خانه / متن بیانات / سیاسی / مشروح بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار با ائمه جمعه موقت شهرستان بیرجند بمناسبت پنجم مرداد ماه سالرروز اقامه اولین نماز جمعه در تهران

مشروح بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار با ائمه جمعه موقت شهرستان بیرجند بمناسبت پنجم مرداد ماه سالرروز اقامه اولین نماز جمعه در تهران

بسم الله الرحمن الرحمیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان

با آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم بر گرگ های بین المللی ، با یاد و خاطره امام بزرگوار ، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و ابوذر انقلاب حضرت آیت الله طالقانی (قدس سره الشریف) شکنجه هایی که این بزرگوار در شکنجه گاه های ساواک تحمل کرد ، بعضی های آن ، گفتنی نیست ولی به ذهن انسان که می آید ، آدم وحشت می کند

به هر حال امام بزرگوار بعد از تشکیل این حکومت، این قدم مؤثر را که ، دائر شدن نماز جمعه[بود] که ، افتتاح آن هم به وسیله این مرد بزرگ رحمة الله علیه صورت گرفت « مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»[۱] همواره چه وقت سوزی هایی که بوسیله دشمن انجام می شود، چه وقت سوزه ها که بوسیله خود ما انجام می شود، به ما فرصت تعمق در انسان و اسلام به نحو شایسته نداده است ، فاصله ما با آرمان های انقلاب رمزش همین جاست که اهمیت مسئله را نگرفتیم .

انسان خلقتاً با همه موجودات فرق می کند، انسان یک مخلوق فرهنگی است و لذاست که اصلاح کارش جزء از این طریق محال است ،این که می خواهند مشکلات را در هر بخشی از طریق تخصص حل کنند، بله تخصص شرط لازم است، اما هرگز کافی نیست که نیست، بسیاری خطرهای بزرگ در کمین است ، یعنی اگر تخصص باشد اما جایگاه انسانی از جهت ایمانی اصلاح نشده باشد،اصلا بدترین خطر ، خطر تخصص است؛  این دنیا که به راحتی نسل کش می کنند و شهرها را ویران می کنند و آواره می کنند و می زنند و می کشند و می برند و می دزدند وهیچ کس نمی تواند جلویش را بگیرد به جهت این است که تخصصی کار می کند، تخصص منهای ایمان ، انسان طوری آفریده شده است که هر عملش که بخواد جهت پیدا کند، هر علمش که بخواد جهت پیدا کند، باید از طریق ایمان جهت پیدا کند،اینکه در اولین فرصتی که پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله وسلم) از آن حصر ظالمانه مکه خارج شدند به سراغ نماز جمعه رفتند ، چون از این طریق می شود ،از این طریق ، با شرایط خودش ؛ هم باید نماز باشد که بر اساس ایمان و عبادت ، که تعهدآور است و هم القائات باید از طریق فرهنگ باشد، بله القائات دستوری خیلی کار میشود کرد، اما همه این ها را می شود هوا کرد ،چون ساختار انسانی اینجور است؛  و لذاست که می بینید مسجد، مرکز علم و عبادت است ، یک مسجد محله، یک پیرمرد نماز می خواند، چهار تا پیرزن و پیرمرد هم به او اقتدا می کنند، عبادت انجام می دهد، بعد بر می گردد ، دو تا نصیحت می کند یا دو تا مسئله می گوید، همان منتقل می شود به نماز جماعت ها ، همان در حد وسیع تر به نماز مسجد جامع ، همان به نماز جمعه،  نماز جمعه به حج، مسئله جهانی و عمره ، اینها پیام دارد، پیامش این است که بشر جز از این طریق محال است درست بشود؛ صحنه میدانی آنرا هم که می بینید دقیقاً شاهد این، صحنه میدانی است

بنابر این امام امت (قدس سره) تا تشکیل حکومت داد، که بلافاصله تشکیل نماز جمعه داد، حالا ما چه اندازه توانستیم بهره برداری کنیم ، که خوب شرمنده ایم دیگر! از این فضای انسانی و اسلامی همه آنچه هم که دشمن انجام داده و انجام میدهد که برای ما وقت سوزی تمام می شود و ادامه پیدا می کند ، به جهت اینکه ما منویات دشمن و منویات خودی را نتوانستیم تبیین کنیم، مشکل مال ماست نتوانستیم تبیین کنیم ، اگر می توانستیم ، الان اینجا نبودیم .

آیت الله طالقانی (قدس سره) خیلی صحنه های مخوفی را گذراند تا به انقلاب رسید و انقلاب در روز بیست و یکم بهمن در یک شرایط ویژه قرار گرفت ، خیلی شرائط ویژه  ، یعنی بحث بود و نبود شد ، بحث حیات و مرگ شد ، زیرا حکومت نظامی اعلام شد ، حکومت نظامی هم، بالاخره نخ دو سر دارد، یک سرش این است که مردم حکومت نظامی را رعایت می کنند و آنها به راحتی همه سران انقلاب را دستگیر می کنند و خاتمه انقلاب را اعلام می کنند یکی دیگر هم اینکه مردم از خانه ها بیرون می آیند و مسلسل ها آماده و مردم  را درو می کنند؛ از حکومت نظامی وجه سومی ندارد، اما در مکتب ایمانی وجه سوم دارد ، این حرفها گفتنش آسان است ، چه کسی می تواند در آن لحظه تصمیم بگیرد ، یه لحظه ای که یا مردم درو می شوند و یا انقلاب تموم می شود ، تصمیم گرفتن کار ساده ای نیست، آن هم با تعهدهای ایمانی و جایگاه مرجعیت دینی ، اما ، امام فرمود که مردم بریزند توی خیابون ها،  آقای طالقانی که رژیم را و وابستگان به اروپا و انگلیس را می دانست دادش درآمد، که این به معنای تجویز قتل عام است ، با حدّت به امام گفت آقا چه دستوری می دهید ؟! و قانع نمی شد ، به یک نقطه رسید ، امام فرمود که اگر تصمیم من نباشد و از جایی این امر صادر شده باشد « الكناية أبلغ من التّصريح»[۲] باز هم شما همین اصرار را دارید ؟ گفت ابدا ! من تسلیم محض هستم ؛ امام فرمود بریزید توی خیابانها ، این مرد بزرگ با تجربه ای که داشت، با دانشی که داشت ،با موضعی که داشت ، این جمله امام را که شنید خودش بلندگو را  برداشت، تو خیابان ها داد زد، مردم بریزید تو خیابانها ! که رمز آن را هم می دانید! درآن بحرانی که بین این باید تصمیم گرفت و ابلاغ کرد ،مسئله قلبی که نیست که ! به امام خبر دادند که یا آقایی از جمکران می آید گفته خدمت امام کاری دارم، امام فرمود بیاد ، آمد، شایدهم ننشست، به امام یه جمله گفت و برگشت، امام فرمود بریزند توی خیابان ها و آن هم که امام با آقای طالقانی گفت اگر از جای دیگر هم باشد شما همین اشکال را دارید ؟ فرمود نه ! رمزش این بود ، آن آقا از جمکران آمد و پیام آورد برای امام و الا ایطور ساده در مقابل حکومت نظامیی که وابسته به این ، می بینید توی فلسطین چکار می کنند ،هفتاد و پنج سال این کار را می کنند منحصر به فلسطین نیست توی خود ایران شما اینها ده میلیون را با چراغ خاموش کشتند، این حرفها نیست که ! در کودتای نوژه گفته می شود که طرح بر این بود که شش میلیون کشته شود تا آن ها بتوانند بر انقلاب غالب بشنوند ؛ اما او مرد بزرگ از جمکران آمد پیام را به امام داد و امام هم فرمود این! و این راه باز شد و شما ملاحظه بفرمایید که اگر این انقلاب نبود بعد از فروپاشی شوروی و یکّه تاز شدن آمریکا و زیر مجموعه اش ، سرمایه دارها و صهیونیست ها ، تو دنیا کجا سالم می ماند؟ همه چیز رفته بود ! و لذاست که در آن جمله ای که شما بهتر از بنده می دانید ، که آقای خزعلی می گوید خدمت امام رسیدم ، سال چهل و دو بعد از آن قتل عام  و ویرانی مدرسه فیضیه در خرداد ماه خدمت امام رسیدم و عرض کردم که اینها مدرسه را ویران کردن اجازه بدهید تعمیرش کنیم، امام فرمود من برای تعمیر مدرسه نیامده ام ،برای ساخت مسجد نیامده ام ، من برای ساختن حسینیه نیامده ام ، من آمدم تشکیل حکومت اسلامی بدهم « الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ »[۳] آن نماز ، والا در حکومت یزیدی نماز ! « الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ » حالا ما چند درصد عمل کرده ایم، اما این! فرمود من برای اینها نیامده ام، من آمده تشکیل حکومت اسلامی بدهم من آمده ام  آگاهی جهانی ایجاد کنم ، من آمدم زمینه ظهور حضرت مهدی (عج) را انجام بدهم و آن آقای محترم که بعد شناسایی شد، به نام آقای لطیفی،  که یه وقتی آیت الله خزعلی می فرمود من خودم پای منبرایشان بودم می فرمود ، در فلان تاریخ ، در قحطی ، در مدرسه عبدالخان مشهد مردم نان نداشتند بخورند  ، اصلا نان نبود! یه طلبه هوشیار با تقوایی گفت چیزی که نیست بخوریم چرا نیت روزه نکنیم ! بر خلاف ماها که حوصله نداریم ، اگر گوشت قرمز و گوشت سفید پایان هفته کم بشود از انقلاب اسلامی بر می گردیم ! محاسبات او طور دیگه بود، گفت حالا که نان نداریم بخوریم پس چرا روزه نگیریم؟ روزه گرفت شب آب خورد، روزه گرفت شب آب خورد، روز سوم دیگه بی حال شد و افتاد، دید در اتاق مدرسه عبدالخان را کسی زد وارد شد ، آقای بزرگواری وارد شد غذای مطبوع و مطبوخی، پیش ایشان گذاشت ایشان را حرکت داد کمک کرد فرمود شما آزمایش خوبی دادید! نمره آوردید ، دیگه خداوند شما را تا آخر عمر درباره ثروت و مال و معیشت آزمایش نخواهد کرد ، این همان آقاست ، آقای خزعلی گفت که آدرس او را میدانم تلفن او را دارم، این کیه ؟  همان آقای لطفی است ، پیام از جمکران آمد خدمت امام و امام دستور داد و به برکت این انقلاب امروز آگاهی جهانی انجام شده، یعنی این انقلاب امروز به صورتی نیست که بگوییم حالا چنین شد انقلاب ضعیف ، انقلاب سر از انگلیس درآورده! اقای یک مزاحی کردند، فرمودند بسیجی های انگلیس ، بسیجی های فرانسه! این یک واقعیتی است ، الان ما وقتی اخبار آنها را حالا چه تو دانشگاه ، چه تو خیابان ، چه در مقابل طواغیت آنها ، ما شرمنده می شویم ! او چه کار می کند و ما چه کار می کنیم

امیدواریم که ، به وجود امثال شماها ، این ایده بزرگ ، تنها راه هدایت بشر و رشد بشر،  طریق فرهنگی است،  خدای اینطور قرار داده، راه دیگر ندارد، راه دیگر ندارد! مگر بتواند ابزار و چیزهای دیگه باید باشد ، اما راه، راه فرهنگ است ، راه ایمان است ، راه  « قولوا لا إله إلا الله تفلحوا» است این « تفلحوا » مشروط به همان است .

به هر حال ان شاء الله که تصمیمات جدیدی، سازنده، مفید، داشته باشید ، بتوانید به مردم عزیز ابلاغ کنید.

بنده هم دعاگوی همه شما هستم صلوات بفرستید

[۱] سوره مبارکه ابراهیم آیات ۲۵و۲۴

[۲] به اعتقاد اهل ادب و منطق، استفاده از «کنایه» برای بیان یک مطلب گویا تر و واضح تر از اشاره صریح و مستقیم به مطلب است

[۳]  سوره مبارکه حج آیه۴۱

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *