نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند| سید علیرضا عبادی
دیدار مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی منطقه شرق کشور(هدف دشمن از بین بردن فرهنگ و هویت کشور)
۱۸/۰۴/۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، خیلی خوش آمدید خیر مقدم عرض می‌کنم، هم از دیدار شما بهره مند شدم و هم از گفتار شما، تبریک و تهنیت ایام، عید الله اکبر غدیر که گذشت و امروز هم به قولی میلاد مقدس حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام است، را تهنیت عرض می‌کنم.
کاری که شما دارید بسیار کار پر ارزشی است چه در مسأله کتاب و چه در مساله اسناد، اصلا ارزش بودن ما به انسان بودن ماست، که بتوانیم آن را حفظ کنیم و انسان بودن ما به فرهنگ ماست، ما فرهنگ جامعه اسلامی خودمان را در طول این ۱۴۰۰ سال از آثار آنها می‌شناسیم، البته این آثار اکثرش به غارت رفته است، دشمنان داخلی و خارجی حقیقت دین، آفتی بودند برای فرهنگ مکتوب ما، که در میان آفت ها بدترینش دوره سلطه انگلیس و دست نشانده ای مانند رضاخان بی سواد معتاد پلید بوده است.
اینها غیر از اسنادی که دزدیدند و بردند، یعنی به صورت یک کاروانی در این مدت اینها اسناد و کتب ما را دزدیدند و بردند، اینکه می‌بینید بسیاری از منابع کتاب ما در هندوستان است، جهتش این است که از اینجا از طریق بلوچستان و پاکستان فعلی که هندوستان بوده به سمت دریا می‌بردند و سپس کتب دزدی ما را به اروپا می‌بردند مانند سایر چیزها و از وقتی که این دزدی متوقف شد بسیاری از اینها در هند ماند، آن وقت بزرگان از علم و دین ما را که مراجعه می‌کنید مثلا ۱۰۰ -۱۵۰-۲۰۰ اثر داشته الان از آنها دوتا هست بقیه نیست کجاست؟ بردند.
آنچه که بردند یک بخشی بود اما بدتر از آن چه بود؟ بدتر از آن این بود که در افکار عمومی اثر سوئی گذاشتند و گفتند:«این کتب دیگر به درد نمی خورد»، حوزه‌ها را بستند، علماء را کشتند، ساکت کردند، خفه کرد و گفتند: «این کتب دیگر به درد نمی خورد»، آن موقع پاکت نبود در بقالی‌ها و خار و بار فروشی از کاغذ سیاه استفاده می‌کردند، کتابهایی که هریک دانه از آنها اگر باشد، میلیارد ارزش دارد به خاطر اینکه در افکار عمومی گفته شد که اینها ارزشی ندارد، ریخته بودند، ورق ورق می‌کردند و در آن کالا می‌پیچد و می‌بردند؛ یعنی آن مقدار را بردند و خیلی بیشتر از آن را در داخل نابود کردند، اینها طوری نیست که بتوانیم بگوییم چه ارزشی داشته است چون هر عددی بیاورید کم می‌آورید، هر دانه از آنها باشد که نیست، ببینید دشمن چه کرده است.
در همین اخبار روزمره در خبرنامه ها دیدم فردی در مازندران می‌گفت:«من آن موقع کوچک بودم ۱۲-۱۳ سال سنم بود دیدم لبو فروشی ضمن اینکه ظرف لبو روی چرخ دارد، چند کتاب هم روی آن داشت، من به کتاب علاقه زیادی داشتم، رفتم به لبو فروش گفتم که این کتاب را به من بده گفت می‌خواهم لبوها را در آن به مردم بدهم، من خیلی گریه کردم تا اینکه او تحت تاثیر قرار گرفت، کتاب را به سرم زد و در دستم گذاشت، و این کتاب نوشته منحصر به فردی از سعدی بود غیر از کتب فعلی او« ببینید آنها این کار را می‌کردند، خوب هم آثار علمی و هم فرهنگی آنها سرمایه های بزرگ ما آنها بوده که آنهارا از میان بردند به بهانه‌های مختلف از میان بردند تا کتابخانه‌هایی که آتش می‌زدند.
کارتان بسیار مهم و با ارزش است، شما ملاحظه کنید در آن تاریخ آیت الله مرعشی نجفی قدس سره که ایشان طلبه بوده، طلبه هم که چیزی نداشت، نماز استیجاری می‌گرفت، قناعت می‌کرد، دو قِرون پنج قرون ذخیره می‌کرد و از آنها کتاب می‌خرید، کتابی نیم قرون، سه شاهی، به هر حال، شما ببینید بازار آن زمان از جهت کتاب چقدر ریخته بوده است که یک طلبه از اضافه خرجش در نماز استیجاری که می‌خواند، بتواند کتابخانه‌ای تشکیل دهد، که امروز جزو مفاخر ایران است، اما آنهایی که حکومت و پول ها و امکانات دستشان بوده، آنها چه کردند و چه خوردند و چه بردند و چه از بین بردند؟ این کارها را هم استعمار هدفمند انجام می‌داده است، گذر زمان این حقایق را روشن می‌کند، ما الان تحت بمباران تبلیغاتی هستم، متوجه نیستیم که چه می‌گذرد، نسل آینده بعد از این آرامش متوجه خواهد شد، کما اینکه الان شما دوران دزدی‌های پهلوی‌ها و اثر گذاری‌های انگلیسی‌ها و… را الان بهتر از آن زمانی که آنها بودند چون گرد و غبارها فرو می‌نشیند و هوا صاف می‌شود و انسان بهتر می‌فهمد.
حال اگر دیگرانی در گذشته این نوع کار را کردند خدا خیرشان دهد که کردند البته شرائط بیشتر نداشتند، شما هم که این کار را انجام می‌دهید بسیار کار با ارزشی است.
و به هر حال تمام همت استعمار این است که ما را از فرهنگمان یعنی حقیقت و هویتمان جدا کند بعد که جامعه بی‌هویت شدیم هر بلایی سرمان در می‌آورد، اما ما باید تلاش کنیم که از حقیقت خودمان جدا نشویم، بازگشت به اصل خویش کنیم.
هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
باید روی تمدن اسلامی برویم که انسانیت است نه تمدن وحشی که کارش آدم کشی و ویرانی و گرسنگی و فساد و تباهی است، که کارشان این است، ما باید به اصل خودمان برگردیم، این کار شما نقش دارد، این ارزش‌ها را در یک قالب‌های مطلوبی به نسل جوانتان، به دانشجویتان، به خانواده‌های محترم، باید بتوانید منتقل کنید، می‌خواهد رسانه ملی باشد، طرح دیگری دارید، که عشق پیدا کنند به هویت خودشان، تمام سعادت اینجاست همانطور که تمام بدبختی و رزالت در پیروی از بیگانه است، برای کارتان بسیار ارزش قائل شوید، ما هم موظفیم که مردم را در این جهت تشویق کنیم که اگر آثار و اسنادی دارند به اسم خودشان حفظ شود، و اینها برای نسل آینده جزو سرمایه های بسیار عظیمی است که گفتم بردند آنچه مانده است مانند قطره‌ای از دریاست اما این قطره را حفظ کنید، از دست ما هم اگر کاری ساخته هست ما در خدمت شما هستیم ان شاء الله که موفق باشید صلوات بفرستید.
۱۸/۰۴/۱۴۰۲