به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در درس اخلاق کارکنان دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی (یکشنبه های علوی) ۱۴۰۰/۰۴/۲۷ جهت مطالعه عموم علاقه مندان منتشر شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان
عرض تسلیت سالگرد شهادت حضرت ابی جعفر امام محمد باقر(ع) و تسلیت ایام سالگرد قتل عام زوار بیت الله به وسیله ایادی استعمار و آل سعود
(و عن علی علیه السلام أُوصِيكُمْ بِخَمْسٍ لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَيْهَا آبَاطَ الْإِبِلِ لَكَانَتْ لِذَلِكَ أَهْلًا لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ؛ وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ؛ وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ؛ وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ؛ وَ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ، فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَ لَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ، وَ لَا [خَيْرَ] فِي إِيمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَهُ)[۱]
وجود مقدس امام باقر(ع) از آن موارد خاصی است که گذشته از اخبار جمعی به ائمه دوازده گانه صلوات الله علیهم که در اسناد شیعه و سنی هست در خصوص امام باقر پیامبر(ص) خبر داد و به جابر بن عبدالله انصاری فرمود عمر تو طولانی می شود تا یکی از فرزندان مرا که به نام خودم است و شکافنده علم است درک خواهی کرد، سلام مرا به او برسان.
در فتنه های بعد از رحلت این همه صحابی چه عمرشان به سر آمد و از دنیا رفتند چه در جنگ ها از میان برداشته شدند اما استثناً جابر بن عبدالله انصاری عمر طولانی کرد، امام باقر(ع) را درک کرد، خدمتشان رسید و سلام پیغمبر(ص) را به ایشان رساند، خب این کلام پیغمبر است، از زبان دشمن هم بگوییم بد نیست، (لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ)[۲]، در خبرنامه ها دیدم که یهودی ها به جهت وحشتی که از اسلام و اهل بیت دارند برای هر یک از ائمه جداگانه یک گروه تحقیق دارند، بعد نوشته بود که آن سرگروه جمعی که در مورد امام باقر(ع) تحقیق تاریخی می کنند او گفته بود ما که دشمنیم اما اگر بخواهم انصاف به خرج دهیم انسانی با این همه کمالات در تاریخ نداریم، این از زبان دشمن است اما روایت امیرالمومنین(ع) به پنج مسئله اساسی که خیلی از مسائل دیگر حالا شخصی یا اجتماعی به آن ها وابسته است، در سیر و سلوک به سوی کمال پنج سفارش جانانه که هم تفضیلا حضرت می فرماید اگر دنبالش بروید بلاد به بلاد تا به آن برسید جا دارد ضمن اینکه کلام را به نون تاکید موکد می فرمایند لَا يَرْجُوَنَّ، حالا یکی از آن ها این است؛ (لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ)[۳]، البته و صدالبته هر کس طالب کمال است به هیچ چیز و به هیچ کس امید نبندد جز به خدای خودش و این حقیقت توحید است که لا مُؤثّرَ فی الوجود الا الله، هیچ چیز از خود تاثیری ندارد و همه تاثیرها از جانب پروردگار است، خب این کلام مولی علی(ع) است، حالا این کلام را بدهید دست جهال از آن چه در می آورند؟ دیگر فرق نمی کند حالا باشد یا در زمان خود امام علی(ع) باشد، آن نحله ها، گروه ها، آن خوارج، آن عناصر آنچنانی، آن جنگ های ناکثین و قاسطین و مارقین با امام علی(ع) سر چه چیزی بود؟ به هر معنی جهل است، جهل هم دو نوع است دیگر، یک جهل بسیط داریم، شخص ابتدائی نمی داند، انسان بی سواد خیلی ابتدائی نمی داند این یک نوع جهل است، این کمتر ضرر به بار می آورد چون نمی داند خب به او بگویید ممکن است بپذیرد اما جهل مرکب خطرناک است.
وقتی است که جاهل نیست اما این که جاهل نیست یا مسئله را اشتباهی گرفته یا خودش را به اشتباه می زند باز او بدتر از این است، الان یکی از معضلات جهان و با کمال تاسف از معضلات به اسم اسلامی و اسلامی بدتر از کافر همان هایی است که به هر حال عوض اینکه تلاش کنند ببینند فرمایش امام علی(ع) چیست، حالا قبل از آن فرمایش پیغمبر چیست، قولوا لا اله الا الله تفلحوا یعنی چه؟ و پیش از آن کلام خدا چیست؟ آن وقت الف را از با تشخیص نمی دهد برای مردم توحید معنی می کند، برای مردم شرک معنی می کند، چه کسی؟ گسی که بویی از مسائل عقلی و فلسفی و بحث های شایسته کلامی و تحقیقات علمی نبرده، خب در اینجا دو عامل خیلی خطرناک است، یکی انسان های شیطان و یکی هم انسان های احمق، ترکیب این دو دنیا را خراب دارد، حالا شیطان می خواهد یک انسان به اسم مسلمان باشد یا غیر مسلمان باشد، شیطنت می کند، الذی سمّی فی السماء بابلیس و فی الارض بانگلیس؛ این کارش شیطنت است دیگر پیداست، فرانسه بدتر از او است، آلمان بدتر از او است، آمریکا بدتر از همه است، کارشان شیطنت است دیگر همین که می بینید، آنقدر هم در فن شیطنت و تبلیغات کاذب این ها کار کردند که ابلیس به شاگردی آن ها هم نمی رسد، البته زمان های دیگر هم بودند ولیکن زمان ما بدتر شده، ابزار تکنیک هم کمکشان می کند.
از شیطان های آن زمان یکی مغیرة بن شعبه است، با یک زبان خاصی که گول می زد، واقعا گول می زد، اینقدر حق طلبانه، عجیب است ها، نفاق چه کار می کند، یک وقتی آمده بود پیش عمار یاسر، این عمار؟ ، دارد که امام علی(علیه السلام) فرمود که یا عمار دعه با این آدم قطع رابطه کن (فَإِنَّهُ لَمْ یَأْخُذْ مِنَ الدِّینِ إِلَّا مَا قَارَبَهُ مِنَ الدُّنْیَا)[۴] او دین را تا کجا قبول دارد؟ تا جایی که دین ابزاری باشد برای وصول به دنیایش، یعنی دینش عین دنیایش است وَ (عَلَی عَمْدٍ لَبَسَ عَلَی نَفْسِهِ)[۵] عمدا اشتباه می کند، یک نوع این ها هستند دیگر، یک نوع هم جهل مرکب هستند، یک نوع هم جهل بسیط هستند، از همه بهتر همان جهل بسیط است.
در زمان شما ملاحظه می کنید چه کسانی ادعای توحید می کنند؟ کسانی که در شرک از کفار هم پلیدترند، خیلی عجیب است ها، گوشهایشان را مثل اینکه سرب ریخته باشند هیچ چیز به گوششان نمی رود، نه آیه قرآن، نه حدیث پیغمبر(ص)، نه استدلال عقل، نه بحث های کلامی، هیچی، بعد برای مردم توحید و شرک را معنی می کنند، (لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ یا لا مُؤثّرَ في الوجود الا الله)[۶]، حالا اگر کسی بخواهد به توحید برسد از همه این جهان هستی دست می کشد؟ چون شما هر چه می خواهید بالاخره یک وسیله ای دارد، وسیله ندارد؟ می خواهد بچه شما عالم شود چرا مدرسه می فرستید؟ بروید پیش خدا، می خواهد خانه شما گرم شود چا دنبال گاز و نفت می گردید؟ بروید پیش خدا، گرسنه شدید، بدن غذا می خواهد، چرا می روی دنبال نان؟ برو دنبال خدا، تشنه شدی چرا می روی دنبال آب؟ برو دنبال خدا، ببین آن کلام در آن اوج بعد می افتد در این بحث های بازی با الفاظ، فقط بازی با الفاظ، یک عده شیطان های داخلی و خارجی، یک عده هم آدم های احمق که واقعا سر قفلی دارند.
معنی اینکه موثری در عالم نیست جز خدا این نیست که، یعنی آب، یعنی نان، یعنی آتش، یعنی عالم بی تاثیر هستند، معنیش این نیست، (أبَى اللّه ُ أن يُجرِيَ الأشياءَ إلاّ بِأسبابٍ)[۷] ، خدای حکیم این عالم را که می گوییم آیات الهی است تنظیم فرموده، کار خداست، خدا تنظیم فرموده، بناعلیه دنبال آنچه را که خدا آنطوری تنظیم کرده رفتن یعنی از خدا خواستن معنیش همین است، چرا؟ چون آنکه موثر واقعی است او هست، اتاقتان را می خواهید گرم کنید، حرارت مال آتش است؟ پس (يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ)[۸] یعنی چه؟ معنیش این است که خداوند در تنظیمی که جهان تکوین را فرموده حرارت را به آتش داده، می تواند از آتش بگیرد و هیچ چیز خارج از جعل خدا وجود ندارد، هیچ چیز، دیگر فرقی نمی کند می خواهد در جهان تکوین باشد مانند همان آتش، حرارتش مال خداست، می خواهد در جهان تشریع باشد، شما دین خدا را وقتی می خواهید بگیرید از خدا می گیرید یا از پیغمبر یا از امام؟ شما وقتی می خواهید از ولایت الله پیروی کنید از کجا می گیرید؟ از آنجایی که خدا جعل فرموده، خدا اینطور قرار داده، خدا پیامبر را فرستاده است (مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللهَ)[۹]، اطاعت خدا یعنی همان اطاعت پیغمبر، حالا اگر چنانچه کسی دنبال پیغمبر برورد این یعنی دنبال خدا نرفته؟ کار خدا جدا است؟ اصلا چیزی نیست غیر از آن، هر چه هست مال خدا است یا اگر من گناهکار از امام معصوم بخواهم که برای من از گناهان من که نمی توانم سر بالا بیاورم شما استغفار کنید این شرک است؟ (قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا … قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ)[۱۰]، پس حضرت یعقوب باید به بچه های خود می گفت که شما شرک می ورزید این حرف شد؟ پیغمبر معصوم خداست، تقریر می کند، تثبیت می کند که این حرف درست است و لذاست که در پاسخ می گوید سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ، بعد انگلیس آمده یک مطلبی را در جامعه به اسم اسلامی از ریشه های کهن انحراف محمد بن عبدالوهاب و قبل از او ابن تیمیه پیدا کرده ساخته به عنوان توحید، خودشان هم نمی فهمند چه می گویند، خیلی عجیب است بعد مسلمانان را متهم می کنند که شما مشرک هستید که رفتید دنبال پیغمبر و امام معصوم و اولیاء الله، شما مشرک هستید بعد خود آن ها از چه کسی کمک می گیرند؟ اسلحه های انگلیسی و آمریکایی را از آن ها طلب می کنند، نوکری می کنند، نوکری که افتخار است نه، گاوشان می شوند، خرشان می شوند، سگشان می شوند به عنوان گزنده و مسلمان ها را می کشند، این شرک نیست، خیلی عجیب است ها، کمک گرفتن از پیغمبر خدا، از ارواح طیبه اهل ایمان، از شهدا، این شرک است، کمک گرفتن از انگلیس شرک نیست، کمک گرفتن از ترامپ برای کشتن مسلمانان این عین توحید است، ببین چه بازی هایی درآوردند، (لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ)[۱۱]، این نیست که از نظام خلقت در تکوین و تشریع دست بردارید، معنیش این نیست که، معنیش این است که باید دقت کنید چه در عالم تکوین از نظر علم و چه در عالم تشریع از نظر حکم دین، ببینید که خدا چگونه جعل فرموده، اگر در عالم علم مثلا فرموده که فلان دارو دوای فلان درد است، اگر این علم ثابت شد کشف می شود جعل الهی که مثلا سقمونیا دوای تب است، چه کسی اینطور قرار داده است؟ خدا قرار داده است، در معراج السعاده دارد که پیغمبری از پیامبران خدا گفت که من دارو استعمال نمی کنم که خدا به من شفا بدهد، وحی رسید که آقای محترم تا از آن داروهایی که ما خلق کردیم برای این کار استفاده نکنید از شفا خبری نیست، چرا، چون ما قرا دادیم، گرمیش همینطور است، سردیش همینطور است، فرض کنید که کفش و کلاه و لباس و خانه فرقی نمی کند.
علم کاشف در جهان تکوین است که خدای متعال هر چیزی را برای چه آفریده است تا دنبال علمش می روی و واقعا بر این اساس است، این عین از خدا خواستن است، خدا اینطور قرار داده است، این عین توحید است، اسم خارج از آن را چه می گذارید؟ خرافه، خرافه در مقابل علم است، هر کس خرافه را بپذیرد او دارد از خط خدا خارج می شود همانطور که در تشریع هر کس از دین خارج شود بدعت است، بدعت یعنی یک چیزی را به اسم دین به خدا و پیغمبر خدا نسبت می دهیم و حال آنکه در دین نیامده، این بدعت است، از دین خارج شدن است، پس معنی توحید آن نیست که از اسباب و مسببات که خدای حکیم آفریده چشم بپوشی، این ها آیات الهی است، این ها وسائل الهی است، عین توحید این است که چه در تشریع، چه در تکوین بر اساس آنچه که خدای حکیم جعل فرموده پیروی کنی این ، (لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ)[۱۲] یعنی این، چون رب این کار را کرده است، دیگر انواع و اقسام مسائل را شامل می شود، هیچی از این دایره خارج نیست، برای همه این ها جمع می شود و موثر اصلی در همه این ها ذات مقدس ربوبی است چرا که ممکن الوجود از خود چیزی ندارد اما وقتی این ممکن الوجود مثل آینه ای که هیچ شکلی در آن نیست اما وقتی خدای متعال در آن تجلی کرد چه در باب تکوین و چه در باب تشریع هر چه که خدا انجام داد آن مقدس است او عین توحید است و هیچ چیز هم خارج از آن اصلا وجود ندارد، چرا خرافه هست، خرافه که وجود خارجی ندارد، حالا ببینید که از یک کلامی در چه سطحی چه استفاده های سوء می شود.
هیچ شرکی بدتر از شرک سیاسی نیست، هیچ شرکی، فلانی بت می پرستد، یک خرافه ای را می پرستد، یک بدعتی را ایجاد کرده، حالا از ارزش عمرش گذشته، یک عمر هم بت را می پرستد یا گاو را می پرستد یا میمون را می پرستد به جایی هم ضرری ندارد، ضررش فقط مربوط به خودش است اما در جریانات شرک های سیاسی که قضیه به همین ختم نمی شود که، وقتی دنبال معاویه و یزید و عبدالملک مروان و فلان جنایتکار تاریخ می رود، وقتی دنبال ترامپ می رود، همینی که می بینید، این دارد دنیا را به آتش می کشد با شرکش، بعضی از ایات کریمه قرآن یا بعضی از سور مبارکه قرآن کریم که به صورت ویژه در روایات آمده که این ها را بیشتر بخوانید، این ها ثواب بیشتری دارد، حالا تسبیح را برمی دارد ۱۰۰ بار این آیه را می خواند، بابا جان تنها این نیست که، ببین توی آن آیه یک مواد خاصی به کار گرفته شده که برای زندگی به درد می خورد، به مفادش هم نگاه کنید، مثلا آیه الکرسی، توحید می خواهید؟ شرط اولیه اش، همان شرطی که در توحید نظری، خوب دقت کنید، همان شرطی که در توحید نظری با نفی شروع می شود، اول می گویید لا اله، نفی می کنید، لا هم در اینجا لای نفی جنس است یعنی اصلا دیگر وجود خارجی نمی تواند داشته باشد، با نفی شروع می شود، لا اله بعد اثباتش الا الله، حالا در آیه الکرسی فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله، این دقیقا لا اله الا الله است، دقیقا همان است، در شرک سیاسی طاغوت یعنی که؟ طاغوت یعنی کسانی که به ناحق ادعای بر قدرت و حکومت و تسلط بر مردم می کنند و حال انکه خدا آن ها را قرار نداده، حالا در توحید عملی درست مثل توحید نظری که اول با نفی شروع می شود اینجا هم همانطور است فمن یکفر بالطاغوت، آن کسی که طاغوت را کنار بزند، یعنی آن ها که خدا قرار نداده، خداوند هیچ وقت معاویه را جانشین پیغمبر(ص) قرار نداده، همچین چیزی وجود ندارد، خداوند هیچ وقت یزید را جانشین پیغمبر(ص) قرار نداده، فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله، او الی الله اش است، اینجا قد حرف تحقیق است، یعنی این است و جز این نیست، فقد استمسک بالعروه الوثقی، دستاویز بزرگ توحید به دستش آمده، محکم بگیرد.
الله ولی الذین امنوا، ببین باز هم چیه؟ الله ولی الذین امنوا، این ولایت الله است، ولایت الله کجا، ولایت الله را باید در آنجایی که (اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ ۗ )[۱۳]پیدا کرد، جعل، خدا اینطور قرار داده، خدا نوح را پیغمبر قرار داده، ابراهیم را پیغمبر داده، موسی و عیسی و پیغمبر آخرالزمان را و ۱۲۴ هزار پیغمبر لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ و اوصیای آن ها را قرار داده، ولایت الله اینجا است، الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور، از این همه ابهام ها و شک ها و تردیدها و بدبختی ها و همین سردرگمی هایی که در دنیای اخرالزمان است ملاحظه کنید.
اگر به جایگاهی که خدا قرار داده و حقیقت توحید است (مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ)[۱۴] است، اگر دنبال حرف پیغمبر رفت، اگر دنبال غدیر رفت، اگر دنبال علی(ع) رفت، اگر دنبال امام صادق(ع) رفت، اگر دنبال نایب خاص و عام امام زمان(عج) رفت این به ولایت الله دست زده، (الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور)[۱۵]، از همه این تاریکی ها و شک و تردیدها و این ها خارج می شود، والذین کفروا اولیائهم الطاغوت، آن هایی که دنبال ستمگران می روند، آن هایی که دنبال کسانی می روند که خداوند هیچ وقت آن ها را حاکم قرار نداده، حالا می خواهد به اسم مسلمان باشد، می خواهد به اسم کافر باشد، ترامپ باشد یا نمی دانم بایدن باشد یا اوباما باشد، اولیائهم الطاغوت، این هایی که دنبال این ها می روند به اسم مسلمان بعد از این ها کمک می گیرند، بعد مسلمان ها را به جان هم می اندازند و قتل عام می کنند، اسم این را می گذارند توحید، به دیگران می گویند مشرک، خب بله شما که این را می گویید اما قرآن ۱۸۰ درجه با شما مخالف صحبت می کند، (والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلما)[۱۶]، هر جا هر فردی هر کشوری هر نظامی دنبال این طواغیت چه در تاریخ چه حالا رفت طبعا از نور توحید الهی خارج شده و توی انواع ظلمات و شبهات و غیره ذلک گیر کرده بعد هم متحیر و سرگردان می میرد، انجا هم اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون، وقتی دارد که فلان آیه را بیشتر بخوانید با تسبیح نگو صدبار این آیه را خواندم، نخیر ببین در این آیه یک رمزی است از جمله آیت الکرسی، خداوند شماها را حفظ بفرماید و در این دوره پرفتنه آخرالزمانی برای نجات بندگان خدا بکوشید که هیچ کار خیری و عبادتی برای پروردگار بهتر از نجات گمراه نیست که اگر یک انسان به وسیله تو هدایت شود بهتر است از همه آنچه که آفتاب بر ان می تابد.
وَفِّقْنَا و إِیَّاهُمْ لما یحب و یرضی، اجماعا صلوات بفرستید
[۱] . حکمت ۸۲ نهج البلاغه
[۲] . آیه ۸۲ مائده
[۳] .حکمت ۸۲ نهج البلاغه
[۴] . حکمت ۴۰۵ نهج البلاغه
[۵] . همان
[۶] . حکمت ۸۲ نهج البلاغه
[۷] . الکافي ج ۱، ص ۱۸۳
[۸] . آیه ۶۹ انبیاء
[۹] .آیه ۸۰ نساء
[۱۰] . آیه ۹۷ و ۹۸ یوسف
[۱۱] . حکمت ۸۲ نهج البلاغه
[۱۲] . همان
[۱۳] . آیه ۱۲۴ انعام
[۱۴] . آیه ۸۰ سوره نساء
[۱۵] . آیه ۲۵۶ بقره
[۱۶] . همان