خانه / متن بیانات / متن کامل بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در اجتماع ۱۰ هزار نفری بسیجیان بیرجند

متن کامل بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در اجتماع ۱۰ هزار نفری بسیجیان بیرجند

به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل سخنان حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در رزمایش بزرگ شکوه اقتدار و مقاومت که با حضور بسیجیان به مناسبت سالروز تاسیس بسیج مستضعفین، برگزار شد، منتشر شد.

 

با سلام به امام زمان(عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به شما و همه بسیجیان، سلام به ارواح طیبه شهدا و روح پاک امام شهدا.

هفته بسیج را تبریک عرض می کنم، چند دقیقه ای مصدع وقت شما هستم امیدوارم خدا آنچه خیر باشد به زبانم جاری فرماید.

عنایت دارید همانگونه که یک بنا و ساختمان زیرساخت لازم دارد، یک آزادراه زیرساخت لازم دارد، برای انسان نسبت به اعمالش رفتارش اخلاقش کردارش زیرساخت لازم دارد و این اجتناب ناپذیر است، همانی که در اصطلاح به بحث های نظری تعبیر می شود.

تفکر بسیجی که به عنوان تجسم زیرساخت فکری یک مسلمان متعهد و با ایمان مطرح است این قبل از هر چیز توجه به جایگاه خودش لازم است، جایگاه تفکر یک مسلمان مومن که سمبلش بسیج است مبتنی بر ایمان به خداست، ریشه های زیرساخت سرمایه های فطری انسان، عقلی انسان، وحیانی انسان، علمی انسان، عرفان و کرامت های انسانی همه ی اینها که بزرگترین افتخارش مال شماست، بزرگترین اندیشمندان عالم از معلم اول، معلم ثانی، شیخ الرئیس ها و جایگاه محققین فرزانه در مکتب دین این افتخارات مال شما بسیجیان است، زیرساخت شما مبتنی بر این هاست.

انبیاء و رسل با برهان قاطع و دست پُر علم، و معجزه مال شماست، کشف و شهود و عرفان و طی منازل انسانی و سیر الی الله و انواع کرامت هایی که خدای متعال بر دست انسان های کامل، افتخارات زیرساخت های اندیشه ی شماست، رعایت امور وجدان و فطرت و رشد آن در قالب ایثار و خدمت و شهادت این ها مال شماست، اینها هر یک کتاب است که من فقط به سرفصل های آن اشاره می کنم، و نتیجه ی آن این است که یک انسان مومن، آگاه دارای تفکر بسیجی توجیه همه ی کارهایش ریز یا درشت، مادی یا متافیزیک فرقی نمی کند توجیه همه ی کارهای او ایمان به خداست یعنی چه؟ یعنی عبودیت؛

برخلاف تصور بسیاری از عوام که خیال می کنند عبادت خلاصه می شود در عبادت های محض نماز و روزه و یا اعتکاف و… مسئله این نیست خدای متعال در قرآن ” وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ” را که فرموده، حرف نفی “ما” با “الّا” استثناء، انحصار را می رساند، یعنی چه؟ یعنی یک انسان راه یافته تمام زندگی اش عبادت است حتی خوابش.

با این اندیشه هر عملی که ریز یا درشت، فرقی نمی کند و به اصطلاح شما دنیوی یا اخروی، هر عملی که از نظر کارشناسی صحیح اگر خود کارشناس باشد و یا تقلید از کارشناس درست، هر عملی که بر اساس وظیفه شناخته شود و در آن قصد قربت گردد یعنی تنها توجیهش انجام وظیفه ی الهی باشد، این عبادت است، همه ی امور را شامل می شود، آن زیرساخت و این هم جنبه های عملی آن، اگر بالاتر از این هر کس مدعی است از اول خلقت بشر تا امروز بالاتر از این فرهنگ می تواند باشد، آنان که منکرند بگو روبرو کنند، ما با آن ها صحبت می کنیم، این ها سرفصل هایی است که من اشاره می کنم، کتاب ها حرف است زیر این مطلب، اما مستند است.

در مقابل این تفکر در دنیای امروز به صورت صریح و سامان دهی شده و در دنیای تاریخ به صورت پراکنده و اتفاقی مواجه ی این تفکر ناب اسلامی و بسیجی امروز تفکر لیبرال دموکراسی غرب است، یعنی توجیه همه ی کارهای انسانی توجیه اقتصادی است، بر اساس وصول به رفاه و لذت های جسمانی و حیوانی، به نظر شما در این اندیشه، انسان چقدر سقوط می کند؟ آنجا سیر الی الله بود، در اوج بود انسان در تفکر بسیجی اما در این تفکر پایین تر از مرحله ی هر حیوان قرار می گیرد، چرا؟ چون همانطور که در آنجا توجیه هر کاری الهی و بر اساس وجدان و عقل و وحی و کرامت و کشف و علم، وقتی توجیه الهی شد هر عملی حتی کوچک و حتی دنیایی به اصطلاح من و شما، این خدایی است این انسان در اوج است، همش لذت می برد، لذت عبودیت و بندگی خدا، در همه ی امور، اما اینجا وقتی میگویید توجیه اقتصادی باید داشته باشد برای رفاه و لذت های شخصی معنی آن این است که انسان یکمرتبه به مرحله ای سقوط می کند که در اینجا حُسن و قُبح معنی اش را از دست می دهد، خوب و بد دیگر معنی نمی دهد، اگر بدترین کارها توجیه اقتصادی داشته باشد خوب است، لذا همه ی ادعاهایی که از دین، مذهب، حقوق بشر و انسان دوستی می کنند، همه ی اینها نفاق است زیر با این زیرساخت دروغ می گویند و همچنین چیزی وجود خارجی ندارد.

اینجاست که معنی آیه ی ” أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ” کاملا عنایت دارید که قرآن چه می فرماید و پرده از روی چه حقیقتی برمی دارد و جالب اینجاست که آنچه که روی این زیرساخت، از عمل و اخلاق و نفاق و هر گونه جنایتی انجام می گیرد کاملا با هم متناست است، این شناسنامه ی آن ها را در تاریخ ببینید در تفکر یزیدی، در تفکر فرعونی، در تفکر نمرودی، چه می خواهد نمرودهای این زمان، شمرهای این زمان، فرعون های این زمان باشد، فرقی نمی کند، این زیرساخت کثیف تفکر است که امروز دنیای قرن ۲۱ را به اینجا کشانده، اینها چه کار می کنند؟ متأسفانه از بس دیدیم و شنیدیم برای ما عادی شده است، اما وقتی برمی گردیم به یک جمله از یک انسان کامل که علی بن ابی طالب(ع) است و وقتی یک عده با این تفکر انحرافی برای به هم زدن امنیت حمله کردند و در یک خانه ای که یک زن یهودی نه مسلمان، اما زن یهودی که اهل کتاب تحت ذمه ی مسلمین بود و اگر زینت و خلخالی از او ربودند و او فریاد می زد و کسی نبود از آن زن مظلومه دفاع کند، امام علی(ع) فرمودند “اگر مرد از این غصه دق کند جا دارد.”

آنچه را که شما در این دنیا می بینید چیست؟ اصلا معنی بد و خوب برایشان فرقی ندارد چرا؟ چون او به دنبال همان زیرساخت فکری اش است؛ با اندیشه سگ هار انسان ها را می کشند، زن ها را می کشند، بچه ها را می کشند، شهرها را ویران می کنند، کشورها را ویران می کنند، پیکر بچه ها بر روی موج های دریای مدیترانه باد به اینور و آنور می برد، انگار نه انگار طوری نیست چرا؟ چون توجیه اقتصادی دارد، باید رفاه و لذت یک عده تأمین شود، دیگر این بد نیست؛ نابودکردن معبد و مسجد و حسینه در این تفکر بد نیست چرا؟ چون تأمین منافع و لذات یک عده خاصی دارد.

آنچه که آنها از دین، مذهب، حقوق بشر و از انسان دوستی حرف می زنند، اینها همه مکر و حیله است یعنی انسان آنقدر سقوط می کند که از هر حیوان پلیدی، پلیدتر می شود، شما با این تفکر می جنگید.

آنهایی هم که زیرساخت فکری برای خود نساختند و بدون مطالعه به دنبال این و آن و حزب و روزنامه می افتند و همچنین به دنبال یک سری اباطیل غرب گرا می روند حواسشان باشد که وقتی خوب و بد در آن اندیشه معنی نمی دهد از آنهایی هم که به عنوان ابزار یا به عنوان ترامپ ، گاو شیرده، خر سواری یا سگ گزنده استفاده می کنند یقین بدانند نسبت به آن ها هم هیچ تعهدی ندارد، چرا؟ چون پایبند به اصول نیستند.

در صحنه ی میدانی هم اینطوری است، آنها رضاخان بی سواد و بی فکر و قالتاق را حالا در ایران، آتاترک را در ترکیه و دیگری را در جایی دیگر و هرکجا که بتوانند، مسلط می کنند و از این حیوان حداکثر استفاده را می کنند و نسبت به ملت خیانت ها می کنند و غارت می کنند، مثل یک دستمال کاغذی است، وقتی کثافت های دستت را تمیز می کنی چه کار می کنی؟ تاریخ مصرفش که تمام می شود دورش می اندازند، آنها که با هیچ کسی تعهدی ندارند، با پسرش همینطور، صدام همه ی بارهایشان را بر دوش کثیفش کشید، نهایتا چه کردند؟ قذافی وقتی به اروپا میرفت در تلویزیون مشاهده کردید که در برخی کشورها دستش را می بوسیدند بعد چه کارش کردند؟ حواس ها را جمع بگیرید که به دنبال که میروید، رئیس جمهور سابق یمن چه شرایط خوبی برایش پیش آمد اگر عقل می داشت، مردم شریف یمن یک قیام کردند، مقاومت کردند، پیروز شدند، اینقدر اینها سلیم النفس بودند که به این آقای لایشعر گفتند که شما رئیس جمهور باشید و ما با شما کار می کنیم، این ابله آن مردم فداکار و جمعیت منسجم و اتکای ملی خودش را رها کرد که چه بگیرد؟ که مدال نوکری بگیرد و عوض اینکه مستقلا به اتکای مردم خودش رئیس جمهور یمن باشد به عنوان نوکر رئیس جمهور و مجری منویات بیگانه باشد و بر این مردم حکومت کند، آیا شد؟ این مسائل بحث ها دارد،آنی که شما مبتنی بر همه ی اصول انسانی و وحیانی و عقلانی و عرفانی هستید تا فطرت خدادادی و وجدان، من از او و از بقیه ی نامردهایی که به ملت خود خیانت می کنند این سوال را دارم که حالا اگر آنطوری که خودش می خواست می شد، یعنی از طرف ائتلاف آمریکا و امارات و سعودی و… رئیس جمهور می شد به عنوان نوکر، اما به عنوان وجدان انسانی با مردم خودش اینقدر خیانت کند و ۵ سال، ۱۰ سال بیشتر یا کمتر رئیس جمهور باشد، آن هم به نوکری بیگانه، از نظر وجدان انسانی اگر وجدانی باشد چطور قضاوت می کند؟

این سازمان های نامرد بین الملی که منبع فساد خودشان هستند، اعلام می دارند و می گویند هر یازده دقیقه یک کودک یمنی از گرسنگی یا بیماری می میرد، آن جمله امام علی(ع) را داشته باشید، فاصله چقدر است؟ خود سازمان ملل می گوید دوازده میلیون کودکان یمنی در آستانه خطر مرگ قرار دارند، خود سازمان ملل می گوید که ۱۰۰ هزار کودک در آمریکا فرزندان آواره ها در زندان هستند از کودک ۲ ساله تا ۸ ساله، ۱۰۰ هزار کودک را از مادر و پدرهایشان خود جدا کردند و داخل زندان هستند.

این تفکر انحرافی این است، اینجا خوب، بد، زشت، زیبا، درست و نادرس معنی نمی دهد اصلا کدام حیوان اینجوری است، حیوان ها در عالم خودش کاملا تشخیص و تمییز دارد و پایبند به غریزه الهی است که بر او خلق کرده است اما کار انسان به اینجا کشیده شده است.

آن تفکر ناب ایمانی بسیج در مقابل این حیوان هاست دیگر قضیه یکی و دو تا و ده ها و صدها نیست، از شرق دور بگیرید از میانمار و آنچه در جامو و کشمیر می گذرد در پاکستان و افغانستان می گذرد در کشورهای غرب آسیا می گذرد و تا نیجریه و آفریقا، اینها چه می کنند؟ این ها همان اتوکیشیده های کراوات زده اروپایی هستند که خود ایالات متحده فاسق آمریکا هم که اینها اروپایی هستند، اینها قبل از آنی که بر سر ملت ها این همه جنایت ها کنند برابر گزارشات از ۱۰۰ میلیون جمعیت قاره آمریکا، ۸۰ میلیون نفر را کشتند و بر روی قبرهای آن ها ایالات متحده را ساخته اند، ما کجا می رویم.

آنهایی که علاقه دارند به نوکری اروپا حواسشان باشد اروپا آنها را به نوکری قبول ندارد یعنی استعمارگرها نوکرشان را باید خودشان تعیین کنند، هیچگاه نوکر داوطلب نمی پذیرند، و الا اگر می خواستند بپذیرند آقای مرسی در مصر از مردمی که قیام کردند و خون دادند و شهید دادند و مقاومت کردند و پیروز شدند آقای مرسی را از این پله ها بالا بردند و گذاشتند رئیس جمهور مصر، آقای مرسی خیلی خواست زرنگی کند، فکر کرد از یک سو مردم وی را به کرسی نشاندند و از سویی دیگر ممکن است صهیونیست ها علیه وی توطئه کنند و او هم که عرضه ی ایمانی ندارد که ایستادگی کند و از طرفی دیگر ممکن است که اربابان سابق از آمریکا بگیر تا شاه عبدالله وهابی عربستان با او همراه نباشند، جمع بین انقلابی ها و صهیونیست ها و مرتجعین منطقه این شد که آقای مرسی هم یک نامه بنویسد به صهیونیست ها و بگوید که ما به شما کاری نداریم و نگران نباشید و از آن طرف هم آمد دست شاه عبدالله وهابی را بوسید که ما در خدمتیم و با ما کاری نگیرید، آیا کاری نگرفتند؟ چرا؟ چون آنها نوکر داوطلب نمی پذیرند، آن ها یک ابزار دستمال کاغذی می گیرند بر پشتش بارشان را به منزل می رسانند و بعد هم به عنوان اینکه سندش را نابود کنند خودش را نابود می کنند.

به عنوان نصیحت عرض می کنم اگر کسانی در کشور هستند که به یاد فرانسه  و آلمان و انگلیس و آمریکا و صهیونیست ها شب می خوابند بدانند که خواب آشوب خواهند دید.

قدر این مردم را بدانیم قدر تفکر بسیج را بدانیم، قدر بزرگواری این مردم که این همه خطا و دروغ و وعده های الکی از ما می شنوند و بعد هم با بزرگواری با ما همراه هستند، قدر اینها را بدانیم چرا این کارها را می کنیم.

دو نظر مطرح است، بنده غیب نمی دانم و شما هم غیب نمی دانید، بعضی نظر خوشبینانه است و می گویند که این کارهایی که می شود اشتباه و ندانم کاری است، انشاء الله که همینطور است اما بعضی می گویند خیر این ها پروژه ی بیگانه است که به وسیله ی اینها آگاهانه یا ناآگاهانه انجام می شود، نظر بدبینانه است، بنده نمی دانم اما اگر هرچه هست، اگر آن ندانم کاری است امروز عذر ندانم کاری قابل قبول نیست، برای چه نیست؟ برای اینکه امروز الحمدالله دانشمند، سیاستمدار، صاحب نظر، اقتصاددان زیاد داریم، مقام معظم رهبری همواره می فرمایند که از ظرفیت دانشگاه ها استفاده کنید، چرا استفاده نمی شود و ندانم کاری می شود؟

ندانم کاری امروز از هیچ کس قابل قبول نیست، به صورت اتفاق و اشتباه ممکن است که هر کسی بلغزد اما یک کارهای مداوم و هر روز به صورت و کیفیتی، بلاخره هسته این مردم، حیثیت این مردم، اقتصاد این مردم، بلاهایی که سر قیمت پول ملی ایران می آید و آن سوء استفاده هایی که در طلا و سکه و ارز بارش بر این مردم سنگینی می کند و جاهایی که فتنه می کنند و از ناامنی خون مردم ریخته می شود و حیثیت مردم زیر سوال می رود و بیشتر از همه اینکه ملت ایران در مقابل بیگانه ها که اگر با تفکر بسیجی این کشور وارد شود، اصلا دشمن جرأت نمی کند عرض اندام کند و بعد این ضعف هایی که نشان داده می شود و دشمن را به طمع می اندازد این همه ضایعات، این همه وعده های دروغ کی می خواهد به پایان برسد، چرا اینطوری است؟

چرا این انقلاب با عظمت که اسلام ماست نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، این مردمی که خونشان حافظ اسلام است چرا باید نسبت به این جایگاه اهانت شود و سبک شمرده شود و هرکس به میل و سلیقه خود عمل کند و قانون شکنی و هنجار شکنی و دهن کجی و تهاجم های مختلف فرهنگی سیاسی اقتصادی، تا کی می خواهد اینطوری باشد؟ وقتی مسئولیتی به ما می دهند مگر ما قسم نمی خوریم در مقابل ملت که ما برابر قانون حافظ این کشور و ملت و ناموس هستیم؟ آن قسم ها کجا می رود؟

حواسمان جمع باشد که این ملت با ما خیلی با بزرگواری عمل می کند، اما اگر روزی مردم به این نتیجه برسند که از این کارها بوی تعمد می آید یقین بدانید که مردم شکل دیگری به خود خواهند گرفت.

مجدد ۵ آذرماه را که خدای متعال روح امام را شاد کند و انقلاب را امام خمینی(ره) به شما سپرد و یک توصیه هم کرد که انقلاب را به نامرحم نسپرید، حواستان جمع باشد که انقلاب را به نامحرم نسپرید، موفق باشید.

 

انتهای پیام/

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *