حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای عبادی با حضور در بیت شریف مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمدباقر ذاکری واشان فقدان این عالم ربانی را به خانواده و وابستگان ایشان تسلیت گفتند.
به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، مشروح کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در دیدار با خانواده عالم ربانی مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمدباقر ذاکری واشان جهت بهره برداری عموم منتشر شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
در گذشت این عالم بزرگوار و عامل؛ هم به بازماندگان گرامی و هم به جامعه روحانیت استان، تسلیت عرض میکنم، ایام که اشاره فرمودند امیدواریم که به برکت این ایام مبارک روح این عالم بزرگوار با اولیاش حضرت امام حسین و خاندان پاک آن حضرت محشور شود؛ آنها که به روح و راحتی می رسند گرچه از میان ما کم می شوند، بنده به صورت مستند هم مطلبی را و روایتی را کنار هم بگذارید ببینید چقدر زیباست از قول یکی از افراد اهل تقوا که اهل شیراز است و فامیلش هم تقوی است؛ ایشان می فرماید که یک روزی در شیراز در خانه بزرگ وعاظ آن زمان شیراز برای ناهار دعوت بودم و پیش از ظهر فرصتی بود خواب قیلوله کردم در خانه بزرگ وعاظ شیراز به نام آقای شرفه، در عالم خواب می دیدم که عالِم بزرگ شهر به نام آقا سید علی کازرونی، مجتهد؛ در عالم خواب می دیدم که در حموم هستیم و کیسه کش در حال کیسه کشیدن این عالم بزرگوار هستند و در خواب دیدم که چرک زیادی از بدن ایشان بیرون می آید، خیلی تعجب کردم، از خواب که پاشدم برای میزبان خود، که حجت لاسلام شرفه بود که واعظ بزرگ شهر بود، گفتم همچین خوابی دیدم که در حمام هستم و آقا سیدعلی مجتهدی کازرونی را در حال کیسه هستند و خیلی چرک بیرون می آید.
ایشون ناراحت شد که حیف که این عالم بزرگوار از دست ما رفت، گفتم چی میگید، گفت خواب شما حکایت از این دارد، گفتند همین الان که از خانه بیرون آمدم، از مردم پرس و جو کردم گفتند حال ایشون سخت است و از دنیا رفتند، همین الان که شما این خواب رو می دیدند، این عالم بزرگوارهم در حال احتظار بوده، خب حالا یک روایت نقل می کنم، فاصله آن داستان با این روایت حدود ۱۴۰۰ سال است، در روایت دارد در بحار الانوار هم هست، که امام هادی(ع) به عیادت یکی از شیعیان خود رفتند، وقتی وارد شدند این شخص خیلی ناراحت بود، شرایط سخت بود و خیلی ناراحت بود، احساس کرده بود دارد می میرد، و بسیار ناراحت بود، امام (ع) به او فرمود بنده خدا از مرگ می ترسی؟ گفت بله آقا بسیار ناراحتم، امام فرمود، اگر لباس کثیف بشود ، بدنت چرکی شود، و قرحه های داشته باشی، و بدانی اگر به حمام روی خوب می شوی ،ناراحتی؟ گفت خیر یا یابن رسول الله، گفتند خب مرگ یک همچین چیزی است، مرگ برای مومن یعنی پاک شدن از این کثافت های دنیا، همینی که می بینید، و راحت شدن از این برنامه های کثیف این عالم، حالا شما مجدد آن روایت را با این قضیه را که هر دو مستند است، مطابق بدهید با کلام مصدق امام معصوم در انطباقش با این قضیه و صدها قضیه دیگر ببینید که چقدر به انسان ایمان می دهد.
خب این عالم راحت شد از این دنیا در حالی که از بین ما رفت و جای او خالیست، مجدد به جامعه علما و روحانیان محترم و خاندان معززشان تسلیت عرض می کنم، امیدواریم با اولیا خدا محشور شوند، خدا عاقبت مارا هم ختم به خیر بفرماید، به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.