خانه / متن بیانات / سیاسی / مشروح بیانات/نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در جمع فرماندهان سپاه انصارالرضا(علیه السلام) استان

مشروح بیانات/نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در جمع فرماندهان سپاه انصارالرضا(علیه السلام) استان

متن بیانات حجت الاسلام سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه درخراسان جنوبی در جمع فرماندهان سپاه انصارالرضا (علیه السلام) مورخ ۱۳۹۶/۰۹/۱۸

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم

با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان و همه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.

با عرض تبریک و تهنیت ایام. چند دقیقه ای مصدع وقت شما می شوم. امیدوارم آنچه خیر باشد، خداوند به زبانم جاری کند.

بر همه اهل دنیا پوشیده نیست که جهانخواران بر سر مردم جهان،‌ چه می آورند؟ منشاء همه این‌ها به آن برمی گردد که حکمرانان، سیاستمداران و مجریان جهانی انسان های تباه و فاسدی هستند. آن‌ها نه از عقل و دین بهره ای دارند. و نه از رحم و فتوت. و نه از ارزشهای انسانی.

نقطه اصلی این گسترش فساد جهانی، هم اروپا است. خیلی جا دارد که برای اروپا شناسی، محققین قدمی بردارند. در این رشته در دانشگاه بابی باز کنند. و پایان نامه های دانشگاه را بر این موضوع قرار دهند. تعجب نکنید، اروپایی وحشی. این را از زبان نویسندگان خود آنها، از جریانات ۷۰۰ سال پیش که در اروپا رخ داده، عرض می کنم. نویسنده ای است به نام آناتول فرانس. و در حدود ۷۰۰ سال پیش از این که اروپاییان با مسلمانان اندلس جنگیدند و قتل و غارت بی حساب کرند، این نویسنده که خودش هم اروپایی است، می گوید «آن روز جنگ وحشی ترین ملت‌ها که اروپا بود با متمدن ترین ملت‌ها که مسلمانان بودند، صورت گرفت». گفته می شود سقوط اندلس، ۵۰۰ سال تمدن دنیا را به عقب انداخت. یعنی شرایط مسلمین چه بوده، و اروپا در چه شرایطی بوده است.

در قرن ۱۵ میلادی که مصادف با نهم هجری می شود، وقتی شارد کبیر در اروپا به پادشاهی رسید، تمام خانواده سلطنتی بی سواد بودند. و وقتی برای باسوادها در اروپا سرشماری کردند، به یکصد نفر نرسیدند. حالا مقایسه کنید. اروپایی که در قرن پانزدهم تا ۱۰۰ نفر باسواد ندارد، ۶ قرن برگردید به دنبال، می شود اول قرن سوم، پایان قرن دوم هجری. که امام رضا علیه السلام فقط در نیشابور، وقتی خواست یک حدیث نقل کند، ۱۸ هزار قلمدان کشیده شد. این‌ها با هم قابل قیاس‌اند.

روزی که ما همچون شیخ بهایی داشتیم، در اروپا دانشمند را به جرم دانش، می سوختند. در اروپا هیچ چیزش درست نبوده. آن روز که به اسم حکومت دین داشتند، آنها با یک بسته خرافات به اسم دین، که الان هم است. خوب این چه دینی است. می گوید روز یکشنبه برود کلیسا یک مقدار ناقوس گوش کند، و یک معامله هم با اُسقف انجام دهد، یک پولی بدهد، بهشت بخرد. در ظرف هفته هر غلطی که می خواهد، بکند. یکشنبه آینده می رود پول می‌دهد، بهشت می خرد. که می گویند یک اصفهانی خیلی زرنگ آمد به کلیسا و گفت من یک معامله دارم. گفتند: چه معامله ای. گفت:می‌خواهم تمام جهنم را بخرم. گفتند: این چه معامله ای است. گفت: چه کار دارید. بالاخره یک پولی داد جهنم را خرید. بعد به دیگران اعلام کرد و گفت: دیگر با کلیسا معامله نکنید. به جهتی که جهنم را من خریدم، دیگر هیچکدامتان را راه نمی‌دهم. دیگر دلیل ندارد شما پول بدهید بهشت بخرید. جهنم را من خریدم کسی را راه نمی دهم، ناچارند شما را به بهشت ببرند، پول به این‌ها ندهید.

عشای ربانی که مقداری آب را با شراب خمیر می کنند و به وسیله پاپ در حلق مراجعه‌کننده می اندازند و می گویند این را به هیچ وجه دندان نزنید چرا که دندان زدنش، به معنای دندان زدن به جان عیسی علیه اسلام است. عشای ربانی. آنها در کتب انحرافی انجیل آنقدر تحریف ایجاد کردند، و بدترین نسبت‌ها را به پیغمبران دادند. در انجیل دارد که عیسی علیه السلام در یک جلسه عروسی شرکت کرد و بعد گزارش رسید که شراب‌ها تمام شد. خمره آبی بود که عیسی با معجره آن را تبدیل به شراب کرد، چه شرابی. وقتی ساقی آن را دور می داد همه می گفتند در تمام مجالس شراب خوب‌تر را که بیشتر مست می کند، اول جلسه می‌آورند. حال آنکه شما بهترین شراب را آخر جلسه آوردید.

آنها به پیغمبران بزرگ نسبت‌هایی می دهد؛ که نه تنها به پیغمبران بلکه اگر به مردم عادی هم نسبت دهند، که می گویند پیغمبر شراب خورد و با دوختر خود همبستر شد. این دینشان است، و از این قبیل. آن وقت که در اروپا بحث دین بود، این دینشان بود. که هر بی دینی از آن بهتر است. چون بی دین، به خدا و پیغمبر نسبت بد نمی دهد. اما این دین از بی دینی بدتر است. در عقیده تثلیث، معتقداتی دارد که خدای پدر، خدای پسر که عیسی است و روح القدس، این ها با هم می شوند یک خدا. «وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ ۚ انتَهُوا»۱، بس کنید این خرافات را.

آن وقت چون این گفته های مسخره را از نظر عقلی نمی شود، توجیه کرد، بنابراین از عقل به عنوان پتیاره تعیبر می کنند. و اصولا واژه ها که در معانی مختلف و یا به اصطلاحات گوناگون صورت می گیرد، کلمه مقدس در اصطلاح مسیحی ها به معنی یک چیزی است که از راه عقل و علم هیچ قابل توضیح نیست. چقدر تفاوت دارد با همین کلمه در اصطلاحات دیگر. یعنی هر چیزی با عقل نسازد می شود، مقدس. حالا این اروپا، آن دوران بی سوادیش و آن دوران دیانتش. باز کاش در همان می ماند. اما وقتی علم را که قدیمی ها خوب می‌فهمیدند، می گفتند «تیغ دادن در کف زنگی مست»، یک آدم وحشی که شمشیر در دستش بدهند، می زند و می کشد. می گوید این « تیغ دادن در کف زنگی مست » بهتر است از آنکه « نااهلی را آید علمی به دست».  این خطرش بیشتر از آن است.

اروپایی‌های نااهل، وارث علم مسلمین شدند و با خوی وحشی گری اما با دانش، سر دنیا این آوردند. خوی وحشی گیری آنان در ادامه طولانی جنگ های سلیبی علیه مکتب توحید و خداپرستی به وضوح روشن است. که آن ها چقدر در جنگ های سلیبی جنایت کردند. چقدرها طول کشید. و در همین جریانات بود که در تبادل امکانات بین مسلمانان و سلیبی ها به ذخایر بزرگ علمی مسلمین دست پیدا کردند. و مصیبتی جدیدی برای دنیا پیش آمد. علمی که می بایست در خدمت انسان باشد و در رشد انسان باشد،‌ راهش را کج کرد و علم شد، آفت جهان انسانی. دیگر در انواع مکرها، حیله ها، تزویرها و دروغ ها نپرس.

از بدترین تزهای آنان،همین تز استکباری که تسلط بر کل جهان است. یعنی هیچ کس مالک این جهان نیست، جزء این جهال. و از ۲۰۰ سال قبل که این طراحی شده و تا امروز این ها خواب راحت را از چشم بشر گرفتند به انواع فساد. آنها دروغ هایی که سر هم کردند و بعد از راه یافتن اروپایی‌ها به قاره امریکا و افسانه هایی که برای کریستف کلمب ساختند. که اینجا یک قاره تازه کشف شده بود و خالی بود. مطلب این نیست، در بعضی از کتب تصریح کردند که روزی که اروپایی ها به قاره امریکا دست پیدا کردند حدود ۱۰۰ میلیون جمعیت داشت و با تمدنی مخصوص به خودشان. این ها از آن افسانه هایی ساختند. و سر سال ورود به آنجا را با افسانه های دروغی که ساختند، جشن می گیرند و پایکوبی می کنند که به هر حال اینجا تمدنی ایجاد کردیم. چه تمدنی؟ تمدنی که از ۱۰۰ میلیون جمعیت که حالا به غیز از آن که مثل حیوان از این مردم کار می کشیدند، ۸۰ میلیون آنها را کشتند. این تمدن. یک قورت و نیم هم طلبکار شدند. و بعد از آن ایالات متحده امریکا را به وجود آوردند. این‌ها اروپایی ها هستند در این تز.

۵۰ سال پیش در کتابخانه بشرویه که به نظرم کتابی دیدم که به نظرم مربوط به مکزیک بود و در آنجا از منابعی نقل می کرد که وقتی اروپایی ها وارد امریکا شدند در مکزیک ابتداً مردم به این تصور که این ها که آمدند و می خواهند اینجا تمدنی ایجاد کنند، این‌ها همان‌هایی هستند که در آخر زمان می‌خواهند دنیا را نجات دهند، به عنوان یک عقیده در میان مردم مکزیک. که همانطور که منابع گویا است پیش از کریستف کلمب ارتباط مسلمین با آنجا بوده است. و عقیده به مهدی منجی عالم. بعد می گوید این ها آمدند. اما بعد از آنکه بر مردم مسلط شدند، برای به دست آوردن یک سری اشیاء گران قیمت و طلا، آهن ها را داغ می کردند و بر بدن مردم، و از آنها ذخایرشان را می گرفتند.

وقتی وارد می شدند، آنها یک عهده افراد قالتاق بودند و به همراهشان کشیش های مبشر، فقط یک انجیل همراه داشتند. اما بعد از مدتی، همه زمین های مردم را گرفتند. و گفتند روزی که آنان‌ها آمدند همه این زمین ها برای ما بود به ما یک انجیل دادند اما بعد دست ما فقط یک انجیل ماند و همه زمین‌های ما را گرفتند. این تمدن اروپا است.

البته عیناً نسخه قاره امریکا را برای آسیا و افریقا هم صورت دادند. حکومتشان در افریقای جنوبی به عنوان یک هسته ای که افریقا را همچون امریکا تصرف کند، بود. اما البته با بیداری ماندلا و عده ای از ملت ها خوابشان تعبیر نشد. اما تز همان تز بود. همچنان که برای آسیا هم با سلطه ای که اروپایی ها ایجاد کردند. مفاسدی که ایجاد کردند. اختلافاتی که انداختند. گسترش موادمخدر و تریاک. عوامل قالتاقی همچون آتاتورک  و رضاخان پست انگلیسی. اما اشتغال فلسطین یک پایگاهی بود که اکنون ۷۰ سال از آن می گذرد و برنامه این است.

البته انقلاب اسلامی، خواب آنها را آشفته کرده و آن ها با همه وجود این انقلاب را مانع هدفشان می دانند. بنابراین کسانی که دچار این اشتباه شدند، که با آنها کنار بیایند و با آنها لبخند بزنند و مذاکره کنند غافل از تز کلی آنان هستند و که با یک لبخند کنار نمی آمدند. آنان یک هدف دوری دارند به عنوان تسلط بر همه جهان، که از آن به عنوان پایان تاریخ تعبیر می شود. و با هیچ چیز این وحشی ها از آن منصرف نمی‌شوند. و هرکسی با آنان کنار بیاید، اتلاف وقت کرده. و مردم را فروخته. آن‌ها نه عقل دارند. نه رحم و دین. و نه هیچ قانونی.

آنها وقتی بحث قانون و حقوق بشر می شود، این ها فقط برای خوشگلی دیگران است. اما خود آنها پایبند به هیچ چیز نیستند. اما از ما باید سوال کرد که تا کی می خواهیم آزمون و خطا داشته باشیم. تا وقتی که همه آنچه داریم تصرف بشوند. بعد چطور برمی گردیم. آنها برای وصول به این مطلب از هیچ فسادی روی گردان نیستند. توسعه فساد اجتماعی، مواد مخدر،‌ شرب خمر،‌ اختلاس ها،‌ دزدی ها و همه برنامه هایی که می بینید. که ملت ها ناامید شوند و آنها از روزنه ناامیدی مردم، بر مردم تسلط پیدا کنند.  که البته و صد البته خداوند متعال بندگان خودش را یاری می کند و هر چند آنان با تلاش و کوشش و آیه یاس خواندن و ناامید کردن و اینکه ما نمی توانیم را القا کردند. با نصرت الهی پوزه آنان به خاک می خورد و شکست می خورند. و در این آزمایش بزرگ، که ما مشکل اصلی را در داخل خودمان داریم. اگر همه یکنواخت برابر قانون، برابر نظام، برابر دین، برابر یک فرماندهی و تز عمل کنیم آنها هیچ کار نمی توانند بکنند. ما آسیب های که می خوریم از این افراد مردد است. اما باز هم هرچندی، دست قدرت الهی درمی آید و بر سینه نااهلان می زند.  ولی آنچه که مسلم خواهد بود این است که « و دولتنا فی آخر الدهر تظهرون » دولت عدالت، دولت اهل بیت علیه السلام، دولت علی بن ابی طالب علیه السلام  و امام صادق علیه السلام که اسلام راستین محمدی(ص) است این آلودگی‌های کره زمین را شستشو خواهد داد. و حکومت حق و عدل حاکم خواهد شد.

و در این آزمایش قبل از ظهور کسانی « إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا»۲ که بایستند، مقام و مرتبه آنان از کسانی که بعد از ظهور خواهند بود، بیشتر است. قدر خود را بدانید. چون در این آب و هوای آلوده قبل از ظهور که اولیای خدا به آن هشدار دادند فتنه‌های آخر زمانی. کسی که بتواند ثابت قدم باشد این بالاترین نمره را دارد. « ثبتکم بالقول الثابت فی الدنیا و الآخرة». اجماعاً صلوات بفرستید.

 

۱- سوره نساء، آیه ۱۷۱٫

۲- سوره فصلت، آیه ۳۰٫

 

 

 

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *