خانه / درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی / متن کامل بیانات / متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی خراسان جنوبی ۱۴۰۰/۰۳/۱۳

متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی خراسان جنوبی ۱۴۰۰/۰۳/۱۳

به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در درس اخلاق مدیران دستگاه های اجرایی خراسان جنوبی ۱۴۰۰/۰۳/۱۳ جهت بهره برداری عموم منتشر گردید.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان  و همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران

بزرگداشت پیروزی مردم مظلوم فلسطین بر ارتش به اصطلاح شکست ناپذیر اسرائیل، پیروزی سیاسی مردم بصیر سوریه در انتخابات ریاست جمهوری بر استکبار جهانی، پیروزی مردم مظلوم یمن بعد از ۷ سال جنگ تحمیلی که به وسیله استکبار جهانی و مرتجعین منطقه صورت گرفته بود، این ها همه تبریک و تهنیت دارد.

ان شاءالله با هوشیاری هر چه بیشتر مرکز مقاومت که جمهوری اسلامی ایران است در انتخابات ۱۴۰۰ که دشمن را مایوس کند و با همه شیطنت هایی که ایادی داخل و خارج کرده اند و می کنند موجب رسوایی آن ها و عزت ایران اسلامی و مردم مظلوم ما شود.

خوب همه این ها در راستای آرمان های اسلام است، در راستای آرمان های انقلاب است که اسلام است نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.

ترسیم این آرمان ها در مکتب اسلام شناسی رئیس مذهب امام به حق ناطق جعفر بن محمد صادق(ع) است و مردم ما در ۱۵ خرداد در پای این آرمان ها به شهادت رسیدند و امام ما در پای این آرمان ها تبعید شد، رنج ها کشید، سختی ها کشید اما به هر حال سرافراز برگشت و نظام مقدس جمهوری اسلامی را که از قبل ها در آثار و اخبار و روایات و احادیث پیش بینی شده بود، این انقلاب را به پیروزی رساند و ۱۴ خرداد هم با همه شما خداحافظی کرد اما به همه شما هم یک سفارش کرد، سفارش این بود که انقلاب را به دست نا اهل ندهید، این مسئله امروز نیست، به طول عمر بشر است، تاریخ را نگاه کنید، بالاخره یک سوال و یک بحث تخصصی که الان اینجا جایش نیست نه بنده اهلش هستم و نه همچین فرصتی هست اما چرا کار بشر درست نمی شود؟ مسئله این است دیگر، سوالی است تحقیقی و تخصصی در عین حالی که استعدادهای بشری به گونه ای است که با علم و عقل و تجربه می تواند اسرار طبیعت را کشف کند و بعد طبیعت را استخدام کند، که کرده، نکرده؟ استخدام کرده دیگر، این کار را کرده اما کار خودش درست نشده است.

امروز قوای طبیعت در دست قدرتمند بشر است اما کار درست نکرده که نکرده، خراب ترش کرده، شما دیگر صبح و ظهر و شب، ۲۴ ساعت اخبار دنیا را ملاحظه می کنید.

می زنند، می کشند، ویران می کنند، آواره می کنند، خفه می کنند، به هر حال، ساختمانی که اگر مغول می خواست خراب کند باید یک ماه مشغول تخریب آن می بود، ظرف یک لحظه ویران می کند، قوای طبیعت است دیگر، استخدام کرده

رمزی دارد، سبب و مسبب است، علت و معلول است، این چه رمزی است در این جهت، رمزش این است که بشر بر قوای طبیعت مسلط شده اما بر خودش مسلط نیست، دیوانه به تمام معنی، بدترین حیوان (إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ)[۱]این کارها با کدام عقل می سازد؟ با کدام وجدان می سازد؟ با کدام فطرت می سازد؟ این چه وضعی است؟

همان مسئله ای که به زبان وحی فرموده (يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ)[۲] شما دنبال علومی می روید، آی کارشناس فلان و آی زمین شناس و ستاره شناس و نمیدانم در همه شناخت ها حرف برای گفتن داری، صاحب نظر هستید اما ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ رمز بدبختی ما است، پیغمبران آمدند راهش را مشخص کردند ما حاضر نیستیم دنبالش برویم چرا حاضر نیستیم؟ اگر گفتید، أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ (بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ)[۳]، همه چیز را شناخته، خودش را حاضر نیست بشناسد.

آیت الله مطهری(قدس سره) یک جمله ای را از مهاتما گاندی نقل می کند که خودش هم تحصیل کرده غرب است که او می گوید عوام الناس در این اختراعات مغرب زمین تصور می کنند این کارهایی که انجام می دهند از نوع کارهای خدایی است مهاتما گاندی می گوید مردم عوام اینطور تصور می کنند ولی خواص توجه دارند که نه تنها از نوع کارهای خدایی نیست، انسان غرب، تفکر غرب حتی کارهایشان در حد انسانی هم نیست و این هم که به هر حال مشغول شدند به انواع و اقسام راه ها که در واقع یک نوع سرگرمی است جهتش این است که حاضر نیستند، حوصله اش را ندارند که در جهت انسان شناسی حقیقت را بگویند یا بپذیرند، حوصله اش را ندارد و لذاست که به راه های حاشیه ای می زند، شرب خمر، فحشا، منکرات، موسیقی، سرگرمی بعد می گوید تحقیقات علمیشان هم حالت انحرافی دارد، یعنی از همان نوع سرگرمی است که رمز آن هم در سوره مبارکه قیامت آیه شریفه (بلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ)[۴] است می خواهد برای خودش تکلیف ایجاد نکند، رها باشد، رمزش این است و لذاست که تمام این برنامه هایی که تحت عناوین خاص و آب و تاب های خاص این ها همه برای فرار از مسئولیت است، حالا یک وقت می گوید که باید متجدد بود، دم از تجدد می زند، همان در عین حال دنبال کوروش و جمشید می گردد، برای چه؟ تحلیلش چیست؟ این که یک وقت دم از افراط می زند آن وقت دم از تفریط می زند، برای چه؟ به جهت اینکه مرادش از آن تجددی هم که او می گوید یعنی از زیر بار مسئولیت رها و هر کاری دلش می خواهد بکند وقتی هم دم از کوروش و جمشید و کیخسرو می زند باز مراد همین است یعنی از یک اسمائی که از آن ها اسمی باقی است و هیچ رسمی از آن ها باقی نیست چه گفته؟ نظرش چیست؟ امرش چیست؟ نهیش چیست؟ نتیجه اش همان رها بودن است ببین این دوطرف را نگاه کن، همینی که این همه دم از تجدد می زند دم از باستان هم می زند، هر دو هم یک مطلب است، آن مطلب این است که دنبال یک مطلبی برود که برای او ایجاد تکلیف نکند.

انواع و اقسام جریانات روز هم در هر کشوری، در هر جامعه ای، در هر مردمی، این حزب و آن گروه و آن روزنامه این ها همه بازی است، فرار از مسئولیت انسانی است ولذاست که حاضر نیست روی مسئله انسان شناسی کار بایسته انجام دهد، به سرگرمی تمام می کند، تمام پیغمبران آمدند بگویند بابا این را درست کن، همه مسائل درست می شود، این به عکس، به همه مسائل رو می آورد، نسبت به خود انسان شناسی که می شود خیلی کم می آورد، بلکه فرار می کند و لذاست که تسلط بر طبیعت هم و علوم هم می شود به ضرر، شهرها را ویران می کند، زیرساخت ها را خراب می کند، مردم را می کشد، در محاصره قرار می دهد، فایده اش چیست؟ فایده ندارد که ندارد، ضرر دارد.

کره زمین را برای بشر کرده اند یک زندان وسیع، این یک بحث تخصصی و تحقیقی است و گفتم من اهلش نیستم و نه اینجا جایش است اما خیلی شیرین است اما اجمالش باید بدانیم آرمان انبیاء، آرمان امام صادق(ع)، آرمان بنیان گذار جمهوری اسلامی، آرمان رهبر معظم انقلاب، آرمان انقلابیون مظلومی که در سرتاسر جهان به هر بهانه ای شرایط را ایجاد می کنند که آن ها را بکشند و از میان بردارند.

حالا جریان منافقین با پشتیبانی غرب به آن گونه مطهری ها را، بهشتی ها را، صدرها را، حکیم ها را، مصطفی چمران ها را و از این قبیل، او با جنگ تحمیلی با پشتیبانی صدام، دیگری آن کار را می کند، در ساختن داعش چنین می کنند، در جنگ خلیج فارس چنان می کنند و به هر بهانه ای، در فلسطین چنان می کنند، در سوریه چنان می کنند، در عراق چنان می کنند، هر جا آدم فهمیده ای باشد بکشند و از بین ببرند بعد با کله پاچه ها معامله می کنند، مشکلی ندارند، بشر این است دیگر و اگر انسان درست شود عالم درست است.

نمی گذارند انسان درست شود، خوب ها را می کشند، افرادی که اهل معامله هستند، اهل طمع هستند، اهل ترس هستند به نحوی آن ها را می گمارند همان برنامه فرعون (یستضعف طائفه)[۵] مردم را، کشورها را تجزیه کنند بر آن ها رضاخان و آتاتورک و صدام و از این قبیل دیوانه ها را بر مردم مسلط کنند و به اهداف شوم خود برسند اما حق مسئله چیز دیگری است، حالا این فقط یک گرا هست، بله اگر شرایطی پیش بیاید و این بحث باز شود بحث بسیار شیرین و پر قاعده و فایده ای است.

تاریخ انبیاء را هم ملاحظه کنید با چه شکنجه هایی انبیاء را کشتند تازه به این قناعت نکردند، دین های خدا را تحریف کردند، دین یکی است، تحریف کردند.

یک چیزی گذاشتند مثل موم به دستشان به اسم دین که آن را هر طور می خواهند به هر شکلی می خواهند در بیاورند، آن تورات را بردارید، تورات که وحی الهی بوده حالا تورات را بردارید، حالا وحی الهی که نیست که نیست منحرف کردن که کرده اند در آن یک چیزهایی به پیغمبران نسبت داده اند که انسان خجالت می کشد نسبت به یک عوام الناس این ها را بگوید.

این انجیلی که این تبشیری ها این همه از آن تبلیغ می کنند، انجیل مستند به چه کسی است؟ کدام انجیل، صد نوع انجیل به نام حضرت عیسی وجود دارد، کدامش به نام حضرت عیسی است؟ اصلا این سند دارد؟ صد نوع انجیل، می بینید با دین چه کار کردند؟

یک دینی که بالاخره یک کسی را بگذارند آنجا به عنوان پاپ یا به عنوان های دیگر بعد مثلا تکلیف او را ترامپ تعیین می کند که این بگوید، آن نگوید، این می شود دین، بله، قرآن کریم را به دلیلی که خدای متعال را به عنوان آخرین کتاب بر پیغمبر آخرالزمان(ص) نازل کرده و خداوند تضمین فرموده (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ)[۶] قرآن که قابل تحریف نیست اما اسلام را تحریف می کنند حالا چه در گذشته تاریخ اسلام را چطور، اسلام را هر جایی یک جوری تعریف می کنند.

آقایان متمدن پیش ما هم می گویند این یک نوع قرائت از اسلام است، به به چه قرائتی از اسلام، سرش از کجا در می آید؟ هیچ جا، شده اسلام شناس، امام فرمود که کارتر هم شده اسلام شناس؟ پس اسلام که تحریف می شود دیگر، آن اسلامی که از آن داعش می سازند، با اسلامی که امام علی می گوید با هم چقدر فرق دارد؟ همان اندازه که بین کفر و دین فرق است، دیگران هم تحت عناوین حزب و گروه و روزنامه، کدام اسلام؟ شرط اولیه اش این است که انسان جایگاه عدل بگیرد، این عدلی که در اینجا گفته می شود مراد عدل اقتصادی تنها نیست، او یک از میلیون است.

اگر انسان آنطوری که در اسلام شناخته شده و پیغمبران فرمودند و قرآن می فرماید و امام علی(ع) تعریف کرده در جای خودش قرار بگیرد یعنی همه چیز هر کس به جای خود و هر چیز به جای خود و به اندازه خود عدل یعنی این (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ)[۷] خوب بفرمایید آقایون مسلمان کجای کارمان درست است؟ (يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ)[۸]

آن چیزی که شما دنبالش نیستید، نیازهای زندگی حیوانی مادی شما را به همه جا می برد همه چیز را کشف می کنید اما خودتان را نتوانستید کشف کنید.

پیغمبرها آمدند شما را کشف کنند، انسان را کشف کردند، آن وقت می بینید که به جای پیغمبر یزید بن معاویه می نشیند، به به عجب دینی، این باز چه دین جدیدی هست، عجب دینی، منصور دوانیقی می شود به جای پیغمبر، این خنده دارد یا گریه دارد؟ بله و از این قبیل، این از آن بدتر او از این بدتر همه شان دروغ می گویند هیچ جایش هم با اسلام سازگار نیست.

همانی که بسیاری امروز هم به اسم دین و اسلام و انقلاب و فلان می خواهند بچپانند بر سر مردم و لذاست که باید حواستان جمع باشد، حواس مردم عزیز ما جمع باشد، از برکات این انقلاب حداکثر بهره برداری کنند.

دیگر انقلاب اجازه نمی دهد که پنجاه سال مثلا ناصرالدین شاه بر سر مردم مسلط شود، اولا عوض آن آقا بالاسر پادشاه، صاحب مردم و صاحب کشور، معنیش این است دیگر، الان مثلا فرض کنید وقتی می گویید عربستان سعودی یعنی چه؟ یعنی این کشور و این مردم مال سعودی ها هستند مال این خانواده هستند، اصلا بحث مردم نیست.

وقتی می گویند اردن هاشمی یعنی چه؟ یعنی این کشور و این مردم مال آن ها است، پادشاهی این است دیگر.

مردم انقلاب کردند ۱۵ خرداد آمد، امام آمد، مردم شهید دادند که تبدیل بشود آن اقا بالاسر به خدمتگذار در سیستم حکومتی ما، قانون اساسی ما، نظام جمهوری اسلامی اسمش است خدمتگذار، صاحب اصلی مردم هستند، مردم بر اساس ارزش های انقلاب هر چهار سال می توانند برای خومد خدمتگزار تعیین کنند این دیگر هوشیاری مردم است که خدمتگزار چطور تعیین می کنند.

حالا از داخل و خارج همه آنهایی که با اسلام دشمن هستند با خود مردم دشمن هستند می گویند این چه خاصیت دارد، عجب، چه خاصیت دارد؟ حالا این حرف ها را که می گوید؟ همان هایی که خودشان کارها را خراب می کنند و مردم را عقده ای می کنند همان ها هم برای مردم آیه یاس می خوانند، کجا یاس، این عین امید است که هر چهار سال مردم بررسی کنند از این هایی که درخواست نوکری می کنند خدمتگزاری می کنند هر که را مردم می خواهند برای خودشان انتخاب کنند، از این بهتر؟ دیگر اینجا خود مردم عزیز هم مسئول هستند، این خیلی ننگ است که برای مردم هوشیار ایران ما شما می بینید ایادی استکبار حالا آمریکا باشد، انگلیس باشد، فرانسه باشد، آلمان باشد، سخنگوی منافقین باشد، این ها همه ردیف شدند، هماهنگ حرف می زنند که مردم در سرنوشتشان دخالت نکنند خیلی عجیب است ها، قیافه این ها را که می بینید مواضعشان را که می بینید خب هر بچه ای هم می فهمد که نقطه ای که ما باید انتخاب کنیم درست ۱۸۰ درجه باید مخالف با او باشد چون دشمن می گوید رای ندهید، او چطور آدمی باشد که نسخه اش را دشمن بنویسد و بپذیرد این که خیلی وضعش خراب است دیگر، انتخابات یک جشن مردمی است که هر کس بد کرده هر کس جریان است یا شخص است به هر حال خدمت درست نکرده مردم با قدرت حذفش می کنند با اتکاء به قانون و یک نفر جدید می آورند که او را بهتر تشخیص بدهند، این که جشن دارد، این که خیلی فرصت خوبی است که خداد داده است.

از این فرصت باید بهره برداری کرد، همه مسئولیم، سرنوشت ماست، سرنوشت نسل آینده ماست، سرنوشت باقی مسلمان های جهان است.

این هسته مرکزی مقاومت در مقابل استکبار جهانی است، می خواهند این را به بازی بگیرند؟ دیدید این همه سم پاشی کردند، ایجاد مانع کردند، انواع و اقسام رذالت ها را به خرج دادند اما مردم هوشیار سوریه یک رای جانانه دادند، ۹۵ درصد به رییس جمهور رای دادند و چه جشنی گرفتند، امیدواریم جشن خیلی بالاتر از آن بعد از ۲۸ خرداد شما در ایران داشته باشید.

این ها همه در پای آرمان های امام صادق(ع) است، نقطه مقابلش هم بالاخره ایادی وابسته به بیگانه، این یک بحث جداگانه ایست که از دوران بنی امیه و بنی مروان ارتباط بین این تشکیلات که حکومت ظلمه با امپراطوری روم بوده مستند داریم، اساس کارشان بر این است که سیستم پیغمبری، اوصیای الهی را قطع کنند و لذاست که آن کارهایی که یزید می کرد، کارهایی که معاویه می کرد، کارهایی که بنی مروان می کردند این بود، بعد بنی عباس کارهایی کردند که آن ها هم نکرده بودند اما خدا در جای خودش می بینید که در خود این انقلاب هر جایی که کار حساس شده بود و مردم کم آوردند دست غیبی الهی آمده کار را درست کرده الان هم درست خواهد کرد.

یکی از آن آدم های رذل ممتاز منصور دوانیقی بود، او تصمیم گرفت حالا چرا با هر امامی مبارزه کند؟ اصل رشته امامت را قطع می کند.

شما عنایت دارید وجود ائمه دوازده گانه  به اسنادی هم که در کتب حدیثی برادران اهل سنت ما هست پیغمبر خبر داده به دوازده امام پاک، این بین شیعه و سنی هر دو در این جهت متفق هستند، پیغمبر خبر داده به دوازده امام پاک و معصوم، حالا ببین رذالت یک کسی که دم از جانشینی پیغمبر می زند تصمیم می گیرد که اصل امامت را قطع کند، یعنی چه کار کند؟ بعد آن آقا می گوید که نصف شب منصور دوانیقی حالا من کم حافظه هستم شما تکمیلش خواهید کرد منصور دوانیقی مرا خواست، وارد شدم دیدم در سالن قدم می زند کاغذی دستش است خوب چه خبر است؟ گفت حاکم مدینه نامه نوشته که امام صادق(ع) از دنیا رفته، بردار بنویس، چه بنویسم؟ بردار بنویس به حاکم مدینه که حاکم مدینه سریعا وصیت نامه امام صادق را از خانواده امام بگیرد و هر کس را که وصی خودش قرار داده گردنش را بزند.

ببین آقای منصور دوانیقی جانشین پیغمبر دستور می دهد نامه بنویسید به حاکم مدینه که در وصیت نامه امام صادق هر کس وصی آن آقا است او را گردن بزند.

برداشت نوشت، حاکم مدینه بعد از چند روز پاسخ داد قبله عالم ما این کار را کردیم، ما وصیت نامه امام صادق را گرفتیم، خب وصی چه کسی بود؟ امام صادق(ع) پنج وصی تعیین کرده بود، عجب، پنج وصی چه کسانی هستند؟ یک، ابوجعفر منصور دوانیقی، دو، حاکم مدینه وصی امام صادق(ع)، سه، عبدالله افتح  پسر بزرگ امام صادق(ع) بعد ام حمیده زوجه آن حضرت بعد حضرت موسی بن جعفر(ع)، خب آقای منصور دوانیقی بفرما اعدام کن، اول وصی خودت هستی، دیگری حاکم مدینه هست، دیگری زوجه آن حضرت است، دو تا هم از پسران حضرت هستند، چه کسی را اعدام می کنی؟ گفت: این که قابل اجرا نیست، هیچی

اما از نظر فنی، این از نظر سیاسی بود، همه آن توطئه خنثی شد اما از نظر فنی آنقدر این نامه و وصیت فنی بود که وقتی به دست شیعیان اهل فن می رسید اصلا هیچ تردیدی نداشتند، چرا؟ به جهت اینکه متشابهات را باید بر محکمات عرضه داشت، خب از محکمات این است که ستمگران هیچ وقت وصی اوصیای پیغمبران نمی شوند پس نامه خود به خود حذف است منصور دوانیقی و حاکم مدینه، زوجه آن حضرت که طبق محکمات نمی تواند امام باشد این هم که نیست، عبدالله افتح او خلقتا مشکل خلقتی دارد او هم که به این دلیل نمی تواند باشد پس در واقع امام صادق(ع) به چه کسی وصیت کرده؟ به یک نفر، بقیه پوشش هستند، آنقدر این قضیه روشن بود که به درس خوانده های از شیعه ها تا ابلاغ می شد گرا را می گرفت که امام تنها به یک نفر وصیت کرده و او موسی بن جعفر(ع) است.

ان شاءالله که خدا ما را از شر نفسمان، از شر فتنه های آخرالزمان، از شر این وسوسه های غربی ها و غرب پرستی ها نجات دهد و بتوانیم امانت انقلاب را به اهلش بدهیم صلوات بفرستید.

 

[۱] . آیه ۲۲ انفال

[۲] . آیه ۱۵۱ بقره

[۳] . آیه ۵ قیامت

[۴] . آیه ۵ قیامت

[۵] . آیه ۴ قصص

[۶] . آیه ۹ حجر

[۷] . آیه ۹۰ نحل

[۸] . آیه ۱۵۱ بقره

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *