم واردش بشویم.

امروز صبح برای بنده خیلی صبح خوبی بود که شماها را زیارت کردم، الحمدلله، بله خود بنده که هوسش را دارم اما نفسش را  ندارم، علی ایحال هم سن و سالهای ما خیلی‌هایشان از این دنیا رفتند، آنها هم که هستند کم و بیش می‌بینید که باید لیوان آب دستش بدهند، حالا ظاهر ما اینطوری است ولی دل ما با شماست، اما که بتوانم به زیارت شما و مردم عزیز بشرویه بیایم نمی‌شود،حال]جسمانی[ را ندارم واِلا دلم با شماست، همانطور که شما می‌خواهید.

عرض سلام بنده را هم به صورت عموم خدمت آن مردم شریف و با فرهنگ که خدا حفظشان کند] برسانید[،بنده دعاگوی آنها هستم، چه توفیق زیارتشان را از نزدیک پیدا کنم یا نکنم در قلب ما هستند، چون ارزش‌های الهی درآن شهرهست، خیلی حفظشان کنید، خیلی بکوشید، حفظشان کنید؛که خوب از فرازهای خیلی جالبش آن حفظ حجاب اسلامی است که کلاً آن منطقه حالا از طبس، فردوس، سرایان و بشرویه به عنوان جای ویژه] هستند[، یعنی درست نقطه‌ی مقابلی که استعمار برای نابودی اسلام و مسلمین که اول فروپاشی خانواده‌هاست]قرار دارند[،همان بلایی که در کشورهای غربی پیش آمده و الان می‌بینید، یعنی حیوان هم از آنها ننگ دارد، چون اساس کار که خانواده‌ها فرو پاشید بعد فساد و فحشا و منکرات و دیگر کارهای بد برایشان مطرح نیست، شما ملاحظه می‌کنید آنها بدترین کارها را انجام می‌دهند، بدترین قانون شکنی‌ها را می‌کنند، اصلاً احساس شرم نمی‌کنند، چرا؟ چون اصالت ندارند، خدای متعال انسان را که پرورده اینطور پرورده است؛ خیلی روی این قضیه کار کنید، خیلی همکاری کنید.

 بنده هم دعاگوی همه شما چه مسئولین چه مردم عزیز هستم، سلام بنده را هم ابلاغ بفرمایید، به برکت صلوات بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم.

[۱] -سوره مطففین،آیه ۱

[۲] -سوره اسراء، آیه ۳۵

[۳] – سوره رحمان،آیه ۹

[۴] – عَنِ الصّـادقِ عليه السلام فى قَولِهِ تَعالى: «خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» قـالَ: اَلْغُـسْلُ عِنْدَ لِقاءِ كُلِّ اِمامٍ.؛ترجمه: امام صادق عليه السلام درباره آيه «خذوا زينتكم عندَ كُلّ مسجدٍ» (هنگام عبادت در هر مسجد، زينت خود را همراه داشته باشيد) فرمود: مقصود، غسل هنگام زيارت و ديدار هر امام است. [بحارالأنوار، ج ۹۷، ص ۱۳۲٫]

[۵] – رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :لا تَنْظروا إلى كَثرةِ صَلاتِهِم و صَومِهِم ، و كَثرةِ الحَجِّ ، و المعروفِ ، وَ طَنطَنَتِهِم باللّيلِ! و لكنِ انْظُروا إلى صِدقِ الحديثِ و أداءِ الأمانةِ؛ ترجمه: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :به زيادى نماز كسان و روزه و حجّ و بخشش و ناله هاى شبانه آنها نگاه نكنيد، بلكه راستگويى و امانتدارى شان را بنگريد. [بحار الأنوار : ۷۵ / ۱۱۴ / ۵ .].

[۶] – جعبه‌ی کوچک اسباب آرایش

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *