خانه / متن بیانات / سبک زندگی / مشروح بیانات/ نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در افتتاحیه دوره آموزشی استانداردسازی تعالی رفتار کارکنان نیروی انتظامی استان

مشروح بیانات/ نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در افتتاحیه دوره آموزشی استانداردسازی تعالی رفتار کارکنان نیروی انتظامی استان

متن بیانات حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند  در افتتاحیه دوره آموزشی استانداردسازی تعالی رفتار کارکنان نیروی انتظامی استان مورخ ۱۹/۱۲/۱۳۹۶

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم

«الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ  عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلَى آلِهِ آلِ اللَّهِ وَ اللَّعْنُ الدَّائِمُ ‏عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَعْدَاءِ اللَّهِ».

با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما و همه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.

عرض تبریک و تهنیت ولادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها . خیلی خوش آمدید. تبریک عرض می‌کنم. چند لحظه‌ی مصدع وقت شما می‌شوم. امیدوارم آنچه خیر باشد خداوند بر زبانم جاری فرماید. خسته نباشید. خُب بر همه اهل دقت واضح است که این جهان هستی به نظم می‌گردد، از کیهان و کهکشان و منظومه شمسی تا درون اتم. در همه عوالم جمادات، نباتات و حیوانات قانون حاکم است. در هر مسئله‌ای وقتی می‌بینید به نتیجه مطلوب می‌رسد کشف می کنید که اینجا قانونش درست انجام شده. وقتی کشاورزی می‌کنید محصول خوب می‌دهد معنی‌اش این است که آن آقای کشاورز، آن سالار؛ به فن و قانون کشاورزی تسلط داشته عمل هم کرده، نتیجه‌اش هم این شده. در باقی پروژه‌ها هم اینطوری است. در یک ساختمان هم همینطور است. در یک مرغداری هم همینطور است. در یک دامداری هم [همینطور است]؛ فرق نمی‌کند. دلیلی که – ان‌شاء‌الله همیشه سالم باشید- ولی اگر یک روزی از خواب پا شدیم و دیدیم سرمان درد می‌کند یا فشارمان بالاست یا قند نامتعادل است هر آثار بیماری که در خود مشاهده کنید معنی‌اش این است که در نظمش، در قانونش خللی ایجاده شده. خودرو هم که سوار می‌شوید می‌روید یک مرتبه می‌بینید که جا به جا ایستاد. یعنی چی شد؟ یعنی یک قطعه‌ی کارش را انجام نداد؛ معنی‌اش این است. نظام زندگی بشر اولاً نسبت به هدف خلقت که وصول به کمال است و انسان‌ها در یک فرمول باید حرکت کنند که انسان بالفعل و شایسته، سجده ملائکه بشوند و مصداق « وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا»[۱] بشوند و از این قبیل؛ وقتی است که طبق آن قانون، طبق آن فرمول حرکت کنند. اینکه می‌بینید یک جامعه‌ی فرو می‌پاشد به نحو مختلف. یکی سرگردان می‌شود،یک معتادمی‌شود، یکی فاسد می‌شود، یکی دزد می شود؛ و در مجموع موجب ننگ انسان می‌شود این پیداست به قانون عمل نشده، معنی‌اش این است. بنابراین آنچه که بر همه جهان هستی حاکم است و باید بر جهان انسان هم حاکم باشد آن قانون است. که خُب هر جا خلاء را احساس کردید بدانید به آن قانون عمل نشده. در مرحله‌ی بعدی این هم از نظر نباید دور داشته باشیم که بر اساس اهداف مختلف خوب یا بد، حق یا باطل آن هم فرمول دارد به آن فرمول که عمل شود نتیجه می‌دهد ولو قانون بد؛ اما قانون است. یعنی وقتی یک مخرب در یک تشکیلات تروریستی می‌خواهد به یک هدف نامعقول برسد او هم قانون دارد. یعنی قانون یک چیزی است که حتی در اهداف بد هم قانون عمل می‌کند. حتی در اشخاص بد هم نسبت به انحراف‌های که دارند بنا به قانونش به مطلوب قانونی‌‌اش می‌رسد گرچه به هدف آنچه را که باید انسان به کمال برسد، نرسد؛ اما باز هم قانون حاکم است. پس بنابراین جایگاه قانون یک جایگاه بی‌بدیل است، بی‌رقیب است. در همه جا، در هر هدفی باید انجام شود. به پزشک هم که مراجعه می‌کنیم بالاخره بر اساس معاینه و کارشناسی که می‌کند دارو می دهد -حالا به فرض که همه‌اش صادقانه باشد دارو می دهد – گاهی می‌بینید به نتیجه می‌رسیم گاهی می‌بینید به نتیجه نرسیدید. چرا؟ خُب یک بخشی با خودم مریض صحبت می‌کند ممکن است مریض دقیقاً طبق آنچه که باید گزارش ندهد. یعنی از حال خودش یک شرحی بدهد که موافق با آنچه که واقعیت دارند نباشد، خُب طبعاً آن نسخه هم همینطور است نتیجه نمی‌دهد. گاه ممکن است مریض شرح حال بیماریش را خوب بدهد اما طبیب حاذق ، مطابق با آن قانون عمل نکند؛ بازهم نتیجه نمی‌دهد. گاهی ممکن است اینها هر دو درست عمل کنند اما داروخانه جابه جا کند، بدلی بدهد و آن هم نتیجه ندهد. گاهی ممکن است همه اینها خوب باشد آن مریض نظمش را رعایت نکند، باز هم نتیجه نمی‌دهد. ببینید به هر چه نگاه کنید اینطوری است. گفتم حتی قانون باطل، ناحق، ظلم؛ آنها هم فرمول دارد. دزد هم که می‌خواهد خانه‌ی را بزند اینطور نیست که سرزده وارد شود یک چیزهایی را رعایت می‌کند. باید چه ساعتی بیاید که صاحب خانه خواب باشد، با چه نوع کفشی بیاید. از کجا برود. دست به جایی که می‌زند با دستکش باشد و تمام اینها قانون است. باطل است ولی قانون است. کمتر مسئله‌ای داریم که به این وسعت همه عالم را زیر پَر و بالش داشته باشد. می‌گوید چرچیل یک وقتی بنا بود فلان ساعت در فلان جلسه باشد – جلسه مشورتی بود- نگاه کرد دید وقت گذشته، بعد نشست به راننده گفت به جلسه نمی‌رسیم این خیابان را که ورود ممنوع است خلاف حرکت کن که میانبر بزنیم به جلسه برسیم. راننده به همان قسمت خلاف پا روی گاز گذاشت، رفت. یک جایی پلیس جلویش را گرفت. متوقفش کرد. راننده به پلیس گفت آیا این ماشین را می‌شناسی؟ آیا سرنشینش را می‌شناسی؟ پلیس گفت هم ماشین را می‌شناسم، هم سرنشین را می‌شناسم، هم وظیفه خودم را می‌شناسم. بنابراین برگ جریمه است باید پرداخت شود. چرچیل شیشه‌اش را باز کرد و گفت که من به او دستور دادم که خلاف برود او را جرم نکن- شما بالاخره برای او سابقه نگذار- برگ جرم را به من بده. گفت من برگ جرم به همان کسی می‌دهم که جرم کرده. شما خواسته باشی آن جریمه را به دست او بده. وقتی از این[پلیس] رَد شدند چرچیل گفت ما پیروزیم. چرا؟ گفت به دلیلی که در کشور فعلاً قانون عمل می‌شود؛ این علامت پیروزی ما. درست هم هست . چون پیروز شدند. رعایت هر قانونی نتیجه آن قانون را دارد ولو اینکه هدف، هدف فاسدی باشد. خُب طبیعتاً دیگر ما نباید کم بیاوریم. یعنی برای آن به هر حال غیرت ایمانی ما در مقابل دشمنان ما با کفار و مشرکینی که اهداف زشتی دارند، اهداف پلیدی دارند، جامعه را فاسد می‌کنند، جامعه را معتاد می‌کنند، جامعه را شرابی می‌کنند، جامعه را بی‌ناموس می‌کنند؛ اما به هر حال با قانون خودشان برگ برنده را می‌برند. خُب ما نباید کم بگذاریم. از چیزهایی که نگران کننده است این است که به نسخه ما، به نسخه جامعه ما، به نسخه دین ما، به نسخه عقل ما، به قانون اساسی ما، به قوانین مصوب ما درست عمل نمی‌شود. خیلی جاها هم دولتمردان متاسفانه این کار را می‌کنند. بسیاری از مردم هم قانون‌گریزند. بسیاری از شیاطین هم قانون‌ستیزند و اینها منجر به در جا زدن ما می‌شود. کی می‌خواهیم راه بیافتیم؟ حالا هر چه هم زحمت بکشند، واقعاً علمی کار کنند، واقعاً کارشناسی درست کنند یک قانونی را مصوب کنند اگر در مقام اجراعمل نشود خُب همین می‌شود که شده. ما در سالی فقط در مسئله تخطی‌های ترافیکی در سالی چند کشته می‌دهیم. گاهی دَم از ۳۰ هزار می‌زنند، گاهی ۲۵ هزار می‌زنند، گاهی دَم از ۱۹ هزار می‌زنند؛ حالا هرچه هست. آن هم کسانی که پشت فرمان می‌نشینند که معمولاً کسانی هستند که وقت کارشان هست. یعنی سرمایه‌های بالفعل کشورند. گاهی گزارش‌ها می‌رسد کشورهایی که چند سال در حال جنگند، بعد از چند سال در حال جنگ می‌بینید اندازه یک سال ما، حالا کشته یا شهید بیشتر ندارند. خُب پیداست قانونی، مقرارتی [رعایت نمی‌شود]؛ حالا چه باید کرد. چگونه باید به خود ما فهماند که آقا این همه نیرویی که در بخشی از ایام خاص سال حالا تابستان باشد یا در ایام نوروز باشد و یا بقیه ایام خاصی که مسافرت‌ها زیاد می‌شود، ترافیک است؛ این همه نیروی اعزام می‌شوند ازخانه و زندگی و اینها می‌آیند، هوای گرم و هوای سرد، در کوه و صحرا و بیابان؛ که ما خود را نکُشیم. خُب وقتی ما نسبت به جان خودمان اینچنین به قانون حفظ خودمان بی اعتنا هستیم دیگر از آن مغازه و اداره و خانه – اینها هم قانون دارد – [چه انتظار است]. خانواده‌ها چرا فرو می‌پاشند؟ چرا این ننگ طلاق و جدایی خانواده امروز برای ما معضل شده؟ چون قانون رعایت نمی‌شود. قانون عقل، قانون فطرت، قانون وجدان، قانون مصوب، قانون اساسی، قانون حقوق رعایت نمی‌شود؛ نتیجه‌اش همین است. در آموزشگاه‌اش همینطور است، در دانشگاهش همینطور است. و بدتر از همه اینها چیه؟ بدتر از همه اینها این است که همه این قانون‌شکنی‌های ما را به اسم اسلام یا حداقل به اسم مسلمانی [می‌گذارند]؛ و حال آن که قانون اسلام را شکستن که نامسلمانی است. این به مسلمان چه ربطی دارد. هر جا قانون حق را، قانون عدل را، قانون اسلام را شکستیم همانجا جای نامسلمانی ما است نه جای مسلمانی ما؛ به اسلام هم که ربطی ندارد. چون اسلام تمامش قانون است. اما بدنامی‌‌اش روی اسلام یا روی مسلمانی‌ می‌رود. خداوند به شما خیر دهد، به شما قوت دهد که بتوانید دقیق قانون را در جامعه‌تان اجرا کنید و بزرگترین خدمت است. این بزرگترین خدمت است که شما متصدی آن هستید. که این دوره‌های خاصی هم که می‌بینید از جهت واقعاً استاندارد شدن خیلی ارزشمند است. خیلی روی اینها حساب باز کنید. خیلی باید از خدا ارزش قائل شوید. که خُب هم باید مخاطب شما، که شما بیشترین مباشرت با جامعه دارید، هم باید تلاش بر این باشد که آنها – که البته تنها به دوش شما نیست؛ دیگران هم مسئولند. همه ما مسئولیم- که جامعه خودمان را هدایت کنیم به قانون، به رعایت قانون، به رعایت مقررات. تقوای الهی بخش عظیمش مربوط به رعایت قانون است. که باز بیشتر از آنچه که باید به دیگران توصیه کنیم خود ما هم باید ملزم باشیم دقیق به قانون عمل کنیم؛ طرف هر کی می‌خواهد باشد، قانون است.  قانون برای همه است که این هم از نظر قانون‌مداری، هم از نظر دین‌مداری، هم از نظر شخصیت‌مداری. خُب من حدود ۲۰ سال در ارتش بودم. ۱۶ سالش در همین مرکز آموزش ۰۴ بیرجند بودم. در این مدت ۲۰ سال فرماندهان مختلفی بودند که با هم کار کردیم. بعضی‌هاشان اینقدر متدین بودند که پشت سرش با جرأت می‌توان نماز خواند؛ متعهد، منظم، قانونمند. یک نمونه هم هیچ وقت از یادم نمی‌رود در همین جا مرکز ۰۴ یک فرمانده محترمی بود واقعاً آدم با شخصیتی بود. اما ذاتاً، خانوادگی، به هر حال نفسانی یک آدم با شخصیتی بود. برای خودش خیلی ارزش قائل بود و به همین دلیل شخصیت‌مداری یک عادتی داشت که اگر کسی از او توقع می‌داشت که مثلاً به خاطر آقای فلان این کار کند؛ بسیار ناراحت می‌شد. چرا؟ می‌گفت من آنقدر پَست نیستم که شخصیتم را فدای یک خلافکار کنم که پرتوقع است. آقای فلان است، نورچشم فلان است و بردار فلان؛ باشد من از او بالاترم، کم نمی‌آورد. که این هم در طول این مدت برای من یک الگو بود. می‌گفت من مجری قانونم، فلانی کی هست به من ربطی ندارد. شخصیت من از شخصیت همه اینها بالاتر است و این که من بخاطر آقا، بخاطر فلان [کاری کنم]، معنی‌اش این است که من یک آدم پستی هستم که بخاطر کسانی که خیلی پایین‌تر از من آنها را به حساب می‌آورم من بخواهم مقررات را جا به جا کنم. نمی‌کنم این کار را. قانون به نفع همه است. شخص و طیف و همینی که الان کشور ما را بدنام کرده – این گزارشاتی که می‌رسد از نورچشم‌ها و آقازاده‌ها و متاسفانه قانون شکنی- اینها چیه؟ اسمش چه باید گذاشت؟ در قبال این همه خون شهدا، این همه ایثارگرها، این همه نیروهای خدمتگزار، نیروهای باصداقت؛ یک عده خاص دارند این کار[قانون‌شکنی] را می‌کنند چقدر زشت است، چقدر بد است. اما به هر حال همانطور که ۴۰ سال [ از انقلاب] پشت سر گذاشته و صدسال هم در پیش داریم به پشت سر خواهیم گذاشت و سیاهی برای زغال خواهد بود. «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ»[۲]، آن که باقی می‌ماند حق است. حق هستی است، قانون است، خداپرستی است، عقل است، علم است، صداقت است؛ این کوکی کَلک‌ها به نفع هیچ کس نیست. به نفع خودشان هم نیست، چیزی که برای انها می‌ماند فقط لعنت می‌ماند و لاغیر. والا انسان در دوران زندگی چقدر می‌خواهد بخورد. حالا ما کنار دریا، من تشنه هستم؛ یک لیوان، دو لیوان، سه لیوان آب بخورم بعد دیگر دریا چه به دردم می‌خورد. تا این همه پول و اینها چه به درد می‌خورد؛« وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»[۳]. نیروهای خدوم نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران که الان می‌بینید در زبان خاص و عام خدمت‌های بسیار زیبا و صادقانه نیروی انتظامی دارد جایگاه خودش را مشخص می‌کند؛ این خیلی افتخارآمیز است. شما هم بارها شده می‌بینید که از ناحیه شخصیتهای کارشناس، قانونمند، قانون‌مدار از زحمات صادقانه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی دارد تقدیر می‌شود، تشکر می‌شود. این هم در دنیا و هم در آخرت سند است. و همانطور که برای هر کالایی مسئله استاندارد مطرح است و می‌رود تا ان‌شا‌ء‌الله برسد بیش از همه خود انسان و عمل اسنان است. و آنچه که شما دارید تعقیب می‌کنید عمل استاندارد [است] که موجب افتخار جمهوری اسلامی باشد. این را با هیچ چیز عوض نکنید. بنده هم دعاگوی شما هستم ان‌شاء‌الله که بیش از پیش موفق باشید. برای شادی ارواح طبیه شهدا مخصوصاً شهدای اخیر نیروی انتظامی و شهدایی که در یک سری طغیان‌ها و سرکشی‌های مرکز بود، شادی روح  امام امت و طول عمر و عزت فرمانده کل قوا رهبر معظم انقلاب اجماعاً صلوات بفرستید.

انتهای پیام/ع

[۱] – سوره بقره، بخشی از آیه ۳۱؛« سپس علم اسماء (علم اسرار آفرينش و نامگذاري موجودات) را همگي به آدم آموخت.»

[۲] – سوره رعد، بخشی از آیه ۱۷؛« اما كفها به بيرون پرتاب مي‏شوند ولي آنچه به مردم سود ميرساند (آب يا فلز خالص) در زمين مي ماند.»

[۳] – سوره قصص، بخشی از آیه ۸۳؛« و عاقبت نيك براي پرهيزكاران است.»

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *