خانه / نمازجمعه / متن خطبه ها / مشروح بیانات نماينده ولی فقيه در خراسان جنوبی در خطبه های نماز جمعه بيرجند ۹۸/۱۱/۱۱

مشروح بیانات نماينده ولی فقيه در خراسان جنوبی در خطبه های نماز جمعه بيرجند ۹۸/۱۱/۱۱

به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در خطبه های نماز جمعه بیرجند ۹۸/۱۱/۱۱ جهت بهره برداری عموم منتشر گردید.

السلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله الأول قبل الإنشاء والاِحيأ والاخر بعد فناء الاَشياء العليم الذي لاينسى من ذكره ولا ينقص من شكره ولايخيب من دعاه ولايقطع رجأَ من رجاه. الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى اشرف الانبياء و المرسلين ِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ و بعد أوصیکُم عِبادَاللهِ وَ نَفسِي ِبتَقوَی اللهِ.

به همهی شما عزیزان و به خودم مسئله ی تقوا را در رفتارکمان در گفتارمان در مواضع سیاسیمان، در اعمال اقتصادیمان و بیش از همه در رعایت امور فرهنگیمان امر و نهی خدا را اصل بدانیم، تقوا بهرداشت روح و همه ی ارزش ها است، و هرجا خلاف کنیم به ضرر خود عمل می کنیم چه بدانیم و چه ندانیم، “”” یا ایها الناس انما بغیکم علی انفسکم”” این اطلاعیه ی خداست آی مردم هرجا تقوا شکنی کردید به ضرر خود کار کردید، خب ایام شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) را تسلیت عرض می کنم همچنین ایام شهادت سردار سرافراز اسلام سپهبد حاج قاسم سلیمانی کلیه کسانی که در حوادث غیر مترقبه روحشان به خدا پیوست و به ابزماندگان آنها خداوند انشاءالله صبر و اجر عنایت کند و محکوم می کنیم این دزدی علنی دزدان بین الملل به اسم معادله قرن را، که از وقتی انجام شد تقریبا در ظرف یک سال و بیشتر از یک سال صدها نسان از فلسطینی مظلوم که برای احقاق حق خود تظاهرات مسالمت آمیز داشت به خاک و خون کشیدندذ و ده ها هزار را مجروح کردند.

امروز مسئله ی فلسطین آزمایش بزرگی است برای همه ی انسان ها تا برسد به مسلمان ها، البته این مسلم محکوم است منعقد نمی شود اما ضایعاتش زیاد است.

در آستانه ی دهه ی مبارک فجر انقلاب هستیم به همه ی شما تهنیت می گویم، مردم ما که در سال ۵۷ در شرایط دنیا انقلاب کردند، این انقلاب یک ضرورت بود و یک ضرورت هست، ببینید انسان را خدا به هدایت فطرت به هدایت عقل، به هدایت علم، به هدایت وحی، در مسیر کمال و آنچه که خدا برای او تعیین فرموده که رشد تکامل است باید حرکت کند، اینکه می گویند ضرورت داشته و دارد در عین حالی که انسان همواره باید در چارچوبه ی قانون فطرت عقل علم وحی حرکت کند بدترین آفت برای انسانیت انسان، استبداد است.

و جامعه ی ما در چنبره ی استبدادی سخت داشت نابود می شد، مشکل سیستم حکومت پادشاهی عنایت دارید هیچ مبنای فطری، عقلی، علمی وحیانی ندارد، صرفا یک زورگویی است که حالا یک شخصی یا یک خانواده ای یا یک قبیله ای به دلیل زورشان سلطه شان وقتی مسلط شوند همه ی مردم باید بر خواسته ی آنها عمل کنند، به چه دلیل؟ از نظر سیستم حکومتی خیلی ننگ است، بعد رقم می خورد حکومت آقا محمدخان قاجار حکومت چنگیزخان مغول حکومت رضا شاه پلید و بی سواد، نه جنین خیلی عجیب است در این سیستم در تاریخ دارد همانی که به نظرم بعدا ملقب به شاپور ذولاعکتاف است، کی به پادشاهی رسیده؟ وقتی در شکم مادر بوده شده پادشاه! و تاج پادشاهی را بر سر مادرش گذاشتند، این سیستم است، این سیستم استبدادی حکومتی پادشاهی است، این چه رشدی برای انسان ایجاد می کند این چه کمالی می تواند بیاورد چه دلیلی دارد، لذا یکی مسئله ی سیستم حکومتی است و بعدا شخص حاکم حالا در تاریخ چه گذشته است، فاجعه است اما رضاخان بی سواد نوکر صفت اینگلیسی ها او را آوردند به عنوان پادشاه حاکم کردند، حالا این برای رشد جامعه چه طرحی دارد؟ اصلا سرش از جچه درمی آید جز دیکته ای که انگلیس داده است؟ کشور را داده دست انگلیس که سراپای کشور را دزدیدند و بردند حالا ما خیلی متوجه نمی شویم که چه کردند، به صورت ریز وارد بشویم ببینیم که در این مدت انگلیسی ها چه کردند، تنها منافع مادی که نبود، آنها بود معادن بود نفت بود، انواع درآمدهای دیگر بود نه بدتر از این فرهنگ جامعه را، برنامه آنها بر اشاعه ی فحشا، فاحشه خانه ساختند، گسترش تریاک، شراب فروشی ها، تبلیغ برای دخانیات و سیگار، و از آن سو در حالی که ملت از گرسنگی می مرد، مردم نان نداشتند بخورند، این دزد پاچه ورمالیده که کشور را داده دست انگلیس که از همه جوانبش بردند و خوردند، و حتی ذخایر بزرگ کتب دانشمندان ما را به غارت بردند، آنچه که هم به غارت نبردند با تبلیغات سوء فرهنگی که ایجاد کردند به عنوان آنموقع پاکت نبود برای جزئی فروشی ها، نه پلاستیک بود و نه پاکت کاغذی، اوراق گرانبهای کتاب ها را در بقالی ها می ریختند و تیکه تیکه می کردند و کاغذپیچ می کردند به مشتری می دادند، قلم نمی تواند این ضررها را و بیان نمی تواند این آسیب ها را تبیین کند.

خودشم مشغول دزدی، شما چیزی می شنوید رضاشاه یک بچه ای بود که مادرش هیچی نداشت و با ججمه شویی زندگی می کرد، بعد اموالشان غیر از آنچه که به خارج بردند در داخل به عنوان املاک خالصه در حد یک وزارت خانه می خواست که این اموال را وزیر داخلی این را اداره کند، این ها را چطور به دست آوردند هرجا شاه وارد می شد و یک ملکی را آبی را باغی را ساختمانی را فرقی نمی کند، فقط یک جمله می گفت که به به عجب باغی است عجب نهری است یا عجب ساختمانی است طرف موظف بود که بگوید قربان تقدیم، این بود دیگر، مردم از گرسنگی می مردند انگلیس کشور را غارت می کرد و این دزد داخلی اموال مردم را، شما از رسانه ها مکرر شاید شنیده اید آنچه که به عنوان اموال بنیاد علوی است و به هر حال با بنیاد مستضعفان مشترک است، تا جایی که من اطلاع دارم تا حالا در انی مدت ۸۴ هزار سند از این املاک که صاحبانش توانسته اند اثبات کنند بنیاد به آنها برگردانده، ۸۴ هزار سند به صاحبانش برگشته در جمهوری اسلامی، اما در عین حال همین چند روز قبل رئیس بنیاد اعلام کرد که ۱۰۰۰ میلیارد تومان مالیاتی است که ما امسال داده ایم و برای آینده ۱۵۰۰ میلیارد تومان خواهد بود، همچنین تعبیری، این چقدر اموال است، آن سیستم پادشاهی و این هم پادشاه، مردم گرسنه، سرنوشتشان در دست بیگانه، آیا لازم نبود که مردم این انقلاب شکوهمند را، این آزادی و استقلال را در مقابل استعمار بیرونی و استبداد داخلی صورت بدهند، اگر جامعه ی ما افتخار می کند که توانسته یک چنین معمامی را حلش کند در کشورهای دیگر ممکن نیست اینکه امام فرمود یک معجزه بود، ما که به خاطر داریم نصف کره ی زمین که بلوک شرق بود در دست کمونیست ملحد بود و بلوک غرب هم که مشاهده می کنید بدتر از کمونیست ها بودند و به تعبیر کارشناس بزرگ حضرت آیت الله العظمی مطهری این ها هر دو مثل دو بال قیچی اسلام را داشتند مقراض می کردند آیا فرصت برای انقلاب بود؟ به نظر نمی رسید، چون آنها با همه ی قدرت با همه ی توان با همه ی نیرو که همه ی امور دستشان بود مسلط بودند جای انقلاب نبود، الان هم مشاهده می کنند و اشاره هم فرمودند حالا مثلا الجزایر و مصر و لیبی یا کشورهای دیگر، بر سر یمن بحرین چه می آورند؟ مگر می گذارند کسی انقلاب کند، مگر می گذارند کسی مستقل شود و جامعه ای آزاد شود؟ اما چطور شد که بر ایران آنگونه مسلط بودند از دستشان درآمد این جز آن دست غیب الهی چیز دیگری نبود، و این انقلاب صورت گرفت چهل سال هم شده علیه این انقلاب می جنگند و به تعبیر خودشان همه ی گزینه ها روی میزشان است ولی حالا خودشان از خودشان گلایه می کنند که ما ۷ تریلیون دلار در غرب آسیا در این کشورها مصرف کردیم حالا باید دست خالی پاشیم و برویم، بله باید بروند.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ ﴿۱﴾

لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿۲﴾

وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿۳﴾

وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿۴﴾

وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿۵﴾

لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ ﴿۶﴾

 

خطبه ی دوم…

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله الأول قبل الإنشاء والاِحيأ والاخر بعد فناء الاَشياء العليم الذي لاينسى من ذكره ولا ينقص من شكره ولايخيب من دعاه ولايقطع رجأَ من رجاه. الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى اشرف الانبياء و المرسلين ِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، اللهم صل علی محمد وعلی و فاطمه الزهرا و علی الحسن و الحسین وعلی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه بن الحسن القائم المهدی(عج) صلوات الله علیهم اجمعین و بعد أوصیکُم عِبادَاللهِ وَ نَفسِي ِبتَقوَی اللهِ.

مجدد خودم و شما عزیزان را به تقوای الهی که ذخیرهی بزرگ دنیا و آخرت ما است توصیه می کنم، امورمان را تنظیم کنیم بر احکام الهی، “” الهم والغفر و المومنین و المومنات ….. و الاموات””” همانوطر که اشاره کردن برای جامعه ی ما یک ضرورت بود و بخشی از آن سیستم حکومتی که پادشاهی باشد وانگهی پادشاهان بی خرد که فقط به فکر خودشان بودند و نه از ناحیه ی عقل و نه دین قابل حمایت نبودند اما در این ۲۰۰ سال اخیر خطر بزرگ تر از رژیم پادشاهی که ممکن است اسمش را تغییر دهند و پادشاهان کم خرد استبداد استعماری است، ببینید استبداد گاهی بسته بندی نشده مثل استبداد رضاخانی، مثل استبداد هلوکوخانی مثل استبداد آقا محمدخان قاجار و … همه لایه ی یک کرباسند، این بسته بندی نشده، استبداد است و کاملا پیداست چیزی هم کسی منکر نمی شود، با همه ی ننگی که دارد اما گاه استبداد بسته بندی می شود در یک بسته ی خیلی زیبایی، استعمار که بدترین استبداد را دارد بسته بندی شده تحویل می دهد یعنی با کمال شیطنت و مطالعات تخصصی و بر اساس تجربیات کافی خواسته های خودش را در غالب های مکر و حیله به مخاطب تحمیل می کند که خیلی هم از احمق ها اصلا نمی فهمند این استبداد است، بصیرت اینجا به درد می خورد، لذا کار استعمار این است که با شگرد و حیله و مکر ورود پیدا کند، آن ها نه تنها بر کشور ما بلکه بر کشورهای مختلف و مخصوصا کشورهای اسلامی و بالاخص بعد از جنگ های جهانی سلطه پیدا کردند بر همه ی امور و شئونشان حکم می کردند در حالی که ممکن است خیلی جاها هم پشت پرده بودند چون نوکر می گرفتند جنایت را به وسیلهع ی نوکر انجام می دادند و مردم چهره ی خود آنها را نمی دیدند، می دیدید که مسجد گوهر شاد در جوار حضرت امام رضا(ع) به وسیله ی یک عده سرباز و مسلسل جمعیت همه را درو کردند و بعد هم آنها را زنده و مرده یشان را در کامیون کردند و زیر خاک کردند، خب ظاهرش این است که این کار را که کرد، ظاهرش این است که این کار رضاخان است  و کار کار او است درسته، اما او چهره ی اصلی که به این نوکر این دستور را می دهد، نیابت می دهد، او چهره را همه نمی بینند، آنی که به ایران حمله کرد صدام بود درست است، صدام حمله کرد و قرارداد الجزایر را پشت تلویزیون پاره کرد و دستور حمله داد اما واقعیت این است که او کار نوکر می کند و آن کسی که او را مجهز می کند و آن کسی که به او دستور می دهد، او کیست؟ بقیه ی امور هم همینطور است، در امور فرهنگی با نفوذی کار می کند در امور سیاسی با نفوذی کار می کند چهره ی خودش پیدا نیست در امور اقتصادی با نفوذ کار می کند همه که نمی فهمند کار کیست اما این استبداد خشن که ملاحظه می کنید با ملت ها چه می کنند، هرجا فتنه ای است هرجا جنگی است هرجا ویرانی است هرجا آواره ای است شما ریشه یابی کنید ببینید مال کیست؟ خب پیداست برنامه استعماری است، حتی گاهی قالب بندی می کند خیلی هم زیبا، فرهنگ مردم را می خواهند از بین ببرند می گویند ما طرفدار شادی مردم هستیم ببینید! ارزش های ناموسی را می خواهند از بین ببرند تحت یک قالب دیگری، در مسائل سیاسی می خواهند یک عده را به هر حال تحت تاثیر قرار دهند همانی که آقا فرمود دست چدنی در دستکش مخلفی، این بصیرت می خواهد که این کارها مال کیست، اما هرجای دنیا از میانمار بگیرید از شرق دور بگیرید تا هر جای دیگر برید تا غرب آسیا و قلب آفریقا، تا برسد به داخل کشورهای خود منطقه ی آمریکای لاتین، تمام این ها برنامه ریزی است تحمیل استبداد است در قالب های مختلف منتها کارشناسی شده با مکر حیله و تزویر که همه تزویر آنها را متوجه نمی شوند، خب اگر بناست مردمی که در دوران رضاشاه از گرسنگی می مردند اموال مردم را می دزدیدند کشور را به غارتگاه می سپردند ودر دوران بچه ی نادان او محمدرضا بدتر از آن با شیوه هایی که عمل می کردند، اگر این انقلاب صورت نمی گرفت که یک ضرورت بوده انجام شده و یک معجزه بوده که در آن تنگناها و بعد از ۴۰ سال توانسته در مقابل دشمن حفظ شود، معجزه بوده و هست، اگر این انقلاب نمی بود یقین بدانید که بعد از فلسطین لقمه ی دوم استعمار ایران بود، آنها بر ایران حکومت می کردند صریح، مستشاران آمریکایی مستشاران صهیونیست و دیگران در این کشور هر کار دلشان می خواست می کردند، پادشاه را آنها تعیین می کردند، مجلس را آنها تعیین می کردند نه مردم، آنها امر و نهی می کردند به پادشاه نادانی که در اختیار آنها بود برای منافعشان، آن موقع من به خاطر دارم یک نخست وزیر صهیونیست موشه دایان بود یک چشم هم بیشتر نداشت این وقتی با شاه صحبت می کرد شاه می ترسید از او به خاطر اینکه دست نشانده ی آنها بود، آنها همه چیز را تعیین می کردند و مردم کاره ای نبودند اما به این هم قانع نبودند، همه چیز دستشان بود اما به این قانع نبودند چرا؟ چون برنامه آنها تحقیر جوامع اسلامی بود از جمله ایران، یعنی تازه آنکه به استطاح آنها نفر اول کشور بود به عنوان نوکر بود بقیه کسی را مالک جانش، مالک مالش و مالک ناموسش نمی دانستند، اینها را از خود نمی بافم چرا قانون کاپیتولاسیون را آنها در مجلس ملی ضد ملت که نوکران آنها بودند به تصویب رساند، اصلا چه نیازی بود؟ همه چیز دستشان بود بله دستشان بود اما در عین حال برای تحقیر ملت که شما هیچکاره هستید آمدن این قانون کثیف را به تصویب رساند و معنی آن این بود که اگر مستشاران خارجی در ایران طرف هر که می خواهد باشد، اگر دست ناموس کسی را گرفتند وبردند و اگر در مالش تصرف کردند یا هر کار دلشان می خواهد بکند و یک کسی را کشتند در ایران هیچ مقامی حق دخالت ندارد، این معنی اش چیست؟ آنها که امور دستشان بود اما قانع نبودند چرا که باید ملت تحقیر باشد باید کسی جرأت حرف زدن، باید معالمه ی همه ی کشور نه، همه ی مردم، آنی که کشور را تحویل اربابانش داد که هر چه می خواهند بکنند و هر چه می خواهند بزدند یک مسئله است اما قانون کاپیتولاسیون را که تصویب کردند یعنی مردم را معالمه کردند، کسی حق ندارد از ناموسش دفاع کند کسی حق ندارد از مالش دفاع کند حتی مقام های عالی قضایی حق ورود ندارند چرا؟ چون مستشار خارجی مصونیت دارد و باید برود در کشور خودش، همانطور که در صحنه های میدانی مشاهده می کردید که در پادگان نظامی با آن همه استبدادی که سر مردم در می آوردند و مردم را گردن می زدند و مزدند و می کشتند و ترور می کردند و آن سیستم حکومت رضاخانی نظامی بر مردم اینطوری بود، اما در عین حال مشاهده می کنید که آنها به این قانع نبودند بلکه گروهبان آمریکایی وقتی وارد یک پادگان می شد یعنی همان فرمانده یا افسری که بر سر مردم این همه بلا درمی آورد با درجه ی بالایی هم که دارد وقتی گروهبان آمریکایی وارد پادگان می شد آن فرمانده با چند قدم فاصله پا می چسباند و با خبردار نظامی پشت سر او گروهبان حرکت می کرد وتا به اتاق فرماندهی می رسد، در اتاق فرماندهی هم گروهبان آمریکای روی صندلی می نشتن و پاهایش را روی میز دراز می کرد و اگر نیم ساعت و یک ساعت می بود آن فرمانده هانطور خبردار می ایستاد این یعنی چه؟ آیا این انقلاب ضرورت نداشت که از این نگ و فساد و فقر و بدبختی ها نجات پپیدا کند، این هم انفجار نور بود و هم یک معجزه بود که در آن تنگناها که همه چیز دست آنها بود و امام با دست خالی آمد  مردم با دست خالی آمدن اما انقلابشان هم پیروز شد و هم حفظ شد ولی حوادتان هست برادران و خواهران گرامی ما در نیمه راه هستیم چرا؟ به جهت اینکه این کاری که شما کردید معجزه هست اما تا به نتیجه ی نهایی نرسد آرمانمان برآورده نشده.

آقایان می گویند که اگر آبی در بیماریهای مسری که پخش می شود و مخصوصا بیماری هایی که میکروبش در آب شرب است اگر آبی آلوده به میکروب شد می گویند باید به ۱۰۰ درجه حرارات بردس یا بعضی ها هم توصیه می کنند بعد از آن هم بجوشد، چرا؟ حالا من این آب را گرم کردم ۹۰ درجه کافی نیست؟ نخیر، ۹۹ درجه کافی نیست، به جهت اینکه میکروب خود را در آن جریان حفظ می کند و تا حرارت پس گرفت رشد می شود و تکثیر می شود این هم عینا مثل همان است، یعنی این راهی که آمدید خیلی راه مهمی آمدید و دنیا شگفت زده است از انقلاب شما از، از اراده و صبر و حوصله ی شما و درود بر شما اما تا به آرمان های انقلاب نرسیم در واقع به انقلابمان نرسیده ایم چرا که

نفوذی ها چه می کنند؟ می بینید در جمهوری اسلامی است، حالا در هر شغلی که هست و بدتر از همه اینکه در مسئولیتی است در کشور، بعد می بینید که به رنگ آمریکا حرف می زند و به لهجه ی انگلیس و صهیونیست صحبت می کند خب تا اینها باشند، هیچوقت شما به آرمانتان نخواهید رسید کارشکنی می کنند، حرف بیگانه را می زنند، به نفع بیگانه عمل می کنند اما خوشبختانه اصل انقلاب فکرش را کرده، پیش بینی اش را کرده و بقیه بستگی به بصیرت شما دارد، چطور پیش بینی کرده، پیش بینی اش این است که فرصت هر جمعی که شما انتخاب می کنید و می آیند و بالاخره در قوای سه گانه یا در هر جایی و هر بخشی می آیند و بر شما حکومت می کنند بمدتشان را چهار سال قرار داده خب ۴ سال را تجربه می کنید اگر چنانچه درست عمل کرد و انقلاب را پیاده کرد و راست می گوید، مسئول جمهوری اسلامی است، به نفع مردم کار می کند به استقلال مردم کار می کند برای آینده مردم کار می کند بسیار خوب او و یا سیستم او یا جمعیت او قابل قبولند اما انقلاب برای شما این فرصت را همواره باقی گذاشته اگر دیدید بد عمل کرد او سیستمش، روزنامه اش، حزبش، فرقی نمی کند، این ناچار است بعد از ۴ سال از شما رای بگیرد چون سیستم ما خدا محور و مردم سالار است، آیا بهتر از این می تواند باشد متکی به عقل فطرت و وحی است اگر بد عمل کرد این دیگر شمایید که باید تص۲میم بگیرید فقط تصمیم بگیرید یک رایی که می خواهید بدید به آنهایی بدید که می شناسید به آنهایی بدید که خدمت گذارند و علمش را دارند انقلابی هستند فداکار هستند، دزد نیستند، امین هستند، به آنها رای بدهید بله بگو خودش را ممکن است نشناسم بسیار خوب خودش را نمی شناسید اما آیا آن گروه و جریان و آنهایی که از او حمایت می کند در شهر و روستا و محله نمی دانی چه کسانی از او حمایت می کنند.

مشورت کنید لذا انقلاب برای شما هر چند سال یک نوع فرصت گذاشته که دیگر یک ناصرالدین شاه بر شما مسلط نشود که ۵۰ سال وقتتان را بگیرد، حداکثر آن چهار سال است و شما می توانید با مشورت با اهل تقوا، تقوایی که در نماز جمعه مدام باید به آن سفارش کرد و دم زد اینجاها مشخص می شود، شما اگر کلید خانه ی خودت را به هر که رسید حاضر نیستی بدهی، مگر بشناسی، کلید خانه ی ۸۰ میلیون جمعیت را به هر کس ندهید این خلاف تقواست و فردا مسئول هستید.

خون مردم، ناموس و جان و فرهنگ و استقلال و آزادی مردم را نفروشید، تقوا به خرج دهید که انشاءالله امیدواریم بصیرت شما مردم عزیز، دشمن را همواره ناکام بگذارد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾

إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾

إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *