بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با ورود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران فرمانده کل قوا و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همهی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.
تبریک و تهنیت اعیاد شعبانیه و در آستانهی نوزدهم بهمن، روز بیعت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بزرگداشت دههی مبارکه فجر انقلاب و تهنیت سرفرازی فلسطین مظلوم، غزهی مظلوم، لبنان مظلوم، و به ذلت و رسوایی کشاندن دشمنان عنود و لجوج و گرگهای بین المللی را.
الحمدالله امروز برای بنده توفیق زیارت شما حاصلشد خیلی روز خوبیست برای من. چند دقیقهای مصدّع وقت شما میشوم امیدوارم آنچه خیر باشد خداوند به زبانم جاری فرماید. همواره به دلیل مسایل نفسانی و تزاحمهای عالم مادی، مساله امنیت و ناامنی در طول تاریخ برای بشر مطرح بوده که البته در هر شرایطی در هر زمانی متناسب با آن زمان بوده و برای حفظ امنیت مردم، عدهای مسئولیت را به عهده داشتند. البته انگیزههای دیگر هم به صورت استثنایی بوده، ولی از پانصد سال قبل که از اروپای وحشی به عنوان استعمار و سلطه بر جهان و ملتها، دزدهای بینالمللی جمع شدن و خودشان دارای تشکیلات در هر امری و از جمله امور نظامی یعنی دزدان مسلح. اینجا دیگر طرح نیروی نظامی برای حفظ مردم نیست برای حمله و هجوم به مردم است. اینجاست که از آن به بعد و مخصوصاً زمان ما؛ نیروهای نظامی مشترکات زیادی با هم دارند، حالا چه در آموزشهای نظامی و تاکتیکهای انتظامی و تکنیکهای نظامی چه در نوع لباسشان درجاتشان، بالاخره در خیلی از چیزها اینها با هم مشترکند؛ اما با همهی اشتراک، صد و هشتاد درجه با هم متفاوتند، اینطوری است دیگر. یک عده فداکاری میکنند برای حفظ انسانها امنیت انسانها با همهی آنچه که بشر به آن نیاز دارد از آزادیاش از استقلالش از ناموسش از سرزمینش و …، خب، عدهی موضعشان ایجاد امنیت و تلاش برای آسایش انسانهاست که اشرف مخلوقاتند. از آن طرف هم دزدهای بینالمللی مسلح به همهی سلاحها، اینها برنامهشان هجوم علیه مردم است. قتل و غارت و تصرف و اشغال و کشتار و ویرانی و … بنابراین ۱۸۰درجه اینها با هم مختلفند. تردیدی هم نیست که آنها در واقع نقش مزدور را بازی میکنند. بر کسی پوشیده نیست! یعنی برای اینکه آن دزدان گردن کلفت درجه یک که جهان را غارت میکنند، با آرامش بتوانند دزدی کنند و به هرحال کیف و لذت ببرند، اینها مزدور میشوند و برای آنها کار میکنند. خودشون هدف خاصی ندارند یک اجرت و مزدی میگرند، و برای امنیت غارتگرها دنیا را به چالش میکشند. دیگر در زمان ما که اصلا به صورت شرکتی درآمده خیلی جالب است! یعنی مزدوری به صورت شرکتی درآمده و بسیار مایه تأسف است برای انسان که مزدور شود تا انسانها را بکشد، آبادیها را ویران کند حقوق ملتها را تضییع کند و چه معاملهی زشتی «وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ»[۱] این در حالیست که آنهایی که در جبههی حق و عدل و انصاف و خدمت قرار دارند این را به عنوان یکی از بهترین «قُرُبات الی الله»، «إنّ الجِهادَ بابٌ مِن أبْوابِ الجَنّةِ فَتَحَهُ اللّه ُ لِخاصَّةِ أوْليائهِ»[۲] این توفیق که در میان جامعه در میان انسانها، امنیت ایجاد کنند همهی چرخ و پرهای زندگی شخصی و خانوادگی و اجتماعی و بالاخره کار و تلاش و همهی چرخ پرها که میگردد، خُب، در سایهی امنیت میگردد. اول امنیت بعد هرکاری. اینها در ثواب همهیآنچه انجام میشود شریکند طبق روایت، بدون اینکه از اجر آنها چیزی کاسته بشود.
حالا تعببر زیبای حاج قاسم عزیز قدس سره در نامهای که برای خانوادش نوشته بود در یک وقتی، در آنجا یادآور شده بود که، حالا به تعبیر بنده گفت که: من از این لباس نظامی که پوشیدم درحالیکه بعضیها تصور میکنند لباس نظامی که میپوشد یعنی آدمکش است. خُب، یک فرقی باید حاصل بشود، کار ما چیست؟ گفت: ما در نظام مقدس جمهوری اسلامی، آدمکش نیستیم که، ما آدمکشها را میکشیم. و این خیلی فرق میکند، گفتم صد و هشتاد درجه فرق میکند یعنی همین؛ ما آدمکشها را میکشیم.
اینجاست که در سیستم مکتب انبیاء از اولین پیغمبر تا خاتم انبیاء و تا به امروز که چهارده قرن از این مکتب میگذرد، در این قضایا اینطور نیست که برای کسی کار کنند، اصلا اینجا کسی نیست جز خدا «لا مؤثر فی الوجود الا الله»[۳] . بله؛ در هر تشکیلاتی ایجاب میکند یک سلسله مراتبی باشد. این ساختمان را که میخواهند بسازند، بالاخره آن مهندس طرحش را میریزد و بعد تحویل معمار میدهد و آن معمار بررسی میکند و به بنّا میدهد و بنّا براساس نیازهایی که هست از کارگری که کار میکند دستور میدهد که اینها را چگونه بچینند.
سلسله مراتب هست اما این سلسله مراتب اینطور نیست که کسی برای کسی کار کند. اصلا کسی نیست، برای چه کسی! « بابٌ مِن أبْوابِ الجَنّةِ فَتَحَهُ اللّه ُ لِخاصَّةِ أوْليائهِ »[۴] در اینجا درجه مطرح نیست، در عالم انسانی، درجه مطرح نیست در جهت تشکیلاتی خب سلسله مراتب اجتناب ناپذیر است یک امریست هم عقلاً هم عرفاً هم در تجربه بدون تشکیلات بدون سلسله مراتب همه کار خراب میشود. میشود هرجومرج. اما در بُعد معنویاش، اینجا دیگر سلسله مراتب نیست ممکن است سرباز صفر باشد اما درجهاش بالاترین درجه باشه عندالله، امکان دارد دیگر. بستگی دارد به اخلاصش. اینجا همه بر اساس حقانیت، از حق دفاع میکنند و با ظلم میجنگند. قانون اساسی ما که برخاسته از قرآن کریم است تصریح دارد که «لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ»[۵]حق ظلم ندارید حالا هرچه هم قوی باشید. در نظام جمهوری اسلامی به ناحق برای هیچ ملتی برای کشوری برای همسایهی برای هیچ شهروندی که یک سیلی بیجا به او بزند، اجازه همچین کاری ندارد، به ناحق حق ندار بزند. بنابراین اینجا در عین حال اینکه باید سلسله مراتب باشد و اجتناب ناپذیر است اما هر کسی کارش را برای خدا انجام میدهد و ورود در تشکیلات نظامی برای ایجاد امنیت در میان بندگان خدا، بالاخره هر جایگاهی که دارد در آن جایگاه قرار میگیرد مثل چرخ و پر یک ماشین عمل میکند. دیگر فرق نمیکند از مقام معنوی پیغمبر اکرم (ص) در مثلا جنگ احد است، یا جنگ خندق است یا جنگ دیگری است؛ تا آن فرد معمولی که صلاح برداشته و آمده، همه هم برای هدف خودشان کار میکنند هدف او حق است عدل است مبارزه با ظلم است مبارزه با ستم است. عیناً مثل نماز میماند. فرقی نمیکند، همه در مسجد جمع میشوند نماز میخوانند در نماز بالاخره تابع آن تکبیر و رکوع و سجود امام جماعت هستند، اما نماز او به امام جماعت ربطی ندارد، چون برای امام جماعت که نماز نمیخواند، برای خودش نماز میخواند. منتها در تشکیلات عبادت. این عیناً همان صف عبادت است؛ و در این دنیایی که مشاهده میکنید، اینها سوابقشان اینطوریست. امروز بهتر از هر روزی مردم ما و مردم جهان میفهمند که حالا از سال چهل و دو، نخیر خیلی قبلتر از آن، از آن زمانی که امام به عنوان مواضع خودش، آن کتاب ویژهی خودش را نوشت. حالا مردم ما و دیگر مردم متوجه میشوند که امام چه میفرمود و اینکه این وحشیهای اروپایی اینها با ادعاهای کذب و فریب و ریاشان، برای مردم چه سرنوشتی را -رقم زدند- سوابقشان هم پیداست. شما میگوید ایالات متحدهی آمریکا؛ ایالات متحده آمریکا؟! اینها اروپایی هستند که وارد خاک آمریکا شدند، مردم امریکا جمعیتی بودند، مردم امریکا تمدنی داشتند، دین و مذهبی داشتند و حدوداً بیش از صد میلیون جمعیت داشتند. خیلی هم مهربان بودند که وقتی مهمانهای ناخوانده اروپایی وارد خاکشان شدند خیلی به آنها محبت کردند، اما اروپاییها چکار کردند؟ نزدیک به هشتاد میلیون، بحث هشتاد هزار که نیست، هشتاد میلیون از مردم بومی امریکا را کشتند، و این اروپاییها در خاک امریکا، ایالات متحده برای اروپاییها ساختند. این سوابقشان است. این منحصر در این نیست، با قارهی سیاه با آفریقاییها چه کردند! در شبه قارهی هند اینها چه کردند! در خود ایران خودمان، اول پرتغالیها بودند بعد انگلیسیها بودند بعد انگلیس و آمریکا و صهیونیستها همه با هم بودند، آنوقت در خود ایران، غلهها را از بین بردند و سوختن و قحطی ایجاد کردند ورود غله را هم از شرق که طرف هندوستان بود و پاکستان و هم از غرب که عراق بود، غله را گرفتند در همین ایران شما هشت ملیون نه ملیون انسان را با چراغ خاموش کشتند و از بین بردند، سوابقشان این است حالا شما تعجب میکنید که مثلا در غزه در فلسطین در هر جای دیگر چنین کارهایی میکنند! اینها هیچ قانونی ندارند، آنچه که میگویند بر اساس فریب است. و لذاست که میبینید هر انسانی که آزادگی انسانی در او حفظ شده باشد مخالف ایناست. حتی مردم خودشان یکی از چیزاهایی که امروز حاصل شده و همهی مردم جهان میفهمند که امام در سال چهل و دو چه میفرموده که اینها چه عناصری هستند، مردم خودشان هستند. بر اساس نظرسنجی میگویند در همین جریانات اخیر در انگلیس که مظهر استعمار پیر بوده حدود هشتاد درصد مردم، مخالف اسرائیل و استعمارگرهای غرب هستند و مدافع مردم مظلوم فلسطین. تا چه رسد به مردم ایران عزیز ما تا چه رسد به مردم منطقه تا چه رسد به جبهههای مقاومت. چرا که انسان است و انسان ذاتاً از ظلم بدش میآید، مسلمان هم نیست نباشد اما هر کس که هست انسان است. لذاست که حدود سی هزار در ظرف حدود یک سال و نیم سی هزار راهپیمایی اعتراض آمیز در کشورهای غربی علیه امریکا و اروپا و صهیونیست انجام شده، اصلا اینها برای مردم هیچ ارزشی قائل نیستند. تمامش فریب است. و لذاست که وجدان آزادهی هر انسانی میخواهد با اینها بجنگد؛ چرا؟ چون اینها مظهر ظلماند. برای آنها هم فرقی نمیکند، هر جا بتوانند ورود پیدا کنند، اول جامعه را فاسد میکنند از سیگارش بگیرید از تریاک بگیرید، موادمخدر طبیعی و صنعت بگیرید تا فحشا و منکرات و شدموسیقی شراب براخر دزدی و ناامنی آدمکشی کارشون اینه استکاورد کشورهای اروپایی یا تو خود آمریکا وقتی در قیافههای مختلف که پیداست هرکدام بالاخره یک نوع قومی هستند، یک نوع فرهنگی دارند، اما همهشان در این جهت که با این ظلم باید مبارزه کرد متحدند. در قیافههای مختلفند اما ما وقتی آنها را میبینیم که در یک چنین شرایطی اینها با سرنوشتشان بازی میکنند اما دفاع میکنند از مظلوم، خجالت میکشیم؛ که ببین اینها چقدر در این جریانات غزه بیمارستانها را زدند و نهادهای درمانی را بمبارون کردند یا با تیر مستقیم زدند. اگر اشتباه نکنم هزار پزشک در این مدت کشتند! آن پزشکی که در طی این مدت، امنیت ندارد اما زیر بمباران یا تیر مستقیم صهیونیست میرود و بیمار را علاج میکند. ما باید پیش او خجالت بکشیم. اهل هر کشوری که هست، اهل هر دینی که هست بالاخره یک انسان است که این کار را میکند، مقاومت میکند در جهت بهداشت و درمان یک عده مظلوم و زیر بمباران نه بیمارستان امنیت دارد، نه مریض امنیت دارد، نه طفل شیرخوار نه نوزاد امنیت دارد نه مدرسه و نه مسجد و نه محراب و نه کلیسا، هیچ چیزی امنیت ندارد اما اینها میایستند و کمک میکنند، مواد غذایی میرسانند در عین حال بمباران هم میشوند. آنوقت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی که بچههای این مردم بودند در یک شرایط مبهمی که تا آن تاریخ گذشتههای جنبشها یا انقلابهایی که به هر حال پیش آمده بود، حرکتهایی که شده بود معمولاً مواجه با شکست شده بود و اینها چقدر متعهد بودند، هوشیار بودند که در یک چنین شرایط مبهمی، یعنی ترک جان و ترک همه زندگی کردند و با امام(ره) بیعت کردند؛ برای چه؟ برای عقیدهشان برای تشخیصشان برای انسانیتشان، تا برسد به عنوان یک مسلمان متعهد و چه حق بزرگی دارند و اگر مثل باقی جریاناتی که در بعضی از جاهای دنیا انجام میشود اگر از ناحیهی اینها در مقابل مردم سرسختی انجام میشد چه قتلها چه خونها ریخته میشد! اینجاست که این کار حسنهای که نیروی هوایی در آن سال کرد و در آن روز انجام داد، این از یک ارزش ویژهای، حجمش خیلی بیشتر از حجم ظاهریش است. اینجاست که ما تواضع میکنیم در مقابل این مردانگی و ایمان در یک آزمایش بزرگ. عیناً مثل جبههای میماند که در مقابل حضرت موسی و به کمک فرعون آمد – در مسالهی سحره – و مخصوصاً قبل از ورود به صحنه از فرعون پرسیدند: «إِنَّ لَنَا لَأَجْرًا»[۶] به ما خدمات خوب خواهید داد؟ که قول داد که خدمات ویژه میدهد. اما وقتی که حقانیت روشن شد – این دیگر برای عقیده خودش است و دیگر تابع کس دیگری نیست- حقانیت روشن شد که موسی پیامبر است و فرعون ستمگر است. موضع گرفتند در مقابل فرعون و به سجده افتادند در مقابل خدا.
فرعون گفت به جرم اینکه شما خارج از دستور من کار کردید، من دست و پایتان را و از چپ و راست قطع میکنم و شما را بر درختها آویز میکنم، یک چنین شکنجه سختی تا بمیرید. ـ ساحران ـ چه گفتند؟ «قَالُوا لَا ضَيْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ»[۷] گفتند هیچ مشکلی نیست وقتی ما راه را پیدا کردیم هر کاری میخواهی انجام بده.
در واقع نیروی هوایی در یک حالت ابهام یک چنین ریسکی را انجام داد که به صورت یک تابلو در تاریخ برای همیشه میماند؛ و ما در مقابل اینها تواضع میکنیم.
الآن هم دعاکوی همه شما هستیم، ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة.
۱۷/۱۱/۱۴۰۳
[۱] سوره مبارکه بقره/ آیه۱۰۲
[۲] نهج البلاغه/ خطبه ۲۷
[۳] یکی از قاعدههای فلسفی بوده و به این معناست که در جهان، هیچ علت فاعلی حقیقی به جز خداوند (واجب الوجود) نیست. (علت فاعلی به علتی گفته میشود که به معلول خود، وجود میدهد)
[۴] نهج البلاغه/ خطبه ۲۷
[۵] سوره مبارکه بقره/ آیه ۲۷۹
[۶] سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۱۳
[۷] سوره مبارکه شعراء / آیه ۵۰