خانه / متن بیانات / بیانات آیت الله عبادی در سخنرانی همایش عبرت های عاشورا در دانشگاه بیرجند

بیانات آیت الله عبادی در سخنرانی همایش عبرت های عاشورا در دانشگاه بیرجند

مشروح کامل سخنان نماینده ولی فقیه در سخنرانی همایش عبرت های عاشورا در دانشگاه بیرجند در مورخه آبان ۹۵ شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله و آل الله

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان

و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه ی سنگر نشینان علم وایمان، عرض تسلیت ایام محرم الحرام و بزرگداشت ماه پیروزی خون بر شمشیر

(اعوذ و بالله من الشیطان الرجیم لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ/ حدید۲۵)

فلسفه ی بعثت همه ی انبیاء و رسل در این آیه ذکر شده است و آن این است که انسان به جایگاه اصلی خودش که موضوع قسط و عدل است قرار می گیرد و محال است جامعه بشری اصلاح شود جز این که به ندای پیامبران الهی گوش بدهد همه ی جهان هستی بر عدل استوار است، انسان هم بخشی از جهان هستی است، و از این قانون مستثناء نخواهد بود.

عدل یعنی هرچیزی درجایگاه خودش قرار بگیرد، ظلم یعنی از مدار خارج شود، در غیر ما و ذلت قرار بگیرد، این حدیث نبوی را که تا جایی که در ذهن من است این حدیث را هم شیعه نقل کرده است هم سنی، حدیث این است: قال رسول الله (صل الله علیه و آله): (ان الحسین مصباح و الهدی و سفینه النجاه)

این حدیث را اغلب حفظ هستید بارها و بارها هم از گوینده ها شنیده اید، ترجمه ی آن را هم همه می دانند تعریفی است که رسول خدا از وجود مقدس امام حسین می فرماید، که نقش امام حسین در جامعه بشری نقش نجات غریق و نقش آن چراغی است که در صحرا های مخوف و تاریک وقتی کاروان ها راه را گم می کنند به وسیله آن چراغ که به این منظور روشن شده راه را نجات می دهند، خب معنی آن هم روشن است اما سوال دارد سوال این است که مگر این نقش همه ی انبیاء نیست، این نقش همه رسل نیست، مگر این نقش همه ی ائمه نیست، صددرصد چرا چنین است، همه پیامبران الهی و جانشینان پاک آنها چراغ هدایت بودند همه ی آنها کشتی نجات بودند، اینجا است که آدم را به فکر وا می دارد، که درون صد و بیست چهار هزار پیغمبر و صدوبیست و چهار هزار جانشین و پیشوایان بعد ازآنها این چه کلامی است که پیامبر نسبت به حسین (علیه السلام) فرموده است در حالی که همه ی آنها فلسفه ی وجودی آنها همین است این جا سر فصل جدیدی باز می شود که در این سر فصل خب یک عده کسانی بودند که این حدیث را از پیغمبر شنیده اند به دیگران هم انتقال دادند به ما هم رسیده است ما هم شنیده ایم ،اما بالاتر از آن امتیازی است که می بینیم نه تنها می شنویم این روایت را وقتی حدیث را از رسول خدا نقل می کنند حضرت  حسین (علیه السلام) تقریبا چهار یا پنج سال سن ایشان بوده است، اگر رابطه ی بین انسان و خدا مستقیم نباشد که همان گرفتن غیب از علم لایزالی است، آنوقت برای یک کودک چهار ساله یک پیشگویی از این نوع آنهایی که شنیدند، و ما  که بعد از هزار و چهارصد سال هم تاریخ را می بینیم، و هم زمان معاصر خود را مشاهده می کنیم، آیا کدام پیامبر و امام و جانشین و ولی الله  در این امتیاز خاصی که پیامبر نسبت به امام حسین فرموده شریک است، هیچ شریکی و نظیری ندارد، اینجاست که این هم یک معجزه در گفتار رسول الله شمرده می شود، پیداست ارتباط با سخن غیب الهی داشته است، و هم جایگاه حسین را در مجموعه ی اولیاء خدا از همه ی اولیاء و انبیاء به نحوی مشخص کرده است، که ما الان مشاهده می کنیم دومی دارد؟ ندارد.

خب بسیاری ممکن است کربلا را به عنوان یک نقطه ی جغرافیایی در خاک عراق تصور کنند و یا محرم و عاشورای محرم را یک نقطه ویژه ی تاریخ در شصت و یک هجری پندارند، اما مسئله این است؟ خیر، این نیست؛ این یک جریان است شاخصه ی بین حق و باطل است، مشخص کننده ی وظیفه بشر در مقابل اهل ستم است، بنابراین این یک جریان است ، یک مکتب است، از نظر درگیری هایی که بین حق و باطل  وجود دارد و داشته و خواهد داشت خب بسیاری یا به سازش کشیده می شوند، یا تطمیع  می شوند و یا تحدید می شوند، چرا؟ چون وقتی می بیند که دشمن ستمگر به همه تجهیزات مجهز است، از همه امکانات برخوردار است، از نیروی عظیم به هر حال کمک کننده دست او پر است اگرتطمیع  نشود، اگر سازش کاری نکند، حداقل آن این است که در مقابل آن ناچار است که کوتاه بیاید، خب این هم یک نوع فکر است، اما آن شاخصه ای که در مکتب انبیاء است، که انسان بر اساس فطرت خودش بر اساس عقل و ایمان خودش بر اساس تعلیمات دین باید به ستم گر مهلت ندهد چون عاقبت آن تباهی است (وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ/۱۱۳ هود) این در حالی است که آنچه در پیش رو دارد (إِحدَى الحُسنَيَينِ) است، اینطور نیست که اگر کسی در مبارزه با ظلم جلو بیاید و به شهادت برسد چیزی را از دست داده است، چیزی از دست نمی دهد که نمی دهد به نحواوفا می گیرد، راه صد ساله را یک روزه تمام می کند، تعبیر قرآن کریم است (إِحدَى الحُسنَيَينِ) یا پیروزی ظاهری است ویا هم پیروزی معنوی، در این راه شکست وجود ندارد، این یک نوع تفکر است، با این تفکر و اندیشه در حالی که ایمان به خدا ایجاب می کند، که پیروزی های ظاهری هم نه به کثرت جمعیت است و نه به تجهیزات عده وعوده، (كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ/۲۴۹ بقره) ممکن است جمعیت های کم پیروز نهایی را رقم بزنند اینطور نیست که  حتما با کثرت جمعیت با تجهیزات بیشتر پیشروتر پیروزی یعنی این چنین نیست، بنابراین این مکتب با این ایمان با این اندیشه و دور از هرگونه سازش بر آنچه بر خلاف نظام و نسق هستی و آنچه که بر خلاف حکم الهی است، که  حکم الهی عدل است، با ظلم هرگز سر سازش پیدا نمی کند، این یک مکتب است هم آنچه که جریان شما در صدر اسلام در واقعه کربلا مشاهده می کنیم و بعد هم به صورت یک جریانی روز به روز شدید تر می شود، فراگیر تر می شود، کل یومٍ عاشورا کل ارضٍا کربلا کل شهرٍمحرم، همین که مشاهده می کنید، آن وقت گاه ممکن است این جنگ حق و باطل وعدل و ظلم در واژه ی کفر و دین صورت بگیرد، که همواره بوده است، گاه ممکن است در واژه دین صورت بگیرد؛ اما همان که در آموزه های دینی از آن به ایمان و نفاق تعبیر می شود، ظاهرش دین است، اما یک تفاوت دارد، که اگرآن تفاوت مد نظر قرار بدهیم، هیچ وقت می توانیم اشتباه نکنیم.

تفاوت آن چیست؟ تفاوت آن این است که این دو طیفی که دم از دین می زنند دو نوع دم از دین می زنند، یک نوع آن که می خواهد خودش را با دین تطبیق دهد، خدا چه فرموده است؟ پیامبر چه فرموده است؟پیشوایان حق چه فرمودند؟تلاش می کند خودش را با دین تطبیق دهد این یک نوع آن است که برخواسته از ایمان صحیح است نوع دیگرش آن است که دم از دین می زند، اما دینی را که با خودش تطبیق دهد نه خود را با دین تطبیق دهد این تفاوت را باید همواره توجه داشت معیار است، ملاک است، و در هر زمانی هم بوده است، و بیش از همه در زمان خود ما است، در طول تاریخ هم بوده است، نامش نام دین است، اما دین را با خواسته های خودش تطبیق می دهد، یعنی دین را بهترین ابزار سلطه ی بر رعایا و سوء استفاده از دین قرار می دهد.

امروز ما با همه نوع این ها مواجه هستیم کربلایی، چه کربلایی، کربلایی با وسعت شرق و غرب، ستم گرانی که بالاخره با خواب هایی که دیدند در جهت سلطه ی بر جهان به همه جا هم دست می اندازند، که البته آمریکا ی شوم به عنوان سرکرده امروز آنها شناخته شده است، دیروز هم انگلیس بوده، قبل از آن هم دیگران بودند، پیش از آن هم استبداد های محلی بوده است، همواره این بوده اما بخشی از آنها عنوان واژه غیر مسلمان دارند،  اما بخشی هم از اسلام سوء استفاده می کنند، اما اسلامی که با خود تطبیق دهند و از اسلام بهره ای ندارند، نه دانش آن را دارند نه انگیزه ی آن را دارند، و نه تعهد آن را، و آنچه که برای آنها مطرح است آرمان هایی است که در راستای اهداف بیگانگان برای خود تصور می کنند، و نتیجتاً به اسم اسلام موجب دردسر مسلمین می شوند، اما به هر حال آن که کربلایی است او راه خود را مشخص کرده است، و کربلایی فراگیر از آنچه که امروز مشاهده می کنید و بدترازآن کسانی هستند که ظلم ها را توجیح می کنند، خیلی گناه بزرگی است یک عده ظلم می کنند یک عده ظلم آنها را توجیح می کنند، در تاریخ دارد که سه نفر به اصطلاح عالم که یکی شیخ عبدالرحمان جامی، که شاعر مشهور است، از علمای برادران اهل سنت است، یک نفر به نام شیخ مزید که تقریبا روحیه ی افراطی و انحرافی داشت یک نفر به نام شیخ فقیه که بیشتر روحیه ی شیعی داشت، در هرات در یک جلسه ای این سه نفر باهم نشسته بودند، شیخ فقیه که همواره مایل به بحث بود به اصطلاح بحث آزاد به شیخ مزید رو کرد گفت، به نظر شما لعن بر یزید چه حکم دارد؟ شیخ مزید گفت: این یک قضیه ای است که در تاریخ اتفاق افتاده است ما باید بر این حمل کنیم که توبه کرده است، شیخ فقیه رو کرد به شیخ عبدالرحمان جامی از او پرسید نظر شما چیست؟ حالا به تعبیر بنده شیخ عبدالرحمان جامی گفت: من می گویم یک لعنت بر یزید صد لعنت برشیخ مزید چرا؟ این دارد ظلم را توجیح می کند، از این نوع شیخ مزید ها حالا در لباس من یا در لباس شما، درجامعه ی ما این ها از این ها هستند، این جنایت هایی که امروز در دنیا انجام می شود، آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم بر خلاف قانون به پنجاه کشور که مستقل هستند به پنجاه کشور تعدی کرده جنایت کرده است، جنگ به پا کرده است، مردم را کشته است، و اوکراین پنجاه و یکمین آن است، و یمن پنجاه دومین آن است، آن هایی که این را دارند توجیح می کنند و امروز هم مشاهده می کنید به قول در حالی که آنقدر شورش کردند که آشپز هم می گوید شور است.

شما همین  امروز مشاهده کردید در انگلیس مردم راهپیمایی داشتند اعتراض داشتند، بر دولت انگلیس و از این که در جنگ علیه یمن دارد پول می گیرد، و سلاح می فروشد و زن و بچه  وکوچک و بزرگ را ویرانی شهرها را، انواع و اقسام جنایت ها را می کنند، خود مردم انگلیس ها ببینید،در فرانسه عیناً همین رسوایی هایی که بالاخره از ناحیه ی فرانسه در این جنگ نابرابر و مظلوم کش پیش آمده است، ودر این باب کتاب مستندی داریم که همین امروز ارائه داد تا چه برسد به جنایات آمریکا که کل برنامه را می گرداند و آنهایی که در منطقه دارند که هر گونه ستمی را روا می دارند، هیچ کس حرف نمی زند که خب اصل دخالت در این کشور ها به چه دلیل است؟ کشتار مردم به چه دلیل؟ اگر هم جنگی به صورت نظامی تحمیل می کنند که اصلا قابل توجیح نیست بر خلاف قوانین بین الملل است، خب به خانه های مردم چه کار دارند؟ به مدرسه ها ، به بیمارستان ها ، به زن ها ، به بچه ها چه کار دارند؟ این قابل توجیح است؟ اما متاسفانه توجیح می کنند.

بنابراین ما امروز در یک آزمایش بزرگ قرار گرفته ایم آزمایشی که با این وضوح بین حق و باطل و بین ظلم و عدل وجود دارد، و در پیش چشم همه ی دنیا این همه جنایت ها انجام می شود و بعد به قول رهبر فرزانه انقلاب دارند آمریکا را بزک می کنند، بدتر از آمریکا آنهایی هستند که به نحوی آمریکا و اروپا را سازمان های بین الملل را این هایی که رسماً خیلی عجیب است رسماً پول می گیرند و سکوت اختیار می کنند، بعد از این همه رسوایی ها مشاهده کردید که عربستان به عنوان عامل جنگ نیابتی غرب علیه مسلمان ها بعد از آن همه کشتن زن و بچه در یمن به عنوان جنایتکار جنگی معرفی شد، پول ها را پرداخت کرد بعد از دو روز از لیست سیاه خارج شد، این را چه می گوییم؟

بالاخره ما انسان هستیم، این انواع گرایش های حالا طیفی، گروهی و حزبی فلان این ها به جای خودش اما یک روزی باید تنها ی تنها بالاخره باید در پای مواضعی که می گیریم پاسخ گو باشیم، امروز بر دنیا این می گذرد، آیا این غیر از کربلا است؟ آیا شمرهای زمان ما شمر نیستند؟ ابن زیاد ها و عمر بن سعد های زمان ما ابن زیاد و عمربن سعد نیستند؟ و تا بشر به جایگاه اصلی خود که عدالت است بر نگردد این محال است که کار بشر اصلاح شود، این نسخه ای است که خدای متعال داده است و برنامه زندگی است وانگهی مشاهده می کنید که با همه ی این فساد هایی که انجام می دهند بعد طلبکار هم در می آیند، ائتلافی راه می اندازند به عنوان ائتلاف مبارزه ی با تروریست؛ خیلی خنده آور است و ضمن این که بعد تروریست ها را تقسیم می کنند تروریست خوب و تروریست بد، که به اصلاح در واقع می خواهند به گونه ای عمل کنند که تروریست ها در یک شرایطی قرار بگیرند که جز با مدیریت آنها نتوانند بمانند، و نتیجتاً فعال تر علیه کشورهای مستقل عمل کنند، هر وقت هم که دلشان می خواهد دیگه فرق نمی کند مال یک بار دو بار نیست، که شما چقدرها از ده ها سال پیش از این که جریانات بوده است، حالا در افغانستان و عراق بوده است، الان در یمن و سوریه است، هر وقت دلشان می خواهد به یک مجلس عروسی و عزاداری به یک مسجد به نیروهای نظامی یک کشوری که دارند از خود دفاع می کنند می زنند، و می کشند، نه کسی می پرسد و نه آنها پاسخ می دهند، در این جهت برای آنها یک کار عادی است و آیا وقتی همه ی آنها با هم این گونه یک ائتلافی علیه نوع بشر کردند، آیا این زندگی ننگ دنیا به این می ارزد؟! که انسان چند روزی بیشتر نفس بکشد، اما در مقابل این ستم ها سکوت کند و سازش کند و دم بالا نیاورد می ارزد؟

بسیار جای تاسف است از سکوت مجامع بین المللی از سکوت آنهایی که به عنوان حتی کشورهای اسلامی، دیروزتحت عنوان کنفرانس اسلامی و امروز تحت عناوین دیگر شاهد همه ی این جریان هستند اما بالاخره با سازش از کنارش رد می شوند، بعد عنایت دارید که بعد از این همه پرونده های سیاه آن وقت می گویند ایران حامی تروریست است، یعنی چه؟ یعنی از فلسطین حمایت می کند وفلسطینی ها تروریست هستند، از لبنان و سوریه حمایت می کند، می بینید الفاظ را تا کجا می کشند، یعنی در تعبیر آنها معنی اش این است که هر کس از خودش و ناموس و کشور خودش از آزادی و استقلال خودش دفاع کند، برای آنها این عنوان را پیدا می کند، و به این جرم تحریم می شود، دنیا هم سکوت دارد اما آن هایی که ده ها کشور را بالاخره دخالت می کنند، و مردم را می کشند، و تخریب می کنند، و آواره می کنند، هیچکس حرفی نمی زند، و اسم این وحشیگری ها ر ا تمدن می گذارند، از آن طرف دنیا آمده اند اینجا و یمن را با خاک یکسان کردند، یک کشوری است عضو سازمان ملل است، مستقل است، به هیچ دلیلی بعد می گویند ایران در یمن دخالت می کند، یک کشور را ویران کردند، این که دخالت نیست نفوذ معنوی ایران را که به هر حال بر اساس مواضعی که دارد مصلم همواره در اقشار مردم مختلف حتی در خود غرب بسیاری هستند که این ها این مواضع را می پسندند، مواضع عدل را قبول دارند، و ازستم گران جانشان به لب آمده است، این نفوذ معنوی را می گویند دخالت است، که از سوی آنها است نه از سوی ما و ویران کردن یک کشور را هیچی ،این که خب مشکلی ایجاد نمی کند، کار دنیا به اینجا کشیده است، و این ها کربلا های زمان ما هستند، جریاناتی است که در اخبار آخرالزمانی ذکر شده است، مشکلاتی به وجود آمده است، و آزمایش عظیمی است که همه ی ما در این محک آزمایش می شویم. خداوند امور مسلمین را اصلاح کند و نوع بشررا از برنامه های ستم گری ستمگران زمان ما نجات دهد.

(اللهم اید الاسلام و المسلمین ،اللهم انصر مظلومین من عبادک یاارحم راحمین ،وخضلل الکفار و المشرکین و المنافقین والظالمین بحق محمد و آل الطاهرین)

والسلام علیکم و رحمت الله

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *