نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند| سید علیرضا عبادی
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه‌ی سنگرنشینان علم و ایمان، عرض تبریک و تهنیت اعیاد شعبانیه و امروز میلاد فرخنده امام سجاد زین العابدین علیه السلام، بزرگداشت دهه‌ی مبارکه فجر انقلاب و تهنیت به سرافرازی فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، لبنان مظلوم در سایه صبر و ایمان که سرشکستگی و ذلّت و رسوایی دنیا و آخرت را برای تفکر لیبرال غربی در تاریخ ثبت کردند.
برای بنده امروز صبح بسیار مبارکی است که محضر شما هستم، چند دقیقه‌ای وقت عزیز شما را می گیرم، امیدوارم آنچه خیر باشد خداوند به زبانم جاری فرماید.
ازخصوصیات انسان این است که همه چیز را باید در پای علم فرا بگیرد، تعلیم و تعلم،«طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَةٍ»[۱]، حتی حرف زدن را باید یاد بگیرد، این که یک بچه ترکی،عربی،لری و بلوچی صحبت می‌کند جهتش این است که از خانواده و مادرش یاد گرفته است، اگر در یک جایی تنها باشد و نشنود، هیچ زبانی را یاد نمی‌گیرد، آنچه در حدیث آمده گویی امر ارشادی است نه مولوی، چون انسان خلقتاً اینطوری است که باید یاد بگیرد، رشد و کمال سعادت انسان هم در گرو همین علم دراقسام مختلف است، اما«اَلعِلمُ سُلطان»[۲]،علم قدرت ایجاد می‌کند، خوب این قدرت مشخص نمی‌کند که این قدرت قدرت تخریب یا تعمیراست، قدرت ایجاد می‌کند اما بر پیشانی‌اش نوشته نیست که این قدرت در کجا مصرف می‌شود، به خیراست یا به شر، موضوع جلسه امروز ما همین است، شما برای همین طرح فرمودید،«العلم و الدین توامان، اذا افترقا احترقا»[۳]؛ بحث علم مفید است، علم در ذات خودش نمی‌شود گفت مفید یا مضر است، باید بگوید دست چه کسی است، علم دست چه کسی است؟ قدرت دست چه کسی است؟ او به علم جهت می‌دهد، بنابراین اگرایمان به علم جهت دهد این به نفع انسان است اما علم هیچ تضمینی ندارد، این علم به پای خدمت بشر به کار گرفته شود چه تضمینی دارد؟ ضمانت اجرایش چه می‌باشد؟ بنابراین علم مفید علمی است که همراه ایمان باشد آن عالمش، آن دانشمندش بر اساس ایمان متعهد باشد و جلوی ضررها را بگیرد و در نفع آن را به کار گیرد، پس مسئله اینکه علم دست کیست این خیلی مهم است، مطلق نیست، اتفاقا در زمان ما که آخر زمان است این گفتار در صحنه میدانی اینطور تجربه می‌شود، حالا از پانصد سال قبل که استعمار از اروپای وحشی سرازیر شده تا زمان من و شما و تا این مخصوصاً یک سال و نیم قبل که یک پرده برداری از چهره لیبرال دموکراسی غرب کرد به هیچ قانونی پایبند نیست، اینطوری است دیگر، درنده قانون دارد، حیوانات جنگلی قانون مقصود با خودشان را دارند، اما اینها که قانونی ندارند، کارشان هم قتل و کشتار و تخریب است،و آن هم گزینشی انجام می‌دهند،یعنی استعمار به هر جا قدم می‌گذارد زیرساخت‌ها را تخریب می‌کند، در کشتار بهترین ]افراد[ را می‌کشد، شما در ایران خودتان دراین مرحله قریب دویست و پنجاه هزار]نفر[ حالا چه با ترور، چه با جنگ تحمیلی، چه در قضایای دیگر شهید دادید، چه کسانی بودند، افراد را از نظراندیشه، فکر، ایمان و مدیریت، درست شناسایی می‌کنند و از میان برمی‌دارند، پانصد سال کارشان این است، این علم مایه ننگ است دیگر، خیلی مایه ننگ است، بنابراین شایسته است دانشی که هر شخصی فرا می‌گیرد به اصطلاح ما طلبه‌ها موضوع لهَ‌اش مشخص کند که این با دانش می‌خواهد چیکار کند، سر چه موضوعی می‌خواهد عمل کند، نتیجه‌اش چیست، لذاست این دغدغه‌ای که شما دارید و بر اساس این جلسه را تشکیل دادید بسیارعاقلانه است، هم عقل به آن حکم می‌کند،هم دین به آن حکم می‌کند و هم وجدان به آن حکم می‌کند.
شاید سی و پنج سال قبل بود به خاطر دارم، رفتم قم زیارت، صبح از حرم مطهر بیرون آمدم هنوز هوا خیلی روشن نبود و در میدان آستانه کنار خیابان ارم می‌خواستم به محل اسکان خودم بروم، درآن شرایط آن زمان از خیابان ارم می‌رفتند، در آن ساعت تاکسی هم نبود کنار خیابان معطل شدم، دیدم جوانی از آن طرف خیابان با ماشینش آمد جای من ایستاد و گفت بفرمایید سوار بشوید، خوب من هم نشستم، گفت کجا می‌روید؟ گفتم زنبیل آباد، گفت پس خود شما راهنمایی کنید که من بلد نیستم، گفتم شما چه کاره هستید؟ گفت من طلبه هستم، گفتم شما طلبه قم هستید زنبیل آباد را بلد نیستید، گفت تازه آمدم، گفتم کجا بودید؟ گفت دانشگاه رشته عمران درس میخواندم و پشت سر گذاشتم و مهندسی گرفتم، رشته عمران رشته پردرآمدی هم هست، مخصوصاً درآن تاریخ، گفتم خوب چطور شده ]که شما طلبه شده‌اید؟[، گفت حقش این است که خوب من دوره دانشگاه را گذراندم و بسیار هم موفق بودم اما پیش از آنکه بروم سر کاری می‌خواستم بفهمم که حالا خود من، موجود من، درعالم چه کاره هستم و برای چه کاری آمده‌ام، هدف نهایی چیست تا بعد دانش خودم را بر اساس آن به کار بگیرم و این ایجاب می‌کرد که من بیایم قم طلبه بشوم تا آن مسئله زیرساختی اندیشه و فکر را بگذرانم، اصل آن است که به من جهت می‌دهد، حالا مگر این کار، این پول بعداً چه می‌شود، بعد هیچی، هیچی که از اول هم هیچی دیدم.
ببینید چقدراین انسان حواسش جمع است، سرمایه عمرش است، بنابراین دانشی که نداند می‌خواهد چه کار کند و چه به درد می‌خورد و مفید است یا مضر است، او عین جهل است، واتفاقاً مشکل امروز جهان انسان به اینجا انجامیده و امیدواریم شماها و امثال شماها که این دغدغه را دارید واقعاً در جامعه اسلامی دانش را برگردانید به اسلاف خودتان؛ پیش از تسلط وحشی‌های اروپا می‌دانید آن دورانی که قرون وسطی می‌گویند، قرون وسطی مربوط به ما نیست، ما در اوج تمدن بودیم، قرون وسطی مربوط به خود آنهاست، مربوط به اروپاست، ما آن وقت ابوعلی سینا داشتیم، ابوریحان بیرونی داشتیم، رازی داشتیم، خواجه نصیر طوسی داشتیم، شیخ بهاالدینجبل عاملی داشتیم و ازاین قبیل الی ماشاالله، واینها هم رهبرعلم بودند و هم رهبر دین بودند و تمامشان مفید بودند، اما امروز ملاحظه می‌کنید که جهان را غارت کردند، پانصد سال است که اروپای وحشی، اول پرتغالی‌ها بودند بعد دیگران آمدند و انگلیس در دوران نهایی‌اش آمریکا و با چه قساوتی، با چه جهلی، با چه مال پرستی، با چه خودپرستی، بر سر ملت‌ها چه در می‌آروند، هیچ درنده‌ای این کار را نمی‌کند و دانشی هم که به دست آنها افتاد، متأسفانه این دانش بعد از سقوط بعضی کشورهای اسلامی بود الان زیاد می‌شنویم اندلسی سازی ایران و جاهای دیگر، یعنی چه ؟ آنها با همین تحریف‌های فرهنگی و آلودگی‌های نرم افزاری و غیره مردمی که آمدند از جبل الطارق رد شدند و ازاسپانیا اندلس پیشرفته ساختند، دانش و دین اندلس که وقتی به وسیله اینها آلوده شد و از دین کناره گرفتند و فاسد و بی غیرت و بی‌ناموس شدند سقوط کرد، آن نویسنده فرانسوی در کتاب زندگی گل‌ها آناتول فرانس اسمش هست می‌نویسد که سقوط اندلس مسلمان پانصد سال تمدن دنیا را به عقب انداخت که اینها چه امکاناتی را ایجاد کرده بودند اما وقتی این دانش از دست انها به دست وحشی‌های اروپا افتاد بر سر مردم این را آوردند.
امیدواریم که تصمیمات و اراده شما ایمان و دانش را در جامعه اسلامی برگرداند و به جایگاه خودش که خدمت است برساند، در نظام جمهوری اسلامی براساس قانون که پیشرفته‌ترین قانون جهان است، حتی اراده که یک سیلی به یک انسان بی تقصیر بزنیم نیست، متن قانون ما که متن اسلام ماست،«لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ»[۴]، به چه جرمی به ما این همه حمله و هجوم و قتل وغارت و تخریب کردند؟ به چه جرمی؟ ما چکار کردیم؟ اما به رغم همه امور غیر انسانی وحشی‌های اروپا نسبت به ما و جاهای دیگر با دیگران چه می‌کنند، برای او که فرقی نمی‌کند، هر جا کشور ضعیفی باشد حمله می‌کنند، درست مثل درنده‌های وحشی وهار.
امیدوارم که شما با دغدغه‌ای که دارید و تربیت دانشجویانی که دارید آنها را به این سمت هدایت کنید، خدا هم شما را یاری خواهد کرد، جهان هم منتظر این است، منجی هم منتظر این است، یعنی این نیست که حالا ما منتظرامام زمان علیه السلام هستیم، حالا کار خدا به تأخیر افتاده، کار امام زمان علیه السلام به تأخیر افتاده است، آنها فعلیت محض است، تأخیر در آن جا معنی ندارد،«وُجُودُهُ لُطفٌ وَ تَصَرّفُهُ لُطفٌ آخر وَ عَدَمُهُ مِنَّا»، اینها به ما برمی‌گردد، ما آمادگی نداریم، همینی که ملاحظه می‌کنید منافع شخصی و نفسی، انواع و اقسام سردرگمی‌ها، این امانت را نمی‌توانیم حفظ کنیم، هنوزهم در جامعه خودمان بعد از چهل و شش سال می‌بینید افرادی را که رو به قبله نه، رو به انگلیس می‌خوابند با اینها چکارش می‌کنید، این هست دیگر، کار می‌طلبد، خدا هم بشارت‌هایی برای نجات انسانی اینها داده است اما وعده را در جای خاصی عنایت کرده است،این وعده کجاست؟ «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا»[۵]، به علم و عمل صالح، ایمان و عمل صالح، خدا روی اینها وعده کرده است، نه اینکه با یک مسئله کوچکی رنگش تغییر کند و با یک مویزی مزاجش گرمی کند و یک عناب مزاجش سردی کند، خوب این شهدایی را که عرض کردم بسیاری از اینها به دست خود ایرانی‌ها ]به شهادت رسیدند[، از اسرائیل پول گرفته و دانشمندان هسته‌ای را ترور کرده است، اینکه دیگر از بیرون نیامده است، اصولاً از بیرون کاری ساخته نیست، آنها در مقابل جمهوری اسلامی بسیار کوچک‌اند، اما وقتی در اینجا جریانات مختلف که رسوایی بسیاری از اینها در طول این چهل و پنج سال از گروه‌های مختلف با اسم‌های گوناگون از خارج آمدند و هفده هزار نفر را در داخل ترور کردند و به شهادت رساندند و بعد همین‌ها به بیست و سه هزار نفر رسیدند، چه کسی ترور کرد؟ اینها که کار آنها نیست، بله آنها دنبال نوکر و حیوان می‌گردند که سوارش بشوند و او را تحریک کنند و به او دستور بدهند هست، اما مباشرت این کار با فرزندان همین آب و خاک انجام شده و می‌شود تا نفوذها و انواع و اقسام کارشکنی‌ها، و حتی کسانی که آمریکا را به تحریم علیه ایران تشویق می‌کنند و کردند خود ایرانی‌ها هستند، با اینها چه کارشان کنیم.
اگر اینجا کلمه واحده باشد و کلمه واحده و وفاق تنها با قانون معنی می‌دهد واِلا ادعا فایده‌ای ندارد، وفاق یعنی همه قانون را عمل کنند، این وفاق می‌شود، اما اینکه من به سلیقه خودم وفاق بگویم وشما با سلیقه خودتتان وفاق بگوئید اینکه نمی‌شود، وفاق یعنی همه به قانون عمل کنند،همه یکسان عمل کنند معنی می‌دهد و اگر ما به قانون خودمان عمل می‌کردیم در ظرف شش ماه به اهداف جمهوری اسلامی می‌رسیدیم که نرسیدیم، اینکه نرسیدیم چقدر برما تحمیل کردند، ضایعات دادیم،این جهتش برگشت می‌کند به انواع و اقسام آلودگی‌های داخلی، واِلا نه صدام جرأت می‌کرد جلو بیاید و نه کشورهای دیگر جرأت می‌کردند بیایند جلو.
مجدد تشکرمی‌کنم و از این راهی که در پیش گرفتید امیدواریم که دانشجوهای عزیز و نسل آینده را برای پذیرفتن انجام عدالت آماده کنید،همه انبیاء که آمدند به این امر کردند، از ناحیه خدای متعال عدالت قانون است، قانون هستی هست، بقاء هر چیزی متکی به عدالت است،«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»[۶]، تا جامعه بشری به عدل قیام کند و کسی که سنت حسنه‌ای بگذارد و این راهی که شما در پیش گرفتید بعدها همه آنهایی که به آن خیر برسند و برآن سنت عمل کنند تا روز قیامت در ثواب همه‌ی آنها شریک است، بدون اینکه از ثواب آنها چیزی کم شود.
بنده هم دعاگوی همه شما هستم، به برکت صلوات بر محمدصلی الله علیه و آله و سلم و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم.
[۲] -شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۳۱۹
العِلمُ سُلطانٌ مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيه.
ترجمه:
دانش، سلطنت و قدرت است، هر كه آن را بيابد با آن يورش برد و پیروز شود، و هر كه آن را نیابد بر او يورش برند و مغلوب گردد.
[۳] – امام علی علیه السلام
[۴] -سوره بقره،آیه ۲۷۹
[۵] -سوره نور،آیه ۵۵
[۶] – سوره حدید،آیه ۲۵