خانه / متن بیانات / بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار مدیر کل و جمعی از کارکنان اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی

بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار مدیر کل و جمعی از کارکنان اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه خدمت‌گزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، هم تبریک ایام دارم میلاد مقدس عقل کل و هادی سُبُل خاتم الرُسُل و ولادت با سعادت حضرت امام بحق ناطق جعفر بن محمد صادق علیه السلام، وهم تسلیت حادثه غم انگیز کارگران عزیزی که در راه خدمت جان باختند خداوند روح آنها را شاد بفرماید و به همه بازماندگانشان صبر و اجر جزیل عنایت کند، و با آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم و بالاخص مظلومین فلسطین، مظلومین غزه، بر گرگ‌های بین‌المللی؛ خیلی خوش آمدید، استفاده کردیم.

 وقف ازعناوینی است که زوایای مختلف دارد که اول آنها آن بُعد معنوی و الهی است که واقف این کار را لله انجام می‌دهد و ثبت در تاریخ می‌کند. خوب درعین حال یک مسئله فقهی است از نظراحکامش،از نظرحقوقش،از نظرعملیاتی کردن آن بین واجب و حرام، این مسئله فقهی است در عین حال وقف حاکی از یک سطح بینش و تمدن از آنچه که واقف از خود می‌گذرد و بر اساس اهداف مشروعی که دارد ایثار می‌کند. همچنین وقف مشمول مسائل سیاسی است که شما کاملاً عنایت دارید در دورانی که ایران تحت استعمارانگلیس بود وآنها توجه داشتند که بسیاری از مظاهر دینی از طریق وقف تأمین می‌شود، حالا چه مربوط به حضرت سیدالشهدا علیه السلام، چه امامزاده‌ها سلام‌الله‌علیهم، چه حوزه‌های علمیه ملاحظه کردید که این دزدهای بین‌المللی چه دیکتاتوری و استبدادی به خرج دادند، وقف‌ها را در طریق نابودی قرار دادند، سیاست‌شان براین بود که وقف‌هایی را که حالت پشتیبانی دارد از بین ببرند و نتیجه آن تبلیغات از بین برود، علم و دانش حوزه‌ها از بین برود و بعد از انواع و اقسام لوازم دیگر سوء استفاده کنند که اگر این انقلاب حاصل نمی‌شد آنها به اهدافشان رسیده بودند، چون این کار را کرده بودند درعین حال حوزه‌ها را هم نابود کرده بودند، عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام را هم ممنوع کرده بودند، از سوی دیگر دزدی و نابودی املاک وقف و اموال وقف این‌ها را هم دستور اصلی کارشان بود که الحمدلله به برکت انقلاب جلوی آن گرفته شد.

 اما شما باید خیلی شکر خدا را به جا بیاورید، درست است شغل است، کار است، کار اداری است، اما حالا توفیقی که خدا به شما عنایت کرده که شغل شما یک نوع شغلی است که در راستای عبادت قرار می‌گرفت حالا چه مربوط به احیاء اوقاف و اهداف اوقاف در جعل واقف باشد، این امانتداری بزرگ خیلی توفیق است چه در مسئله احیاء بقاع متبرکه و امامزاده‌های لازم التعظیم باشد که خودش یک فرهنگ خاصی هست و از ارزش‌ها شمرده می‌شود، خدا شما را به این کار وادار کرد، «أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ»[۱]، شرایط را آماده می‌کنید، مردم هم به زیارت می‌آیند، هم تغذیه فکری می‌شوند هم تغذیه دینی می‌شوند، هم درعین حال برای آنها یک تنوع است، خیلی کار ارزشمندی است تا آنچه که برای مسائل قرآنی در سطوح مختلف این فرصتی است خدا به شما داده در عمر شما نصیب شما شده، بقیه‌اش دیگر دارد به هر فردی که چه اندازه از این فرصت بهره‌برداری کند یا خدای نکرده نتیجه منفی، بی توجهی کند و ترک عمل کند که ان‌شاءالله اینطور نباشد؛فرصت شما یک فرصت بزرگی است خیلی روی این فرصت کار کنید، این در حالی که از گذشته‌ها که وقف‌ها را بردند و خوردند و بالاخره جابجا کردند آنوقت زحماتی که شما می‌کشید و شناسایی می‌کنید، منابعش را پیدا می‌کنید، بعد هم زحمت می‌کشید، تعقیب می کنید، به مقامات قضایی، مقامات ذیربط و از نو احیاء می‌کنید، من بارها خدمتتان عرض کردم که این تلاش‌هایی که در این جانب می‌کنید که وقف گمشده‌ای را احیاء کنید این عیناً مثل این می‌ماند که از خودتان دارید وقف می‌کنید یا درآمدهایی که به صورت‌های مختلف علی‌ایحال حالا بی توجهی می‌شده، یا چپاول می‌شده، کنترل بشود و مطابق با روز که بر درآمدها می‌شود مساوی با انجام اهداف درآمدها، بسیار کار ارزشمندی است،درآمدها و بیش از آن نظارت بر آنچه که باید انجام بشود مخصوصاً از نظر کیفی، ما دوران قبل ازانقلاب گاهی گزارشاتی کم و بیش بود که مثلاً وقفی از بین نرفته است، دست کسی هم هست آن وقت مثلاً روضه‌خوانی بعد از نماز صبح، چهار تا پیرمرد که از بینی‌شان آب میرود جمع می‌شدند یک نفر هم یک دهن روضه می‌خواند، وقفی که از نظر کیفیت می‌تواند خیلی تأثیرگذار باشد، آن موقع سیگارهم می‌دانند، یک سیگاری، یک چایی و یک روضه‌ای، نتیجه چه بود، هیچی، صورت جلسه بود، گزارش بود، اما نتیجه‌اش هیچی بود، خوب که آنها مربوط به آن زمان بود اما اگر مشابه آن باشد طبعاً باید تبدیل بشود، کیفیت‌هایی که دقیقاً با جعل واقف هماهنگ باشد واقف می‌خواسته چه بشود، خوب آن هدفش تحقق پیدا کند.

 کارهای ارزشمند همواره خطرهای متناسب با خودش را دارد، اینطوری است دیگر، بنابراین خیلی باید روی مسئله وقف حساس بود، وقف چیزی نیست که از نوع مثلاً بگوئیم اموال عمومی هست که حالا به عناوینی بشود یک بخشی مصداق برای من باشد یا نمی‌دانم فرض کنید که درآن باره دستور خاصی صادر بشود، استثناء خاصی باشد، اینکه نیست، وقف مال شخصی است اصلاً وقف یعنی متوقف شدن دیگر، وقف یعنی او را به همان حالت اولیه‌اش نگه می‌دارد، حالت اولیه‌اش اینکه مال فلانی است دیگر خوب، مال خودش را برای همیشه تاریخ متوقف کرده برمالیت خودش دیگر، به ارث هم نمی‌رسد، به اهدافی که در جعل واقع شده کوچک‌ترین تخلف در این جهت و برخلاف جعل این مسئولیت عظیمی دارد.

حتی من موردی را سراغ دارم که یک آدم بزرگوار که با چه موقعیت خاصی از جهت تقوا، از جهت همه چیز، آن وقفی بود که مثلاً در فلان خانه باید این وقف خرج می‌شد، آنجا حالا بنایی بوده، مشکلات دیگری بوده، زمینه انجامش درآنجا نبوده است، که من آنها را می‌شناسم، آن عالم بزرگوار برای اینکه این به موقع انجام بشود جایش را تغییر می‌دهد در خانه همسایه، جای دیگری، به موقع انجام بدهد، شب واقف را در خواب می‌بیند پسرفلانی شما چه حقی داشتی جعل ما را تغییر بدهید، آن عالم جزو علمای استثنایی است خیلی آدم بزرگی است، حالا نام مبارکشان را من نمی‌گویم، برای همین اندازه گفت شب به ما خطاب کرد که پسر فلانی تو چه حقی داشتی که من اینطور جعل کردم تغییر بدهی،«فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ»[۲]، و لذاست که در اینجا باب هرگونه سلیقه بسته است، هیچ کس حق ندارد از سلیقه خودش در هر شکلی از اشکال تغییر ورود پیدا کند، بله موارد استثنایی هست که حالا چه از باب آنچه که در فقه گفته می‌شود تبدیل به احسن یا عناوین دیگری از تغییرات، خوب آن کار متولی نیست، کار متصدی نیست، کار مدیر نیست، دراین باب ازجهت اختیارات ولایی درسطح بالای اوقاف مسئول دارد دیگر، که آن اختیارات ویژه‌ای است در جاهایی که نمی‌شود غیر از آن باشد و به نتیجه می‌رسند که این اَحسن است و از آن اختیارات استفاده می‌کند.

امیدوارم که کاملاً نظارت باشد، امور سر جایش مصرف بشود، سر وقتش با کیفیت باشد، مؤثر باشد که در واقع هم روح آن واقف راضی باشد هم شما که زحمت می‌کشید ان‌شاء‌الله ازعملتان که عمل صالح در دنیا و آخرت راضی باشید و بالاخره، مسئولیت برای هیچ کس در هیچ جا برای همیشه نمی‌ماند، یک روزی تحویل گرفته‌اید یک روزی تحویل می‌دهید، این هم یک قضیه‌ای است چون حالت کیفی دارد و باطنش هم صرفاً جنبه الهی دارد نه نیازی به اعلام دارد، نه نیازی به اطلاع دارد، هر کسی «بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ»[۳]، که آیا دقت کرد یا نکرد، بالاخره بعد از این زحمات خیلی دقت کنید که مدیون درنیایید، خیلی دقت کنید، با اندک تفاوتی مال مالِ شخصی است همانطور که واقف گفته است نه کم، نه زیاد، حالا چه از نظر تصدی‌اش، چه از نظر تولیتش، چه از نظر مصرفش، چه از نظر کیفیتش، چه از نظر اهدافش، در هیچ جا از نظر سلیقگی که اینها بعداً پشیمانی دارد و بعداً علاجی دیگر ندارد.

بنده هم دعاگوی همه شما هستم، ان‌شاء‌الله که موفق باشید وعاقبت بخیر باشید و از این فرصتی که در این سه مقوله واقعاً ارزشمند و الهی به عهده شما واگذار شده آثار تربیتی‌اش، آثار فرهنگی‌اش، آثار سیاسی‌اش، آثار اجتماعی‌اش، و بیش از همه آن آثار قرب الی الله که ان‌شاء‌الله درک کنید، خداوند شما را حفظ کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

[۱] – سوره مبارکه بقره، آیه ۱۲۵

[۲] – سوره مبارکه بقره ، آیه ۱۸۱

[۳] – سوره مبارکه قیامت، آیه ۱۴

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *