خانه / متن بیانات / متن بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار دست اندرکاران یادواره شهدای تیپ مردم پایه سپاه انصارالرضا علیه السلام

متن بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار دست اندرکاران یادواره شهدای تیپ مردم پایه سپاه انصارالرضا علیه السلام

یادواره شهدای تیپ ۳ انصارالرضا(ع) ۰۷/۱۰/۱۴۰۱

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان(عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، عظم الله اجورکم.

تسلیت عرض‌‌ می‌کنیم شهادت حضرت بی بی فاطمه، صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها را و بزرگداشت شهدای راه دین و ۴۰ شهید شما بعد از دوران جنگ تحمیلی، خیلی خوش آمدید خداقوت، خسته نباشید.

شهادت بسیار مقام والایی است، هم به دلیل نقل و هم به دلیل عقل، نقلش را از متن صریح آیات قرآن و احادیث و روایات که بسیار وجود دارد، دلیل عقلش هم پیداست؛ ببینید نظام خلقت که حکیم علی الاطلاق خدای متعال آن را آفریده است، در مدیریت قانون طبیعت و غریزت و شریعت، آنچه که به عالم جمادات و نباتات و حیوانات برمی گردد برنامه ای هست که خواه و ناخواه آنها آن را تعقیب‌‌ می‌کنند و برآن اساس آفریده شده اند و از خود اختیاری ندارند، اما شریعت قانون انسان هست اما انسان به دلیل اینکه فاعل مختار هست و‌‌ می‌تواند راه حق را انتخاب کند‌‌ می‌تواند هم راه باطل را انتخاب کند بنابراین مجبور نیست ولکن نتیجه حکیمانه در هر تشکیلاتی از طبیعت و غریزت و شریعت وقتی حاصل‌‌ می‌شود که به آن قانون عمل شود والا از آن فساد تولید‌‌ می‌شود، این نه تنها شامل امور طبیعی یا انسانی و دینی بلکه شامل امور صنعتی حتی‌‌ می‌شود.

علامه طباطبائی مفسر تفسیر المیزان‌‌ می‌فرمایند: « روزی دانشمند اروپایی مهمان ما بود از او پرسیدم شما خود اسلام را انتخاب کردید یا اینکه خانواده شما مسلمان بودند؟ گفت خیر خانواده ما مسلمان نبودند من اسلام را انتخاب کردم، گفتم چطور؟ گفت من بالاخره در مطالعات خودم به این نتیجه رسیدم که هیچ چیزی بدون دین‌‌ نمی‌تواند باشد، حتی صنعت هم بی دین‌‌ نمی‌تواند باشد که دینش همان کتابچه‌ای هست که همراه هر صنعتی شیوه بهره برداری از او را ارائه‌‌ می‌دهند که اگر به آن عمل شود نتیجه حکیمانه‌ای دارد ولی اگر نادیده گرفته شود خودش منشأ فساد است».

مثلا خوردویی که زیر پای شما هست دین دارد و دینش قوانین راهنمایی و رانندگی هست، اگر رعایت کنید شما را به آرمان‌هایتان‌‌ می‌رساند،‌‌ می‌روید مشهد و به سلامت رفته و بر‌‌ می‌گردید و زیارت‌‌ می‌کنید، اما اگر آن دینش را رعایت نکردید، محصولش همان چیزی است که نیروهای انتظامی‌‌ می‌فرمایند در سالی ۱۷ هزار تلفات جاده‌ای داریم، حال عوارض دیگر مانند معلولیت و… صدها هزار، این یعنی چه؟ یعنی هر موجودی اگر براساس حکمتی که دارد قانون مربوطه را رعایت کند آن دینش است، نتیجه مثبت دارد و الا خودش منشأ فساد‌‌ می‌شود.

حال ملاحظه بفرمایید انسان که اشرف مخلوقات است قانون ندارد؟ قانون خدایی که با پیام فطرت و با پیام عقل و فطرت و وحی تنظیم‌‌ می‌شود، در کمالات،  سیر الی الله، «عَبْدِي أَطِعْنِي أَجْعَلْكَ مِثْلِي»[۱] و اولیاء الله‌‌ می‌شود،‌‌ می‌خواهیم چه چیزی را بیان کنیم؟‌‌ می‌خواهیم مساله شهادت را بیان کنیم، شهادت یعنی چه؟ یعنی در این سیری که جامعه انسانی به سوی کمال مطلق‌‌ می‌کند، موانع پیش‌‌ می‌آید به گونه‌‌های مختلف همینکه در صحنه‌‌ می‌بینید، هواهای نفسانی، نظریات شیطانی، حق کشی، بی عدالتی، ظلم، این که بشر نه تنها به جایی‌‌ نمی‌رسد بلکه رجوع قهقرا‌‌ می‌کند تا « أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ »[۲] بر‌‌ می‌گردد، این دو نرخ را حساب کنید، نرخ اینکه این موجود از حیوان پست تر باشد، از هر درنده ای بدتر باشد و نرخ آنکه به مقام « يَابنَ آدَمَ! أنَا أقُولُ لِلشَّيءِ : كُن، فَيَكونُ، أَطِعني فيما أمَرتُكَ أجعَلكَ تَقولُ لِلشَّيءِ : كُن، فَيَكُونُ »[۳] برسد، « صِبْغَةَ اللَّهِ  وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»[۴] رنگ خدایی بگیرد.

اینجا جایگاه شهید مشخص‌‌ می‌شود، شهید آن است که موانع راه حق را، موانع راه کمال انسانی را که جلوی جامعه بشری را‌‌ می‌گیرد، این موانع را برطرف‌‌ می‌کند تا بشر سعود کند یعنی چه‌‌ می‌شود؟ یعنی در همه توفیقات و کمالات و رشد و معنویت و سیر الی الله که به خاطر رفع آن موانع پیش‌‌ می‌آید او در همه شریک است و در همه بهره مند است همانطور که همه از خون او بهره مند شدند چون خون او حیاط دین است، این چیزی نیست که نرخش با گزارش معین شود، با قلم مشخص شود و یا با بیان مشخص شود، بلکه از این سنخ نیست و جز خدا هیچکس‌‌ نمی‌داند و‌‌ نمی‌تواند حساب کند که یعنی چه؟ ولذاست که در آن جاهایی که اوج ارزش او‌‌ می‌شود هیچ تعبیری‌‌ نمی‌شود از آن کرد جز « اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ »[۵] در راه خدا و نجات بندگان خدا رفته، خدا هم یک نرخی به او داده است«خون خدا» که خونبهایش خداست، بسیار مقام والایی است، نصیب چه کسی شود؟

حال شما ارزش قانون الهی را، ارزش عدالت را، ارزش خلق نیکوی « وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ»[۶] را با این فساد اخلاق بشری را کنار هم بگذارید بعد‌‌ می‌بینید پیغمبران خدا، اوصیاء پیغمبران خدا در این راه شهید‌‌ می‌شوند یعنی چه؟ یعنی مقام قانون الهی که دین خداست آنقدر بالاست که پیغمبران فدای آن‌‌ می‌شوند، ببینید چه خبر است؟ این دین چقدر ارزش دارد که پیغمبران فدای آن‌‌ می‌شوند، اینجاست که‌‌ می‌گویند شهادت بالاترین مقام است ولی در عین حال «ما من عام الا وقد خص» یعنی هر قاعده کلی و عمومی ممکن است تخصیص داشته باشد، آیا این هم تخصیص دارد؟ بله در برخی از روایات دارد که این هم تخصیص دارد یعنی بالاتر از مقام شهید نیست الا(که تخصیص‌‌ می‌خورد) کسی که در راه نشر دین خدا از خود و همه چیز بگذرد و برود دشمن را ناکام کند و راه را باز کند برای این کاروان بشری، شهید هم که نشود و از فرصت باقیمانده اش تا پایان عمر توفیق عمل به دین خدا را داشته باشد او مقامش از شهید بالاتر است چون هم رفته است و همه چیز را برای خدا ترک کرده است که راه بشر را برای دین خدا باز کرده و هم دشمن را ناکام گذاشته و هم در تداوم زندگی خودش برای تحکیم دین خدا تا آخرین نفس جلو آمده است، این مقامی است که از مقام شهید بالاتر است ولو اینکه در رخته خواب از دنیا برود.

بنابراین این مسائلی که ماها درباره آنها صحبت کنیم نیست خیلی بالاتر از این قضایا است، منتها به نامشان تبرک‌‌ می‌جوییم، همین اندازه اما اینکه در این باره بخواهیم حرف بزنیم اصلا جایش نیست، خداوند ارواح طیبه شهداء را از هابیل تا آخرین شهیدی که در راه حق بر زمین افتاده، شاد کند و به ما توفیق عنایت کند که مشمول شفاعت آنها بشویم و خداوند شماها را هم در این شرایط آخرالزمانی روی این کره زمین زیر این آسمان کبود که بالاخره آرمان حق را تعقیب‌‌ می‌کنید خداوند شماها حفظ کند إن شاء الله موفق و موید باشید.

ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیاۀ النیا وفی الآخره.

[۱] کلیات حدیث قدسی, جلد۱, صفحه۷۰۹

[۲] سوره مبارکه اعراف آیه ۱۷۹

[۳] مستدرك الوسائل : جلد۱۱ صفحه ۲۵۸

[۴] سوره مبارکه بقره آیه ۱۳۸

[۵] زیارت عاشورا

[۶] سوره مبارکه قلم آیه ۴

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *