خانه / نمازجمعه / متن خطبه ها / مشروح بیانات حجت الاسلام و المسلمین عبادی نماينده ولی فقيه در خراسان جنوبی در خطبه هاي نماز جمعه بيرجند مورخ ۹۸/۰۲/۱۳

مشروح بیانات حجت الاسلام و المسلمین عبادی نماينده ولی فقيه در خراسان جنوبی در خطبه هاي نماز جمعه بيرجند مورخ ۹۸/۰۲/۱۳

متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین عبادي نماينده ولي فقيه در خراسان جنوبي و امام جمعه شهرستان بیرجند در خطبه هاي نماز جمعه بيرجند مورخ ۹۸/۰۲/۱۳

 

بسم الله الرحمن الرحيم

اَلْحَمْدُ للهِ الأوَّلِ قَبْلَ الاْنْشاءِ وَالاْحْياءِ وَالاْخِرِ بَعْدَ فَناءِ الأشْياءِ الْعَليمِ الَّذي لا يَنْسى مَنْ ذَكَرَهُ وَلا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ وَلا يَخيبُ مَنْ دَعاهُ وَلا يَقْطَعُ رَجاءَ مَنْ رَجاهُ

والصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی رَسُولِ اللهِ وَ عَلی آلِهِ آلِ اللَّهِ أَشْرَفِ الأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِین مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَى آلِهِ الطَّاهِرِینَ. وبَعدُ أوصیکُم عِبادَاللهِ ِبتَقوَی اللهِ. فَإِنَّ خَيرَ الزّادِ التَّقوى.[۱]

خودم و شما عزیزان را به تقوای الهی که زاد و توشه راه آخرت است توصیه می کنم توفیق شما را از خدای بزرگ طلب می‌نمایم. همانطوری که اشاره فرمودند راه حل مشکلات ما با تفکر بسیجی و کار جهادی انجام می شود همه مشکلات ما در این راه حل می شود.

در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم و این روزها را به عنوان هفته معلم و روز معلم و شهادت شهید بزرگوار علامه مطهری که روز گذشته بود؛ این دو قضیه خیلی تقارب دارند، “هُوَ الّذی بَعَثَ فِی اْلأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ” [۲]در صحنه میدانی هم، چه در صحنه تاریخ و چه زمان معاصر و چه در تجربه زندگی هر فردی، آن این است که بشر برای راه پیدا کردن به حقایق هستی در جهان شناسی، در خودشناسی، در مبدا شناسی، در معاد شناسی، در وظیفه شناسی، از این دو طریق می تواند راه پیدا کند که باید با هم باشند. یکی تعلیم و تعلم است، فرق انسان با دیگر موجودات یکی همین است، انسان باید همه آن چه که لازم است از طریق علم به آن برسد، موجودات دیگر اینطوری نیستند، بعضی خداوند آنها را خلق فرموده در آن صحنه طبیعت، خداوند آنها را هدایت کرده جمادات، نباتات، بعضی ها را در صحنه غریزه حیوانات را، آنها نیاز به تعلیم و تعلم ندارند، اما انسان را خدا طوری آفریده که باید مطالب را با علم بفهمد راه خودش را باید با علم، علم به معنی عامش هم شامل علم مصطلح میشود هم شامل عقل و فلسفه می شود هم شامل علوم وحیانی می شود هم شامل علوم عرفانی می شود، اما به هر حال بشر باید کسب کند، هیچکس از پیش خود چیزی نشد یک خشت خامی را بخواهد بزند باید فرمولش را بداند و الا نمی تواند. اما این تمام قضیه نیست نصف قضیه است آن بخش دیگری که از این اهمیتش بیشتر است “یزکیهم” هست،  تزکیه میخواهد، طهارت نفس می خواهد که مسئله تزکیه و طهارت نفس راه های مختلفی دارد و یکی از مظاهر بسیار موثرش مسئله خودسازی در انجام روزه می باشد.

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُديً لِلنَّاسِ[۳] این برای هدایت است و وای بر آن زمانی که علم از تزکیه جدا شود، علم از دین جدا شود،  علم از عقل جدا شود می شود بلای جان انسان، امروز ما در دنیا چه مشکلی داریم، مشکل این است که علم شده ابزاری برای دزدان بین المللی که هیچ تعهدی ندارند چون هیچ تزکیه ای ندارند، حیوان های دو پای خطرناک کارشان هست دزدی و جنگ و مکر و ویرانی کشورها و کشتن کوچک و بزرگ و زن و بچه و مرد و پیر و جوان ویران کردن شهرها و کشورها این کارشان این است، متاسفانه دانش بدون تزکیه قرار گرفته است و حال آنکه دانش باید همراه تزکیه باشد، ” العلم و الدین توامان، اذا افترقا احترقا ” [۴] علم و ایمان، علم و تزکیه ،علم و دین باید این دو با هم باشند اگر از هم جدا شوند برای بشر آتش است، آن دینی که بدون علم باشد می شود خرافه و آن علمی که بدون تزکیه و ایمان باشد می شود بدترین بلای جان بشر “یعلمهم و یزکیهم  پیغمبر برای این کار آمده است چقدر زیباست، اینجاست که عرض می کنم این روز معلم ما با ماه مبارک رمضان ما که دو سنبل اند در مکتب، اینها امسال با هم تقارن دارند؛ علم مفید، فرق نمی کند هر علمی، علم مفید وقتی حاصل می شود که از مجرای تزکیه و تقوا اجرا بشود، و الحق در این مکتب غنی سنبلی همچون علامه بزرگوار شهید مرتضی مطهری که براستی هسته های علمی را شکافت و چه در ایران و چه در فلسفه و چه در عرفان چه در دستیابی به علوم وحیانی از طریق قرآن و حدیث در دنیا حرف اول را می‌زند آنان که منکرند با او روبرو کنند؛ این علم اما متأسفانه دشمنان ما که دشمنان انسانند و دشمنان انسانیت هستند این سرمایه ها از قبیل مطهری و مطهری ها، علامه صدر و صدرها بهشتی و بهشتی ها این ها متعلق به یک کشوری یا به یک جامعه ای نیست اینا متعلق به جهان انسانیتند،  چون دستاوردهای آنها برای نوع بشر راه گشاست اما دشمنان ما که دشمنان انسانیتند می بینید که صدام را تجهیز می کنند تا با علم و علما و با انسان های به جا رسیده بجنگند، صدام را کمک می‌کنند که زیر شکنجه علامه صدر را شهید کند هنرشان این است گروهک هایی را به جان ملت می‌اندازند به‌صورت نفاق ۱۷۰۰۰ از بهترین ها و وارسته ترین مردم ما را در کوچه بازار مدرسه فرقی نمی کند از جمله مطهری ها، مفتح ها را شهید می کنند الان هم همان کار را می کند همین چند روز قبل در همدان چه کردند، همین نمونه ها، اگر دست پیدا کنند وقتی رضاخان بی سواد را مسلط کردن کارش همین بود در مدارس را بست علما را کشتند و زندان کردند و خانه نشین کردند هنر دشمن ما این است  که با انسانهای چیزفهم کنار نمی‌آید آنها را از بین می برد که بتواند در جامعه مسلط باشد و به دزدی خودش، به غارت خودش ادامه دهد ضمن این که تاریخ پر از این حرف هاست شما این چهل سال گذشته را ببینید، یک تابلویی است چه تابلوی صریحی اما با همه تلخی هایش یک میوه شیرینی هم دارد و آن رسوایی دشمنان ما که لیبرال دموکرات غرب است با ادعاهایی که می کند، امروز دیگر ملت خود آن‌ها اینها را برنمی‌تابند از بس رسوا هستند حالا آن فرانسه را ببینید جلیقه زردها را انگلیس بدتر از آن فرانسه بدتر از اوست آمریکا بدتر از همه است پشت صحنه هم شیطان قرن ما صهیونیست بین الملل است.

اما آنهایی که راه علم و تزکیه و بالاخره وصال به الله، آنها که مرگ برای آنها شیرین است ما محروم می شویم، خب حتما بارها شنیده اید یا در کتاب ها خوانده اید، آن جریان اول انقلاب و ترور های که برای بیگانه انجام می شد که همواره ادامه داشته و الان نیز ادامه دارد اینطور در ذهنم هست که همسر علامه مطهری یک ساعتی از شب از خواب میپرد می بیند آقای مطهری در حال قدم زدن است ببینید این ساعت که ساعت استراحت است می گوید چه می کنید علامه مطهری می فرمایند که منتظر یک حادثه باشید بی خبر نباشید منتظر حادثه باشید چرا؟ گفت من همین حالا در خواب می دیدم که در مسجدالحرام هستم و ما وجود مقدس عقل کل و هادی سبل محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم از سمت بیت ظاهر شدند (پیغمبر اکرم) و همزمان دیدم امام  بنیانگذار جمهوری اسلامی از باب وارد شدند من به احترام استادم حضرت امام توقف کردم که اول امام خدمت رسول اکرم شرفیاب شد  بعد جلو رفتم پیغمبر اکرم مرا در بغل گرفت لب هایش را روی لبهای من گذاشت بوسید و بوسید و بوسید تا من از خواب بیدار شدم و هنوز گرمی لبهای پیغمبر را در بیداری احساس می کنم، خب یعنی چه؟ گفت این روزها منتظر حادثه باشید یعنی چه؟ یعنی من رفتنی هستم، مرگی که اینطوری باشد ” ای که گفتی فمن یمت یرنی – جان فدای کلام دلجویت / کاش روزی هزار مرتبه من – مردمی تا ببینمی رویت / در عهد زندگی نمودی لوای خویش بعد از حیات از تو توقع بود همین” اما مطهری را زود از ما گرفتند در مورد دیگری، در رویای صادقه ای کسی ایشان را دید فرمود من خیلی مسائل و مطالب بود که می خواستم بنویسم اما عمر من کفایت نکرد، یک مورد هم که خیلی جالب است این است که به صورت مستند عرض می کنم علامه مطهری را در خواب دید اما نه معمولی در یک مقامی که در ذهن نمی گنجد، خیلی بیشتر از حد تصور، گفت آقای مطهری این مقامی که به شما داده اند به خاطر زحماتی بود که در وقت زندگی برای اسلام بردید، فرمود تمام آنچه را که شما می بینید به خاطر کتاب ولاء و ولایت ها که نوشتم به من عنایت شده، یک کتابی جیبی است اما اگر عرض کنم که همچنان که هر کدام یک مفاتیح در خانه تان دارید رساله دارید همین کتاب جیبی را داشته باشید بخوانید نه یکبار، بخوانید نه تنها حتی آدم های باسواد هم چند بار بخوانند راستی سر چهار راه زندگی مقصد را نشان می دهد یک کتاب جیبی هم بیشتر نیست فرمود همه این مقامی که خدا به من داده به خاطر نوشتن کتاب ولاء و ولایت هاست همان کتاب جیبی، خداوند به شما خیر دهد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾

إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾

إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

 

خطبه دوم…

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحيم

الحَمْدُ للهِ الأول قَبْلَ الاِنْشاءِ وَالاِحْياءِ وَالآخرِ بَعْدَ فَناءِ الأَشْياءِ، العَلِيمِ الَّذِي لا يَنْسى مَنْ ذَكَرَهُ وَلا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ وَلا يَخِيبُ مَنْ دَعاهُ وَلَا يُخِيبُ مَنْ دَعَاهُ وَلا يَقْطَعُ رَجاءَ مَنْ رَجاهُ. والصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ وَ فاطِمَةُ وَ عَلی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلَی بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلی وَ جَعْفَرٍ بْنِ مُحَمَّد وَ موسَی بْنِ جَعفَر وَ عَلِىِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ وَ عَلِىِّ بْنِ  مُحَمَّد وَ الحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ وَ الحُجَّةَ بْنَ الْحَسَن صلوات الله عَلَيْهم اَجْمَعين. وبَعدُ أوصیکُم عِبادَاللهِ وَ نَفسِي ِبتَقوَی اللهِ.

 

مجدد خودم و همه شما را به پرهیزکاری، به رعایت حقوق الله جل و اعلا، حقوق مردم، در هر کاری هستید در هر شغلی هستید و در هر جریانی و در هر حرفی که می زنید و در هر قدمی که برمی دارید و در هر امضایی که می‌کنید تقوای الهی را رعایت کنید هیچ چیز در این دنیا به درد آدم نمی خورد جز تقوای الهی “اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ”

در اصول دین توحید، نبوت، معاد، عدل، امامت، دو اصل دیگر هم بعضی صاحب نظرها جزء اصول دین می دانند تولی و تبری و بعضی این دو اصل را در فروع می‌شمرند، نماز، روزه، خمس، زکات، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و تبری؛ خب حق هم دارند به جهت اینکه جنبه های عقیدتی آن جنبه اصولی دارد اما  جنبه‌های اجرایی اش جنبه فرعی دارد، اما بعضی از اهل دقت این را جزء اصول ایمان می دانند؛ برادران و خواهران، هرچیزی حریمی دارد، دل حریم دارد، تمام مسئله اینجاست دل حریم دارد، آن حریم را باید رعایت کرد، ” فَأَقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَ‌تَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ‌ النَّاسَ عَلَیهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِک الدِّینُ الْقَیمُ[۵] این دل، خدا دل را آفریده، برای چه آفریده؟ “خلقت الاشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی[۶]همه این زمین و آسمان و فلک و ابر و باد و مه و خورشید این‌ها برای تو آفریده شده نوکر این ها نشو، اما تو! تو تمام خلاصه می‌شوی در دلت، تو برای اینها آفریده نشده ای، تو برای خدا آفریده شده ای، حریم دل را نگه دار، تولی و تبری این است، حریم دل را نگه دار هرجایی با هر چیزی با هر کسی معامله نکن به غیر از خدا با هر چه معامله کردی “والعصر ان الانسان لفی خسر[۷] بعد خواهی فهمید ضرر کرده ای، یک گوهر بی مثال را به یک چیز فانی فروخته ای، جز ضرر و زیان هیچی ندارد، ولایت الله است عشق به خدا، به طاعت از خدا، حریم خدا، دگر در این حریم نگهداری محبت غیر خدا نباید باشد، دشمن خدا نباید باشد، عشق به غیر خدا نباید باشد، البته حتماً این حاشیه لازم است که اینی که نباید باشد یعنی در عرض اما در طول عشق به خدا عشق به همه چیز معنا پیدا می کند درست هم هست داشته باش، شعبه ای است از توحید، اما دشمن خدا را نمی شود دوست داشت، دشمنان خدا را نمی شود دوست داشت، بله! آنچه که در حقیقت دین است که حقیقت دین محبت است به معنی اصلی اش این محبت همه را فرا می گیرد اما آن به آن معنی است که چون خدا را دوست داریم همه مخلوقات خدا را دوست داریم همه مخلوقات، جماد باشد،نبات باشد، حیوان باشد، انسان باشد همه را دوست داریم، چرا؟ چون اینها را خدا آفریده است، چرا؟ چون اینها را خدا خلق کرده است، بله به این معنی، انسان کافر و ظالم را هم دوست داریم اما به این معنی که او هدایت شود نه به این معنی که با او عشق ورزی کنیم سعادت او را میخواهیم، بله! خدا همه را هدایت کند اما تا او در حریم الهی قرار نگیرد و او مومن به خدا نشود و تسلیم به حق نشود باید حریم را نگه داریم راه ندهیم در دل، این ها اساس ایمان است ” وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ “[۸] این دیگر حرف بنده نیست آیه ی قرآن است اگر یکی از کسانی بودند که حالا نمازش را هم می خواند و روزه اش را هم می گیرد اما با همه این حرف ها می بینید که خوش و بشش با بیگانه است، دل در گرو فرانسه دارد در گرو آمریکا دارد در گرو اهل نفاق دارد در گرو کفار دارد اگر چنین است قرآن می‌فرماید که “وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ”[۹] اگر در شما آدم هایی باشند که بیگانه پرست باشند “فَإِنَّهُ مِنْهُمْ[۱۰] او را از خود ندانید، او جزء شما نیست او نیز جز همان هاست از این صریح تر از این روشن تر، بله به این معنی که ما همه موجودات را باید دوست داشته باشیم  “عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست” اما در آن راستا به معنی آن که خدا صدام را هم هدایت کند تا بعد درست شود تا وقتی که ظالم است تا وقتی که کافر است در دل من و تو نباید او و امثال او شمر و یزید جا داشته باشند، اگر احساس محبتی کردی خدایی نکرده که نمی کنی احساس کن که جز آن جبهه هستی، هر که هستی، بنده هستم، ” نستجیروا بالله” این در حالی است که این مکتب همه چیزش را تکمیل دارد، این در حالی است که حتی باز هم خود قرآن می فرماید مضمون این آیه کریمه که اگر آن ها، آن کفار هر که هست پیرو هر مسلکی که هست اگر علیه شما توطئه ای ندارد علیه شما جنگ ندارد عدالت نسبت به او که مسلمان نیست – بله مسلمان نیست- اما عدالت نسبت به او احسان نسبت به او که منعی ندارد احسان کن چه ضرری دارد احسان کن مخلوق خداست بنده خداست از این بهتر؛ اما حریم دل را نگه دار تولی و تبری تعبیرات یا ترجمه ها به گونه‌ای است در قالب های مختلفی است که شاید معدل آنها در این بگنجد در مسئله جذب و دفع باید نسبت به اهل ایمان، نسبت به مسلمان، آن شعر را سعدی، با همه اینکه سعدی یک ادیب بزرگوار است اما در ترجمه حدیث پیغمبر در اینجا خوب نیامده، اشتباه کرده، این ربطی به جاهای دیگر ندارد بسیار انسانی شایسته است در ادبیات مخصوصاً در ذوقیات چه اشعار خوبی چه نصایح خوبی، اما آن شعری که بنی آدم اعضای یکدیگرند در حدیث بنی آدم نیست، در میدان صحنه میدانی نیز بنی آدم اعضای یکدیگر نیستند و می بینید که با یکدیگر چه می کنند کدام اعضای یکدیگرند اصل حدیث از پیغمبر اکرم است که مَثَل مومنین نسبت به هم باید این طور باشد مَثَل مومنین مِثل اعضای بدن هستند که اگر یک عضو به درد آید و یا مریض شود می بینید بقیه بدن نیز تب می کند نمی خوابه، این بنی آدم نیستند آدم های مومن اینطوری اند، شما همواره در راستای اینی که بنده خدا هستید باید قلب شما همواره نسبت به اهل ایمان نسبت به اهل اسلام نسبت به مسلمین باید محبت آمیز باشد آنچه برای خود می خواهی برای مسلمان دیگر نیز بخواه دعا می کنی بر همه مسلمانان کن، در انواع و اقسام مسائل زندگی همپا و همراه مسلمین باش اما از غیر مسلمان فاصله بگیر در عین حالی که عدالت و احسان مشکلی ندارد فاصله بگیر به دو جهت، یکی اینکه اصولا آنچه که به صورت مکتبی شما جامعه اسلامی را بالاخره در یک قالبی تعریف می کند، آن کافر، آن منافق آن مشرک او در یک قالب دیگری است تا کفرش هست تا ظلمش هست تا شرکش هست نمی شود، حریم باید نگه داشته شود و دیگر اینکه آن کافر آن مشرک آن منافق ظاهرش با باطنش فرق می کند، تو انسان مومن چون باطنت خوب است فکر می کنی که او نیز خوب است او علیه تو توطئه می کشد بنابراین ساده لوحی است اگر چنانچه ما دشمن را همینطور قبول داشته باشیم خیلی ساده لوحی است ابلهیست؛ لذا دشمن از ساده‌لوحی استفاده می کند و در طرح خودش تو و جامعه ات را آسیب می زند اما متأسفانه مشاهده می کنید که با انواع و اقسام دسیسه ها بین خود مسلمان ها اختلاف می اندازند و بعد یک عده آدم های اونجوری را به دنبالشان می کشند، اسم این جامعه را چه باید گذاشت؟ اینها مشکلات است، وقتی قرآن مجید از آن هایی که با رسول خدا هستند همراه با رسول خدا هستند تعریف می کند ” اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم[۱۱] بعد می بینیم که این جا دارد عکس عمل می شود، یعنی قتل و جنایت و ظلم بر مسلمان ها می کنند به اسم مسلمان، نوکری برای بیگانه می کند به اسم مسلمان، اینها درست عکس آن چیزی است که در قرآن ذکر شده است و باید در خیلی از کارهایمان که باید بر ارزش های مکتب تنظیم شود خیلی ها باید تجدید نظر کنند، ما نیز از خدا می خواهیم که ما را به حق و عدل هدایت بفرماید نفس مان وا مگذارد و توجه داشته باشیم که چه میدیم و چه میگیریم، متاسفانه توجه نیست.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ﴿۱﴾

فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾

إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿۳﴾

 

  • مفاتیح الجنان،دعای روز جمعه؛ستایش خداى را که آغاز هستى است پیش از آفرینش و حیات‏بخشى، و پایان هستى است پس از نابودى هرچیز، دانایى که‏ از یاد مبرد آن را که یادش کند و کم نگذارد از آنکه شکرش را به جاى آورد و ناامید نسازد آن را که خواندش و قطع کند امید آن‏که‏ به او امید بست.

 

[۲] – سوره جمعه آیه ۲ – و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‌خواند و آنها را تزکیه می‌کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می‌آموزد

 

[۳] – قسمتی از آیه ۱۸۵ سوره بقره – ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن فرو فرستاده شده که راهنمایی برای مردم است

 

[۴] – علم و دین پیوسته با یكدیگرند و هر گاه جدای از هم شدند، آتش افروز خواهند بود. این روایت در غررالحکم ، ص ۴۶ ، ح ۱۸۸ به این صورت آمده است : « الایمان و العلم اخوان توأمان و رفیقان لایفترقان »

[۵] – آیه ۳۰ سوره روم – پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار

 

[۶] – قسمتی از حدیق قدسی همه اشیا را به خاطر تو آفریدم و تو را به خاطر خودم. الجواهر السنیه، ص ۲۸۴٫

 

[۷] – سوره مبارکه عصر آیه ۳ – قسم به عصر كه واقعا انسان دستخوش زيان است

 

[۸] – قسمتی از آیه ۵۱ سوره مائده – و هر کس از شما آنان را به دوستى گیرد، قطعاً در زمره آنان به شمار مى آید و از ستمگران است

 

[۹] -همان

[۱۰] -همان

[۱۱] – قسمتی از سوره مبارکه فتح آیه ۲۹ – و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *