کارگاه آموزشی امران به معروف و ناهیان از منکر خراسان جنوبی۰۱/۰۵/۱۴۰۲ (اسلام- سالمسازی- قرآن- دین- قانون)
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین جمیعاً و رحمه الله.
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما و همه اهل ایمان و با عرض تسلیت ایام.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم « يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ»[۱]، چند لحظهای وقت عزیز شما را میگیرم امیدوارم آنچه خیر باشد خداوند به زبانم جاری فرماید؛ البته طرح بحثی است که طبعاً به صورت ناقص مطرح میشود ولی کار میخواهد و قابل است.
کلمه «اسلام» که معمولاً از آن تعبیر میشود به « الإسلامُ هُو التسليمُ»[۲]، « إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ »[۳] اما از جهت لغوی و ادبی عنایت دارید که باب افعال اصلش این است که جنبه «متعدی» دارد و اگر اینطور معنی کنیم میشود؛ «سالم سازی»، در این معنی اگر درست باشد، خیلی لوازم زیبایی دارد که با صحنه میدانی، خوب تطبیق میکند زیرا طرحی که برای رشد و کمال انسان، از طرف خداوند متعال تشریع شده است، قطعاً یکی از آثارش سالم سازی انسان است، همانطور که در بحثهای دقّی و اخلاقی، کلیه راههای انحرافی از آن به یک نوع بیماری و مرض تعبیر میشود.
حال شما اسلام را بر اساس ضروریاتش، این شامل بحثهای علمی در مسائل فرعی نمیشود چون اینها محصول اجتهاد است، حجت است ولیکن ممکن است قابل تغییر باشد، خیر کلیات آنچه که چهارچوبه اسلام را مشخص میکند از جهت فکر و عقیده و اخلاق و سیاست و حقوق و دهها مسأله اینچنینی، خوب از ۱۴۰۰ سال قبل که قرآن کریم بر خاتم پیغمبران صلی الله علیه وآله وسلم نازل شده است، تاریخ را بردارید که چه در جامعه مسلمین و چه غیر مسلمین که قرآن برای طایفه خاصی نازل نشده برای بشر نازل شده است و بالأخص در مقطع آخرالزمانی تقریباً همه تجربههایشان را به میدان آوردند و این بسیار زمان مناسبی است که ما حقایق اسلام ناب را با تجربیات بشری که داریم در کنار هم بگذاریم، ببینیم آیا آن معنای سالم سازی که میگوییم از آن در میآید یا خیر.
شما اندیشه اسلامی را بر بالاترین حد فکر نابغههای جهان، عرضه بدارید از فلاسفه و متکلیمن و بعد مسائل خارج از آن را با آن قیاس کنید، از هر دین و مسلک و مذهبی فرق نمیکند هیچ کدام حرف برای گفتن ندارند یعنی شما اندیشه مثلاً فیلسوفی مانند ملاصدرا یا متکلمی مانند خواجه نصیر یا فقیهی مانند شیخ انصاری، این بحث تحقیقی است، این یک بحث تعارفی نیست، در مقابل این اندیشه برخواسته از اسلام هیچ اندیشه دیگری قابل مقاومت نیست.
در بحث شیوههای اخلاق و فرهنگ، آنچه که برخواسته از اسلام است و آنهایی که هم که اهلش بودند به رشته تحریر درآوردند، بیش از آن نمی توان حرف زد، در مسأله سیاست و عدالت در دین چه از نظر مقدماتش و چه در نتایجش چنان حساب شده است که نمیتوان چیزی را کم و زیاد کرد، در بحثهای اجتماعی و نظامی، خانوادگی، حقوق اجتماعی و… اینجا من فقط یک اشاره میکنم این بحث پژوهشی است و این قابل ارائه به دنیاست، شما هم که انسانهای فرهیخته و با ایمان و متعبد و متعهد هستید به بیشتر از آنچه که هست به ارزش کارتان در این بحث پی خواهید برد و آن اینکه جامعه بشری مریض است و باید «سالم سازی» شود و واژه «اسلام» از باب افعال یعنی متعدی یعنی همین.
ما الان در دنیای امروز یا انفجار اطلاعات و با انواع به اسم مکتبهایی که ارائه کردند و «ایست» و «ایزم» هایی که دراینباره آوردند ملاحظه میکنید که آن چه که مقدماتش با نتیجه همسو و سازنده برای انسان است و دقیقاً در سیر تکاملی است اسلام است و بس، از اصول عقاید پنجگانه آن حساب کنید تا فروع هشتگانه یا ده گانه آن حساب کنید، بحثهای اخلاقی و مواضع سیاسی را ضمیمه کنید، هدف نهایی که انسان در جایگاه عقل قرار بگیرد، بعد ملاحظه میکنید هرجا در دنیا برای بشر مشکل پیش آمده است دقیقاً همان جایی است که از دین خدا منحرف شده است « يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ»[۴]، سرکشی از دین خدا به ضرر خودتان است، چراکه دین نعمت نرم افزاری است که خدای آفریننده که همه مجموعه این سخت افزارهستی « وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ»[۵] را از ابر و باد و مه خورشید را در اختیارتان قرار داده است تا بهره برادی کنید اما تا این شیوه بهره برداری را براساس دین خداوند تنظیم نکنید، نمیتوانید از سخت افزار جهان بهره برداری درست داشته باشید. این راهها همه بن بست است هیچکدام به جایی نمیرسد، تجربه تاریخ هم همین را نشان میدهد و تنها راه آن، بازگشت انسان به خویش است؛ بازگشت انسان به خداست؛ بازگشت انسان به اسلام و قرآن است.
اینکه میبینید نسبت به قرآن کریم این همه بغض و دشمنی حاصل میشود، اینها دلیل دارد چون استعمارگرها واقعاً در جهت دشمنی از جهت کارشناسی همانطور که آقا فرمود: «در مهندسی برای فتنه و اغتشاش باید به آنها نمره ممتاز داد»[۶] ، ۴۰۰ سال کارشان استعمارگری و دزدی و آدم کشی و بعد توجیه کردن، پیداست که آنهادر دشمنی مهارت دارند، بنابراین او در دشمنی موانع بین راه را بهتر از من و شما میداند، قضیه هم که مربوط به الآن نیست، در آن دورانهایی که استعمار تازه پا به عرصه کشورهای اسلامی میگذاشت، گلادستان مسیحی، قرآن کریم را روی دست گرفت و در مقابل لردهای بریتانیا خطاب کرد و گفت: «ما برای ورود به کشورهای اسلامی و تصرف کشورهای اسلامی آمادهایم اما یک مانع جلو راه ماست و آن قرآن است»، بنابراین باید قرآن را از میان برداشت، گفتند: میخواهی قرآنها را جمع کنی؟ گفت: «خیر مرادم این نیست قرآن را نمیشود از میان مسلمین جمع کرد اما میشود فرهنگ و سایت و عقیده و ارزشهای دین را از جامعه گرفت، بعد قرآن تنها میشود»، ببینید؛ نقشه راه مربوط به آن زمان است، مربوط به الآن نیست و آنها در طرحشان اشتباه نکردند، مانع آنها قرآن است لیکن جهان را به گونهای تنظیم کردند که به ظاهر دو نیمکره شرقی و غربی بوجود آوردند؛ شرقی کمونیسم و غربی لیبرال، واقعیت این دو یکی است که کارشناسان بزرگی مانند علامه مطهری میگویند: «اینها در مقابل همند اما مثل دو بال مقراض اسلام را مقراض میکنند» . «کارل مارکس» خودش که یهودی است وقتی آنها نصف کره زمین را به کمونیستی در آوردند» و از آن سو اینطور برای از بین بردن کشورهای اسلامی بود این کار را کردند، این مقدمه کارشان بود، امام هم فرمود: «شوروی را امریکا بازی داده است و او رفتنی است» و این کار تحقق پیدا کرد، جنگی در کار نبود با مذاکره حدود یک هفته در دریای مطلاتم، بعد شوروی فروپاشید.
در این مقدمه تقریباً آنهابرای سلطه بر کل جهان خودشان را آماده میکردند چون مانعی نبود این که میگویم با قرآن بغض دارند، آن سخن «گلادستان» را در نظر بگیرید در مورد قرآن که گفت: «این مانع ماست»، خداوند روح بلند امام امت قدس سره را با ارواح انبیاء محشور کند، خداوند به عبد صالحش این فرصت را عنایت فرمود و اسلام تجدید شد، در چنین فرصتی که هیچ کس باور نمیکرد همه غافلگیر شدند.
این مسأله آنقدر اهمیت داشت که به خاطر دارم اوایل انقلاب دانشجوی بسیار زرنگ، هوشیار، از کشورهای غربی هم بود، به امام نامه نوشت و گفت: «این کار بزرگی که شما انجام دادید آنقدر بزرگ است که خودتان هم نمیدانید چه کردید» و آن این بود که وقتی شوروی سقوط کرد و متلاشی و تجزیه شد ولی انقلاب اسلامی به وسیله این فقیه عادل شجاع شایسته در مقابل غرب قد علم کرده است به گونهای که او نتوانست بعد از فروپاشی شوروی کار اصلیش را انجام دهد، نتوانست، اینجاست که تمام حملههایش را به جمهوری اسلامی داشتند، به تعبیر خودشان: «تمام گزینهها به جنگ جمهوری اسلامی آمدند»، همه هم شکست خوردند تا برای دنیا فرصتی حاصل شد، دنیا را از تک قطبی کدخدایی به چند قطبی رساند که آمریکا و لیبرالها زمینگیر شدند، دیگر از آنهاساخته نیست، این کار را قرآن کرد، این همان حرف گلادستان است. اگر امروز میبینید علیه قرآن خشم اعمال میشود؛ میسوزند چون آنهاتلاش زیادی کردند زحمت کشیدند و خودشان در این جهت مقرند که برای سلطه بر دنیا چه فرمولی لازم دارند تا اینجا آوردند آنچه مانع شد قرآن شد، بحث یک کشور نیست بحث نوع بشر است، امروز پیام انقلاب شما را اتفاقاً مردم کشورهای غربی درک کردند اینکه هرروز مشاهد میکنید در فرانسه و آمریکا و آلمان و انگلیس چه می گذرد! این پیامی است که رهبر انقلاب به صورت مکتوب به جوانان غربی نامه نوشته است، آنها به ثمر نشسته است، پیام انقلاب به آنها رسیده است.
بنابراین قرآن مانع کارشان شده است، تعجب نکنید از اینکه آنها هر کاری که میتوانند میکنند. اما قرآن به آنها فرمود: «خیلی حقیرتر از آن هستید که بخواهید از راه به اهانت به قرآن آسیب برسانید»، گذر زمان به نفع انقلاب و اسلام است، گذر زمان در آینده تمدن اسلامی را ترسیم میکنی، اینجاست که شما عزیزان در غربت اسلام با همه مشکلات در جهاد تببیین، در امر به معروف و نهی از منکر، در روشنگری و در إحیای فرهنگ الهی و انسانی، شما إنشاءالله مصادیق آنهایی هستید که در روایات دارد که کسانی که وظیفه خود را قبل از ظهور انجام دهند، ارزششان و مقامشان بالاتر از کسانی است که بعد از ظهور جایگاهی داشته باشند چون با سختی این کار را میکنید.
اما گذر زمان با شتاب نشان میدهد که ما به سوی تمدن اسلامی حرکت میکنیم ولی آنچه که مهم است آموزش و شیوههای درست و بیش از همه در چهارچوبهای قانونی و فرهنگی و اخلاقی و دلسوزی و اینکه پیش از هر چیز به مخاطب تفهیم شود که ما دوستت هستیم، دشمنت آنهایی هستند که تو را از راه بیرون میکنند، حتماً باید یک کار انجام شود و آن تجزیه است، تجزیه چه؟ ملاحظه میکنید که عناصری که حال جاسوس است یا مزدور است، به هر نحو مزدور با مزد یا بیمزد است به هر حال نوکر بیگانه است، عدهای اینطور هستند، اینها کارشان صحنه سازی است و کارشان شارلاتان بازی و تبلیغات سوء و گزارش به غرب است و تغذیه رسانههای غربی است، کارش این است، عدهای اینها هستند اما همه که اینها نیستند، بسیاری هم هستند که حالا یا به خاطر کم تجربگی یا نادانی و یا به علل دیگری، بُر خوردند بدون اینکه بدانند که پشت این صحنه چه کسی هست و دشمن و دوست را از هم تشخیص بدهند اینها هم تقلید از آنها میکنند در صحنهها.
تجزیه یعنی شیوه برخوردها به طوری باشد که هرچه هم طول بکشد، انسانهای نادان و غفلت زده جدا شوند از عوامل استعمار و این طبعاً با شیوههای دلسوزی و تحمل و صبر، این کار شدنی است.
این کار که بشود تکلیف آنهامشخص است، تکلیف مقابله با داعش چگونه است؟ اینها که بدتراز داعشند، تکلیف مقابله با تروریسم چطور است؟ اینها که بدتراز تروریست هستند اما آنچه که مهم است این است که آنهایی که از مردم شمرده میشوند از آنها جدا شوند. که البته اگر نیاز به طرحی هم باشد از طراحان آن طرح و اگر لایحه باشد از پیشنهاد کنندگان لایحه این درخواست را کردیم و بر این هم اصرار داریم، در این مسأله سرنوشت ساز نه به بدخواه فرصت بدهند و نه به بیگانه، نه بهانه دست بهانه ساز و بهانه جو قرار بدهند تا او صحنه سازی و تحریک کند؛ و آن این است که هر کشوری را همانطور که همه عالم اینطور است هر کشور و هر جامعهای، همانطور که جهان و عالم حشرات قانون دارد و هر شهروند میلیونها امتیاز قانونی دارد بداند یا نداند فهمد یا نفهمد که در هر لحظه میتواند از آن بهرهمند شود، حال کسی که از همه زوایای قانون بهره برداری میکند بعد میگوید: «من قانون را قبول ندارم»، اولاً در هیچ کشوری به هیچ فردی چنین اجازهای نمیدهند، اینها بزرگواری های جمهوری اسلامی است، گذشته از آن کسی که قانون را قبول ندارد با اینکه از همه امتیازات قانونی استفاده میکند، علاجش چیست؟ علاجش این است که یک مصوبه این باشد یک لایه و طرح این باشد این است که کسانی که پا روی قانون می کننند و به اصطلاح اعراض از قانون میکند تا وقتی به این حالتنند قانون هم آنها را قبول نکند و به آنها خدمات ندهد یعنی درست عکس العمل متناسب با کار خودش، این مظلوم نمایی هم ندارد، صحنه سازی هم ندارد، همه آنها را هم ۲۴ ساعته جمع میکنند. ما این را مکتوب دادیم، توضیح هم بخواهند ما آن را تشریح میکنیم، حالا فقط اشاره هست اما اینها را به صورت علمی تشریح میکنیم.
اما به هر حال جایگاه امر به معروف همواره اینطور است در دین چون سالم سازی است و مخصوصاً در این مقطع از آخرالزمان که جنگ همه کفر با همه دین است، شما إنشاءالله قدرتان را بدانید از جایگاه بسیار بالایی برخوردارید بنده هم دعا میکنم که إنشاءالله همه عمر در این توفیق موفق باشید و انسان را از دست این غولهای بیابانی نجات دهید، ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیاهی الدنیا وفی الاخره صلوات بفرستید.
[۱] سوره مبارکه یونس، آیه ۲۳
[۲] نهج البلاغه، حکمت ۱۲۵
[۳] سوره مبارکه آلعمران، آیه۱۹
[۴] سوره مبارکه یونس، آیه ۲۳
[۵] سوره مبارکه جاثیه، آیه ۱۳
[۶] دیدار مقام معظم رهبری با مداحان اهل بیت علیهم السلام، ۲۲/۱۰/۱۴۰۱