بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والصلاه والسلام علی رسول الله و علی آله آل الله ولعن الدائم علی اعدائهم اعداءالله.
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همهی سنگرنشینان علم و ایمان؛ ضمن عرض تسلیت ایام شهادت بیبی دو عالم صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها، هفته بسیج مستضعفین را تبریک و تهنیت عرض میکنم و با آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم و مخصوصاً مظلومین فلسطین، غزهی مظلوم، لبنان مظلوم بر گرگهای بین المللی.
تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَ اسْتَكْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا، فَإِنَّهَا «كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاً»؛ أَلَا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِينَ سُئِلُوا: «ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ؟ قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ»؛[۱] نماز بیشتربه ذهن ما صحنه میدانیاش تصور میشود، اما در بحث انسانشناسی و جهانشناسی این پاسخِ نیاز انسان است که در آن مقطع شناخته میشود. از باب مثال ما با حیوانات مشترکاتی داریم، از جمله نیاز به غذا داریم، نیاز به آب داریم و از این قبیل مشترکات ما با حیوان است، خوب درصحنهی میدانی خوراک و سفرهای که پهن میشود و این همه تشکیلات و منابع آب و شبکههای آبرسانیها اینها در میدان این است اما واقعیتش این است که این پاسخ تشنگی است، آب کم جو تشنگی آور به دست، این سفره نان که خدا بهش برکت دهد هست اما این پاسخ گرسنگی است اینجا هم همانطور است، انسان در انسانشناسی حالا چهل پنجاه تا ویژگی مخصوص به خود انسان است و ربطی به حیوانات ندارد همانطور که در جهت مادی و جسمانی انسان تشنهی عامش است، گرسنه است نان میشود، در بحث انسانشناسی نماز پاسخ نیاز انسان است تنها یک صحنه میدانی که بگوئیم صف جماعتی هست و الله اکبر و رکوع وسجودی اینکه نیست این برخواسته از نیاز انسان است حالا از چهل پنجاه تا ویژگیهای انسانیت انسان یکی از آنها عشق است، به قول حافظ:
یک نظر کرد خدا دید مَلَک عشق نداشت خیمه در مزرعه آب و گل آدم زد
در حدیث قدسی داریم که به فرمایش خدا برمیگردد خطاب به انسان است،«خَلَقْتُ اَلْأَشْيَاءَ لِأَجْلِكَ»[۲]، همه این عالم را برای تو آفریدم انسان، ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه را برای تو آفریدم «وَ خَلَقْتُكَ لِأَجْلِي»[۳]، تو را برای خودم آفریدم، اینجا عشق جایش را پیدا میکند، خوب یک بحث مفصل دارد.
عشق دنبال حُسن میرود و عشقهایی که حُسنی ندارد اگرهم حُسنی دارد مال خودش نیست، اگر مال خودش هست از بین رفتنی است آنجا که عشق برایش اطلاق نمیشود بنابراین عشق و شایستگی آن و در حُسن، حقیقت حُسن،«أَيّاً مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى»[۴]،همه خوبیها را در هر جا جستجو کنید، همهی زیباییها را جستجو کنید، همه به یک نقطه برمیگردد آن نقطه وجود مقدس خدای متعال است که کلمه طیبهالله معنیش یعنی این ذات مستجمع جمیع صفات حُسن عشق اینجا معنی پیدا میکند، بنابراین یک مورد اینجا که حرف زیاد دارد و اینجا جایش نیست اما اینجا مطلب و حرف در باز شدن این نظریه است همچنان که انسان طالب کمال است، این هم یک بحث جداگانه است، جزو ویژگیهای انسان است، طالب کمال است ولی کمال فقط در یکجا کسب میشود و او قرب به خداست بقیه کمال نیست، خیال است، نه کمال، کدام کمال، مگر آنچه که به این راه برگردد و منتهایش خدا قرار بگیرد واِلا کمال نیست، بنابراین حقیقت عشق اینجا تجلی پیدا میکند و حقیقت کمال اینجا صورت میگیرد، خوب نماز پاسخ این احساس و درکهای انسانی انسان است، حالا اگر یک عمر بر این درگاه نماز بخوانید همین نمازهای معمولی که بالاخره من و امثال من میخوانیم که نه حواسمان هست نه حضورمان، اما یک عمر اینجا باشیم تا این در باز بشود برای یک ملاقات که انشاءالله میشود، همواره باید امیدوار بود،«إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ»[۵]،از خود نماز باید] کمک خواست[،میگوئید قرب، برای قرب از خدا باید کمک خواست،«إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ»[۶]، قرب، نزدیکی، اینکه نزدیکی مکانی نیست که مثلاً چند کیلومتر برویم، این نزدیکی زمان هم نیست که بگوئیم چند روز یا چند سال نیست که، یعنی خدای متعال که در حدیث عرض کردم دارد که«وَ خَلَقْتُكَ لِأَجْلِي»[۷] در قرآن هم دارد که«وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي»[۸] من تو را ساختهام برای خودم، این چه ظرفیتی است که انسان دارد، این چه مقامی است که انسان دارد،«وَلَقَدْ كَرَّمْنَا»[۹]، چه کرامتی بالاتر از این که خدای متعال راه وصل داده،«ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ»[۱۰]،همیشه امیدوار باشید بالاخره خدا کریم است، هرچه هم مُعَطَل بشویم بالاخره این در باز شدنی است خدا کسی را نا امید نمیکند، خدا بندگانش را دوست دارد:
دوست نزدیکتر از من به من است وین عجبتر که من از وی دورم
مشکل مال من است اما او که همواره نزدیک است،«وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»[۱۱]، نزدیکتر از هر چیزی،«اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ»[۱۲]، چه ازاین نزدیکتر، بنابراین ما دوریم، وین عجبتر که من از وی دورم، در این باب ازانبیاء مرسلین که حقیقت جهان و انسان را که مبدأ و معاد را شناختهاند، بهترین حالات آنها در نماز ازعقل کل هادی سُبُل خاتم الرُسُل صلی الله علیه و آله و سلم حدیث است که هر روز مشغول انواع و اقسام کارها که همه الحمدلله همه هم عبادت است اما نماز جای خودش را دارد، وقت نماز میشد به بلال میفرمود«يا بِلالُ فأرِحْنا»[۱۳]، یعنی چه؟ یعنی مرا راحتم کن، این وسیله وصل است، وسیله حضوراست، وسیله قرب، اذان بگو، وقت نمازاست،این عالیترین لذّت پیغمبر بود، عالیترین لذّت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بود و هر انسان کاملی، همهی پیامبران اینکه منحصر به پیغمبر آخر زمان نیست این جزو نیازهای انسان است و از اولین پیغمبر تا آخرین پیغمبر و از اولین انسان مؤمن تا آخرین انسان مؤمن در هر شرایطی که باشد نماز بهترین لذّت انسانی انسان است و دیگران هم هر کس در مقام ظرفیت خودش نباید مغرور شود چون او اکرام الهی است خدا عنایت کرد، هیچ کس نباید مأیوس شود:
ای خوش آن لحظه که ناگاه رسد ناگهان بر دل آگاه رسد
یک وقت میبینید آن کسی که هیچ ربطی به خدا نداشته است اولیاءالله میشود، لحظهای میباشد، این در صحنه میدانی اینطوری است همیشه باید امیدوار بود، بله تا آنهایی که در مقام سیر و سلوک و ریاضت و اخلاص و اینها، مرحوم آیت الله آقامیرزا جوادآقای تهرانی قدسسره که همه ما ارادت داریم به ساحت قدسی ایشان، چه انسانی بود، ایشان در کتابش نوشته که من گاهی در نماز حالتی پیدا میکنم که بدن در رکوع و سجود قرار گرفته من جدا هستم، بعد تعبیر میفرمایند که همانطور که این لباسم را میبینم بدن من همینطور جدای از خودم، بلکه اگر بگویم واضحتر، این چه لذّتی است، این چه کیفی است، در مقام قرب عاشق به معشوق دارد حاصل میشود، بنابراین هر کس هر طور نمازی که میخواند روی آن تکیه کند عمود است، دستاویزی است که باید به وسیله او قامت انسان راست بشود، عمود است،«الصَّلاةُ عَمودُ الدِّينِ»[۱۴]، هر کس به هر اندازهای که حالش مقتضی است کم یا زیاد، بعد از فرائض، فرائض کم و زیاد نمیشود اما باقی فرائض، باقی از فرائض، نه به مستحبات، هرکس به اندازه وسع و میل و کیفی که دارد انجام بدهد،«تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ»[۱۵]، نسبت به نماز خیلی حساس باشید که عَنهو با نماز عهد گذاشتهاید، سر وعده«وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا»[۱۶]، وقت نماز را حفظ کنید، خوش به حال آن کسی که بتواند اول وقت نمازش را بخواند و به ساعات بعد موکول نکند، «تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا»[۱۷]، از نماز کمک بخواهید و به وسیله نماز به خدا نزدیک بشوید، این هم که خدا این را واجب قرار داده است، خدا نیاز به نماز ندارد، همانطوری که باقی نیازهای ما از سخت افزار خدا برای ما عنایت فرموده، خودش که نیاز ندارد، غنی به ذات است، در نرم افزار و امور نیازهای معنوی خدا نیاز ندارد ما نیاز داشتیم که خدا برای ما نماز را تشریع فرموده است، نه اینکه او نیاز دارد این نیاز ماست،«وَ تَقَرَّبُوا بِهَا»[۱۸]، که قرب حاصل بشود این مسائل و مشاغل روزمره که هر کدام هم در جای خودش باید باشد مقدماتی است برای واجب، باید باشد، اما همان جنبه ابزاری و مقدماتی باید حفظ بشود، همه چیز ابزار است، همه چیز وسیله است، آنی که هدف هست فقط خداست و این هم جزو احساسهای انسانی انسان است که خود را مستقل نمیبیند و به همین دلیل به کسی تکیه میکند، به چیزی تکیه میکند، به چه تکیه کند؟ مال و ثروت زیاد تکیه میکند میشود قارون؟!، اما تکیه گاه سست است چکارش میکنید، این تفکرقارونی امروز بر دنیای ما حاکم است، اینها به خاطر او خلأ روحی است انسان خود را غیر مستقل میبیند و میخواهد به یک شی مستقل تکیه کند اشتباه میکند به مال و ثروت تکیه میکند، به قوم و قبیله تکیه میکند، به مقام و جاه و ریاست و زنده باد ومرده باد تکیه میکند، و الی ماشاءالله شما بشمرید، همینهایی که در جامعه هست، دلش به ماشینش خوش است، دلش به زندگی مدرنش خوش است، دلش به بانکش خوش است، به لذّات خوش است، اما اینها هیچ کدام شایستگی که انسان بهش تکیه کند ندارند، چرا که اولاً اینها اصالت ندارد، افاظی است که خدا داده، اما ذات ممکن الوجود عدم است بدم نمیماند، این در حالی است که انسان به صورت فطری تکیه گاه میخواهد او فقط ذات مقدس ربوبی است، همانطور که عشق فقط به حُسن و حُسن فقط مال اوست اینجا هم همانطور است، تکیه گاه به آنچه که هستی ذات اوست واجب الوجود است و جز خدا همچین وجودی نیست و به هرچه تکیه کند او رفتنی است، ضایع شدنی است و بعد متوجه میشود که اشتباه کرده و چه زمانی متوجه میشود، وقتی که کار از کار گذشته است، فرعون با قدرت با او صحبت میکرد میگفت نمیبینید شرایط من چیست،«أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ»[۱۹]،اما این تکیه گاه به درد نخورد، آن وقتی که در نیل غرق شد چه گفت؟ گفت که ایمان آوردم به آنچه که این قوم به موسی ایمان آوردند، من ایمان آوردم اما این حرف را چه زمانی گفت وقتی گفت که دیگر راه بازگشت نداشت، قرآن می فرماید«آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ»[۲۰]حالا ایمان آوردی، قآرون حالا که به زمین فرو میروی ایمان میآوری، فرعون حالا که تو آب غرق میشوی ایمان میآوری« آلْآنَ وَقَدْ»[۲۱]، تا هر چه توانستی عصیان کردی حالا که رفتنی هستی دیگر توبه گرگ است و مرگ، شما عکس فرعون را دیدهاید دیگر رامسس دوم که در قرآن هم اینها خیلی جالب است برای اینکه من و نفس شیطانی من رام شود در مقابل حقایق، خدای متعال به فرعون بعد از آنکه غرق شد خطاب میفرماید«فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ»[۲۲]،فرعون بدنت را از داخل آب میگیریم کنارمیاندازیم، ]جسدش[آمد بالا موج زد و بیرون آورد که میگویند یک خانمی آنجا لباس میشست و قیافهی خاص فرعون که شناخته شده بود را شناخت و دید جسد فرعون ورم کرده، آماس کرده، آب او را بیرون انداخت آن وقت این خانم کفشش را درآورد و بشدت به صورتش زد، الان هم که عکس فرعون رامسس دوم را گاهی در تلویزیون نشان میدهد جای آن کفشهایی که او خانم زده پیداست، خداوند فرمود «فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً »[۲۳]، برای دیگران تابلو میشوی، دیگران به مقام تکیه نکنند، دیگران به پول، دیگران به قدرت، دیگران به لذّت تکیه نکنند نتیجهاش آن است،« إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً»[۲۴]، میدانید عزّت کجاست، میدانید الحمدلله، عزّت کجاست؟ در بندگی حق، حرف میزنیم حق را رعایت کنیم، سکوت میکنیم حق را رعایت کنیم، فریاد میکشیم حق را رعایت کنیم، میبینید دنیا حق و باطل با هم درگیر هستند، چه افتضاحی باطل درآورده، سعی کنیم بنده حق باشیم، کمال،عزّت و قرب در بنده حق است که نماز وسیلهاش است،«اَلصَّلاَةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ »[۲۵]،هر کس به جایی رسیده از طریق نماز رسیده است، هر طور نمازی میخوانید همان نمازت است که تو را نجات میدهد،«فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ»[۲۶]، این تابلو هست، فرعونهای زمان ما بدتر از همه فرعونهای دوران گذشته هستند و قارونهای زمان ما گوششان را باز کنند، چشمشان را باز کنند توبه کنند، آنهایی هم که باز هنوز که هنوز است بعد از این افتضاح هنوز به عنوان حزب و گروه و نمیدانم هنوز رو به بایدن میخوابند، هنوز دنبال ترامپ و منتظر ترامپ هستند، چه زمانی ما میخواهیم از خواب غفلت بیدار بشویم،چه زمانی میخواهیم توبه کنیم، تا چه زمانی، این درحالی است که بیداری جهانی حاصل شده و حقیقت حق برهمه روشن شده و نتیجه کار این که مردم کشورهای غربی که حکومتهای فاسد و باطل و سوء سابقه تاریخیشان برای همه روشن است اما مردمشان امروز قیام کردند، حرکت کردند در راه حق و کمک برای مظلوم و مبارزه با ظالم به گونههای مختلف و این بیداری مقدمه یک تمدن انسانی و ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان علیه السلام باشد.
صلوات.
[۱] – امر نماز را مراعات كنيد و به حفظ آن بكوشيد و بسيار به جاى آوريد و بدان به خداى تقرب جوييد كه نماز فريضه اى است بر مؤمنان كه حتما بايد در وقت خود آن را به جاى آرند. آيا به پاسخ دوزخيان گوش فرا نمى دهيد، در آن هنگام، كه از ايشان مى پرسند: «چه چيز شما را به جهنم كشاند گويند ما از نمازگزاران نبوديم.» ؛خطبهی ۱۹۹ نهج البلاغه.
[۲] – قَالَ: وَ جَاءَ فِي اَلْأَحَادِيثِ اَلْقُدْسِيَّاتِ: إِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ: عَبْدِي خَلَقْتُ اَلْأَشْيَاءَ لِأَجْلِكَ وَ خَلَقْتُكَ لِأَجْلِي، وَهَبْتُكَ اَلدُّنْيَا بِالْإِحْسَانِ وَ اَلْآخِرَةَ بِالْإِيمَانِ.
[۳] -همان.
[۴] -سوره اسراء،آیهی۱۱۰
[۵] -سوره حمد،آیهی۵
[۶] -همان.
[۷] — قَالَ: وَ جَاءَ فِي اَلْأَحَادِيثِ اَلْقُدْسِيَّاتِ: إِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ: عَبْدِي خَلَقْتُ اَلْأَشْيَاءَ لِأَجْلِكَ وَ خَلَقْتُكَ لِأَجْلِي، وَهَبْتُكَ اَلدُّنْيَا بِالْإِحْسَانِ وَ اَلْآخِرَةَ بِالْإِيمَانِ.
[۸] -سوره طه،آیهی۴۱
[۹] -سوره اسراء،آیهی۷۰
[۱۰] -سوره نجم،آیات۹-۸
[۱۱] -سوره ق،آیهی۱۶
[۱۲] -سوره انفال،آیهی ۲۴
[۱۳] – رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :« قُمْ يا بِلالُ فأرِحْنا بالصَّلاة؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بلال! برخيز و ما را با نماز آسايش بخش. »؛كنز العمّال : ۲۰۹۵۴
[۱۴] – الإمامُ الباقرُ عليه السلام :«الصَّلاةُ عَمودُ الدِّينِ، مَثَلُها كَمَثَلِ عَمودِ الفُسطاطِ؛ إذا ثَبَتَ العَمودُ يَثبُتُ الأوتادُ و الأطنابُ، و إذا مالَ العَمودُ و انكَسَرَ لَم يَثبُتْ وَتِدٌ و لا طُنُبٌ .»؛ امام باقر عليه السلام :« نماز ستون دين است ، مَثَل آن مَثَل تيرك خيمه است، اگر تيرك محكم باشد ميخها و طنابها محكم مى مانند و اگر تيرك كج شود و بشكند ، نه ميخى استوار مى ماند و نه طنابى .»؛ [المحاسن : ۱/۱۱۶/۱۱۷ .]
[۱۵] -خطبهی ۱۹۹ نهج البلاغه
[۱۶] -همان.
[۱۷] همان.
[۱۸] -همان.
[۱۹] -سوره نازعات،آیهی۲۴
[۲۰] -سوره یونس،آیهی ۹۱
[۲۱] -همان.
[۲۲] – سوره یونس،آیهی۹۲
[۲۳] -همان.
[۲۴] – «إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّا»، سه کلمه از امام علی (ع) در مناجات؛ شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ۲، ص ۴۲۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
[۲۵] -وَ قَالَ أَبُو اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «اَلصَّلاَةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ » . شناسه حدیث : ۹۸۵۴۵ | نشانی : من لا يحضره الفقيه , جلد۱ , صفحه۲۱۰
[۲۶] – سوره یونس،آیهی۹۲